ریپورتاژ آگهی
اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری

الهام منصوری؛ عاشق سفره، اون تنها كلی سفر كرده و با آدم‌های متفاوتی گپ زده، در طبیعت‌های مختلفی قدم گذاشته و داستان و ماجراهای زیادی رو از سر گذرونده
  • 1401/06/22
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • دسته : مكانهای تفریحی جهان
آدرس : تهران-تهران
تلفن : 66059000-021

الهام منصوری؛ عاشق سفره، اون تنها كلی سفر كرده و با آدم‌های متفاوتی گپ زده، در طبیعت‌های مختلفی قدم گذاشته و داستان و ماجراهای زیادی رو از سر گذرونده. الهام در سفری به برزیل، نه تنها از محله‌های مشهور به ناامنی در شهر ریودژانیرو دیدن می‌كنه بلكه مدتی رو در این مكان جرم‌خیز می‌مونه و در یك هاستل اقامت می‌كنه. با ما همراه باشید تا بیشتر از فاولا و گشت‌وگرد الهام در كوچه و پس كوچه‌هاش و تجربه حضورش در این منطقه بدونیم.

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری-MhYWKY2kqb
الهام فاولا رو این‌طور توصیف می‌كنه: "این‌جا فاولا favela از محله‌های معروف به ناامنی و جرم و جنایت در ریودژانیرو، در سطح شهر این محله‌ها پراكنده ان هرجا كه تپه و بلندی بوده و دسترسی بهش سخت بوده، قشر ضعیف به اون‌جا پناه برده و با مصالح ارزون ساختمون ساخته. كوچه پس كوچه‌های باریك و ساختمون‌های چند طبقه از نشونه‌هاشه و تصویری كه از فاولا تو ذهن مردم هست یه‌جای نا امن كه پر از خلاف و آدم‌های معتاد برای دیدن واقعیت تصمیم گرفتم برم و با چشم خودم اون‎‌جا رو از نزدیك ببینم، یه‌سری هاستل ارزون تو فاولا برای كوله‌گردها هست یكیش رو كه نزدیك به ساحل كوپاكابانا بود و انتخاب كردم و با اوبر (كه نسخه فرنگی اسنپ خودمونه) رفتم اون‌جا كه چند شبی رو تو فاولا بمونم."

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری-xW7Z3yxCD1

اون از واكنش راننده اوبر بعد از رسیدن به مقصد و آمادگی خودش برای رویارویی با اون‌چه پیش رو داره، می‌گه: "همون پایین تپه آقای راننده ترمز كرد و گفت من از اینجا بالاتر نمی‌رم و باید اینجا پیاده شی چون همین هفته پیش یه راننده تاكسی و با گلوله كشتن، داستان داشت هیجان‌انگیز می‌شد. منم كوله رو برداشتم و راه افتادم به سمت هاستل، معمولا تا چیزی و به چشم خودم نبینم باور نمی‌كنم، بهم ثابت شده تصویر یا ذهنیتی كه تو عموم جامعه هست با واقعیت فاصله داره پس باید رفت و با حقیقت روبرو شد. همه چی خیلی عادی بود و زندگی جریان معمولی خودش رو داشت چیزی كه واضح و خارج از انتظار نبود تعداد اكثریت رنگین پوست‌های ساكن این محل به خارج بود."

الهام مسیر رسیدن به هاستل رو این‌طور توصیف می‌كنه: "بعد از گذشتن از سربالایی‌های تند و كوچه پس‌كوچه‌های باریك با دیوارهای نقاشی شده رسیدم به هاستل، می‌تونم بگم ورودم به فاولا برای اهالی محل خیلی عادی بود و به قول خودمون كسی چپ نگام نكرد آخه راننده چنان با حالت ترس ماشین رو نگه داشت و گفت من از ترس جونم یه قدمم بالا نمی‌رم گفتم باید داستان خیلی جدی باشه. هاستل یه ساختمون باریك و بلند با یه پشت بوم به چشم‌انداز اقیانوس اطلس داشت كه از اون بالا می‌شد فرق محله‌ها رو واضح دید."

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری-bO13QOfPVa
اون در ادامه از جنس شب‌های این محل می‌گه و از اتفاقات و حواشی‌ای كه برای كوله‌ش رخ داده تعریف می‌كنه: "جمعه شب تا خود صبح صدای بلند موزیك و خنده اهل محل میومد كلا برزیلیا به پرسر و صدا بودن معروفن و وقتی از كوچه‌ها رد می‌شی از هر خونه‌ای یه صدا موزیك می‌شنوی ولی این‌جا دیگه كلا تا خود صبح بزن و بكوبی بود. خط هوایی كه باهاش به برزیل پرواز كردم كوله‌ام رو با چند روز تأخیر و تقریبا خالی بهم تحویل داد، شب شلوغ محله حدود ساعت ١٢ شب تو هاستل بودم كه باهام تماس گرفتن كه بارتون و برین دم در هاستل از راننده تاكسی تحویل بگیرین .وقتی رفتم پایین دیدم سه چهار نفر راننده رو دوره كردن و با عصبانیت تو صورتش داد می‌زنن و می‌گن اگه همین الان از اینجا نری می‌كشیمت، تفنگ داشتن و اون پشت‌شون قایم كرده بودن و فقط داد می‌زدن داستان خیلی جدی‌تر از اونی بود كه تصورش رو می‌كردم با یه ترسی رفتم جلو كه كوله‌ام رو تحویل بگیرم، رو كردن به من گفتن شما مشكلی نداری و خطری تحدیدت نمی‌كنه خیالت راحت باشه ولی این آقای راننده باید زود از این‌جا بره تا نكشتیمش."

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری-yzjapKKK3v
این‌طور كه مشخصه ترس راننده اوبر اول بی‌جا نبوده و در این وضعیت هراس‌انگیز الهام متوجه نبود بعضی وسایلش در كوله می‌شه: "حالا بماند كه اون وسط كوله‌ام و باز كردم دیدم تقریبا نصف وسایلم نیست و كلا یادم رفت كه اینا این‌جا دور من دارن جون همدیگه رو تهدید می‌كنن، من سرم رو كرده بودم تو صندوق عقب تاكسی و داشتم وسایلم و زیر و رو می‌كردم كه راننده با وحشت اومد گفت من باید برم وگرنه من رو می‌كشن .منم كوله رو برداشتم و اون گازش و گرفت و رفت."

الهام از بازرسی شبانه پلیس در ریو می‌گه و قیاس جالبی از این ماجراها می‌كنه: "شبا توی ریو پلیس ایست بازرسی میزاره و هر موجود زنده ای كه از جلوش رد بشه رو چك میكنه ولی به همین سادگی ها هم چك نمیكنه ، داستان این شكلیه كه خیابون و می بنده و هر ماشینی كه از جلوش رد بشه باید چراغ هاش و خاموش كنه و چراغ داخل كابین و روشن كنه و شیشه های ماشین و بده پایین تا پلیس بتونه راحت افراد داخل و ببینه ، اینجاس كه با یه لبخند به پهنای صورت منتظر چاق سلامتی با جناب سروان هستی ولی با یه لوله شات گانی كه به صورتت نشونه رفته مواجه میشی و ناخودآگاه نیشت بسته میشه و به این فكر میكنی كه اصن داستان چیه و یا چقدر جدی كه اینجوری برخورد میكنن؟ بعد از اون اتفاق تو فاولا وقتی این دو جریان رو مقایسه می‌كنم، به نظرم رفتار پلیس وحشت و اضطراب بیشتری رو بین مردم راه میاندازه و باعث گپ بین ساكنین فاولا و بقیه جاها می‌شه."

اقامت در محله‌ی حیرت‌انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس‌گیر از الهام منصوری-2QUIzqc1Ja