ریپورتاژ آگهی
جشن خزان

جشن خزان

گویا دوجشن تحت عموان خزان برگزار میشد.جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز دی بآذر یعنی روز هشتم شهریور ماه انجام میشد و دومی هر مزد روز از مهرماه، یعنی روز اول مهر ماه. این جشن به انگیزه پایان تابستان و آغاز تغییر هوا به سرما بر پا میشد.
  • 1400/11/29
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • دسته : آداب محلی ایران
آدرس : تهران-تهران
تلفن : 66059000-021

گویا دوجشن تحت عموان خزان برگزار میشد.جشن خزان نخستین و جشن خزان دوم. اولی در روز دی بآذر یعنی روز هشتم شهریور ماه انجام میشد و دومی هر مزد روز از مهرماه، یعنی روز اول مهر ماه. این جشن به انگیزه پایان تابستان و آغاز تغییر هوا به سرما بر پا میشد. خلف تبریزی آورده:«… خزان رئز هشتم باشد از شهریور ماه قدیم و این روز جشن كغان است بنابر قاعده كلیه  كخ میان ایشان معمول بوده است كه چون نام ماه و روز موافق آید جشن كنند، و بعضی گویند نام روز هیجدهم است از شهریور ماه وبعضی  نام روز سیم گفته اند.

البته مولف مذكور اشتباه كرده چون نام هشتم دی بآذر وروز سوم اردیبهشت و روز هیجدهم از هر ماه شمسی رشن میباشد و روز چهارم شهریور نام دارد. اما ابوریحان بیرونی  از دوخزان به گونه خزان خاه در هجدهم شهریور وخزان عامه در دوم مهر ماه یاد میكند. گردیزی میگوید اول تیرماه خزان اول و پانزده روز بعد خزان دوم باشد كه آنرا خزان خاص وخزان عام نیز گویند.  و این به شمار تقویم قدیم است گویا كه آغاز آن، یعنی اول بهار در آغاز آذر مدتی ثابت مانده بود.  اما با توجه به شروحی كه ابوریحان بیرونی در التفهیم ذیل خزان و در  آثار الباقیه ذیل شهریورگان یا آذرجشن و گردیزی ذیل گهنبار پنجم و خلف تبریزی ذیل واژه مرداد آورده است، همه حاكی از عدم احتساب كبیسه ها وگرفتن سال ناقص شمسی است.

احتمال بسیار می رود كه در دوره هخامنشیان به جشن مهرگان اهمیت خاصی داده باشند زیرا كه پادشاهان این سلسله مهر را خدای بسیار بزرگی دانسته اند و به آن سوگند خورده اند.نیز در دوره هخامنشی یكی از مهم ترین مراسم مهرگان دادن بارعام بوده چنان كه در نوروز می كرده اند و نیز در مهرگان مانند نوروز از نواحی مختلف كشور برایشان هدایایی می فرستاده اند. كتزیاس مورخ معروف یونانی كه خود به عنوان پزشك در دربار هخامنشی بوده است صریحاً می نویسد كه شاهنشاهان ایران نمی بایست هرگز سست شوند مگر در روزی كه برای ستایش مهر جشن برپا می كردند و شاهان در این روز جامه ارغوانی می پوشیدند. از بردن هدایای مختلف به وسیله نمایندگان ملل مختلف به دربار ایران كه تصاویر آن در نقش های برجسته تخت جمشید باقی مانده است پیدا است كه مانند دوره ساسانی در نوروز و مهرگان برای پادشاهان پیشكش می فرستاده اند. چنان كه ترابون مورخ معروف یونانی هم می گوید كه ساتراپ یعنی شهردار ارمنستان هر سال هزار كره اسب برای شاهنشاه هخامنشی می فرستاد كه می بایست در جشن مهرگان به نظرش برسانند.

دوریس از نویسندگان یونانی قرن چهارم پیش از میلاد گفته است كه در جشن مهرگان شاهنشاه هخامنشی خود می رقصید. در این روز گیاهانی مخصوص برای شاه می بردند كه احتمال می رود سیسنبر یا یكی دیگر از سبزی های خوشبو باشد.پس از استیلای یونانیان و مقدونیان بر ایران تقویم اوستایی تا مدتی از دوره اشكانی در ایران متروك مانده و تقویم دیگری رواج داشته كه ایرانیان به آن تاریخ اسكندری گفته اند. درباره مبداء این تاریخ اختلاف است. بعضی آن را از جلوس اسكندر در ۳۳۶ پیش از میلاد، برخی از مرگ او در ۳۲۳ یا سال هفتم پادشاهی او و پیروزی بر داریوش سوم در ۳۳۰ و یا جلوس سلوكوس ینكاتر موسس سلسله سلوكی در ۳۱۲ پیش از میلاد دانسته اند و این قول اخیر درست تر می نماید. در هر صورت در این دوره ناچار جشن های تقویم اوستایی متروك مانده است زیرا كه ماه های مقدونی را رعایت می كرده اند. چنان می نماید كه اشكانیان هم تا مدتی همان تقویم مقدونی را به كار برده اند و ظاهراً تنها در زمانی خسرو پسر فیروز اشكانی دوباره تقویم اوستایی در ایران رواج یافته است چنان كه در كتاب غرراخبار دكرانوس آمده است كه این شاهنشاه اشكانی در روز مهرگان بار می داد و بزرگان كشور برای او هدایا می بردند و موبد موبدان نیز همین كار را می كرد و شاید پیشكش های او زودتر از اعیان دیگر به شاه می رسید.

از سوی دیگر در روی سكه های برخی از شاهان اشكانی و اسناد دیگر این دوره ماه های تقویم اوستایی دیده می شود چنان كه در همین دوره در زمان بعدش به تدوین كتاب اوستا نیز اقدام كرده اند. اما در دوره ساسانیان نوروز و مهرگان اهمیت خاصی داشته اند و همواره تقویم اوستایی را به كار برده اند. در این دوره بار عام دادن پادشاهان تنها در جشن نوروز و مهرگان بوده است. پیدا است كه در مهرگان سرودها و آهنگ های مخصوصی بوده كه در آن روز می زده اند چنان كه در میان نام های پرده های موسیقی دوره ساسانی «مهرگانی» و «مهرگان بزرگ» و «مهرگان خردك» را ذكر كرده اند. در مهرگان و نوروز، مردم ایران مشك، عنبر و عود هندی به یكدیگر هدیه می دادند و پادشاهان روغن بان بر خود می مالیدند. پادشاهان در این روز تاج بر سر می گذاشتند كه صورت آفتاب در آن بود و عقیده داشتند كه در این روز خورشید آشكار شده است. مراسم دیگر این جشن همان است كه در نوروز متداول بود. در دوره اسلامی هم چنان كه مراسم نوروز اهمیت داشت مراسم مهرگان را نیز ایرانیان اهمیت می دادند و برخی از كارهایی را كه در نوروز می كردند در مهرگان هم می كردند و از آن جمله دادن هدایای مهرگانی بود چنان كه در سال ۱۲۰ هجری اسدبن عبدالله حكمران تازی در بلخ بود، دهقانان از جشن مهرگان برای او هدیه بردند و دهقان برات هم پیشكش نزد او برد. همین كار را با خلفا می كردند و حسن بن دهب در مهرگان جامی زرین برای متوكل خلیفه فرستاد كه در آن هزار مثقال عنبر بود و اشعاری در تهنیت برای او سرود.

دیگری از شاعران هم برای متوكل اشعاری به همین مناسبت سروده است. در دربارهای ایرانی هم چنان كه نوروز را جشن می گرفتند مهرگان را نیز برپا می كردند و شاعران در مهرگان نیز مانند نوروز قصایدی در ستایش ممدوح خود می آوردند دواوین شعرای ایران پر از این گونه اشعار است و گاهی آن را در شعر «جشن خزان» گفته اند. پیداست كه پادشاهان در جشن مهرگان به زیردستان خود هدیه و خلعت می داده اند و از آن جمله جامه خز و سكه بوده است، چنان كه منوچهری در قصیده ای كه به همین مناسبت در ستایش منوچهربن قابوس پادشاه زیاری سروده است می گوید: ای رئیس مهربان این مهرگان خرم گذار/ فر و فرمان فریدون را تو كن فرهنگ هنگ / خز بده اكنون برزمه می ستان اكنون برطل مشك ریز اكنون بخرمن عودسوز اكنون پیداست كه در این جشن می می خورده و عود می سوخته اند. نیز پادشاهان به لشكریان خود در مهرگان جامه زمستانی داده اند و ابوالریحان گفته است كه در زمان وی چون مهرگان به اول پاییز افتاد پادشاهان خراسان به لشكریان خود جامه پاییز و زمستان دادند.گاهی كه مهرگان با یكی از اعیاد مذهبی مسلمانان مصادف می شد می خوردن و  نشاط كردن را ترك می كردند چنان كه بیهقی می گوید در روز چهارشنبه ۹ ذالحجه كه جشن مهرگان بود چون روز عرفه بود و مسعود روزه داشت كسی زهره آن را نداشت نشاط كند.

جای دیگر به مناسبت جشن مهرگان سال دیگر می گوید در این روز كه دوشنبه بود كه مسعود به جشن نشست و نثار و برید و ظروف و ستور به اندازه ای آورده بودند كه حد نداشت و برای صاحب دیوان معروف بسیار هدیه فرستاده بود و بزرگان دیگر چون خوارزم شاه و ایران، چنانیان و گرگان و مازندران و قصدار و مكران نیز هدایای دیگر فرستاده بودند و روز چهارشنبه عید كردند. از اینجا پیدا است كه از دوشنبه تا چهارشنبه سه روز جشن گرفته اند. در این مراسم مكرر از آیین جشن مهرگان یاد كرده و گفته است كه رسولان عراق و تركستان به حضور امیر می رفتند و اولیا و بزرگان در برابرش می نشستند و شعرا پیش می آمدند و شعر می خواندند و پس از ایشان مطربان می آمدند و می زدند و شراب می خوردند و بر سر خوان امیر و خوان سرهنگان و فرماندهان لشكریان می نشستند، شراب می خوردند و مشرب های بزرگ به كار می بردند چنان كه مست به خانه می رفتند و امیر به شاعران صلت می داد چنان كه یك بار به علوی پنجاه هزار درم داده كه با پیل به خانه او برده اند و به عنصری هزار دینار داده و به شاعران كوچك تر هر یك بیست هزار درم داده است و به مطربان هزار درم بخشیده است. این توجه فوق العاده به جشن مهرگان تا استیلای مغول بر ایران برقرار بوده و پس از آن دیگر این جشن از رونق افتاده است.

 

جشن خزان-EiYmu1LooK