تخت جمشید، كه اكنون در فهرست میراث جهانی یونسكو قرار دارد، قرنها تا دهه ۱۹۳۰ كه تلاشهای مرمتی آغاز شد، خاموش بود. اگرچه این جاذبه اصلی گردشگری در ایران است، اما تنها یكی از لذتهایی است كه من تجربه كردم.
من فیلادلفیا اینكوایرر هستم و سفری به ایران داشتهام. سالها درباره تاریخ غنی ایران مطالعه كردم و مشتاق دیدن شگفتیهای آن بودم. اما وقتی به دوستانم گفتم كه قصد سفر به ایران را دارم، به من گفتند تو دیوانه ای! چون معتقد بودند ایران امن نیست و مردمش با آمریكاییها دشمنی میكنند، اما این درست نبود.
من به ایران سفر كردم و استقبال دوستانه مردم، نشان دهنده زیبایی فرهنگ ایرانی بود. سفر ۱۱ روزه خود را به ایران از شهر باستانی تخت جمشید آغاز كردم، جایی كه كاخها و دروازههای ۳۰۰۰ ساله توسط خشایارشاه و داریوش بزرگ ساخته شد. اگرچه این شهر در سال ۳۳۱ قبل از میلاد توسط اسكندر مقدونی غارت و تا حدی ویران شد، بسیاری از سازههای اولیه به شكلی اندكی كاهش یافته اما بازسازی شده باقی ماندهاند.
تخت جمشید، كه اكنون در فهرست میراث جهانی یونسكو قرار دارد، قرنها تا دهه ۱۹۳۰ كه تلاشهای مرمتی آغاز شد، خاموش بود. اگرچه این جاذبه اصلی گردشگری در ایران است، اما تنها یكی از لذتهایی است كه من تجربه كردم.
من در كل به ۱۰ شهر ایران سفر كردم. سفری كه از شیراز در جنوب شروع شد و به تهران ختم شد. آب و هوای بیشتر نقاط در فروردین ماه نسبتا خوب بود و گردش را لذت بخش میكرد. در طول مسیر مشكلاتی وجود داشت: نداشتن دستگاه خودپرداز، نبود كارت اعتباری و نبود دلار آمریكا. با این حال، من خود را با شرایط موجود سازگار كردم.
شهرهای مورد علاقه من یزد و اصفهان بودند. شهر یزد در نزدیكی كویر مركزی ایران، یكی از قدیمیترین شهرهای جهان است. خیابانهای باریك و دیدنی شامل خانههایی با قدمت ۲۰۰۰ سال است كه گردش و كاوش را برای كسی كه دوران كودكی خود را در سوامپودل گذرانده است، جذاب میكند.
اصفهان به عنوان یكی از مهمترین شهرهای توریستی ایران بسیار زیباست. پلهای زیبا بر روی زاینده رود، مساجد زیبا، كاخهای بزرگ و مساجد باشكوه اصفهان مورد توجه همه گردشگران قرار گرفته است.
نكات برجسته این سفر، بازارها، مساجد و مردم بود. هر شهر حداقل یك بازار دارد كه به نظر میرسد میتوان برای همیشه در آن زیر سرپوش رفت و در دو طرف مغازهها تقریبا همه چیز را میفروشند. بازارها نسخه ایرانی مراكز خرید آمریكایی هستند بدون پاركینگهای بی پایان و هدر دادن فضا.
مساجدی كه در معماری زیبا و فضای داخلی خیرهكننده خود، من را مسحور خود كردند. تا جایی كه میتوانستم بازدید كردم. شاهچراغ شیراز با منارههای طلایی و كاشیهای آینه كاری شده روی دیوارهای داخلی بسیار شگفتانگیز بود.
در مورد مردم، بسیاری انگلیسی صحبت میكنند و عاشق صحبت كردن و عكس گرفتن هستند. با هر تعداد كه میتوانستم ژست عكس گرفتم. دو رویارویی، برداشت من را از بسیاری از افرادی كه ملاقات كردم بیشتر كرد:
یك روز عصر، وقتی در اطراف پرسه میزدم، دنبال كنیسه محلی در اصفهان رفتم، نگهبان كنیسه انگلیسی نمیدانست و نمی توانستم منظورم را به او بگویم، مردی جلو آمد و با زبان انگلیسی منظور من را پرسید و با نگهبان كنیسه مطرح كرد و اینگونه شد كه توانستم از فضای داخلی كنیسه دیدن كنم.
یك شب در تهران باتری دوربینم رو به اتمام بود و شارژر نداشتم. مردی انگلیسی زبان در مغازه دوربین فروشی گفت كه برای دوربینم شارژر ندارد اما پیشنهاد داد باتریم را روی دستگاه مغازهاش شارژ كند. ما ۲۰ دقیقه گپ زدیم در حالی كه باتری بدون هیچ هزینهای برای من شارژ شد.
سفر من به ایران یكی از لذت بخش ترین ماجراهای من در تمام سفرهایم بود.