سوزندوزی یكی از صنایع دستی و هنرهای ایرانی است كه در استان سیستان و بلوچستان و بعضی از مناطق دیگر ایران انجام میگیرد. در سوزندوزی روی سطح پارچههای ساده طرحهایی را با نخهای رنگی ترسیم میكنند. این كار با كمك سوزن و قلاب انجام میشود و بخیههای ظریفی روی پارچه میدوزند. در روشهای اجرای سوزندوزی تنوع زیادی وجود دارد. معمولاً برای سوزندوزی از كارگاه گلدوزی (قابی به شكل مستطیل یا دایره برای صاف نگه داشتن پارچه) استفاده میشود. روی پارچههای كتان، زربافت، ابریشمی، پشمی و پنبهای روشهای مختلف سوزندوزی اجرا میشود و در آن از نخهای ابریشمی، پشمی، الیاف مصنوعی، نخ گلابتون، نخ نقده، نخ ملیله و نخ سرمه استفاده میشود.
هنر نقش آفرینی بر سطح رویین پارچه به كمك ، سوزن و نخ و قلاب را سوزندوزی، نخ دوزی، رودوزی و یا دوختهای تزیینی می گویند و از وسیع ترین رشته های صنایع دستی ایران می باشد .رودوزیهای ایرانی بالغ بر ۱۱۵ رشته جداگانه و مستقل ، همراه با ۱۲۰ نوع دوخت می باشد كه بسته به عادتها و سنن اقوام متعدد ایرانی از زمانهای مختلف به وجود آمده وادامه یافتهاند . در این میان متأسفانه برخی از این دوختها كاملا منسوخ و برخی نیز نیمه جان راه می پیمایند. از انواع سوزندوزیهای ایرانی می توان سرمه دوزی ، پولك دوزی، پیلهدوزی ، ابریشمدوزی، بلوچدوزی ، پتهدوزی و قلابدوزی و…….و……… را نام برد.
در بررسی بقایای كاخ تخت جمشید و كاشی های كشف شده در شوش ، لباسهای اعیان و درباریان و محافظین آنها بطور برجسته و فاخر و تزیین شده به چشم می خورد كه خود موُید نوعی سوزندوزی در ایران عصر هخامنشی می باشد و مــــیگوینـــــــداسكندر مقدونی پس از تسلط بر ایران چندان از شكوه و زیبایی گلدوزیهای ایرانی به وجد آمد كه نمونههای بسیار زیادی از آن را برای هم میهنانش در یونان به عنوان هدیه فرستاد .
در این دوره كار بافندگی و سوزندوزی را زنان انجام میدادندو به گفته (هرودت)همسر خشایارشاه پارچه های جامه شاه وخویش را خود بافته و می دوخت و چنان دلكش و زیبا این كار را انجام میداد كه بر همگان پیشی داشت.
پس از ان دوران حاكمیت سلوكیان و اشكانیان یعنی حدود ۵ قرن با توجه به آثار بدست آمده ، سوزندوزی در ایران رواج داشت . یكصد و پنجاه سال پیش از میلاد ، یكی از سلاطین چین بنا به یك سنت قدیمی ، برای بر سر مهر درآوردن همسایه خود (ایران) نمایندگانی به دربار اشكانیان گسیل داشت كه همراه آنان قطعاتی از پارچههای زربفت و زردوزی به عنوان هدیه بود. اگر چه این اقدام جهت ارتباط میان دو دولت قدرتمند چین و ایران انجام شده بود، اما این تصور را برای برخی مورخان بوجودآورد كه تا قبل از آن تاریخ سوزندوزی در ایران رایج نبوده است . در حالیكه سوزندوزی از سده های پیشین در ایران وجود داشته است .
در امپراطوری وسیع ایران در زمان ساسانیان ارزشهای خاصی حكمفرما بود و برای تجسم بخشیدن به این ارزشها و قراردادهای اجتماعی ، هنرمندان تخصص و مهارتهای ویژهای را به كار میگرفتند و هنرشان نیز مورد تقلید همسایگان دور و نزدیك قرار می گرفت . ازجمله این هنرها ، هنر سوزندوزی، بود .
بنابراین به تعبیری می توان گفت كه سوزندوزی ، هنری بود كه از ایران به ممالك اطراف اطراف و پس از آن به اروپا رفت .سوزندوزی ایرانی پس از اسلام نیز به حیات خود ادامه داد منتهی در قالبی اسلامی و با محتوایی كاملا متفاوت . عبارتهایی با خط كوفی در لابلای نقوش بافته می شد و با سوزندوزی تزیین می گردید.
با سرازیر شدن تدریجی تركان آسیای مركزی به ایران و تاخت وتاز مغول ، تحولاتی در لباس و تزیینات آن به وجودآمد و علاوه برآن عناصر هنر چینی نیز به سوزندوزی ایرانی راه یافت . تا اینكه در زمان تیموریان با جمع آوری سوزندوزان معروف و سكونت دادن آنان در سمرقند ، موجبات رشد این هنر فراهم آمد .
دوران صفوی نیز پس از دوران تیموری اوج شكوفایی و رشد همه جانبه سوزندوزی بود . به گونهای كه علاوه بر قطع نفوذ هنر چینی در سوزندوزی ایرانی به رقیب قدرتمندی برای آن تبدیل شد .در عصر صفویه اهمیت سوزندوزی به اندازهای بود كه دست اندركاران انواع آن ، به عنوان صاحبان یك حرفه و شغل اجتماعی دارای شهرت و اعتبار بودند تا به آنجا كه در میان صنف های شمرده شده در این عصر از جماعت (نقش دوز، گلابتون دوز، ده یك دوز، پولك دوز، گلچه دوز و….. و……به عنوان یك صنف مستقل نام برده است . در حالیكه این همه خود از انواع سوزندوزی ایرانی به شمار میرود.این رونق و شكوه در عصر زندیه و افشاریه ادامه داشت .
در عصر قاجار به علت بلندتر شدن دامن و پرچین تر شدن آن تزیین شلوار به پیراهن و دامن كشیده شد . در این دوره اكثر سوزندوزیهای ایرانی كه یادگار دوره های قبل بودند جان تازه ای گرفتند و بیشتر سوزندوزیها ی مناطق مختلف ایران در این زمان رایج گردید .آثار باقیمانده در این دوره حكایت از یك رنسانس هنر سوزندوزی در دوره قاجار دارد. كه ازتوجه مردم به هنرهای تزیینی شكل میگرفت و اوج تازه ای می یافت .
در عصر پهلوی كماكان هنر سوزندوزی در مناطق مختلف ادامه یافت و با تكیه بر درآمد نفتی و رواج صنایع مونتاژ ، وابستگی روز افزون كشور به سمت فرهنگ غربی و رواج تجددگرایی ، كندهشدن یكباره از بافت سنتی اجتماع ، ماهیت فرهنگی این هنر رنگ و بویی دیگر یافت و سوزندوزی استقلال خویش را به عنوان یك هنر و شغل تا حدود زیادی از دست داد ولی با وجود این كه شكلهای مختلفی از سوزندوزی در میان اقشار مختلف و حتی قشر مرفه انجام می شد، سوزندوزی شكل تفنن و سرگرمی به خود گرفت .
اما پس از انقلاب اسلامی و گرایش مردم به فرهنگ خودی و سعی در تكیه به داشته های خویش و خودكفایی كه شعار اساسی انقلاب بود ، حركتهایی در جهت احیاء هنرهای سنتی و صنایع دستی به وجود آمد كه اگر چه در مواردی اندك نبود، اما كفایت نیز نمیكرد .با ورود چرخ به سمت اجرای كارآسانتر با درآمد بیشتر به شكل گسترده در اوایل انقلاب اسلامی ، جمعی را به نام گلدوز ماشینی وارد حرفه سوزنددوزی نموده با توجه به تكیه وافر این گروه بر جنبه تجاری ، از ماهیت هنری آن كاسته و اصول اساسی این رشته دستخوش حادثه در هیاهوی موجود شد. اگر چه نمیتوان اثر پیشرفت تكنیك و كاربرد آن را در صنایع دستی كلا نادیده گرفت ، اما عدم آشنایی با بنیان یك رشته هنری ، نبودن ضوابط مشخص در تكنیك وهنر ، تلفیق نابسامان تكنیك و هنر ، وجود متولیان متعدد در رشته های هنری ، هرج و مرجی را در این زمینه به وجودآوردو به جای آنكه ماشین در خدمت هنر قرار گیرد ، هنر به خدمت ماشین گرفته شد و رشته ظریف و دقیقی چون سوزندوزی نیز از این قاعده مستثنی نبود. به طوریكه فاصله و رابطه میان رشته های متنوع سوزندوزی از میان رفت و یكسان نگریسته شد. به گونهای كه تا همین چند سال قبل اكثر افراد در جامعه ما گلدوزی را با سوزندوزی یكسان می پنداشتند. در حالیكه گلدوزی یك رشته از سوزندوزی ویك زیرمجموعه از یك مجموعه بزرگ میباشد.
در سالهای اخیر حركتهایی در جهت احیاء و رفع این نقیصه به وجودآمد و تا حدودی این نقص را برطرف نمود. اما بنظر میرسد كه هنوز كار بسیاری باید در این مسیر انجام شود.
انواع سوزندوزی و رودوزیهای مناطق مختلف ایران
بطور كلی میتوان انواع سوزندوزیهای ایرانی را به سه قسمت زیر تقسیم نمود:
۱. دوختهایی كه تمام زمینه با دوخت پوشانده میشود و در واقع تقلیدی از پارچه است . گویی اصلا زمینهای در كار نیست مانند خامهدوزی ، بخارا دوزی و گاهی پتهدوزی و…..
۲. دوختهایی كه قسمتی از زمینه پارچه میپوشاند، مانند گلابتوندوزی ، پولك و منجوقدوزی، پتهدوزی یا سلسلهدوزی كه خاص مردم كرمان است و …..
۳. دوختهایی كه نمایانگر كمال هنر است مانند سكمهدوزی، شبكهدوزی و…..
سوزندوزیهای رایج در ایران عبارتست از :
ابریشمدوزی، گلابتوندوزی، نقده دوزی، پتهدوزی، سكمهدوزی، بلوچدوزی، ممقاندوزی، سرمهدوزی، شمارهدوزی، پولكدوزی، منجوقدوزی، پیلهدوزی، ده یكدوزی، خامهدوزی، كمنددوزی و …..كه هر كدام بعنوان یك رشته دارای زیر و بم و نكات خاصی میباشند و سوزن دوز ملزم به اجرای آن میباشد.