ریپورتاژ آگهی
رسم بون دویی در ماهان

رسم بون دویی در ماهان

رسم بون دویی در ماهان قدیم انجام می شد . این كار زیبا كه با همت و همكاری مردم در این شهر انجام می شد كاهگل كردن سقف خانه‌ها بود كه به آن در گویش محلی (بون دوئی) می‌گویند
  • 1400/12/22
  • استان : کرمان
  • شهر : ماهان
  • دسته : آداب محلی ایران
آدرس : استان كرمان, ماهان
تلفن : 66059000-021

رسم بون دویی در ماهان قدیم انجام می شد . این كار زیبا كه با همت و همكاری مردم در این شهر انجام می شد كاهگل كردن سقف خانه‌ها بود كه به آن در گویش محلی (بون دوئی) می‌گویند كه دراین مطلب به توضیح آن می پردازیم .مردم از اوایل مهر ماه در تدارك كاهگل كردن سقف منازل و خانه‌هایشان بر می‌آمدند. معمولا صحبت با این حرف كه ناشی از نگرانی مرد خانه بود شروع می‌شد كه به همسرش می‌گفت: در فصل بهار كه باران آمد پشت بام را نگاه كردم دیدم گل سوراخ ناودان‌ها را بسته است و آب باران كاهگل را شسته و برده است و باید برای آن فكری بكنم. اما دستم خالی است و زن در جواب می‌گفت: جوش نزن مرد، نگران نباش؛ خدا بزرگ است.

-yrrRQrhvRS

می‌توانید با كمك دوتا پسرمان یا همسایه‌ها از آخر تابستان از گودال خشت‌مالی خاك بیاورید و شروع كنیم. من هم یك گونی گندم دارم و یك بزغاله كه گذاشتم برای قُرمه زمستان آن را می‌كشیم، نصف آن را نهار درست می‌كنیم برای استاد گل مال و كارگراش و یك ضرب المثل كرمانی را هم به كار می برد و می‌گفت كه (بوم دوئی(كاهگل) مثل میت است روی زمین نمیمونه).

بون دوئی یا كاهگل كردن پشت بام‌های خانه‌های گلی معمولا هر ۵ سال یك بار صورت می‌گرفت اما اگر صاحبخانه در فصل بارش مرتب به ناودانها سر می‌زدند و نمی‌گذاشتند كه آنها بسته شوند و آب باران كاهگل را بشورد و ببرد گاهی تا ۸ سال هم احتیاج به كاهگل كردن نبود.آغاز كار این گونه بود كه صاحبخانه با كمك فرزندان اقوام و آشنایان یا همسایگان و با حیواناتی مانند الاغ و قاطر، خاك رس را از جای گذر سیلاب یا رودخانه یا گودال‌های خشتمالی به نزدیك خانه می‌آوردند و به فراخور حال در پشت دیوار و نزدیك به پشت بام روی هم می‌ریختند. دراین مرحله از كار با دقت داخل خاك را می‌گشتند و از درون خاك رس، سنگ یا چوب خشك و یا خا رها را جدا می‌كردند تا هنگام كار به دست و پای آنها آسیب نزند‌.

سپس نوبت فراهم آوردن كاه می‌شد آنها كاه را یا از كشاورزان می‌خریدند یا با اجازه كشاورزان از كاه باقی مانده در گندمزار را كه به آن (سیفال) می‌گفتند جارو كرده و به محل می‌آوردند.و برای هر قبه یا گنبد از بام كه معمولا یك اتاق به اندازه سه درسه و یا چهار در چهار را شامل می‌شد حد‌ود ۱۰ تا ۱۲ من كاه استفاده می‌شد. زیرا در آن روزگار سقف‌ها به صورت چهارگوشه یا در اصطلاح بنایان كرمانی “چهار پرگال” می زدند و و بیشتراز این امكان نداشت اتاق‌ها را بزرگ كند ولی گفته می‌شود در ماهان استاد بنایی به نام استاد محمد توانسته بود سقفی بر روی اتاقی به اندازه ۵ در ۵ بزند.

كاری بسیار جالب و شگفت انگیز محسوب می‌شود. گاه باید به گونه‌ای باشد كه آن را با گرجین از گندم جدا كرده باشد. گرجین وسیله‌ای است كه با آن گندم‌ها را می‌كوبیدند و از خوشه جدا می‌كردند. از كاه نرم به دست آمده برای خوردن حیوانات استفاده می‌كردند و كاه زبر را برای كارهایی مانند كاهگل كردن پشت بام و دیوارها به كار می‌بردند. مانند كاری كه امروزه با كمباین صورت می‌پذیرد.

 

-SmhZlmBY1U

طریقه كاهگل كردن

كاه را پس از بردن به محل انجام كار روی خاكهای رس ریخته و كاملا با هم مخلوط می‌كردند و به اصطلاح برمی‌گرداند سپس آنها را به صورت تپه كوچك روی هم ریخته و وسط آن را خالی كرده و از آب لبریز می‌كردند ومدت دو شبانه روز در این حالت قرار می‌دادند تا كاه و خاكها كاملاً خیس بخورند.

پس از آماده شدن مخلوط كاهگل باید آن را به روی پشت بام‌ها منتقل می‌كردند وچون انجام این عمل به تنهایی امكانپذیر نبود و باید این كار به صورت دسته جمعی انجام می‌شد. اكنون دیگرنوبت كمك از همسایه‌ها و دوستان بود. نوعی همكاری توام با شادی و نشاط كه مردم برای انجام آن روز شماری می‌كردند.

ابتدا چوب هست یا داربست را می‌ساختند و همزمان عده‌ای هم كاهگل را با هم كاملا مخلوط می‌كردند و به هم می‌زدند. به ازای هر بار خاك كه تقریبا برابر با یك فرغون می‌‌شود سه من به كار می‌رفت. آنگاه یك لنگه از در چوبی را روی داربست انداخته آن را با ریسمان محكم به داربست می‌بستند.دو نفر از كارگران مخلوط كاه وگل را روی این در ریخته و دو نفر هم روی داربست ایستاده بودند، آن را به بالای پشت بام می‌ریختند.

گفتنی است بین طاق و دیوار یك راه هست كه با آن آب رو می‌گویند عرض این آب رو، حدود نیم گز یا اندكی بیشتر و در مقیاس امروزه بین ۵۰ تا ۸۰ سانتی متر است و كاه گلی را كه روی پشت بام می‌ریختند در آب رو قرار می‌گرفت. همزمان یك نفر با بیل آن را به كنار می‌زد و درمن قسمت‌های مختلف آب رو را پخش می‌كرد تا فضای كافی برای ریختن بقیه كاهگل‌های روی زمین وجود داشته باشد.

كارگری نیز در آب رویی كه در میان دو گنبد پشت بام قرار داشت می‌ایستاد و كاهگلها را داخل زنبیل می‌ریخت. این زنبیل از چوب ساخته می‌شد و ساختن آن روش منحصربه فرد وجالبی داشت و هنر ساختن آن را چند نفر بیشتر نمی‌دانستند. آنها با تكه‌های انار و دوعدد چوب محكم از درختی به نام (شُنگ) وسیله‌ای مانند برانكارد درست می‌كردند. جالب است كه تركه‌های انار را چنان به هم می‌بافتند كه حتی یك ذره از كاهگل هنگام جابجایی از میان آن به زمین نمی‌ریخت.

-fJN2dX8NE5

عرض زنبیل تقریبا حدود شصت سانتیمتر و طول آن نیز در حدود دو متر و چهل سانتیمتر بود. برای حمل این زنبیل به دو نفر نیرو احتیاج بود. آنها باید آن را پس از پر شدن، روی سر گنبد چپه می‌كردند.نكته جالب این بود كه استاد وكارگران همراهش در هنگام كار با خواندن آواز و یا شوخی‌های دوستانه خستگی را از تن می زدودند و خدا را به خاطر اینكه به آنها توان كار كردن را داده شكر می‌كردند. به گونه‌ای كه این كار هیچ دست كمی از یك مهمانی یا عروسی شاد خودمانی نداشت و به قولی برای خودش عیشی بود. با این تفاوت كه مطرب و ساقی و باقی و خواننده و نوازنده همه كارگران بودند. در حین كار به هم گل می‌زدند، شوخی می‌كردند، همدیگر را گلمالی می‌كردند و فریادهای شادی‌شان محله را بر می‌داشت.

نیمروز یا ساعت ۱۰ به بعد نوبت خوردن ناشتایی می‌رسید كه به فراخور وضعیت مالی صاحبكار متفاوت بود. از نان گندم خالی یا نان و پیاز گرفته تا نان و ماست و مَسكه (كره محلی كه از چربی شیر می‌گیرند) یا شیر برای این كار استفاده می‌شد. نان گرم گندم كه زن صاحبخانه در تنور منزل می‌پخت خستگی را از تن كارگران می برد و جانی دوباره به آنان می‌بخشید و برای ادامه كار آماده می‌ساخت.

اما در این میان مهمترین كار بر عهده استاد كاهگل مالی بود. او اول صبح می‌آمد و كاهگل ساخته شده را نگاه می كرد و مخلوط خاك و كاه را به دقت بررسی می‌كرد تا كاه آن كم یا زیاد نباشد. زیرا پركاه بودن باعث ترك خوردن كاهگل بعد ازمالیدن روی پشت بام می‌شد و آب در ساختمان نفوذ می‌كرد. اگر هم زیاد یا به اصطلاح پر كاه باشد باران به تدریج كاه را از روی بام می‌شست وسقف را كم كم خراب می‌كرد.

استاد پس از بررسی بالا به پشت بام رفته و آب روها و لبه بام و سوراخ ناودان‌ها را بررسی می‌كرد تا برای كار آماده باشد یا سوراخ ناودانها بسته نشده باشند یا ناودان‌ها از محل خودشان پایین‌تر نرفته باشند.

موقع كار یك نفر وردست نیز تزدیك استاد می‌ایستاد و كاهگل‌ها را پنجه می‌كرد. یعنی داخل آنها را كاملا می‌گشت تا چوب خشك، خار، شیشه یا سنگ تیز یا سنگ معمولی در میان‌شان نباشد، آنگاه استاد با گفتن جملاتی تشكر، مانند خدایا به امید تو، حركت از ما بركت‌ از تو، خدایا پس از این بون‌دوئی باران بیاید، انشاالله هم سال پرباران باشد هم خانواده راحت در منزلشان بخوابند كار را شروع می‌كرد.

نكته قابل توجه اینكه ضخامت كاهگلی كه روی بام كشیده می‌شد باید بین دو تا چهار بند انگشت می‌بود و كاملاً به طرف ناودان شیب‌بندی می‌گشت تا آب یه روی زمین هدایت شده و روی بام جمع نشود.معمولا كار تا هنگام اذان ظهر به پایان می‌رسید. صاحبخانه برای تشكر جمع را به نان گرم و آبگوشت میهمان می‌كرد. نان از گندم كه پخت می‌شد كه ازفصل درو برای این كار و یا آذوقه زمستان ذخیره شده بود وآبگوشت هم از بره‌ای كه آن را برای قرمه كردن در زمستان پرواز می‌كردند پخته می‌شد.

اما برای قدردانی از استاد و جدا از مزدی كه می‌گرفت رسم بر این بود و همیشه می‌گفتند كه باید كاسه استاد چرب باشد و بهترین قسمت گوشت بره در كاسه استاد انداخته می‌شد. جالب اینجاست كه استاد خودش نیز اندكی از گوشت را می‌خورد و بقیه آن را به كسی كه سر سفره كنارش نشسته بود می‌داد. می‌گفت من دندان‌هایم فرمان نمی‌دهد تو گوشت را بخور. برای همین معمولا در كنار استاد بهترین جا برای خوردن نهار بود تا كارگران از گوشت كاسه پرچرب استاد كاهگل كار نیز سهمی ببرند. بعد از نهار، كار پایان می‌گرفت.

هر كس به خانه خود می‌رفت و منتظر می‌ماند تا برای همیاری وهمكاری دیگری او را صدا بزنند و بدون مزد و منت به یاری همسایگان و دوستان خود بشتابند. رسمی كه هنوز نیز باقی است. شما كه علاقمند به دیدن این كار زیبا و دوست داشتنی هستید می‌توانید بعد از پایان فصل دروی گندم و در اواخر شهریور و ماه‌های اول پاییزبه شهر ماهان در استان كرمان آمده و ضمن دیدن از باغ شاهزاده و باغ مزار شاه نعمت الله ولی و ده‌ها اثر باستانی دیگر از این رسم زیبا نیز دیدن كنید.رسمی كه هنوز در شهرهایی كه دارای بافت قدیم هستند، اجرا می‌شود و تا زمانی كه خانه‌های خشتی وجود دارند این رسم نیز پا برجا خواهد بود.

-Zfcw6fLYso