ریپورتاژ آگهی
جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰

جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰

لاهیجان (به گیلكی: لاجؤن) مركز شهرستان لاهیجان، بزرگترین شهر شرق استان گیلان و نود و پنجمین شهر پرجمعیت ایران است. لاهیجان یكی از شهرهای گیلك نشین است و مردمان آن به زبان گیلكی سخن می‌گویند. این شهر در ناحیه كوهپایه‌ای قرار دارد و تپه‌ماهورهای آن را بوته‌های چای پوشانده‌است. لاهیجان در شرق سفیدرود و در ارتفاع ۹۴ متری قرار دارد. این شهر در سال ۲۰۱۷ با ۱۰۱٬۰۷۳ نفر جمعیت سومین شهر پرجمعیت گیلان (پس از رشت و انزلی) است. همچنین لاهیجان زمانی شهر اصلی و مركز اداری (دارالملك) كل ایالت و پایتخت تاریخی بیه پیش بود. از دانشگاه‌های این شهر می‌توان به دانشگاه آزاد اسلامی، دانشكده فنی و مهندسی رجایی. مؤسسه آموزش عالی دیلمان و اندیشمند اشاره نمود. شهر لاهیجان به عروس گیلان هم مشهور است.
  • 1401/08/17
  • استان : گيلان
  • شهر : لاهيجان
  • دسته : دانستنی های سفر
آدرس : لاهیجان
تلفن : 66059000-021

لاهیجان (به گیلكی: لاجؤن) مركز شهرستان لاهیجان، بزرگترین شهر شرق استان گیلان و نود و پنجمین شهر پرجمعیت ایران است. لاهیجان یكی از شهرهای گیلك نشین است و مردمان آن به زبان گیلكی سخن می‌گویند. این شهر در ناحیه كوهپایه‌ای قرار دارد و تپه‌ماهورهای آن را بوته‌های چای پوشانده‌است. لاهیجان در شرق سفیدرود و در ارتفاع ۹۴ متری قرار دارد. این شهر در سال ۲۰۱۷ با ۱۰۱٬۰۷۳ نفر جمعیت سومین شهر پرجمعیت گیلان (پس از رشت و انزلی) است. همچنین لاهیجان زمانی شهر اصلی و مركز اداری (دارالملك) كل ایالت و پایتخت تاریخی بیه پیش بود. از دانشگاه‌های این شهر می‌توان به دانشگاه آزاد اسلامی، دانشكده فنی و مهندسی رجایی. مؤسسه آموزش عالی دیلمان و اندیشمند اشاره نمود. شهر لاهیجان به عروس گیلان هم مشهور است.
نام

دربارهٔ وجه تسمیهٔ «لاهیجان»، نظریات مختلفی وجود دارد.

شهر ابریشم

عده‌ای معتقداند این نام ریشه در ویژگی اقتصادی این شهر دارد. به گونه‌ای كه واژهٔ لاهیجان عربی‌شدهٔ لاهیگان است و لاهیگان مركب است از لاهیگ +ان (لاهیگ = بافتنی و ان = پسوند مكانی) و به معنی مكان یا شهر بافندگان یا نساجان یا ابریشم‌بافان است. در تجزیه‌ای دیگر، لاه در پهلوی (پارتی) به معنای ابریشم است و در برهان قاطع به معنای پارچهٔ ابریشمی سرخ آمده‌است و جان پسوند مكان است. در نتیجه لاهیجان به معنای «شهر ابریشم» است. اشپیگل محقق آلمانی در كتاب «حملات روسیان به سواحل كرانه خزر» نام لاهیجان را به معنی «شهر ابریشم» می‌داند. لاه به معنی ابریشم است و یج و ج پسوند نسبت است مانند یوشی و یوشیج یا لار و لاریج. در نتیجه لاهیج به معنی ابریشمی است و ان پسوند مكان. در نتیجه لاهیجان به معنی مكان ابریشمی است.[۴]

دارالاماره

این شهر در گذشته در دورانی از استیلای اعراب و سیطرهٔ خلافت دارالاماره یا دارالامان هم نام‌گذاری شده بوده كه به تدریج بار دیگر نام ایرانی خود را بازیافته، نخست لاهیجان المبارك و سپس لاهیجان خوانده شده‌است.

شهر لاهیجان در قرون سوم تا پنجم هجری در محل روستای فعلی چفل، در میانهٔ راه امروزی بازكیاگوراب به سیاهكل قرار داشت و از قرن پنجم كم‌كم به محل امروزی انتقال یافت و از ابتدای قرن ششم هجری تبدیل به مركز حكومت سادات مویدی شد و سپس ناصروندان بر آن چیره شدند. از قرن هشتم، سادات كیایی حكومت خود بر لاهیجان را آغاز كردند و دوران شكوه لاهیجان دوران حكومت كیاییان است.[۵]

انتساب به لاهیج بن نوح

در افسانه‌ها بنای شهر لاهیجان به لاهیج ابن سام ابن نوح نسبت داده می‌شود ولی در جغرافیهای اولیه عربی هیچ ارجاعی به این مسئله وجود ندارد.[۲]

انتساب به لاهی تهی

در بعضی نقل قول‌های محلی، نام شهر لاهیجان برگفته از نام فیلسوف كمتر شناخته شده هندی، لاهی تهی شمرده می‌شود، گفته می‌شود آرتور شوپنهاور از این فیلسوف متأثر بوده و این فیلسوف مدتی را در ایران و در لاهیجان كنونی زندگی می‌كرده‌است. با توجه به گمنام بودن این فیلسوف و همچنین زمان زندگی او، كه باید در حدود قرن ۱۸ بوده باشد، این نقل قول از دیگر نظریات ضعیف تر محسوب می‌شود، اما نمی‌توان آن را نادیده گرفت.[نیازمند منبع]
تاریخ
مقالهٔ اصلی: تاریخ گیلان
نام لاهیجان در نقشه ادریسی به سال ۱۱۵۴ میلادی (۵۳۲ هجری شمسی).

لاهیجان از قدیمی‌ترین شهرهای گیلان است به‌طوری‌كه در زمان اشكانیان دژی در ۶كیلومتری شهر به نام كهندژ وجود داشته‌است. این دژ تا زمان حملهٔ مغولان در قرن هفتم پابرجا بود كه بعد از آن رو به ویرانی نهاد. پیش از اسلام شهر از سه بخش كهندژ، شهرستان و بازار تشكیل می‌شد كه در سال ۷۰۹ه‍.ق (یا در ۷۰۵ه‍.ق) با حمله اولجایتو ویران گشت و ۲۰ سال بعد در سال ۷۲۹ه‍.ق از نو بنا شد. تا قرن چهارم بیه پیش (سرزمین شرق گیلان كه لاهیجان را شامل می‌شود) تابع سلسله‌های دیلم بود كه زمانی بر منطقه حكم می‌راندند. تازه از اول قرن چهارم هجری بود كه مركزیت منطقه از كوه به جلگه منتقل شد. سپس لاهیجان به قلمرو خاندان كوتم (در منطقه رانكوه)، كه بنیانگذارش ناصرالدین حسن بن علی اطروش (متوفی به ۳۰۴)، شیعه زیدی را به بیه پیش آورد پیوست (بیه پس، غرب سفیدرود سنی ماند). متعاقباً شاخه‌ای از یك خاندان محلی، ناصروند، بود كه بر شهر حكم راند و علیه قوای الجایتوی ایلخانی در ۷۰۶ مقاومتی بی‌ثمر را ترتیب داد. به هرحال این خاندان پس از سقوطش با دختر یك سردار مغول وصلت كرد و بر دیگر امرای گیلان سروری یافت. در این زمان لاهیجان به همراه فومن، در غرب، شهر اصلی گیلان بود. «شهری بود با اندازه قابل توجه؛ ابریشم زیادی در آن تولید می‌شد و برنج و ذرت در آن كشت می‌شد، و همچنین پرتقال و مركبات و دیگر میوه‌های مناطق گرم». لاهیجان اولین عصر طلایی خود را در قرن نهم، در پی دوره‌ای از جنگ‌های خونین با بیه پس، در قرن هشتم، تجربه كرد. حكمرانی خاندان ناصروند پایان یافت و خاندان كیا جانشین آن شد كه از ۶۸–۱۳۶۷ تا ۱۵۹۲ كه گیلان ضمیمه تاج ایران شد، حكومت كرد. در قرن پانزدهم كیا نه تنها بر بیه پیش كه بر قزوین، طارم، سلطانیه، ساوه، زنجان، فیروزكوه، تهران، ری و ورامین حكومت می‌كرد. دیگر دوره مهم در تاریخ شهر نقش مهم ولی غیر مستقیم كیا هنگام ظهور سلسله صفوی است كه ادعای داشتن تبار علی زین العابدین امام چهارم شیعه را می‌كرد. با این انضمام به امپراطوری و انتخاب رشت به عنوان مركز فرمانداری ایالت شروعی بر افول لاهیجان، بود. راه قزوین به دریای خزر از طریق رشت و سفیدرود جایگزین مسیر قزوین لاهیجان با كاروانسراهای كوهستانی اش (توتكی و سرداب) و پل با شكوه انبوه آن بر رود شاهرود شد.[۲]

به نظر نمی‌رسد لاهیجان برای جغرافیدانان اولیهٔ عرب شناخته شده بوده باشد، گرچه حدودالعالم كه اول بار به عنوان لاهجان بدان اشاره می‌كند،[۲] آن را یكی از هفت منطقه بزرگ جنوب شرق گیلان در بیه پیش می‌داند. در سالهای میانی قرن سوم، بخشی از قلمروهای جستانیان یا وهسودان بن جستان جستانی بود كه پهنه گیلان و مناطق داخلی دیلم را در بر می‌گرفت.[۶] لاهیجان در سال ۷۰۵ ه‍.ق به دست اولجایتو فتح شد و امیر تیمور به آن لشكر كشید. پس از تیمور، سید امیر بیك و نوادگان وی –از سادات كیایی– بر شهر لاهیجان حكومت كردند. پس از سقوط حكمرانان كیایی، حاكمان صفوی در این شهر حكومت كردند. از حوادث ناگوار و مهم در تاریخ لاهیجان، طاعون در سال ۷۰۳ ه‍. ق، آتش‌سوزی سال ۸۵۰ ه‍.ق و اشغال آن توسط روس‌ها در سال ۱۷۲۵ میلادی است. در سال ۱۲۳۰ ه‍.ق لاهیجان دچار زلزله شد و در سال ۱۲۴۶، بار دیگر طاعون در آن كشتار كرد.

فرمانروایان بیه پیش عموماً می‌توانستند قدرت شان را از جلگه به درون كوه‌ها و حتی در برخی زمان‌ها (از جمله سادات كاركیایی) به جنوب البرز بگسترند. آن گاه در آنجا (بیه پیش) خاندانی از كوتم یا هوسم در منطقه رانكوه كه مركزش در لنگرود در شرق لاهیجان بود ظهور كردند. این خط توسط ناصرالدین الحسن بن علی الاطروش علوی كه تشیع زیدی را به منطقه كاسپین معرفی كرد بنیان نهاده شد؛ زین رو شرق گیلان شدیداً تحت تأثیر شیعه قرار گرفت، در حالیكه دكترینهای سنی از جمله حنبلیسم در بیه پس عمده بود. قدرت سیاسی خاندان الاطروش طی دهه‌های میانی قرن چهارم تضعیف شد و عمدتاً در طبرستان در شرق متمركز شد، ولی سادات ناصری به دلیل اعتبار مذهبی شان در منطقه گیلان تأثیرگذار ماندند.[۶]

دودمان بوییان كه نواحی مركزی و غربی ایران و فارس را از تصرف خلفا آزاد كردند در سده چهارم از لاهیجان برخاستند. این سلسله دیلمی در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشكر كشیدند و خلیفه عباسی را شكست دادند.[۷]

تاریخ لاهیجان در دوره بعد مبهم است؛ ولی احتمال دارد كه جستانیان پس از این كه مناطق مرتفع دیلم به دست مظفریان یا سالاریان یا لنگریان طارم افتاد از قدرتشان در آنجا دفاع كردند و این «شاه جستانی دیلم» بود كه در قزوین در برابر سلجوق طغرل بیگ در ۴۳۴ گردن فرو نهاد.[۶]

حكومت ناصروندان

پس از آن شاهد خاندانی با ریشه محلی به نام ناصروندان هستیم كه از لاهیجان بر بیه پیش حكومت می‌كردند. داستان ریشه گرفتن آن‌ها از ناصر الدوله بن سبكتگین برادر محمود غزنوی كه در تاریخ الجایتوی عبدالله بن علی كاشانی نقل شده كاملاً خیالی ست و نام ناصروند آشكارا به یك ارتباط واقعی یا فرضی با تصدی ناصرالدین الاطروش بر قدرت مربوط است. در زمان هولگو ایلخان مغول، جمال الدین شلوك بن شلوك نصیروند در لاهیجان حكم می‌راند، چند دهه بعد در دوره الجایتو خاندان به دو شاخه شلوك بن سالار در كوتم و نوپادشاه در لاهیجان تقسیم كرد. این آخری وقتی ایلخانیان به گیلان آمد در لاهیجان در ۷۰۶ تسلیم او شد و دختر یكی از فرماندهان مغول را گرفت و بر دیگر شاهزادگان گیلان سروری گرفت. رشید الدین ثروت و اعتبار نوپادشاه در این زمان شهادت می‌دهد. خود لاهیجان در حال رشد بود و حمدالله مستوفی لاهیجان و فومن را دو شهر بزرگ گیلان می‌نامد. در نزدیكی لاهیجان تولید ابریشم و بافندگی به‌طور فعالی انجام می‌شد و ذرت، برنج، پرتقال و دیگر میوه‌های شبه استوایی كشت می‌شد.[۶]
مقبره شیخ زاهد گیلانی، پدر همسر و استاد شیخ صفی الدین اردبیلی نیای بزرگ دودمان صفویان، در لاهیجان

حمدالله مستوفی دربارهٔ لاهیجان نوشته‌است: «از اقلیم چهارم است. طولش از جزایر خالدات فدك و عرض از خط استوا لح شهری بزرگ است و دارالملك جیلانات آبش از جبال برمی‌خیزد و حاصلش برنج و ابریشم و اندك غله می‌باشد و نارنج و ترنج و میوه‌های گرمسیری فراوان است.»[۸]

لاهیجان در زمان اولجایتو ضرابخانه داشته كه سكه ضرب می‌كرده[۹] نمونه‌هایی از سكه‌های دوران ابو سعید بهادرخان اولجایتو، فتحعلیشاه قاجار و شاه طهماسب صفوی مشاهده شده كه در لاهیجان ضرب شده‌اند.

حكومت كیاییان

مسجد چهار پادشاهان در لاهیجان بقعه چهار تن از شاهان كیایی بیه پیش است.

بیه پیش در نتیجه نزاع بین سران متعدد محلی در دوره قرن هشتم آسیب دید و حكومت ناصروندان كه قبلاً یك بار در لاهیجان در آن وقفه افتاده بود تا ۷۹۲ كاملاً از بین رفت و سید هادی كیا سرور بیه پیش شد. سادات كاركیایی از ۷۶۹ تا (با تلافی جویی‌های مختصری از آخرین ناصروندان) ۱۰۰۰ در آنجا حكومت كردند. اولین عضو این خانواده كه خود را كاملاً مستقل كرد سید امیر كیا بود. پسرش سید علی كیا به كمك سادات مرعشی مازندران خود را سرور همه بیه پیش كرد و تا قزوین و تارم و شمیران پیشروی كرد؛ و سید رضی كیا خاندان محلی هزاراسپیان و اسماعیلیان را مجبور به فرار از كوه‌های جنوب لاهیجان كرد. به همین ترتیب میرزا علی بن سلطان محمد كیا (حكومت ۸۸۳–۹۱۱) در اوج قدرتش قزوین، تارم، سلطانیه، ساوه، زنجان، فیروزكوه، تهران، ری و ورامین را زیر سلطه داشت.[۶]

از آخر قرن نهم اطلاعات تاریخ‌نگاران محلی شمال ایران چون ظهیرالدین مرعشی با تاریخهای صفوی كامل می‌شود، علاقه آخری به دلیل نقش مهم ایفا شده توسط میرزا علی كیا در پناه دادن به اسماعیل بن حیدر صفوی جوان متمركز است. اسماعیل از ۱۴۹۳ تا ۱۴۹۹ در كوه‌های لاهیجان تحت تربیت صوفیان به دور از كودكان، زنان و با سوگند شهادت می‌زیست. به دلیل قرارگرفتن بقعه شیخ ابراهیم زاهد، پیر و مرشد شیخ صفی الدین صفوی در روستای شیخانبر در راه لاهیجان-لنگرود، خاندان سلطنتی آینده ایران از قبل پیوندهای نزدیك با منطقه لاهیجان داشت. زمانی كه اسماعیل از آق قویونلوها فرار می‌كرد میرزا علی از او پذیرایی كرد و دانشور لاهیجانی شمس الدین لاهیجی را برای استادی برای آموزش او گماشت. او در ۹۰۵ كه ۱۱ سال بیشتر نداشت لاهیجان را برای به دست گرفتن قدرت ترك كرد و نهایتاً بر آق قویونلوها پیروز شد و آذربایجان را فتح كرد. در طی قرن دهم بیه پیش و كاركیاها از ۹۰۹ تا انضمام نهایی منطقه به امپراطوری صفوی در ۱۰۰۰ خراجگزار آن‌ها شدند. در ابتدا، یك حاكم قزلباش برای نظارت بر كاركیائیان گماشته شد و سپس در سالهای میانی قرن، امرای سلطنتی از جمله برادر و دو پسر شاه تهماسب اول به عنوان فرماندار عمل می‌كردند. كاركیا سید احمد بن علی (حكومت: ۹۴۳–۹۷۵ و ۹۸۵–۱۰۰۰) به دستور شاه تهماسب مذهب اثنی عشری را جایگزین زیدیه كرد ولی وقتی شروع به توطئه با عثمانیان كرد و خواست برای حمله به قزوین به شیروان و لاهیجان سرباز بفرستند از چشم شاه افتاد. شاه تهماسب گیلان را اشغال كرد و خان احمد را اسیر كرد. او نه سال بعد با شاه اسماعیل دوم و محمد خدابنده اخوت برقرار كرد و به حكومت برگردانده شد؛ ولی او به ارتباط با عثمانیان ادامه داد و در ۱۰۰۰ عباس به لاهیجان آمده و احمد به شیروان و سپس استانبول گریخت و آنجا درگذشت.[۶]

شاه عباس پس از آواره كردن خان احمد خان و ورود به لاهیجان دستور داد باغی را كه در مقابل قصر خان احمد خان بود و انواع گل‌ها و اقسام میوه‌ها در آن دیده می‌شد خراب و به زمین بازی چوگان و قپق‌اندازی تبدیل كردند و پیرامون آن را درخت كاشتند. او همچنین دستور داد باغ بیشه دژ خان احمد خان را كه از آثار بزرگ بود، ویران كردند و به این ترتیب اثری از دودمان كیائیان گیلان به ویژه خان احمد خان نگذاشتند، زیرا وی پسری نداشت كه حفظ نام او نماید.
موزهٔ چای ایران در مقبره كاشف السلطنه در لاهیجان

حالا دیگر همه گیلان تحت انقیاد یك وزیر مركزی بود و پس از مرگ دارنده امتیاز و سردار فتح‌كننده آن فرهادخان در ۱۰۰۸ تا آخر سلسله صفوی جزو اراضی خاصه شد. از آن زمان تاریخ گیلان فقط به‌طور پراكنده پرحادثه بوده‌است. در دوره شاه سلیمان اول در جنوب روسیه شورش قزاقان استپان رازین اتفاق افتاد و یورشهایی به اراضی ایرانی در ساحل خزر رخ داد و نیروهایی در بیه پیش قاضیان صوفی جمع شدند. در دوره اشغال گیلان توسط روسیه بین ۱۱۳۶ تا ۱۱۴۷ آن‌ها دو پایگاه در لاهیجان ساختند و در دوره جمهوری شورایی گیلان شهر یك بار دیگر زیر نفوذ روسها قرار گرفت. بنا به گملین جهانگرد در ۱۷۷۲ لاهیجان هفت سال قبل به هدایت الله خان فومنی تسلیم شده بود. بعداً كنترل قاجاری در آن مستقر شد ولی آخرین حاكم موروثی لاهیجان، میرزا احمد خان سالار مؤید، توسط دولت مشروطه در ۱۹۰۷ بركنار شد. آثار تاریخی این شهر شامل مقابر متعدد سادات كاركیایی ست. در سالهای اخیر لاهیجان بیشتر اهمیت اداری اش را به رشت واگذارده ولی هنوز واجد اهمیت تجاری به عنوان مركزی برای صنایع ابریشم و توتون محلی گیلان و مركزی برای پرورش مركبات است؛ چای اولین بار در ۱۹۱۴ وارد منطقه خزر شد و بعداً رضا شاه متخصصین چینی را برای شروع كشت آن در كوهپیایه‌های لاهیجان كه به جلگه ساحلی می‌پیوندد استخدام كرد.[۶]

شأن و شكوه لاهیجان در زمان خان احمد خان است. خان احمدخان یكی از حاكمان لاهیجان در قرن دهم است و كمتر حاكمی در گیلان چنین قدرتی را به خود دیده‌است و لاهیجان از این نظر در دوران طلایی خود بود.

شهرستان لاهیجان به گواهی تاریخ در گذشته مركز حكومت بیه پیش بوده و وسعت آن سرزمینی از سفیدرود تا چالوس را در بر می‌گرفته‌است.[۱۰]

دوره معاصر

دیدار فرح پهلوی، از زادگاه مادرش لاهیجان، ۱۹۷۱

دومین دوره طلایی لاهیجان در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شروع شد. توسعه نوغانداری و تجارت ابریشم و كشت چای منجر به تجدید حیات شهر شد. رابینو در این خصوص در اوایل قرن بیستم نوشته‌است: «این شهر مركز تجارت ابریشم و چندین ساختمان با سقف فلزی برای خشك كردن پیله‌ها در آن توسط كنسرنهای فرانسوی و شامی بنا شده‌است». در ۱۹۰۲ در لاهیجان بود كه اولین كشت چای به ابتكار كاشف السلطنه كنسول وقت ایران در هند كه ۳۰۰۰ دانه چای آسامی را به كشور قاچاق كرد آغاز شد. زان پس تپه‌های لاهیجان تدریجاً از باغات چای پوشیده شد و كارخانه‌ها برای فراوری چای در شهر و حومه اش تأسیس شد (اولین كارخانه در ۱۹۳۲ تأسیس شد). چای لاهیجان، كه به خاطر تندی و عطرش شناخته می‌شود نوشیدنی محبوب ایرانیان شده‌است. لاهیجان در جریان نهضت جنگل كه در پی انقلاب مشروطه گیلان را شعله‌ور كرد مركزی برای خیزش سیاسی شد. در بیه پیش شورش توسط دكتر حشمت (اعدام ۱۹۱۹) سازماندهی شد. او كانال آبی حفر كرد كه تا به امروز با عنوان حشمت رود نام او را بر خود دارد و سرزمین‌های شمال لاهیجان را آبیاری می‌كند.[۲] در جریان جنگ جهانی دوم هواپیماهای روسی در ۷ شهریور ۱۳۲۰ این شهر را بمباران كردند كه منجر به كشتن عده‌ای در چهارراه اصلی شهر شد.[۱۱]

در تقسیمات جدید كشوری ایران كه در زمان رضا شاه پهلوی شكل گرفت، لاهیجان از بخش‌های شهرستان رشت بود. در ۲۸ خرداد ۱۳۲۴ به تصویب هیئت وزیران، لاهیجان به شهرستان تبدیل شد و بخش‌های رودسر و لنگرود نیز از رشت جدا و تابع شهرستان لاهیجان شدند.[۱۲]
جغرافیا
مقالهٔ اصلی: جغرافیای گیلان

لاهیجان منطقه‌ای است كه از شمال به دریای خزر، از شرق به لنگرود، از جنوب به دیلمان، از جنوب غربی به سیاهكل و از غرب به آستانه اشرفیه محدود می‌شود كه در ۵۰ درجه و صفر دقیقه شرقی و در ۳۷ درجه و ۱۱ دقیقه شمالی عرض جغرافیایی قرار دارد. در سال ۱۳۸۹، جمعیت شهر لاهیجان ۱۶۶٬۱۹۱ نفر برآورد شده‌است.[۱۳] این شهر ساخته‌شده بر سرزمینی هموار و جلگهای است كه حاصل رسوبات به جای مانده از رودهای گیلان است. از نظر موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های تاریخی یكی از شهرهای مهم گیلان به‌شمار می‌رود و مدت‌ها مركز بخش بیه‌پیش گیلان بوده‌است.

شهرستان لاهیجان دارای دو بخش رودبنه و مركزی و ۸ دهستان به نام‌های رودبنه، دهستان شیرجوپشت، آهندان، بازكیاگوراب، لفمجان، چوشل ،لیالستان و لیل است. این شهرستان بر پایه آخرین سرشماری در سال ۱۳۸۵، دارای جمعیتی بیش از ۱۶۲٫۸۹۸ نفر بوده‌است[۱۳] كه حدود نیمی از آن را جمعیت روستایی و نیم دیگر را شهری تشكیل می‌دهد.

شهرستان لاهیجان به دلیل تجدید تقسیمات متعدد در گیلان از ابتدای قرن بیستم به طرز قابل توجهی كوچك شده‌است. در تجدید نظر ۱۹۳۷ لاهیجان شهرستانی بود كه همه شرق سفیدرود در گیلان را شامل می‌شد. در ۱۹۶۱ دو شهرستان به نامهای لنگرود و رودسر در این منطقه ایجاد شدند. در ۱۹۶۱ آستانه اشرفیه و سیاهكل كه سابقاً بخشهای مستقلی در لاهیجان بودند شهرستان شدند. از آن زمان لاهیجان فقط شامل هفت دهستان با مساحت ۴۱۰ كیلومتر مربع (هفتمین شهرستان در گیلان از نظر مساحت[۱۴]) و جمعیت كل ۱۶۱٬۸۱۹ شامل جمعیت روستایی ۸۶۳۵۴ (۵۳٫۴ درصد كل جمعیت) بوده‌است كه تراكم جمعیت ۲۱۰ نفر در كیلومتر مربع را دارد.[۲]

لاهیجان هموار و جلگه‌ای بوده و جلگه آن از رسوبات ناشی از سفید رود تشكیل شده است. هموارترین نقطه جلگه لاهیجان در در بخشهای شمالی آن در مجاورت دریا ست از شمال به سمت جنوب بر ارتفاع افزوده می‌شود. بخش غربی كوه‌های البرز شرق و جنوب لاهیجان را دربر گرفته‌است كه از آن جمله می‌توان به شیطان كوه، گمل و آهتا كوه اشاره كرد. شیب تند دامنه‌های كوه‌ها به سوی دریای خزر و شیب كم شان به سوی دره شاهرود است.[۱۴] گسل البرز كه از لاهیجان شروع می‌شود تا جنوب گنبدكاووس ادامه دارد. در غرب لاهیجان، یك گسل چپگرد به نام گسل سفیدرود به‌طور شمال خاوری – جنوب باختری این گسل را جابه‌جا كرده‌است.[۱۵]
آب و هوا
نقشهٔ آب و هوایی ایران. آب و هوای لاهیجان از نوع معتدل خزری است.

در تابستان اقلیم لاهیجان گرم و مرطوب است. در زمستان ابتدا بادهای گرم شدید می‌وزد و سپس برف می‌بارد. رطوبت نسبی ۷۶ تا ۷۹ درصد بوده و گاهی به صد درصد می‌رسد.[۱۴]
جانداران

    چهارپایان اصلی: گاو، اسب، گوسفند، میش، قاطر، الاغ، سگ و گربه و گاومیش.

چهارپایان وحشی:، روباه، شغال، خرگوش،

    پرندگان این منطقه انواعی دارند برخی وحشی و برخی اهلی هستند و نمونه‌هایی از آن‌ها عبارت‌اند از:

مرغ، اردك، غاز، بوقلمون به وفور در این منطقه دیده می‌شود و همین‌طور قرقاول (تورنگ) و غاز وحشی (كلاگن) خوتكا، چنگر، قوش (الغ)، بلدرچین (وشوم)، باز، بلبل، سینه‌سرخ، لك‌لك، مرغ ماهی‌خوار، حواصیل، كبوتر، تیهو، جغد، گنجشك (چیشنك)، شرستی (حاج حاجی)، داركوب، درنا، دم‌جنبانك (دمبلا سكینه)، سبزقبا (كوكلاچ)، دریا سلیم، یهره، سَرَت، كلاغ (كلاچ)، سار (سیته)، هدهد (شانه بسر)، شاهین، شل حینو، عقاب، قوش، كبك، كركس، زاغچه (كشكرت)، كلكافیس (بچه بلبل)، فلامینگو (مرغ حسینی)، پلیكان، چكاوك، مرغ سقّا و غیره.

ماهیان: ماهی سفید، ماهی آزاد، قزل آلا، كفال ماهی، ماهی سوف، اردك ماهی، كپور ماهی، اسپلی، ماهی سیم، ماهی شك، كیلكا، اوزون برون، قاس ماهی، فیل ماهی، گاو ماهی، شیبا ماهی، مارماهی، ماهی ماش، كولی ماهی و …

حشرات: مورچه (پیتار)، انواع سوسك (وی یَی)، ملخ، زنبور عسل، انواع زنبور (سیفتال)، انواع عنكبوت (لابدون)، خرمگس (گومگز)، ساس، كك (سپول)، خرخاكی، جعَل (گِه گال)، مگس، پشه، جیرجیرك (جیك)، زنجره، اقسام پروانه، بید، موریانه[۱۶]
محلات
نمایی از شهر لاهیجان از فراز شیطان كوه.

لاهیجان ۷ محله اصلی دارد. لاهیجان امروز در بخش جنوب شرقی در پای شیخان كوه (شیطان كوه) خود را می‌نمایاند و دیروز در محله‌هایی كه نامشان یادآور روزگارانی است كه لاهیجان تختگاه فرمانروایان بیه پیش بود. برخی از محلات لاهیجان بر پایه حرفه افراد آن نامگذاری شده‌است، همانند: میدان و شعربافان، خمیركلایه و گابنه؛ و برخی بر پایه نزدیكی به عوارض جغرافیایی هماننده پرده‌سر؛ و برخی بر پایه نزدیكی به زیارتگاه‌ها بر پا شده‌اند و نام گرفته‌اند همانند: امیرشهید.
محلات اصلی

    شعربافان، به گویش محلی شورامحله گفته می‌شود كه دارای قدمتی بسیار است و جزء یكی از محله‌های بزرگ شهر به حساب می‌آید كه آیین و رسوم خاص خود را دارا است عزاداری خاص این محل به نام كرب زنی در كشور شناخته شده‌است.
    پردسر (پُردسَر), از قدیمی‌ترین محلات شهر لاهیجان بوده كه دروازه ورودی شهر نیز محسوب می‌شود. وجود پل تاریخی ۷۰۰ ساله «پل خشتی» (خشته پل) گواه بر قدمت این محل دارد. كلمه (پُرد) در زبان و گویش گیلكی بمعنی پل است. چون این محله در مجاورت پل رودخانه لاهیجان سیم رود یا سیم جو بوده به نام پُردسَر (سرپل) معروف شده و نام گرفته‌است. پل مذكور بعدها چندین بار مرمت شده و هم‌اكنون به صورت یكی از زیباترین آثار تاریخی شهر در امده‌است. محله پردسر به دلیل واقع شدن در مسیر پل تاریخی و دو پل بتنی مجاور آن كه در واقع دروازه ورودی شهر هستند، از پرترددترین محلات لاهیجان است.[۱۷][۱۸][۱۹]
    میدان (محله)
    خمیركلایه، به لهجه محلی خومركلا گفته می‌شود و رابینو آن را خرما كلایه نوشته‌است. این محله كه اولین و قدیمی‌ترین محله شهرستان لاهیجان است در شمال غربی شهر لاهیجان قرار دارد و خانه حاكم شهر و اطرافیانش در این محله بود. نام این محله برگرفت است از خمیر و كلایه. كلایه یا كلاً یا كل به معنی پهناور است جا گرفته در گسترده‌ای پهناور كه پسوند بسیاری از مكان‌ها در شرق گیلان است. واژه خمیر به معنای آرد آمیخته با آب است كه از آن نان می‌پزند. برخی برآنند كه نانواییهای بسیاری در این محله وجود داشته‌است؛ و برخی دیگر بر آنند كه كلمه خومر به معنای سفالگر است و با نگرشی به ساختمان‌های شهر سبب نامگذاری را می‌توان یافت.
    اردوبازار
    گابنه
    امیرشهید، این محله یكی از هفت محل اصلی لاهیجان بوده. نام این محل در اصل آقا میرشهید بوده كه به دلیل وجود بقعه امامزاده میر شهید محمد فیروزكوهی از بازماندگان سادات كیایی در این محل است. این محل كه در گذشته اسكندر آباد نیز نامیده می‌شد در گذشته خانقاهی داشته كه پس از انقلاب خراب كرده و در محل آن حسینیه امروزی ساخته شده‌است. كاروانسرا و زائر سرایی داشته كه مسجد محل را پس از تخریب زائرسرا در محل آن ساختند.

ابهام زدایی دربارهٔ كاروانسرابر، این محله در پاره غربی شهر لاهیجان قرار داردو جز محله‌های اصلی نمی‌باشد. این محله در گذشته به دلیل نداشتن مناره و گلدسته محله محسوب نمشد و جزئی از محله خمیركلایه می‌بود. (كتاب شهر من لاهیجان، استاد ادیب لاهیجی)
محلات فرعی

عبارتند از:لاشیدان (شمال) جیرسر (شمال)، یحیی آباد، خیابان فیاض (مركز شهر)، حسن بیگدشت (شمال غربی)، نخجیركلایه (شمال شرقی)، حاجی‌آباد (غرب)، كاروانسرابر (غربی)، آسور ملی (میان محله‌های خمیركلایه و كاروانسرابر)، جواهر پشته (در محله میدان و میانه شهر)، آقا سید محمد یمنی (جنوب)، بازكیاگوراب (غرب)، كرد محله (محمله قركلمای مهاجر) (جنوب میانه)، كوبیجار (جنوب شرقی)، محله نمك آبی (جنوبی‌ترین پاره شهر)، بوجایه (جنوب)، كوی زمانی (جنوب)، شهرك جانبازان (جنوب شرقی)، محله استخر (محله نوساز كه بر سینه غربی شاه‌نشین كوه (شیطان كوه، شیخان كوه) یوسف آباد سوستان (جنوب شرقی) و… جای گرفته‌است،[۲۰]
دهستان‌ها

لاشیدان ،سطلسر، چفل، شادهسر، نوبیجار، لفمجان، لیالستان، گلرودبار، لیل، شیرجو پشت، رودبنه، دره جیر، نخجیر كلایه، حاج سلیم محله، سپهر پشت، سیاهگوراب بالا، سیاهگوراب پایین، كوشال، آهندان، كوچكده و گورندان، توستان، ارباستان از دهستانهای لاهیجان هستند.
نمای شهری
لاهیجان (سراسرنما از فراز شیطان كوه)
لاهیجان از فراز بام سبز، در هوای بارانی و مه گرفته
سراسرنما از استخر
جمعیت‌شناسی
پراكندگی مردم گیلك در استان‌های ایران

رشد جمعیت لاهیجان از رشت كمتر است ولی همانند انزلی است. از سال ۱۹۵۶ تا ۲۰۰۶ جمعیت لاهیجان و انزلی فقط ۳٫۵ برابر شد حالا آن كه جمعیت در رشت پنج برابر شده‌است.[۲]

اكثریت مردم آن گیلك هستند و گالش به ساكنین ارتفاعات این منطقه اطلاق می‌شود كه آن‌ها هم تیره‌ای از گیلكان بوده و زبان‌شان گیلكی با گویش گالشی[۲۱] است.
زبان

زبان گفتاری مردم لاهیجان، گیلكی (گویش بیه‌پیش) است كه با گیلكی رشت (گویش بیه‌پس) از نظر آوایی، واژگانی و پاره‌ای ویژگی‌های دستوری تفاوت‌هایی دارد. گیلكی بیه‌پیش خود از گونه‌ای كه در نواحی كوهستانی به آن سخن گفته می‌شود، یعنی گیلكی گالشی، متمایز است. لاهیجان، پایتخت تاریخی بیه پیش، نام اش را به گونه‌ای از زبان گیلكی كه در شرق لاهیجان صحبت می‌شود داده‌است، گیلكی لاهیجانی.[۲]
اقتصاد
شیطان كوه در تعطیلات نوروز

رشد آهسته جمعیت شهر به دلیل ضعف صنعت و ركود و حتی افول فعالیت‌های روستایی (نوغانداری، چایكاری) كه لاهیجان در آن بازار و محور عمده‌ای بوده رخ داده‌است. شهر فقط ۶۰ واحد صنعتی دارد (عمده آنان كوچك اند) كه ۱۷۵۸ نفر را استخدام كرده‌است. گستره تخصصهای محلی محدود است. لاهیجان كه از قدیم برای تولید شیرینی گلاب و بهارنارنج اش معروف بود امروزه به‌طور خاص برای كلوچه اش معروف است.[۲]
گردشگری

از ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مسؤولین تلاش كرده‌اند ظاهر شهر كه جذابترین و توریستی‌ترین شهر گیلان شمرده می‌شود را بهبود دهند؛ بنابراین استخر (سل) شرق شهر كه برای آبیاری مورد استفاده قرار می‌گرفت برای فعالیت‌های تفریحی و پیاده‌روی بهبود یافته‌است. در روزهای تعطیل بسیاری از ساكنین شهر و منطقه به آنجا می‌روند. یك تله كابین به قله كوه كه بر شهر مشرف است وصل شده و پانورامایی بر فراز جلگه و دریای خزر را فراهم می‌كند. ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان در ۱۹۸۸ موجب رونق و افزایش پتانسیلهای شهر شده‌است.[۲]
كشاورزی

شهر لاهیجان از دیرباز كانون بازرگانی ابریشم بوده و بیشترین سهم را نیز در تولید و صادرات آن داشته‌است.[۲۲] بیشترین تمركز تولید چای در ایران در ناحیهٔ بین لاهیجان و لنگرود است. این گیاه اول بار در سال ۱۹۰۲ میلادی توسط كاشف السلطنه به‌طور آزمایشی در لاهیجان كاشته شد و او موفق شد یك كیلو چای برای مظفرالدین شاه بفرستد. دولت رضا شاه در تلاش برای كاستن از اتكا به چای وارداتی كه در آن زمان ۵٪ واردات ایران را تشكیل می‌داد در سال ۱۳۱۱ شمسی اولین كارخانه و در ۱۳۱۳ اولین مركز تحقیقاتی چای را در لاهیجان تأسیس كرد. توسعهٔ كشت چای از موفقیت‌های اصلی سیاست مدرنیزاسیون رضا شاه دانسته می‌شود.[۲۳] دلتای سفیدرود در لاهیجان و رشت بیش از ۶۰ درصد برنج گیلان را تولید می‌كند.[۲۴] لاهیجان از مناطق عمدهٔ تولیدات مركبات در منطقهٔ خزر است.[۲۵]
چایكاران لاهیجانی.
لاهیجان شهر چای

در جنوب كوهپایه‌هایی كه در فراز شهر اند (دهستانهای لیل و آهندان) مزارع چای با شالیزارهای كشت شده از آب منابع آب (سل به گیلكی) و چشمه‌ها قرار دارند. چایكاری ۷۹۵۹ هكتار را در ۱۹۷۱ در بر می‌گرفت و تعداد زیادی كارخانه فراوری را تغذیه می‌كرد ولی آزادسازی صنعت چای در شروع دهه ۲۰۰۰ بحرانی جدی در این فعالیت عمده منطقه به وجود آورد. درگذشته نه چندان دور گاو برای شخم زنی و حمل و نقل مورد استفاده بود ولی از دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ گاوداری برای تولید شیر و در ثانی گوشت بوده‌است. فقط در دهات حاشیه كوهپایه‌های البرز (مثل كوه بنه در دهستان آهندان اتیرود یا گمل در لیل) است كه گالشها گله‌های گاو و گوسفند را پرورش داده در پاییز و زمستان در تپه‌های پردرخت منطقه و در بهار و تابستان به ییلاق مانند چراكوه بالای كلیشم می‌روند. برعكس روستاهای كوهستانی دیلمان حیوانات شان را در زمستان به تپه‌های بالای لاهیجان می‌فرستند. در روستاهای شمالی شهرستان (مانند لیالستان، رودبنه و شیرجوپشت) كشت برنج كه فقط در جریان قرن بیستم مهم شد یك فعالیت عمده‌است كه از شبكه آبیاری توسعه یافته بر كرانه غربی سفیدرود سود می‌برد. گندم پنبه و كنف در دهه‌های اول قرن بیستم هنوز اهمیت داشت ولی عموماً محو شده‌است. نوغانداری كه در آخر قرن نوزده تا شروع قرن بیست و یكم فعالیت عمده بود شدیداً كاهش یافته‌است؛ مثلاً ۳۹۵۲ تن پیله در ۱۹۹۶ در گیلان تولید می‌شد كه در ۲۰۰۶ به فقط ۱۲۵۲ تن (۲۲۲ تن از شهرستان لاهیجان) رسید. تعداد جعبه تولیدی نوغانداران از ۱۴۰۰۰ در ۱۹۷۳ به كمتر از ۹۰۰۰ در ۲۰۰۶ رسید. از ۲۰۰۶ تولید باز هم كمتر شده‌است. باعهای محبوب كه نیاز شدید چوب را تغذیه می‌كنند و ماهیگیری فعالیت‌های جنبی‌اند.[۲]

محصولات عمده:

    چای- محصول اصلی كشاورزی لاهیجان است. سندیكای كارخانجات چای شمال و اداره كل چای شمال ایران در این شهر قرار دارند.
    برنج
    پیله ابریشم
    كنف
    كلوچه

سرشناسان

لاهیجان همواره محل ظهور شخصیت های علمی، ادبی و سیاسی بوده است. صدها فیلسوف، شاعر، نویسنده، سیاستمدار و هنرمند در تاریخ لاهیجان ثبت است و حتی بسیاری ازآنها در هند و عراقو اصفهان و نقاط دیگر منشا خدمات بوده اند. درباره مشاهیر لاهیجان بنگرید به: [۲۶]
جاذبه‌های گردشگری

لاهیجان به دلیل برخورداری از جاذبه‌های طبیعی از توریستی‌ترین مناطق شمالی ایران است.
نمایی از استخر میان شهر از بالای شیطان‌كوه

شهرستان لاهیجان دارای جاهای دیدنی و آثار تاریخی زیادی است كه از آن جمله می‌توان اماكن ذیل را نام برد:
طبیعی و تفریحی
كنار استخر لاهیجان در شب
كلبه چوبی در باغ ملی لاهیجان
استخر لاهیجان

    شیطان كوه
    بام سبز
    استخر لاهیجان
    تله كابین لاهیجان (فاز اول تله‌كابین لاهیجان كه از فراز بام سبز آن آغاز شده، در سال ۱۳۸۴ شمسی راه‌اندازی گردید)
    پارك بعثت (باغ ملی)
    پارك جنگلی میرصفا
    تالاب بین‌المللی امیركلایه: این تالاب محافظت شده، به وسعت بیش از هزار و دویست هكتار، در ۳۶ كیلومتری شمال شرق لاهیجان و در كنار دریای خزر واقع شده‌است و زیست‌گاه انواع پرندگان، خزندگان، ماهیان و دوزیستان محسوب می‌شود.
    تالاب سوستان
    روستای سرچشمه و كوه عطاكوه در جاده شوسه‌ای كه از پشت روستای سرچشمه به بالای كوه كشیده می‌شود در دامن جنگلی باصفا و باغات چای و نمای زیبا از روستاهای اطراف از جمله سطلسر-سیاهرودبار-كوره و كاه بیجار و روستاهای شهرستان لنگرود. از بالای كوه نیز دریای خزر را می‌توان دید. مردم روستاهای اطراف در روز سیزده بدر برای تفریح به دامن طبیعت زیبای این منطقه می‌آیند. در روزگاران كهن نیز یكی از مكانهای معروف منطقه به‌شمار می‌رفت و اسم تاریخی آن در دامنه‌های كوه<بازار ده> بود. یكی دیگر از جای تفریحی این كوه پر رمز و راز كه در روستای ستار آباد واقع است غار ایست بنام<شوپر چال.> (شوپر نام محلی خفاش و چال نیز یعنی گودال)
    روستای ماهی موشه و آبشار دیدنی آن
    روستای بكر و جنگلی گردكوه (روستای كوهپایه‌ای جنگلی كه دارای درختان كهنسال افرا و بلوط و توسكا می‌باشد)
    روستای بكر و زیبای چی‌چی‌نی كوتی (به معنای لانه گنجشك) كه در كوهپایه‌های آن گونه‌های جانوری مختلف از جمله خرس قهوه‌ای، شغال و روباه و كفتار و نوعی خوك خاكستری در این جنگل‌ها زندگی می‌كنند.

تاریخی

در لاهیجان ۲۶ اثر تاریخی ثبت شده وجود دارد. چهار پادشاهان، بقعه شیخ زاهد گیلانی، حمام گلشن، مسجد اكبریه، بقعه متبركه و باستانی آقا سید علی كیا (فرزند موسی كاظم) در روستای لیالمان، بقعه میر شمس الدین، بقعه امیر شهید، خانه صادقی و پل خشتی از مهمترین این آثار هستند كه مورد بازدید علاقه‌مندان قرار می‌گیرند.[۲۷] آثار تاریخی لاهیجان به دلیل بی‌توجهی مسئولین در حال تخریبند.[۲۸] در هفت محله سنتی لاهیجان (خمیركلایه، اردوبازار، میدان كه چهارپادشاه هم خوانده می‌شود، گابنه، شعربافان، پردسر و كاروانسرا بر) بناهای ماندگاری به گذشته درخشان شهر ادای احترام می‌كنند. مقبره چهارپادشاه با درهای چوبی كنده كاری شده و نقاشی‌های دیواری اش كه به پایان قرن چهاردهم بازمی‌گردد و آرامگاه سید خرم كیا و دیگر فرمانروایان خاندان است، به همراه مسجد مجاورش نمونه‌ای شایان ذكر است. در سوی دیگر میدان، مسجد جامع كه دیوارش كتیبه‌ای كنده شده بر مرمر دارد فرمانی از شاه سلطان حسین صفوی در شوال ۱۱۰۶ را بر خود دارد كه روسپی گری، قماربازی، مصرف مواد مخدر و جنگ حیوانات را ممنوع می‌كند. شعرباف محله در مجاورت مقبره آقا سید محمد یمنی، كه اصالتاً از یمن بود، علاوه بر شش سنگ قبر حكاكی نشده كه توسط شش نارون سیبری احاطه شده قرار دارد. برخی مؤمنین پنج شنبه‌ها و جمعه‌ها برای نماز و نیایش در آنجا جمع می‌شوند. در ارتفاعات لاهیجان مقبره كاشف السلطنه قرار دارد و یك موزه چای از تلاشهای او برای این كه لاهیجان پایتخت صنعت چای ایران شود تجلیل می‌كند. این شهر مقر شركت سهامی چای ایران است كه در ۱۹۵۶ تأسیس شده‌است.[۲] بقعه شیخ زاهد گیلانی كه مربوط به قرن هشتم هجری است و در جاده لاهیجان - لنگرود واقع شده نامعمول‌ترین بنا در گیلان و هرمی چهار سو است.

از جمله بناهای تاریخی دیگر لاهیجان می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:
نقاشی روی دیوار خارجی مسجد چهار پادشاه

    بقعه میر شمس‌الدین
    بقعه آقا سید محمد در روستایسیاهگوراب بالا
    بقعه خانم سید زهرا در روستای كوشال
    مسجد اكبریه ساخته شده در ۱۲۳۹ به فرمان فتحعلی شاه
    مسجد جامع لاهیجان[۲۹]
    پل تاریخی سیمرود بر روی رود لاهیجان در محله پردسر، ساخته شده در ۸۹۲ ه‍.ق و بازسازی شده در ۱۲۷۱ به دست حاجی قربان لاهیجی[۲۹]
    بقعهٔ شیخ ابوالوجیه در روستای كهله بر در زاكله بر تابوت دان آن تاریخ ۹۴۸ ه‍.ق را دارد[۲۹]
    بقعه میر شمس الدین در اردوبازار كه تابوت دان آن تاریخ ۱۰۱۷ ه‍.ق را دارد[۲۹]
    بقعه سید رضا داور كیا در بجاربنه كه تابوت دان آن تاریخ ۱۰۱۸ ه‍.ق را دارد[۲۹]
    بقعه آقا سید علی بن موسی الكاظم در موتر محله نوبیجار به تاریخ ۱۲۲۴[۲۹]
    بقعه آقا میر شهید در اردوبازار كه باور بر این است كه آقا سید احمد بن موسی الكاظم در آن مدفون است به تاریخ ۱۲۲۴[۲۹]
    بقعه سید ناصرالدین بن موسی الكاظم در روستای گوكه به تاریخ ۱۲۳۵[۲۹]
    بقعه آقا میر صادق در محله جیرسر به تاریخ ۱۲۴۲[۲۹]
    بقعه آقا سید امیر كیا بن موسی الكاظم در روستای شیرجوپشت رودبنه به تاریخ ۱۲۴۲[۲۹]
    بقعه آقا ابراهیم در محلهٔ گابنه روبروی مسجد اكبریه به تاریخ ۱۲۴۲[۲۹]
    بقعه مراد دهنده در روستایی به همین نام[۲۹]
    بقعه سید ابوجعفر بن علی الرضا معروف به بقعهٔ فوشا در سادات محله باركوسرا[۲۹]
    بقعه ملا میر شمس الدین در روستای لشیدان[۲۹]
    بقعه سید حسن بن موسی الكاظم در روستای لفمجان[۲۹]
    امامزاده آقا سید رضا كیا، بازمانده علی النقی متعلق به قرن هشتم هجری[۳۰]
    امامزاده آقا سید حسین، بازماندهٔ موسی الكاظم. واقع در روستای دموچال، دارای بقعهٔ مستطیلی با چهار ایوان در چهار طرف و ستون‌های چوبی. نقاشی‌های درون و بیرون بقعه صحنه‌های مذهبی را به تصویر می‌كشند.[۳۰]

آموزش
دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالی

لاهیجان دارای شش مركز دانشگاهی است كه حدوداً ۲۰ هزار نفر در این مراكز مشغول به تحصیلند.[۳۱]

دولتی

    دانشگاه پیام نور واحد لاهیجان
    دانشكده فنی و حرفه‌ای شهید رجائی

غیردولتی

    دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان
    مؤسسه آموزش عالی دیلمان
    مؤسسهٔ آموزش عالی غیرانتفاعی اندیشمند
        
    این نوشتار به هیچ منبع و مرجعی استناد نمی‌كند. لطفاً با افزودن یادكرد به منابع قابل اعتماد برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به بهبود این نوشتار كمك كنید. مطالب بدون منبع ممكن است به چالش كشیده شوند و حذف شوند.
    دانشگاه آزاد اسلامی واحد سما

حمل و نقل

جاده ۲۲ یا جاده كناره از لاهیجان می‌گذرد. این شهر دارای یك پایانه مسافربری بین شهری است.[۳۲] لاهیجان، به دلیل حجم بالای مسافران، سازمان حمل و نقل همگانی در این شهر از سال ۸۸ ایجاد شده‌است. هم‌اكنون ۶۳۸ دستگاه خودرو و ۱۰ ون تحت پوشش این سازمان مشغول به كار اند كه با توجه به جمعیت شهر این تعداد ناكافی ست.[۳۳]
خدمات شهری
بیمارستان‌ها

لاهیجان دارای یك بیمارستان دولتی و دو بیمارستان خصوصی است.

    بیمارستان دكتر پیروز در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ و با ادغام تجهیزات دو بیمارستان ۲۲ آبان و سیدالشهدا همزمان با سفر ریاست محترم جمهوری، توسط وزیرمحترم بهداشت، درمان وآموزش پزشكی كشور افتتاح و به بهره‌برداری رسید این بیمارستان دارای بخشهای مختلفی همچون اورژانس جنرال- اورژانس تروما و سرپایی-آزمایشگاه- اطفال- آی سی یو- سی سی یو- آندوسكوپی- پاتولوژی- جراحی مردان و زنان- داخلی مردان و زنان- درمانگاه تخصصی- درمانگاه مامائی- داروخانه- رادیولوژی- زنان و زایمان- سونوگرافی- فیزیوتراپی- مراقبت‌های ویژه نوزادان و دارای اتاق عمل مجهز و پیشرفته و ۲۲۲ تخت، بعنوان قطب درمانی شرق گیلان محسوب می‌گردد.
    بیمارستان خصوصی شفا واقع در خیابان كاشف شرقی كه در سال ۱۳۷۸ تأسیس شد و دارای ۶۲ تخت و بخش‌های جراحی عمومی، اطفال، زنان و زایمان، داخلی، آی‌سی‌یو و سی‌سی‌یو می‌باشد. ریاست این بیمارستان بر عهدهٔ دكتر نوروزی‌فر است.[۳۴]
    بیمارستان خصوصی فوق تخصصی میلاد لاهیجان دارای ۱۷۰ تخت و بخش‌های اورژانس، اطفال، زنان و زایمان، داخلی، قلب، جراحی عمومی با ۶ اتاق عمل، بخش جراحی قلب، ای سی یو و سی سی یو هركدام با ۱۴ تخت، رادیو لوژی، آزمایشگاه و ۵ بخش بستری به همراه واحدهای تجاری و خدماتی برای رفاه هر چه بیشتر مراجعین در زیربنای با ۱۲۰۰۰ متر مربع در ضلع شمالی ابتدای جاده لاهیجان به لنگرود واقع شده‌است.

فرهنگ

در دورهٔ پس از سال ۱۳۳۲ كه ۶۱ روزنامهٔ استانی تعطیل شدند، روزنامهٔ پیام ملی لاهیجان از معدود جرایدی بود كه در استان‌ها ظهور كرد.[۳۵]
سینماها

در سال‌های ۵۷–۱۳۵۳ لاهیجان دارای چهار سینما با مجموع ۲۴۳۳ صندلی بود اما در حال حاضر یك سینمای فعال در لاهیجان وجود دارد. سینما شهرسبز لاهیجان مراحل پایانی بازسازی را گذرانده‌است و هم‌اكنون فعالیت می‌كند.[۳۶]

سینماهای فعال در گذشته

    سینما دیاموند متعلق به اكبر پدیدار نظر در ابتدای بلوار شهیدمطهری (روبروی استخر) كه در سال ۱۳۵۶ به دلیل ناكافی بودن درآمد تعطیل شد.
    سینما مولن‌روژ (ایران) نیز متعلق به اكبر پدیدار نظر بود كه در جریان انقلاب ایران تعطیل شد.
    سینما شهرسبز متعلق به غلام‌علی آصفی، به علت ناكافی بودن درآمد در سال ۱۳۸۲ بسته شد و مراحل بازسازی آن جهت گشایش مجدد، از سال ۸۹ شروع و در سال۹۱ پایان یافته‌است.
    سینما رویال (بعثت) متعلق به غلام‌علی صفاری، در سال ۱۳۸۵ به دلیل ناكافی بودن درآمد تعطیل شد. ساختمان نیمه تخریب این سینما در خیابان انقلاب پابرجا است.

جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰-ezHjz6f6FX



جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰-hbpOaLkRex

جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰-JPKb51y2m4

جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰-whJBeIPWFH

جمعیت شهر لاهیجان در سال ۱۴۰۰-Xvh9Hf3CgY