باغ قلهك ( سفارت انگلستان ) به وسعت بیست هكتار در خیابان شریعتی تهران در حد فاصل خیابان دولت و پل صدر قرار دارد.در گذشته آب قلهك، به عنوان یكی از آبادیهای شمیران از هفت رشته قنات تامین میشد كه مهمترین آنها دو قنات موجود در باغ قلهك و دیگری قنات جاری در باغ قوامالسلطنه بود.آب قنات جاری در باغ قلهك كه بسیار پر حجم است همچنان جاری است و علاوه بر سیراب كردن درختان كهنسال این باغ، موجب رشد گیاهان و گلهای زیبا و متنوعی در این باغ شده كه زیبایی خیره كنندهای به این باغ بخشیده است.قریه قلهك به دلیل برخورداری از آب و هوای خنك و فرح بخش مورد طمع سلاطین قاجار بود و این باغ نیز جزو تیول شاهی بود كه به سرجان كمپبل، وزیر مختار انگلیس در ایران اجاره داده شد و سفارت انگلیس ییلاق خود را در قلهك بنا كرد.
تاریخچه باغ قلهك
در سال ۱۲۵۱ قمری كه «سرجان كمپبل» وزیر مختار انگلیس در ایران بود، محمد شاه این باغ را كه جزو «تیول» شاهی بوده، به دولت انگلستان اجاره داد و سفارت انگلیس ییلاق خود را در قلهك بنا كرد. پس از چندی، شاه از درآمد اجاره آن نیز صرفنظر كرد و این محل را تلویحاً به طور رایگان در اختیار هیئت سیاسی انگلیس گذاشت. مالالاجاره این محل در آن زمان ماهی ۳۰ تومان یا ۱۵ لیره بیشتر نبود، ولی این تفقد شاهانه اعتبار فراوانی برای وزیر مختار انگلستان به ارمغان آورد و باعث افزایش شخصیت و اعتبار او در بین دیگر عوامل كشورهای خارجی در ایران شد.
در ادامه، اتباع انگلیسی با فراموشی مرحمت شاهانه، پا از حد خود فراتر گذاشتند و از حقوق خود تجاوز كردند و به ایجاد هرگونه دخل و تصرف به عنوان منطقه مسكونی در این محل رویآوردند. در این روزها، با استفاده از شرایط خاص آن دوران و ناآرامیهای ملی، دستدرازی انگلیسیها به حدی رسید كه عملا حاكمیت خود را بر سراسر قریه قلهك گسترش دادند و خود را حاكم بلامنازع قلهك برشمردند و از انجام هر فعالیتی در این قریه اجتناب نكردند. بدینگونه نمایندگان استعمار پیر، سیطره خود بر قلهك را آغاز كردند.
اما سیطره انگلیسیها بر قریه قلهك بیش از حد گسترش یافت و در تاریخ آمده است كه در این دوره حاكمیت بر قلهك با انگلیسیها بوده و مامورین ایرانی حق مداخله در امور این قریه را نداشتند تا جایی كه حتی كدخدای این قریه را نیز انگلیسیها تعیین میكردند.
سلیمان بهبودی در یادداشت های تاریخی خود در همین رابطه نوشته است: ” چندی پیش از كودتا، نظمیه به فكر افتاد، پاسگاهی در قلهك ایجاد و به كار مردم رسیدگی كند. در شمال دیوار سفارت انگلیس، مغازه جدیدالاحداثی بود كه اجاره كردند و چهار نفر كه یك وكیل و یك سرپاسبان بودند با میز و لوازم دفتری آمدند. اما بلافاصله همان كدخدای سفارت انگلیس آمد، میزتحریر و لوازم دفتر را به خیابان ریخت و با ناسزاگویی ماموران شهربانی را از قلهك بیرون كرد.”
این وضع بدین منوال ادامه داشت تا آنكه سالها بعد، با لغو حق كاپیتولاسیون، امتیازات ویژه انگلیسیها از بین رفت و دست آنان از قریه قلهك كوتاه شد. اما سایه شوم استعمار بر این باغ زیبا باقی ماند.

باغ قلهك و ماجرای به توپ بستن مجلس
انگلیسیها از گذشته با استقرار در رزیدانس (اقامتگاه تابستانی)قلهك در ماههای گرم سال، برخی امور سفارتخانه خود را نیز در این محل انجام میدهند. این باغ و محفلها و تصمیمات گرفته شده در آن، تاثیرات فراوان بر تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشته است.
در دوره انقلاب مشروطه و درپی به توپ بستن مجلس توسط «لیاخوف» روسی، از آنجا كه دولت انگلیس مخالف سیاستهای روسیه در ایران بود، به آزادیخواهانی كه از مجلس جان سالم به در بردند، مثل دهخدا، تقیزاد و معاضدالملك پناه داد. همچنین مرحوم بهبهانی در این باره می گوید:” شمار زیادی از روحانیون و بازاریان و مردم دیگر در باغ قلهك بست نشسته و درخواست كردند تا سفیر انگلیس به آنها امان دهد و در حمایت از آنان و تحقق خواستههایشان اقدام كند.

این جمعیت تعدادشان تا حدود چهارده هزارنفر نیز روایت شده است كه بیشتر اهل بازار بوده و باغ سفارت را پركردند.”از دیگر ارتباطات این باغ با پیشینه تاریخی ایران، حضور سفیر و عوامل سفارت انگلیس در ماههای گرم سال در این باغ سبز و خرم و به رسمیت شناختن حكومت و ولیعهد ایران بود. در دوره عباس میرزا، دو دولت روسیه تزاری و انگلستان، سلطنت ایران را در اولاد عباس میرزا، نایب السلطنه به رسمیت شناخته و آن را تضمین كردند؛ از این رو چه در زمان فوت فتحعلیشاه و چه در زمان مرگ محمدشاه و همینطور پس از درگذشت ناصرالدینشاه و متعاقب آن درگذشت مظفرالدین شاه، در هر زمان، تنها اعلام حمایت این دو دولت از ولیعهد رسمی كشور، موجبات صعود وی را به تخت سلطنت میسر میساخت.
بركناری محمدعلیشاه از سلطنت نیز با تصمیم و حمایت ضمنی دو دولت انگلیس و روسیه انجام شد و در خصوص بركناری احمدشاه نیز به دلیل بیرون رفتن موقت دولت شوروی از صحنه سیاست ایران، موافقت انگلیسیها جلب و آنان از این جایگزینی حمایت كردند.
دولت ایران در این سالهای تاریك، قدرت، سلطهای بر دو قریه قلهك و زرگنده نداشت و در باغ دو سفارتخانه، نبض سیاست ایران، البته در فصل تابستان، میتپید و هیچ اقدامی در ایران نبود كه بدون جلب موافقت و هماهنگی ساكنان این دو محل ییلاقی به سرانجام برسد.
نشست های فراماسونی در باغ قلهك
از بین تمامی جلسات برپاشده در این باغ، مرموزترین جلسات، برپایی نشستهای فراماسونها در این باغ بود. در دوره پهلوی اول، با وجود آنكه درپی اختلاف بین رضاخان و محمدعلی فروغی، وی از كار بركنار و خانهنشین شده بود اما دستهای خوفناك، پرقدرت و نامرئی فراماسونها از فراموشخانه انگیسیها در باغ قلهك بیرون آمد و رضاشاه را مجبور به بازگرداندن فروغی كرد.
در ادامه، فروغی كه خود استاد اعظم لژهای ماسونی در ایران بود، به دفعات به همراه نمایندگانی از آمریكا و انگلیس و از جمله شخص سفیر انگلیس در فراموشخانه باغ قلهك گرد هم جمع شدند و سعی كردند تاریخ ایران را رقم زنند. پادشاهی محمدرضا شاه یكی از نتایج همین جلسات مرموز بود.
گذشته از اینكه باغ قلهك در خود رازهای فراوانی دارد كه هر یك از این رازها میتواند گرههای فراوانی از تاریخ نادانسته ایران باز كند.
گورستان متجاوزان انگلیسی در قلهك
در جنوب این باغ و ضلع شمالی خیابان دولت نیز گورستان باغ قلهك با دربی چوبی و قدیمی و وسعتی چند هزار متری خودنمایی میكند. گورستان قدیمی این باغ در بین اهالی محل با نام «گورستان دولت» نیز معروف است.علاوه بر باغ، وجود این گورستان نیز برای بسیاری از تهرانیان جای سوال دارد. چرا در حالی كه بسیاری از گورستان های قدیمی تهران، به جز آن دسته كه در بقاع متبركه واقع هستند از بین رفتهاند و به عنوان مثال گورستان مسگرآباد و غیره به پارك تبدیل شده، ولی این گورستان كه اكنون دایر نیست، هنوز پابرجاست؟
از سردر گورستان و از روی صلیبهای نصب شده بر روی قبور و نیز تواریخی كه روی سنگها منقوش شده چنین به نظر میرسد كه این گورستان صرفا به اجساد سربازان متجاوز انگلیسی در ایران، در جریان سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی – ۱۲۹۳ تا ۱۲۹۷ هـ.ش(جنگ جهانی اول)، همچنین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ میلادی ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۴ هـ.ش(جنگ جهانی دوم) اختصاص دارد. اما این گورستان، سالها پیش از سال ۱۲۹۳ ش، در محوطه روبروی كلیسای سفارت انگلیس و در حقیقت نمازخانه سفارت احداث شده و اجساد عدهای از انگلیسیها در آن دفن شدهاست.

قطعا عدهای از مدفونان در این گورستان از جمله كسانی هستند كه همت و جهاد دلاوران تنگستانی و یاران رئیسعلی دلواری، آنها را مایه عبرت همیشگی متجاوزان قرار داد.
همچنین بسیاری از اتباع سرشناس انگلیس نیز كه در ایران میمردند در این گورستان دفن شدهاند. برخی دیگر از دفن شدگان این گورستان، افسران و نظامیان انگلیسی هستند كه در جبهههای جنگ با مسلمانان ترك عثمانی، در جریان جنگ اول جهانی كشته شدند و اجساد آنان به گورستان قلهك حمل و در آنجا دفن شده است.
علاوه بر نظامیان بعضی از دیپلماتهای انگلیسی و اعضای خانوادههای آنان هم كه در تهران فوت شدهاند نیز در این گورستان دفن هستند.در میان اجساد مدفون شده، اسامی چند هندی و عراقی نیز دیده میشود كه در نیروهای مسلح انگلیس خدمت كردهاند و پس از كشته شدن اجازه داده شد تا جنازههای آنان در این گورستان دفن شود.
این گورستان، شاید یكی از زیباترین بناهایی باشد كه هر زمان، تازگی و طراواتی مغایر با ذهنیت شكل گرفته پیرامون معنای «گورستان» دارد. نزدیك به سه هزار متر زمین چمنكاری شده كه با درختان و گلهای رنگارنگش، عموماً جولانگاه پرندگانی است كه از چند متر آن طرفتر، از گرما و هیاهو و… به این سبزهزار تاریخی پناه میآورند.

بعد از ورودی چوبی این گورستان، بنای گنبد شكلی با سبك معماری ایرانی-اسلامی وجود دارد كه در بدو امر به نظر میرسد شاید مزار یكی از شعرای عارف و یا امامزادگان باشد، به گونهای كه این توهم در برخی بینندگان ایجاد میشود و حتی برخی عابران ندانسته به آن ادای احترام میكنند.
در هر سوی بنای گنبدی، ۸ كتیبه یادبود، به قرینه، خودنمایی میكند كه بر این كتیبهها بیش از چهار هزار نام میتوان یافت كه خاطره كشته شدگانی را زنده نگاه میدارد كه هیچ نشانی از آنان یافت نشده و بازماندگان به ذكر نام بسنده كردهاند.
در بین گورستان به ترتیب و نظمی خاص، زمین چمنكاری و صلیبی قدكشیده و بیش از پانصد سنگ قبر به چشم میخورد. زمین چمنكاری را چتری از باران آبافشان میپوشاند. قطرات آب، با لطافت برگهای درختان كهنسال اطراف را نوازش میكند و با وزش هر نسیم خنكای قطرات آب و پنجه نسیم درهم میشوند و بر لطافت فضا میافزایند. گلهای بهاری و تابستانی نیز، رنگرنگ و هزار رنگ با شبنم قطرات رخ میشویند و از دم روحفزای خود جانی دوباره به باغ میدهند.
گفته میشود كه اعضای بیش از ۲۰ سفارتخانه و در واقع دولت، دو بار در سال ـ اواخر فروردین و آبان ـ به همراه اعضای سفارت انگلیس، جهت ادای احترام به سربازان متجاوز انگلیسی در این گورستان حضور مییابند.


مهم ترین قنات از قنات های هفت گانه شمیران
آب و هوای خنك و دل انگیز این باغ به دلیل واقع شدن در یكی از شمالی ترین و زیباترین روستاهای تهران از قدیم زبانزد بوده است. در گذشته آب قلهك به عنوان یكی از آبادی های توابع شمیران، از 7رشته قنات تأمین می شد كه مهم ترین آنها قنات های موجود در همین باغ بود كه همچنان در باغ جاری است.

موقعیت باغ قلهك
باغ قلهك در خیابان شریعتی تهران ، در حد فاصل خیابان شهید كلاهدوز (دولت) و پل صدر قرار دارد. دیوار طولانی این باغ با آجرهای قرمز رنگ، بعد از خیابان شهید كلاهدوز(دولت) آغاز می شود و تا نزدیكی های بزرگراه صدر ادامه دارد. دیوار آجری حاشیه خیابان نشانه خوبی برای یافتن این باغ است.
تاثیرگذاری بر تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران
باغ قلهك خاطرات فراوانی از 170 سال گذشته این محله را به خود دیده است. باغی با وسعت 20 هكتار كه بازمانده ای سرسبز از منطقه قدیمی «قلهك» است و روزگاری از سوی محمد شاه قاجار به دولت انگلستان اجاره داده شد. این باغ از قدیم به عنوان اقامتگاه تابستانی سفارت انگلستان در نظر گرفته شد؛ اقامتگاهی كه بعدها شاهد برگزاری محفل ها و جلسات بسیاری شد تا تأثیر فراوانی بر تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشته باشد. شاید آن زمان كه «سرجان كمپبل» به عنوان وزیرمختار انگلستان در تهران حضور داشت، فكر نمی كرد كه باغ اجاره ای روزگاری محل مناقشه شود.
محمد شاه این باغ را به بهای ماهانه 30 تومان یا 15 لیره انگلیس به دولت انگلیس اجاره داد و این امر موجب شد تا بعد ها انگلیسی ها خیال كنند تمام قریه«قلهك» متعلق به آنهاست. انگلیسی ها با فراموشی مرحمت شاهانه، پا از حد خود فراتر گذاشتند و به ایجاد هرگونه دخل و تصرف در این محل روی آوردند. در این ایام، با استفاده از شرایط خاص آن دوران و نا آرامی های ملی، دست درازی انگلیسی ها به حدی رسید كه عملا حاكمیت خود را بر سراسر قریه «قلهك» گسترش دادند و خود را حاكم بلامنازع «قلهك» برشمردند. این خیال آنها حتی موجب شد برای این قریه كدخدا نیز انتخاب كنند.
بناهایی كه انگلیسی ها در باغ ساختند
این اقامتگاه تابستانی سفارت انگلستان ، با عمارت های زیبا و امكانات ورزشی و فرهنگی كه در تمام سال های گذشته ساخته شده اند، به صورت یك باشگاه محلی برای انگلیسی ها در آمده است.آنها ابتدا برای تجلیل از كشته شدگان خود، گورستانی را در گوشه ای از این باغ بنا نهادند. سپس از محل قنات های موجود در این باغ بركه ای ساختند و استخری تفریحی نیز بعدها به مجموعه آبی این باغ اضافه شد. علاوه بر ساختمان مسكونی این باغ، امارت مجزای دیگری نیز در این باغ وجود دارد كه «انجمن ایران شناسی بریتانیا» نام دارد. همچنین مدارسی بین المللی در ضلع شمالی این باغ است كه به مدارس آلمانی ها و فرانسوی ها اختصاص یافته و در آن تبعه این كشورها در ایران به زبان مادری خود تحصیل می كنند.

گورستان باغ قلهك
در جنوب این باغ و ضلع شمالی خیابان شهید كلاهدوز (دولت)، گورستان باغ «قلهك» با دری چوبی و قدیمی و وسعتی چند هزار متری قرار گرفته است. اگر شما نیز از خیابان شریعتی وارد خیابان شهید كلاهدوز شوید، می توانید گنبد فیروزه ای رنگی را كه بنای یادبود تعدادی از كشته شدگان است، ببینید. از سردر گورستان و از روی صلیب های نصب شده روی قبور و نیز تاریخ هایی كه روی سنگ ها وجود دارد ، چنین به نظر می رسد كه این گورستان صرفا به اجساد سربازان كشته شده متفقین در جریان سال های 1293 تا 1297 ه.ش (1914 تا 1918 میلادی) كه جنگ جهانی اول در جریان بوده و همچنین سال های 1318 تا 1324 ه.ش (1939 تا 1945 میلادی) كه جنگ جهانی دوم در جریان بوده است، اختصاص دارد. علاوه بر نظامیان، بعضی از دیپلمات های انگلیسی و اعضای خانواده های آنان هم كه در تهران فوت شده اند، در این گورستان دفن هستند. در هر سوی بنای گنبدی، 8 كتیبه یادبود به قرینه خودنمایی می كند كه بر این كتیبه ها بیش از چهار هزار نام می توان یافت كه خاطره كشته شدگانی را زنده نگاه می دارد كه هیچ نشانی از آنان یافت نشده و بازماندگان به ذكر نام بسنده كرده اند.
این گورستان، شاید یكی از زیباترین بناهایی باشد كه هر زمان، تازگی و طراوتی مغایر با ذهنیت شكل گرفته پیرامون معنای «گورستان» دارد. نزدیك به سه هزار متر زمین چمن كاری شده كه با درختان و گل های رنگارنگش، عموماً جولانگاه پرندگانی است كه از چند متر آن طرف تر، از گرما و هیاهو به این سبزه زار تاریخی پناه می آورند.در بین گورستان به ترتیب و نظمی خاص، زمین چمن كاری و صلیبی قدكشیده و بیش از پانصد سنگ قبر به چشم می خورد.

آدرس باغ قلهك ( سفارت انگلستان )
این اثر در تهران، خیابان شریعتی، محله قلهك، حد فاصل خیابان دولت و پل صدر، پلاك ۴۹۳ واقع شده است و در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۴۰۵ به عنوان یكی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.