ریپورتاژ آگهی
لباس محلی استان ایلام

لباس محلی استان ایلام

شراز همان آغاز تشكیل گروههای كوچك اجتماعی به واسطه ی قدرت تفكر و تصمیم گیری عقلانی مسیر زندگی را زا شیوه ی زیست حیوانی جدا ساخت وعلیرغم ضعف جسمانی توانست اندك اندك طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده وبا درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات وشرایط زمان ومحیطی بهره گیرد
  • 1400/11/27
  • استان : ايلام
  • شهر : ایلام
  • دسته : صنایع دستی ایران
آدرس : استان ایلام, ایلام
تلفن : 66059000-021

شراز همان آغاز تشكیل گروههای كوچك اجتماعی به واسطه ی قدرت تفكر و تصمیم گیری عقلانی مسیر زندگی را زا شیوه ی زیست حیوانی جدا ساخت وعلیرغم ضعف جسمانی توانست اندك اندك طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده وبا درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات وشرایط زمان ومحیطی بهره گیرد. لذا غارها را سكونتگاه خویش قرار داد و از منابع غذایی جنگلی وحیوانی تغذیه نمود واز پوست حوانات تن پوش زمستانی ساخت ودر سیر حیات انسان از مراحل اولیه تا كنون پوشاك نیز در كوران زندگ وتحت فرهنگ هر جامعه تغییر ها نمود ومُدهای بسیار را پُشت رگذاشت ودر عصر حاضر نیز علیرغم اشاعه فرهنگ وتعامل اجتماعی وفرهنگی جوامع انسانی هنوز هم لباس وپوشاك یكی از مشخصه ها وتمایزات فرهنگی بین گروههای انسانی واقوام مختلف به شمار می رود . در قلمرو سیاسی فعلی ایلام اگر چه در گستره ی دنیای اطلاعات واطلاع رسانی سرزمینی بسیاری كوچك می نماید، اما تحت آداب ورسوم ، عرفها وسنت ها هنوز هم پاره ای از عناصر لباس وپوشاك برخی گروهها تمایزات فراوانی را با دیگران در همین قلمرو را نشان می دهد. اگر چه لباس خود بخشی از فرهنگ هر می باشد ولی بواسطه ی ارتباطات وتعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یكنواختی گرایش یافته وتفاوتها به مراتب بسیار كمتر از گذشته می باشد وبه شكلی كه لباس مردان با چشم پوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوتها آنچنان اندك است كه به سختی به چشم می‌آید.

از منظری دیگر لباس مردم استان ایلام اگر چه آن اهمیت وارزش فرهنگی واجتماعی گذشته ی خویش را به مقدار زیادی از دست داده ودر سایه انواع واقسام مُدها ومدلهای وارداتی به سوی یكنواختی گرایش یافته ولی هنوزمی توان به برخی از ابعاد اجتماعی وفرهنگی آن در بین گروههای قومی ایلامی اشاره كرد. در گذشته ی نه چندان دور جنس مرغوب ، نوبودن وبیش از هر چیز تزئینات لباس (بویژه برای زنان ودختران) یكی از شاخص های عمده برای تشخیص فرداز دیگران وقرار دادن وی در طبقه اجتماعی و جایگاه وموقعیت او در جامعه بود وبا این ویژگیها به راحتی می توانست حداقلی از موقعیت اقتصادی واجتماعی افراد جامعه خودشان را باز شناخت. ولی با بهبود سطح زندگی مردم لباس معمولاً تا حدود بسیار زیادی این ویژگی خود را از دست داده است وتنها در موارد محدود تری می تواندچنین نقش وكاركردی را بازی كند . به عنوان مثال پوشیدن كُ ت وشلورا نشانه ی متشخص بودن ویا حداقل داشتن شغل مناسب است وبستن چفیه زرد زنگ به دور سر بوسیله ی مردان نشانه ی به حج رفتن آنان می باشد وعلاوه براینها هنوز هم نوبودن واستفاده از جنسهای مرغوب وگران بها بویژه نزدزنان به عنوان یك برتری (حداقل اقتصادی ) بردیگران به شمار می رود در ایلام ضرب المثلی معروف است كه می گوید : «لباس خوب اگر تورا به دو نفر تبدیل نكند ، به یك نفر خوب تبدیل خواهد كرد »، وبدینوسیله می خواهند اهمیت وارزش آنرا به دیگران گوشزد كنند .

تغییرات لباس در ایلام به مانند سایر عناصر وپدید های فرهنگی تابع متغییر های فراوانی می باشد و از نظر شدت كمترین تغییرات را می توان در نقاط عشایری وروستاهای دور افتاده مشاهده كرد. وجالب اینكه در این نواحی مردم هنوز برای لباس سنتی خود احترام خاص قایل بوده وبه راحتی تن به مُدهای وارداتی نمی دهند واین مسئله نزد مردان وزنان بزرگسال كه پای بندشیان به سُنت ها بیشتر است تا حدی است كه پوشیدن لباس های جدید وواردتی ورنگارنگ وحتی رنگهای تند و گل دار را نشانه ی سبك دانسته واز آن استفاده نمی كنند ولی دیگران كه سن پائین تری دارند تمایل بیشتری به پوشیدن لباس های جدیدتر داشته، معمولاً هنگام مسافرت ویارفتن به شهر برای خریدو غیره بیشتر از شلوار وكفش چرم (بغییر از آنچه در محل زندگ پوشیده می شوند ) استفاده می كنند .

(( پوشاك زنان ))

زن افریده پروردگار بلند مرتبه برای تكمیل زندگی ومایه ی آرامش وخیال مرد است ویكی از مظاهر زیبایی خلقت ، آنطوركه در ادبیات عرفان از تعابیر وتشبیه های عارفانه وعاشقانه وخط وخال زنان بیان گردیده است. لباس زن علاوه براینكه ستروپوشش بدن از دید نامحرمان ومحفوظ ماندن از سرما و گرما ست یكی از عناصر مكمل زیبایی زن نیز بوده و به مراتب از نظر پیچیدگی برلباس مردان تقدم دارد وحائز جنبه های زیبایی شناسانه ، آراستگی ، سلیقه ها وعلایق نیز هست .

رنگهای متنوع ، جنس های مرغوب ، زیور آلات در عصر حاضر وآویزها ، منجوق كاریها ، مهره ها وسایر تزئینات لبا زنان (بیشتر در گذشته ی نه چندان دور ) كه آذین بند پوشاك زنان ایلامی ست در واقع معرف شخصیت ، منزلت وجایگاه زن وحتی نشانگر سن و تا حدودی هویت قومی او نیز می باشد. در گذشته ی نه چندان دور (در حال حاضر در برخی نقاط عشایری وروستایی دور افتاده )جنس مخمل لباس و آویزهای قروشی بصورت برروی بالاپوش های زنان معمولاً نشانهی ثروتمندی وهمینطور تعلق به خانواده ی طبقه بالای جامعه ( بویژه از نظر اقتصادی ) بود .

حداقل تمایزات ومشخصات ویژه ای كه از لباس زنان در استان ایلام در حال حاضر جلوه گر می باشد تفاوتهایی است كه در جنس ، رنگ وشكل لباس بین گروههای سنی (كهنسال ، میان سال وجوان ) وتقریباً در سراسر استان دیده می شود كه در ذیل فهرست واربه پوشاك زنان ایلامی وبا چشم پوشی از اندك تمایزات اشاره می گردد :

سرپوش یا «سَروَن ) (Sarwan )
 : در گذشته زنان بیشتر نقاط استان ایلام مقداری از موسی طرفین سرخویش را پس از بافتن در دوطرف صورت آویزان می كردند وبه آن «چَتر » (Čatr) می گفتند واین عمل صرفاً برای زیبایی بوده وبقیه موی سر كاملاً پوشانیده می شد و هیچگاه برای مردان تحریك امیز نبود «سرون »نوعی پوشش سربرای زنان است كه در برخی نقاط مانند شیروان چرداول ، ایوان و معدود نقاط دیگر استان متشكل از كلُاه یا عرقچن ، یك یا دو عدد «گُل ونی » (گُل بندی = آذین یافته با گُل ) و گاهی «هَبَر» ویا نوحی چفیه سیاه رنگ رگه دار می باشد كه به دور عرقچن بسته شده وحجم برزگی را تشكیل ومقداری از اضافه آنها برای زیبایی به پشت آویزان می گردد .

عرقچن یا «كِلاو »(Kelāw) : نوعی كلاه زنانه می باشد كه در نقاط مختلف استان رایج است. جنس آن معمولاص از پارچه نخی سفید رنگ وگاه به رنگهای دیگر می باشد كه مقدار كمی از سر را می پوشاند وهیچگاه به تنهایی به كار نمی رود وسایر سرپوشها روی آن بسته می شود وهرگاه كه عرقچن یا كَلاو منجوق دوزی شده باشد سرپوش هایی كه بر روی آن بسته می شود به حداقل ممكن می رسد تا زیبایی آن بیرون بماند .

گُل وَنی (Golwany) : نوعی سرپوش از جنس حریر ، ابریشم ویا نخی می باشد كه در اندازه های مختلف كوچك وبزرگ تولید می گردد و جنس آن نازك بوده وزمینه ی مشكی داشته وبا گل وبوته ونقش های ساده اسلیمی در رنگهای سفید وقرمز یا سبز وگاهی نارنجی وآبی وزرد تزئین گردیده است. در بیشتر نقاط استان بغیراز نقاط جنوبی با شیوه های تقریباً مشابه ای از «گُل وَنی » برای پوش سر استفاده می شود وگاهی به مانند روسری ویا برروی عرقچن و یا با بستن دو عد یا بیشتر آنها به همدیگر یك سرپوش بزرگتر تشكیل می دهند ودر مناطق مانند شیروان چرداول ، ملكشاهی وقسمتی از ایوان آنرا به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روی آن بر دور سر می بندند.

گاهی به گُل ونی های بزرگ «سَرونَ » ویا «علی خانی » نیز می گویند .

تا كاری (Tākāri) : نوعی سرپوش زنانه كه از جنس حریر ویا نخی مربع شكل وبزرگ و از گُل ونی ضخیم تر است . زمینه ی آن سیاه ودارای خطوط باریك به صورت رگه های نازك قرمز تیره ویا سبز می باشد و دارای ریسه در حایشه می باشد ووقتی به دورسر بسته می شود حجم بزرگی را دایره وار حول سر ایجاد می كند ومقداری از اضافه ی هر دو سر آن به پُشت سرآویزان می گردد ومعمولاً زیر آن وبرای پوشاننده طرفین صورت و موی سر از گل ونی كه زیر آن قرار دارد استفاده می شود این نوع سرپوش عموماً در منطقه ی آسمان اباد وهلیلان در شهرستان شیروان چرداول وشهرستان ایوان استفاده می شود .

هَبر (Habar) : یك نوسرپوش مشكی واز جنس مخمل می باشد كه سه گوش بوده ودوگوشه ی آن بلند ومقداری باریك می باشد حاشیه ی هَبَر دارای منگوله سیاه رنگ می باشد و هنگام بستن به دور سر ، منگوله ها در چند ردیف ، طرفین وجلوی سر را زینت می بخشند. پیش از بستن هَبَر ار گل ون استفاده می شود، بدینصورت كه گلی ونی را بصورت مثلثی در آورده وروی سَر می اندازند وسپس هَبَر را برروی آن به دور سر می بندند استفاده از هبر در شهرستانهای شیروان چرداول ، ایوان ، مهران ، ایلام وبرخی نقاط دیگر استان به صورت محدود مرسوم می باشد .

مَقنا یا مَقنَه (Maqnā) : پارچه ای تقریباً نازك ومشكی ( وگاه رنگهای دیگر ی مانند قهوه ای ، سبزتیره ، خاكستری و..) كه عرض آن حدود ۷۰ سانتیمتر می باشد وبیش از ۵/۱ متر طول دارد وبصورت دو قطعه می باشد كه از كناره ودر جهت طول به هم بافته شده اند مقنا سرپوش ویژه زنان عرب زبان بوده واز این مناطق وارد دیگر نواحی استان شده است وبه علت راحتی وپوشاندن تمام سروگردن وقسمتی از سینه ومشكی بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان میان سال ومسن بیشتر نقاط دیگر استان قرار گرفته ومی رود تابه تدریج جایگرین سایر پوشهای زنانه گردد .

زنان یك سرمقنا را روی سر گذاشته ومابقی آن را به دور سروگردن تا سینه می پیچند ودر نهایت برای آنكه باز نگردد به آن سنجاقی می زنند. زنان میان سال ومسن بیشتر رنگهای مشكی استفاده می كنند ورنگهای دگر ویژه دختران وزنان جوان می باشد .

بیشترین استقبال از مقنا در شهرستانهای مهران ، دهلران ، دره شهر وآبدانان می باشد.

روسری یا «بان سری » (Bāsary) : روسری همان پارچه رنگی وگلدار ودر رنگها وطرحهای مختلف است كه در اكثر نقاط كشور رایج بوده وامروزه تقریباً تمامی دختران وبسیاری از زنان جوان وخصوصاً در نقاط شهری وپر جمعیت استان از آن و به تنهایی استفاده می كنند .

قَترهَ (Qatra ) : نوعی چادر زنانه است كه برخلاف چادرهای مرسوم دیگر نقاط كشور اولاً بسیار بزرگتر بوده وثانیاً دارای مقداری استین گشادمی باشد كه با عبور دادن دستها از آنها دیگر نیاز چندانی به كنترل آن در بیشتر مواقع نیست . جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشكی واز پارچه های ساده وبدون نقش می باشد وبرخی مواقع به حاشیه جلوو كناره آستینها نوعی بافت مثلی وتا حدودی ریسه مانند دوخته می شود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده واز این ناحیه وارد دیگر نقاط استان گردیده است و در حال حاضر بالا پوش تقریباً تمامی زنان عشایری وروستایی وبرخی زنان میان سال وكهنسال شهری ایلام می باشد. ومابقی زنان واكثریت مطلق دختران از چادر به جای قتره كه فاقد ویژگیهای فوق است استفاده می نمایند. رنگ چادر نیز مشكی بوده واستفاده از چادرهای رنگی وگل دار بیشتر توسط دختران نوجوان ویا بصورت محدود در برخی نقاط ویا چادرشب استفاده می شود .

كَمَر چین (Kamarčin) : تا چند دهه پیش بالاپوش عمده ی بیشتر زنان ایلامی خصوصاً در نواحی شمالی ومركزی نوعی پالتوزنانه به اسم «كَمَرچین » بود كه به علت استفاده فراوان از نوارهای زربافت در تزئین آن از زیبایی خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نیز به همین خاطر باشد. جنس كمرچین از مخمل در رنگهای قرمز ، جگری ، سبز ، سرمه ای ومشكی بوده ودارای آستین بلند ، جلوباز ، (عیناً شبیه پالتو مردانه) وجیب بادهانه كج در طرفین وكمربندی از جنس خود می باشد وبسته به سن وموقعیت مالی زن ممكن بود از تزئینات بیشتری برخوردار وچنانچه زن در سنین میان سالی ویا كهنسالی بوده از رنگهای سنگین ( مشكی ، سرمه ای ) استفاده می كرد. امروزه استفاده از كمر چین نزد زنان ایلامی تقریباً منسوخ گردیده وفقط در معدود نقاط دور افتاده ای مانند ملكشاهی زردلان وجاهای دیگر توسط پیر زنان در فصل سرما پوشیده می شوند وآخرین رمقهای خود را می گذارند و قَتَره وبلوزهای جدید جای آنرا پر كرده است .

یَل (‎Yal) : نوعی كُت زنانه واز جنس مخمل بوده وتزئنات اندكی مثل كمرچین دارد وموارد استفاده از آن نیز به مانند كمرچین نزد زنان این نواحی می باشد. یل دارای جیب در طرفین بوده وآستین دار می باشد ودگمه هایی برای بستن جلو آن تعبیه شده است.

كُلَنجَه (Kolanja) : كُلنجه نوعی دیگر از بالا پوشهای زنان می باشد كه از نظر رنگ ،جنس ، دوخت وتزئینات وكاربرد عیناً مانند كمرچین می باشد با این تفاوت كه فقط اندازه ی آن كمتر بوده وتا حدود زانو می رسد ودر مناطقی كه كمرچین كاربرداشته مورد استفاده بوده است.

سُخمَه (Soxma) : نوعی بالاپوش دیگر است كه از مخمل ویا گاهی پارچه های رنگ دیگر ودر رنگهای شاد وروشن (قرمز ، جگری ، سبز و… ) دوخته می شود وفاقد آستین بوده وكاملاً شبیه جلیسقه می باشد. در سُخمه حداكثر تزئینات بكار رفته وبیشتر این تزئینات كه شامل انواع آویزها نقره ای وسكه قلا بدارند كه جلو وحتی پشت آنرا فرا می گیرد وبدین لحاظ در گذشته توسط دختران وزنان جوان پوشیده می شد وبیشتر جنبه تزئینی برای مراسمات داشته است وزنان مسن وكهنسال هرگز از آن وخصوصاً با تزئینات استفاده نمی كردند ، سخمه در بیشتر نقاط استان بغیر از قستمهای جنوب دهلران وقستمتهایی از مهران رواج داشته ولی امروزه بندرت در نقاط دور افتاده روستایی وعشایری كاربرد دارد .

بعلت وارد شدن انواع واقسام بالا پوشهای زنانه ورواج یافتن آنها امروزه اكثر قریب به اتفاق زنان ودختران ایلامی خصوصاً درنواحی شهری وپر جمعیت از بلوزها وبالا پوشهای مختلف موجود در بازار استفاده می كنند .

كِراس یا شَوو( Kerās , ŠaÜ) : همان پیراهن بلند وآستین دار زنانه است كه اكثریت زنان روستایی وعشایریی وقسمتی از زنان شهری نیز به عنوان تن پوش از آن استفاده می كنند این پیراهن بلند بوده وتا نزدیك روی پاها می رسد وگاهی در ناحیه كمر مقدار تنگ گشته ولی پائین آن كاملاً گشاد می باشد وبسته به سن زن یا دختر رنگ وجنس آن تفاوت پیدا می كند به شكلی كه تقریباً تمامی زنان كهنسال وحتی برخی میان سالان تمایل شدیدی به پوشیدن پیراهنهای با رنگ سنگین وخصوصاً سرامه ای وتیره دارند وآنرا نشانه سنگینی

بزرگسالی می دانند در برخی تقاط استان مانند جنوب دهلران وهلیلان برروی سینه ی پیراهن مهره های به عنوان تزئین نصب می كنند.

شوال (Šewāl) : بطور كلی شلوار محلی زنان ایلام به دو فرم عمده می باشد یك شلوار كُردی كه معمولاً از جنس تی ترون ونخی به رنگ تیره یا سرامه ای وامثالهم می باشد كه در قسمت بالا و ران ها گشاد بوده وبه طرف ساق پا باریك می گردد و درقسمت كمر بوسیله كِش محكم می گردد وفاقد هر گونه تزئین بوده وگاهی در طرفین جیب درونی دارد. این نوعی شلوار عمدتاً در مناطق عشایری وروستایی استان خصوصاًُنواحی شمالی ، مركزی ، قسمتهای از دره شهر ، آبدانان وشمال دهلران وبرخی نقاط مهران استفاده می شود وتنها تفاوتی كه با شلوار مردان دارد این است كه محل دوخت جای كِش آن به بیرون می باشد. واین نشانه برای مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است

نوع دوم كه بیشتر به «بی جامه » معروف است از جنس های مختلف وگل دار بوده وفاقد جیب می باشد وبا كِش در قسمت كمر محكم می گردد ودر برخی نقاط مثل مهران ، دره شهر ، جنوب دهلران قسمت پائین وساق پاراتنگ نموده وبرخ تزئینات مثل نوارزری وغیره به آن می افزایند .

قی‌وَن ( Qaywan ) : پارچه ای بلند ویك رنگ كه از آن به عنوان شال كمر استفاده می شود و امروزه در نقاط عشایری و روستایی برخی نقاط استان بصورت محدود خصوصاً در فصل كار كشاورزی موردذ استفاده قرار می گیرد .

كفش : امروزه همه ی زنان ودختران از كفشهای چرمی ویا لاستیكی موجود در بازاراستفاده م كنند در حالیكه در گذشته از نوعی كفش به نام «كِلاش » كه در محل بافته می شد استفاده می كردند

(( پوشاك مردان ))

نگرش مردان ایلام به لباس خود به شیوه ای است كه بایستی نشانگر مردانگی ، بزرگ منشی وموقعیت اقتصادی وحتی اجتماعی وی در جامعه باشد. این روند در نقاط شهری وپر جمعیت گرایشی به سوی البسه گران قیمت ووارداتی می باشد. در حالیكه در نقاط عشایری وروستایی كه هنوز پای بندی به سُنتهای تا حدودی زیادی برقرار است ،توجه به لباس محلی ولی از نوع مرغوب وآراسته ی آن هنوز از دلگرمیهای مردان است .

بكار بردن هر گونه تزئنیات در لباس مردان مطرود بوده وآنرا ویژه ی زنان می دانند قلمرو تقریباً كوچك فعلی استان ایلام با جمعیت آن شرایطی را فراهم آورده كه معمولاً بیشتر عناصر لباس از گروههای همسایه اقتباس گشته وبا معدود تغییراتی در پاره ای مواقع در این دیار ماندگار گردد . تفاوتهای اساسی در لباس مردان تنها بین عرب زبانان جنوب استان كه خود به استان خوزستان متصل می باشد دیده می شود وسایر نقاط استان این تمایزات آنقدر اندك است كه در پاره ای از موارد به چشم نمی آید. و این تفاوتها نیز به مرورزمان در حال تغییر به سوی همسانی می باشد. بطور كلی لباس جمعیت شمالی ومركزی استان تا حدود زیادی متاثر از استان كرمانشاه كه خود نیز ار كُردان می باشند بوده و قلمروشرقی وجنوبشرقی استان نیز به مقدار زیادی از پوشاك لُرها طی ایام استفاده نموده اند با این توصیف عمده ترین پوشاك مردان ایلامی از این قرارند :

– كِلاو = كُلاه ( Kelāw) : بغیر از كلاههای وارداتی گوناگونی كه عموماً برای محافظت از سرما ویا گرما در فصول مختلف بعضاً بكار گرفته می شود بسیاری از مردان ایلامی از نواحی كلاه یا عرقچن كوچك استفاده می كنند كه از جنس پارچه نخی سفید ، یا راه راه و بعضاً مشكی راه راه بوده وبرروی آن چفیه می بندند. این نوع عرقچن در نقاط مركزی ، شمال وشرقی استان وآنهم بیشتر در نقاط عشایری وروستایی بكار برده می شود .والبته تنها مردان بزرگسال وكهنسال بیشتر از آن استفاده كرده وسایر مردان تنها گاهی چفیه به تنهایی به سر می بندند.

لَچِگ یا چفیه (Laceg) : چفیه یكی دیگر از سر پوشهای مردان است كه عموماً وارداتی بوده ودر اشكال مختلف مانند سفید ، سفید راه راه ، مشكی راه راه وگاهی زمنه سفید ورگه های قرمز یا سبز وبعضاً دارای ریسه دار كناره می باشند كه بیشتر به تنها به دور سر بسته می شوند نوعی چفیه بازمینه مشكی وخطوط بسیار نازك قرمز تیره ، سبر با كناره رسه دار وجود دارد كه بیشتر در شهرستان ایوان ودهستان آسمان آباد شهرستان توسط مردان برای پوشش سر بكار می رود وهمراه عرقچن می باشد. این چفیه بیشتر در شهرستان اسلام آباد كه با آنان هم مرز است استفاده دارد بشتركسانیكه به حج می روند از نوع چفیه بازمینه كرم وگلهای بوته وبرگ اسلیمی زرد طلایی كه مخصوص كشور عربستان است، استفاده می كنند كه نشانه ی حج رفتن آنان بوده ونوعی موقعیت اجتماعی فرد رانیز نشان می دهد .

فَرَجِی (Faraji) یاكَرَك (Karak) یا كَپنَك ( Kapnak ) : نوعی بالاپوش مردانه واز جنس كرك می‌باشد كه عمدتاً در نواحی عشایری برای فصل ر ما مورد اتفاده قرار می گیرد ومانند پالتوبلند بوده ودارای آستین غیر كاربردی می‌باشد وزیر آستینها سوراخی برای عبور دستها تعیبه شده است.

سُخمه (Soxma) : عنیاً مانند « فَرَجی » بوده لیكن مقداری اندكی آستین داشته بسیاری كوتاهتر از آن می باشد. رنگ فرجی وسُمخه به نوع كُرك بستگی دارد.

عَبا (Abā) : پارچه ای نازك وتوری مانند ودر رنگهای تیره وسنگین وبلند می باشد كه ویژه سادات وعرب زبانان جنوب استان می باشدونوع دیگر آن كه به «قَترَه » نیز معروف است از نخ پشم گوسفند و یا پشم شتر ( بشتر ) توسط زنان محلی بافته می شود ودر شهرستان مهران بشتر مورد استفاده قرار می گیرد .

خُفتان (Xwftān) : نوعی پالتو مردانه واز جنس مخمل مشكی یا سرمه ای است كه معمولاً فاقد هر گونه تزئینات بوده وجیب در طرفین دارد ودر گذشته مورد استفاده مردان به عنوان بالاپوش بوده است وعیناً شبیه «كَمَر چین ) زنانه می باشد با این تفاوت كه فاقد هر گونه تزئینات می باشد .

در حال حاضر اكثر مردان استان از كُت و سایر بالا پوشهای وارداتی در فصول سرما افتاده می كند .

شوال (Ševāl): شلوار مردان (بویژه در نقاط عشایری وروستایی) از جنس تی‌ترون وامثالهم وهمواره تك رنگ می باشد ودر قسمت باسن ورانها كاملاً گشاده ودر پائین هم باریك م شود. به شكلی كه برای هر شلوار چند برابر نیاز واقعی پارچه بكار برده می شود ودر گویش محلی به آن «شوال جافی » یا «شوال كُردی » می گویند. در نقاط شهری وپرجمعیت درصد مردان استفاده كننده از این شلوار بسیار كم می باشد.


كِلاش
 (Kwlās ): كلاش نوعی كفش (امروزه مردانه ودر گذشته هم مردانه وهم زنانه ) است كه توسط مردان با نخ پنبه وجوال دوز به شیوه ای خاصی روی یك قطعه لاستیك پهن به اندازه كمی بزرگتر از كف پاها بافته می شود. این لاستیك از روه داخلی چرخهای كهنه ی اتومبیل تهیه می‌گردد. وامروزه در برخی نقاط عشایری وروستایی مورد استفاده قرار می گیرد.سایر پوشش های بدنی مردان وزنان ایلامی تقریباً همانهایی هستند كه در سراسر كشور به صورت پوشاك در بازار عرضه ومورد استفاده قرار می گیرند .

دشداشه (DeŠdāŠe) : نوعی پیراهن بسیار بلند وآستین دار می باشد كه معمولاً در قسمت گردن چند دكمه داشته وگشاد وتا روی پاها می رسد وازجنسهای مختلف ولی عموماً تك رنگ ونازك می‌باشد كه صرفاً توسط عرب زبانان جنوب استان ویامهاجران از عراق مورد استفاده ی مردان می‌باشد.


(( زیورآلات ))

استفاده از مواد موجود و در دسترس برای تزئینات بدن از گذشته های بسیار كهن در میان گروههای انسانی وجود داشته است .كاوش های باستان شناختی برروی تپه ها ومحوطه های پیش از تاریخ نتایج جالب توجهی را در این راستا به دست داده است.

استفاده از استخوان حیوانات ، صدفها، صدف حلزون ها ، سنگهای مرمریت ، آهكی وغیره به عنوان مهره وآویزها مختلف زبینتی وآئینی از جمله مواردی هستند كه در مكانهای باستانی به وفور كشف شده اند. (مللك شهمیرزادی ، ۱۳۷۸ص ۱۷۳)

زنان به مقتضای طبیعت روحی خویش به زینت خود توجه بسیار نشان می دهند وبه احتمال زیاد جزو اولین كسانی بوده اند كه برخی زیورآلات ساده وطبیعی را به عنوان بخشی از زیبایی برخویش آراسته‌اند.

تا گذشته ی نه چندان دور عمده ی زیورآلات زنان ودختران ایلامی مهره های ریزو درشتی بود كه از جنس های عقیق ، فیروزه ، لعل ، زمرد ، كهر با ، شیشه وپلاستیك ، سنگ یشم ، عاج و امثالهم ساخته شده وگاهی با تزئینات نقره ای بكار می رفتند. این مهره ها بصورت گردن بندهای كوچك وبزرگ زینت بخش زنان بود ودر كنار آنها نوعی آویز نقره ای برگ ( بیضی ) شكل توخالی وقلاب دار وسكه های قلاب دار برای تزئین لباس و دست وگردن بكار برده می شد كه عمده این زیور آلات از استانهای همجوار ودورتر وارد می گردید وامروزه به صورت محدود در برخی نقاط روستایی خصوصاً شهرستان مهران (ملكشاهی ) ، ایوان ، شیروان چرداول ونقاط محدود دیگری مورد استفاده قرار می گیرند وعناصر جدید نقره وطلاجای آنها را گرفته است .

نوعی حلقه نگین دار از جنس نقره ویا طلا در برخ نقاط استان (در گذشته ) بوسیله زنان در كنار بینی وبا سوراخ كردن آن (سمت چپ بین ) بكار می رفت كه به آن «لِیتوانهَ» (Litwāna) ودر قمت جنوب استان (خَسَمَه »(Xasma) می گویند كه در این ناحیه امروزه تا حدودی مرسوم است .

مردان از انگشتر نقره با نگین عقیق استفاده كرده وبكار بردن طلا وموارد دیگر را مختص زنان می دانند .

برخی منجوق كاریها برروی لباس ویا سرپوش وعرقچین توسط زنان در برخی نقاط استان از گذشته رواج داشته وبا افت وخیزهایی در برخی نقاط روستایی مانند دره شهر هنوز هم این منجوق كاریها برروی لباس بویژه نزد دختران وزنان جوانان دیده می شود. وهمچنین با منجوق برخی تزئینات دیگر مانند حلقه ، دستبند نیز تهیه می‌نمایند .

(( اعتقادات و باورهای مربوط به پوشاك ))

لباس به عنوان یكی از حاملهای فرهنگ هر منطقه نقشی مهم در شناخت زوایایی از زندگی وفرهنگ حاكم برآن دارد. شرایط محیطی واقلیمی ، برخی باورها واعتقادات ، احكام ودستورات مذهبی وآئینی وشیوه های معیشتی را می توان از طریق مطالعه ی پوشاك وعناصر مختلف آن در میان یك قوم وجامعه را تا حدود زیادی باز شناخت. به عنوان نمونه در قلمرو ایلام لباس سیاه علاوه بر اینكه نشانه ی سوگوار بودن فرد می باشد به تدریج تحت باورها وآئینهای رایج در میان مردم لباس تیره و مشابه، لباس عمده زنان مسن وكهنسال استان به عنوان برترین لباس از نظر متین وسنگین بودن زن وحتی گذشتن عمر زیادی از زندگی ولی می باشد. تحت همین شرایط وعرف ها و آداب ورسوم سنتی در میان تمامی جوامع عشایری وروستایی استان ایلام است كه زن لباس خود را متناسب با سن خویش انتخاب می كند. لباس زن معمولاً تمام بدن را پوشانده وتاروی پاها می رسد. رنگهای تند برای دختران وتاحدودی زنان جوان است وزنان میان سال وبالاتر به ندرت از این رنگهای بكار می گیرند پوشش سر را طوری انتخاب می كنند كه تنها گیردی صورت معلوم باشد وبیش از این را در شان خویش ندانسته وحتی در میان اعضای خانواده باز بدون هیچگونه الزام واجباری پای بند به رعایت تمامی عرفهای وآداب ورسوم جامعه خویش كه نسل ونسل به او رسیده می باشد .

آداب ورسوم پوشیدن لباس وبرخی باورها واعتقادات مربوط به آن ویژگی دیگر فرهنگ پوشاك مردم ایلام است. در ترانه ها ، ضرب المثلها ، كنایات وحتی نفرین ودعاها اسامی برخی لباس ها ذكر می گردد كه گاهی نماد رازداری (سررمردانُ ژیركَپنَك = راز مردان همیشه زیر كَپنَكَ – نوعی بالا پوش مردانه – می ماند وبه بیرون درز نمی كند ) ویا پوشش عیبها ( هامسآ شوالِ هامِساس =همسایه شلوار – پوشاننده عیبها – همسایه است ) به كار می رود وگاهی عنصری از زیبائیهای زن برای عاشقان است ، (بماركِد بُوإی شَوتازه بالآوَی بَرزی وَقَدوی انازهَ =مبارك باشد این پیراهن – لباس – نو كه بالایت بلند است وبه قد تو اندازه می باشد )

مردم ایلام پارچه ی سبز را مقدس ومتبرك دانسته وآنرا هدیه‌ی معصومین خصوصاً حضرت امام حسین (ع) وحضرت علی (ع) می دانند وباریكه ای از پارچه ی سبز را به مچ دست نوزاد وكودك می بندند تا از بیماری وگزند به دور باشد ویا هنگام زیارت بقاع متبركه ودرختان مقدس مقداری از پارچه را به آنها هدیه وا به آن جهت بر آورد حاجت گره می زنند .

پارچه قرمز نحس ومال یزید ( دشمن امام معصوم ) ومال شیطان است ولباس قرمز موجب جلب نظر شیطان وموجودات غیبی (جن و… ) وحتی خرس وحشی( وقتی برتن زن تنهایی در كوه باشد) می گردد.

لباس سفید یك دست درخواب دیدن نشانه ی خوشبختی فرد می باشد. ولی كفن به خواب دیدن نشانه ی رفع بلا ومرگ از انسان است.

لباس مُرده نحس بوده ونبایستی كسی كه از مرگ صاحب آن لباها خبر دارد آنها را بپوشد .

لباس سیاه نشانه عزداری سوگوار بودن فرد می باشد وتازمانی كه برتن دارد بایستی كاملاً متین وسنجیده سخن بگوید ، وبا صدای بلند هرگز نخندد وخود را شاد نشان نداده و در مراسمات شادی وعروسی شركت نكند واگر هم حقش ضایع گردد حتی المقدور با دیگران گلاویز نشود وگرنه مورد سرزنش دیگران قرار می‌گیرد واحترام لباس سیاه ومرده ی خویش را نگرفته است.

لباس بازنگهای تند وروشن برای زنان مسن عیب بوده واینگونه زنها بایستی از زنگهای تیره وسنگین استفاده كنند .

لباس زیر زنان موقع شستن نبایستی در دید مردان وخصوصاً نامحرمان قرار گیرد اگر لباس زیر زنی باد ببرد ونامحرمان آنرا بینند آن زن رسوا می شود .

دیدن لباس وزیورآلات زنان در خواب نشانه ی آن است كه زن حامله (خود زن یا زنی در آن خانواده ) دختر خواهد آورد.

در بین عرب زبانان جنوب استان ، اگر كسی سرپوش (اَگال ) مردی را كه روی سر وی می باشد به زمین بیاندازد توهین محسوب وممكن است به درگیری منجر گردد .

لباس محلی استان ایلام-1p2JdLAnZn