ریپورتاژ آگهی
خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق

“سراوانی” برند سازهای دست ساخته اسماعیل آزمایش سراوانی هنرمند نوآور گیلانی است كه ابداعاتش چه بسیار كشورهای جهان را در نوردیده و ارسال هر سازش به گوشه گوشه جهان، علاوه بر انتشار نوای كائناتی موسیقی اصیل ایرانی، سفیری برای هویت سرزمینش شده است.
  • 1401/05/13
  • استان : گيلان
  • شهر : گیلان
  • دسته : صنایع دستی ایران
آدرس : ایران، گیلان
تلفن : 66059000-021

“سراوانی” برند سازهای دست ساخته اسماعیل آزمایش سراوانی هنرمند نوآور گیلانی است كه ابداعاتش چه بسیار كشورهای جهان را در نوردیده و ارسال هر سازش به گوشه گوشه جهان، علاوه بر انتشار نوای كائناتی موسیقی اصیل ایرانی، سفیری برای هویت سرزمینش شده است.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-3Ms9MV3SOm

به گزارش ایرنا، بیستم خردادماه هر سال روز جهانی صنایع دستی است و اینك در هفته ای به این نام می گذرانیم؛ پوشیده نیست كه در سالهای اخیر موفقیت های پیاپی برای دست ساخته‌های اصیل گیلانیان از جمله ثبت جهانی روستای قاسم‌آباد رودسر با محوریت چادرشب بافی، اعلام شهر رشت به عنوان شهر ملی هنرهای سنتی ایران با محوریت رشتی‌دوزی، دریافت گواهینامه ملی ۶ روستای گیلان با محوریت شال‌بافی، سفالگری سنتی، گلیم‌بافی و چوب ‌تراشی، مزین شدن ۷۸ اثر دست ساخته‌ گیلان به مهر ملی اصالت و جهش میزان صادرات، اندكی رنگ و رخ هنرمندان صنایع دستی را گشوده است.

اما، روزگارمان به گونه ای گرد آمده است كه در انتشار دم به دم بدخبرها از تحریم و گرانی تا آوار سرقت، تصادم و خشكسالی محصور شده‌ایم و خبرنگاران بیش از دیگران در هیاهوی بدخبرها امان بریده اند؛ لذا در این میان جرعه جرعه حس خوش می‌جوییم و در لابه لای آرشیو خبری تقدیر ویژه مدیركلی از یك هنرمند ساز گیلانی جلب توجه كرد.

خانه تار و سه تار اسماعیل آزمایش سروانی؛ همین اسم كافی بود تا انسان را به جهانی از شور و ماهور ببرد؛ زمان زیادی طول نكشید كه نشانی و هماهنگی ها انجام شد و گروه ایرنا گیلان برای انتشار لحظه‌ای حس خوش راهی شد؛ بایستی به جاده می زدیم تا از رشت خارج شویم و آدرس گفته شده را پی گرفتیم. شالی و آفتاب در دوسو غوغا بود و كوه و جنگل پیش رو، كه سمت چپ یك در چوبی اُرسی در لابه لای درختان قد برافراشته كاج و سیكاس ها با سر در چوبی نشان از رسیدن داشت.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-UbMfxHe2qV

صدای تار و چهچهه قناری ها از چند قدمی شیشه های رنگی در اُرسی به وضوح شنیده می شد وارد كه شدیم گویی به اوایل دهه اول ۱۳۰۰ ورود كرده ایم؛ همه چیز عطر قدمت، هویت و اصالت داشت. از دیوارهای چوبی تا صندلی های چرم یكصد ساله، تارهای زخمه ای، عكس و دست نوشته های بزرگان تاریخ موسیقی سرزمینمان تا گواهی ثبت اختراعات و اشعاری كه روح را وسعت می داد و در كنجی مجموعه ای از كاست های ناب قدیمی كه چهره غلامحسین بنان بیش از همه بارز تر بود و صدای تار كه از پس در چوبی كلون و كوبه دار قدیمی فضا را پر كرده بود.

اسماعیل آزمایش سراوانی متعجب از اینكه رسانه‌ای پیگیر این هنر شده با خنده ای ملایم گفت: شما هم از دیدن این فضا متعجب شده‌اید، نگران نباشید من كلاً در سال ۱۳۱۰ زندگی می‌كنم زندگی من به این سبك و سیاق است و خانه من هم یك خانه قدیمی با همه نشانه‌های كهن است.

می گوید: دلخوشی ها كم شده، حتی محاوره آدم‌های امروز با محاوره پیشینیانمان متفاوت شده و تند شدن زمان اخلاقیات را هم تحت تاثیر قرار داده و خبرهای بَد احاطه‌مان كرده است؛ من اینها را دوست ندارم سعی می‌كنم همچنان كه فرزند زمانه خویش هستم از حاشیه دوری كنم و گزیده زندگی كنم.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-ep1SqBQ7II

از سبك محاوره و ابتذال هنر در نسل جدید بشدت شاكی است و در گفت و گو با خبرنگار ایرنا می گوید: دخترم ” حریر” هشت ساله است و از سه سالگی دیوان حافظ را حفظ می‌كند و الان نیمی از آن را به قوت و صحت حفظ است؛ بگونه ای كه به دعوت استاد «اسماعیل آذر» برای اجرا در تلویزیون دعوت شده است اما متاسفانه معلم ادبیات فرزندم از واژگانی استفاده می كند كه در شان فرهنگ غنی ما نیست.

به خشم آمدم زمانی كه معلم ادبیات فرزندم از ادبیات مبتذل برای نشان دادن شور و هیجان یك كار دسته جمعی استفاده كرد و به نشانه اعتراض به مدرسه‌اش رفتم و درخواست دریافت پرونده فرزندم را دادم؛ برخی الفاظ در شان ما و ادبیات و هویت ما نیست و در پاسخ به اعتراض من نسبت به این ادبیات سخیف شنیدم: همه گفتند ما هم گفتیم.

البته، تماس گرفت و عذرخواهی كرد و گفت دقت نكرده بودیم اما واقعیت اینست كه خوشایند نیست و برازنده فرهنگ یك ایرانی نیست؛ عصاره فرهنگ و تمدن ما در شعر حافظ و سعدی و مولانا نهفته است در حالی كه در موسیقی امروز ابتذال و بدترین نوع كلام را در موسیقی می بینیم برای همین دوست نداشتم در این دوره زندگی می كردم.

ساز گیلانی را به برندی جهانی تبدیل كردم

ابداعات سازی خویش را مرهون تشویق های زنده یاد استاد «فرهنگ شریف» (دارای نشان درجه یك هنری معادل دكتری و از چهره های ماندگار موسیقی، نوازنده و بداهه نواز تار ) می داند و می گوید: قبلا نوازنده تار بودم نوازندگی را پیش كیوان ساكت و فرهنگ شریف شاگردی كردم؛ پیش‌تر اگر می گفتند این ساز در گیلان ساخته شده است كسی به آن ساز نگاه هم نمی كرد كه هیچ، بلكه تمسخر هم می كرد.

زندگی من گره ناگسستنی با استاد فرهنگ شریف خورده بود تا ارتباطمان به رفت و آمد رسید و روزی در حضورشان ساز زدم با اینكه ساز من جزو بهترین ها بود گفت همه این ها خوب است ولی ما ساز سازی قوی نداریم ؛این حرف جرقه ای شد ؛از ۲۵ سال پیش آغاز كردم ؛ تحقیق كردم پیش استادان بزرگ شاگردی كردم تا با سماجت با استاد «آیتی» آشنا شدم.

استاد آیتی ساكن شیراز بود و هیچكس را نمی پذیرفت؛ دوستی قدیمی در رشت داشت كه نشانی از آن نداشت بالاخره آن فرد را پیدا كردم و به ایشان زنگ زدم گریه كرد ؛ همین موضوع باب پذیرش را باز كرد؛ من را پذیرفت و گفت منتظر یك نامه باش و تمام جزئیات سازسازی را برایم نوشت.

دارم از ایران می روم و تمام این اطلاعات را بعنوان یك ارث نزد شما به یادگار می گذارم و به رشت هم خواهم آمد و حضوری آموزش می دهم، این هنر نزد شما به یادگار؛ رابطه ما پدر و فرزندی شد. آیتی به رشت آمد و همه اهل فن متعجب از حضور ایشان بودند؛ شروع كردیم به سازسازی و همه آنچه را می باید به من آموخت.

گلایه بجای استاد از نادیده شدن

آزمایش سراوانی می گوید: سال های زیادی بود كه هیچكس درِ اینجا را نمی زد برای من مهم نبود چون هدف خودم را دنبال می كردم؛ همزمان شد با آشنایی من با هوشنگ ظریف كه ردیف نوازی كار می كردم و در خانه فرهنگ شریف هم به روی من باز بود زمانی كه نوازندگان بسیاری حسرت این را داشتند كه فرهنگ شریف را بواسطه جایگاه بی مانندش در عرصه نوازندگی را یك لحظه ببینند؛استاد شریف تشویقم می كرد كه تارهای بهتری بسازم تا روز آخر در بیمارستان بالای سرش بودم .

ادامه می دهد: خیلی ها این راه را باطل می دانستند اما من وارد عرصه‌ی سازی كه شدم و به یك تسلط رسیدم دیدم شیوه ی ساز سازی ما ایراد دارد و تصمیم گرفتم صنعتی كنم؛ ۱۰ اختراع در این مورد انجام دادم و با چه مكافاتی به ثبت رساندم در حالی كه در كشور های مختلف ساز های من فروش می رفت ؛اما در كشور هنوز ساز من ناشناخته مانده بود.

زمانی كه استادی چون انوشیروان روحانی (آهنگساز شهیر ایرانی و زاده رشت است)به خانه سازسازی من آمد، صف كشیدند كه ببینند اینجا چه خبر است؟ در حالی كه روزهایی زیادی بود كه به رفت و آمد آنان نیاز داشتم سازها خریداری شود و حمایت شوم كه نشد.

اختراعات من در خصوص سازهای ایرانی در مورد شیوه ساخت است؛ اما چرا رفتم سراغ اینها؟ با قطع شدن دست یكی از نوازندگان و گرفتن انگشتم توسط دستگاه سازسازی احساس كردم همه تلاش این سالهایم بر باد رفت؛ اما به قوت و پافشاری یكی از دوستان پزشكم انگشتم ماندگار شد؛ و این موضوع تلنگری شد كه دستهای در معرض خطر را حفظ كنم و با این ابداعات دست سازندگان ساز را از تیغ دور كردم چرا كه خانواده های بسیاری از این راه زندگی می گذرانند.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-RLU6K7HJFP

با شیوه من دست آسیب نمی بیند در همه كشورهای جهان از خطر دوری می كنند ما در دل خطریم؛ استاد كاران ساز در دل خطرند و خیلی ها این را قبول ندارند ؛چند اختراع در مورد كوك های تار، سه تار داشتم و چند ابداع دستگاهی برای تولید سیم است؛ برای سازهای ایرانی سیم نداشتیم سیمی تولید كردم كه برای سازهای ایرانی است و سازی آویخته بر فراز شیشه‌های

رنگی ارسی نشان می دهد و می گوید: ” همراز ” ساز ابداعی من است برگرفته از نام دخترم است تكامل یافته ساز سه تار با صدای بالاتر كه در این ساز با پیروی از شیوه نوازندگی سه تار ،با سیم های مخصوص و سلیقه شخصی آن را طراحی كردم .

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-bCM45CbqT9

در ادامه صحبت هایش شرح می دهد: توسط یكی از مجری های برنامه معروف موسیقی شبكه چهار با ابراهیم قنبری مهر ( سازندهٔ سرشناس سازهای موسیقی، مبتكر ایرانی و از شاگردان استاد ابوالحسن صبا، كه با راهنمایی‌های ایشان و سورن آراكلیان به ساخت ویلن پرداخت و در سال ۱۳۳۴ كارگاه سازسازی وزارت فرهنگ و هنر را تاسیس كرد.) آشنا شدم و گفت از این ساعت در خانه من به روی شما باز است احساس كردم جهانی به روی من باز شد؛ كارهای مرا می دید و در ویدئویی از كارهای من صحبت كرد و آن را در فضای مجازی به اشتراك گذاشتم.

سازی ساختم كه بهداد بابایی( یكی از بزرگان نوازنده ایرانی سه‌تار، آهنگساز، ردیف‌دان و مدرس) با من تماس گرفت. بهداد بابایی به رشت آمد. وقتی او را دیدم برایم قابل تصور نبود كارم را تایید كرد؛ از كارهای من در یك ویدئو تعریف كرد و راجع به كارگاه من گفت و در صفحه شخصی فضای مجازی خود گذاشت؛ به خود بالیدم چون این همان رشتی بود كه كسی سازش را نگاه نمی‌كرد.

بعد از بابایی، كیوان ساكت با من تماس گرفت و به این كارگاه آمد و راجع به سازهای ابداعی من سخن گفتند و آقای بهروزی نیا كه نوازنده مسلم بر بط بودند آمدند و تنها كسی شد كه بیشتر از خود من به فكر من بود.

میل باطنی به ماندن در كشور دارم

سراوانی می گوید: در نمایشگاهی گروهی از آلمان آمدند كارهای من را دیدند و از من دعوت كردند كه بروم و من نرفتم اما الان اگر شرایطش باشد می روم و این درحالیست كه دلم نمی خواهد از رشت پا فراتر بگذارم میل باطنی به این كار ندارم ؛چرا گفتم ممكن است بروم چون هیچ حمایتی نمی شود.

انگار این شاخه هنری بی معنیست؛ من بعنوان یك صنعتگر كه الان این كار صنعتی را با قوی ترین شكل ممكن و آنچه در توان دارم انجام می دهم هیچ حمایتی نشدم ؛پیش مدیری رفتم و گفتم شركتی در گیلان است كه این ماده خام مورد نیاز من را تولید می كند بگویید فعلا این ماده خام را بگیرم زمان ها رفت و هیچ اتفاقی نیفتاد ؛گویی هنر معنایی ندارد هر چند سال كه مدیران عوض می شود می آیند یك لوح تقدیر می دهند و می روند و دیگر هیچ خبری نمی شود.

رویای كارخانه تولید سیم برای تمام سازها دارم؛ برای تار و سه تار خطی را دارم طراحی می كنم كه برای ویولن ،كمانچه ،گیتار حتی برای عود؛ همه اینها از آلمان می آید و می دانید چقدر ارز برای این موضوع از كشور خارج می شود؟ این در حالی است كه اینها را من همینجا می سازم ولی خیلی توان خرید ماده اولیه و دستگاه ندارم دستگاه ها را صفر تا صد خودم طراحی كردم.

سراوانی با بیان اینكه گله نمی كنم چون میل باطنی من شكوه و شكایت نیست و پذیرفتم راه بجایی نمی برد می گوید: تولید سیم پروژه بزرگیست ؛در آلمان كارخانه های صنعتی هستند كه صد ها كارگر برایشان كار می كنند من همان را انجام می دهم با همان كیفیت طوری كه تمام نوازنده های بزرگ متعجب شدند از ساختش، ولی هیچ ارگان فرهنگی حمایت نكرد.

اگر میل به رفتن داشتم سالها پیش رفته بودم یا حتی به تهران می رفتم اما اینجا زادگاه من است و هویتم متعلق به اینجاست و خدا می داند با هر ساز شناسنامه ای از روستا و سرزمینم ارسال می كنم.

به عكس های روی دیوار نگاه می كند و می گوید : بزرگانی كه حسرت دیدارشان را داشتم پا به این كارگاه گذاشتند و می گویم اینجا جایی بود كه هیچكس درش را نمی كوبید ؛اگر روزی به یك استطاعت مالی برسم هیچ گاه گله نمی كنم به یكی از مدیران گفتم با كمترین امكانات می توانم بهترین شیوه كاری را ارائه خواهم داد اما گویی حرفم چون ابری گذشت و مسیر صحبت را تغییر داد.

این مكان به لحاظ جغرافیا و محیط اصلا مناسب این شاخه هنری نبود اما الان به مكان آمد و شد هنرمندان و فرهیختگان تبدیل شده است و تا راه داشته باشد این فضا را نگه می دارم چرا كه قاضیان ، پزشكان و بزرگان حرفه های متعدد این شهر هنرآموزان من هستند حتی اگر تهران می رفتم هزار برابر زندگی من بهتر بود.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-uFNLr65q91

نسبت به سرزمینش با تعصب سخن می گوید و ادامه می دهد: هر كشوری كه رفتم اسم گیلان را آوردم در هر نمایشگاهی رفتم اسم گیلان را آوردم ؛حتی دخترم ” حریر” كه برای اجرای حافظ خوانی می رود بی تردید هر كجا كه برای اجرای اشعار حافظ می رود باید اسم زادگاهش سراوان گیلان را ببرد و بعنوان حافظ خوان كه به برنامه ای در شیراز رفت به شرطی فرستادم كه از زادگاهش یاد كند و مدیركل صدا و سیمای فارس نیز پذیرفت.

وی تاكید می كند: هیچوقت قلب من به رفتن فتوا نمی دهد مگر مجبور شوم.

ساز “سراوانی” آویخته بر دیوار گوشه گوشه جهان

این هنرمند مبدع می گوید: ساز من شركتی نیست اما خداروشكر برند من با نام “سراوانی “بقدری گسترده شده كه به كشورهای زیادی چون آلمان، استرالیا ،آمریكا ،هلند ،دانمارك ،سوئیس ، دوبی و قطر هم ارسال می شود.

بسیاری هستند كه ایرانی نیستند و فقط بدلیل اینكه از ظاهر سازهایم خوششان می آیند سفارش می دهند؛ می گویم چرا عدم توانایی را بیندازیم گردن سنت ؟اگر ساز ایرانی در زیباترین و شیك ترین حالت ممكن ساخته شود می تواند مورد علاقه جهانیان واقع شود .

وقتی یك هلندی این ساز را به خانه برد و در دیوار خانه اش آویخت در واقع بخشی از هویت سرزمینم را انتقال داده ام ؛لذا دلم نمی خواهد تجاری شود ولو اینكه از این طریق زندگی می كنم دلم نمی خواد این وسط دلالی شود دیر به دیر می فروشم اما راحت شب ها سر به بالین می گذارم.

اقتصاد حرف اول را می زند و من از این طریق توانسته ام برای چندین خانواده ایجاد اشتغال كنم و عمرشان را اینجا سپری می كنند.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-PRoWxEvSF2

نسبت به سرزمینش با تعصب سخن می گوید و ادامه می دهد: هر كشوری كه رفتم اسم گیلان را آوردم در هر نمایشگاهی رفتم اسم گیلان را آوردم ؛حتی دخترم ” حریر” كه برای اجرای حافظ خوانی می رود بی تردید هر كجا كه برای اجرای اشعار حافظ می رود باید اسم زادگاهش سراوان گیلان را ببرد و بعنوان حافظ خوان كه به برنامه ای در شیراز رفت به شرطی فرستادم كه از زادگاهش یاد كند و مدیركل صدا و سیمای فارس نیز پذیرفت.

وی تاكید می كند: هیچوقت قلب من به رفتن فتوا نمی دهد مگر مجبور شوم.

ساز “سراوانی” آویخته بر دیوار گوشه گوشه جهان

این هنرمند مبدع می گوید: ساز من شركتی نیست اما خداروشكر برند من با نام “سراوانی “بقدری گسترده شده كه به كشورهای زیادی چون آلمان، استرالیا ،آمریكا ،هلند ،دانمارك ،سوئیس ، دوبی و قطر هم ارسال می شود.

بسیاری هستند كه ایرانی نیستند و فقط بدلیل اینكه از ظاهر سازهایم خوششان می آیند سفارش می دهند؛ می گویم چرا عدم توانایی را بیندازیم گردن سنت ؟اگر ساز ایرانی در زیباترین و شیك ترین حالت ممكن ساخته شود می تواند مورد علاقه جهانیان واقع شود .

وقتی یك هلندی این ساز را به خانه برد و در دیوار خانه اش آویخت در واقع بخشی از هویت سرزمینم را انتقال داده ام ؛لذا دلم نمی خواهد تجاری شود ولو اینكه از این طریق زندگی می كنم دلم نمی خواد این وسط دلالی شود دیر به دیر می فروشم اما راحت شب ها سر به بالین می گذارم.

اقتصاد حرف اول را می زند و من از این طریق توانسته ام برای چندین خانواده ایجاد اشتغال كنم و عمرشان را اینجا سپری می كنند.

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-9WD47fJbTN

هوایمان از تار نوازی اسماعیل آزمایش سراوانی خوشست و صحبت های اخیر لوریس چكناواریان (آهنگساز، رهبر اركستر، نویسنده و نقاش ایرانی ارمنی‌تبار و یكی از چهره‌های شناخته‌شدهٔ فرهنگی ایران و ارمنستان است.)در ذهنم تداعی می شود كه تاریخ طلایی به فرهنگ احتیاج دارد نه به قدرت نه به نفت نه به پول به فرهنگ، به فرهنگ به فرهنگ و به گفت كارشناسان اگر تلاش شود كه در رسانه ها و آموزش و پرورش هنرهای اصیلمان معرفی نشود و بزرگان هنر ما نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند حتما با بحران های فرهنگی و اجتماعی فراوانی رو به رو خواهیم شد و آنچه قارچ وار و زیرزمینی می روید سونامی موسیقی های سطحی خواهد بود كه زمینه سازی خواهد بود برای رشد ساسی ها و تتلوها و آنچه از یاد ها خواهد رفت نوای فاخر موسیقی اصیل ایرانی و اشعار بی همتای حافظ ، سعدی ، بابا طاهر ، مولانا و هنری كه عشق و زیبایی می آفریند، خواهد بود .

خنیاگری از گیلان به رنگ ساز و عشق-awHc1tmd88