جاده داسداران خرمدره ، یكی از جاده های زیبای ایران است كه در این مطلب به آن می پردازیم . این جاده بهقدری سرسبز و اعجاببرانگیز است كه آن را با سرسبزی مناطق شمال كشور میتوان یكسان شمرد. شهرستان خرمدره به نگین سبز استان زنجان مشهور است، زیرا دارای جاده های سرسبزی است كه همه را به وجد میآورد. حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال قبل، مردم این شهر برای كشاورزی به این منطقه می آمدند و در دست خود داس داشتند، زیرا برای درو گندم های بسیار فراوان خود راهی این منطقه میشدند و این كار آن ها باعث شد این جاده به جاده داسداران شهرت پیدا كند. قدمت این جاده سرسبز و دل انگیز را میتوان حتی از درختان زیبا و بلند قامت و تنومند آن متوجه شد.
برای رفتن به جاده داسداران خرم دره باید وارد خرمدره شد و به چهارراه قایم رفته . برای رسیدن به این جاده زیبا، بهسمت خیابان شهید بهشتی میرویم. انتهای این خیابان به جاده سرسبز و طویل ختم میشود . وقتی وارد این جاده میشویم دیگر چیزی جز زیبایی حس نمیشود.فقط درختان تنومند و پرشاخ و برگ است كه سقف زیبایی از جنس طبیعت بكر ساختهاند. البته این جاده خود بهتنهایی مانند چهار منطقه گردشگری است؛ زیرا در هر فصل، یك منظره زیبا و متفاوتی را میسازد كه بسیار حیرتانگیز است.
داسداران در فصل بهار
در فصل بهار ، درختان ، شكوفهها ، جاده و خاك ، همه ندای بهاری سر میدهند و نوروز را تبریك میگویند و مژده نعمت فراوان و پایان سرما و شروع زیباییای دیگر را میدهند. درختان همه به یك رنگ خاصی درآمدهاند.مثل جعبه مدادرنگی رنگارنگ اما طبیعی: بنفش، صورتی، سفید. مانند تكهای از بهشت، بوی شكوفهها همهجای محدوده جاده را فرامیگیرد. زمین دوباره زنده میشود و بوی باران روی خاك خیسخورده هوش را از سر میبرد.
داسداران در فصل تابستان
در فصل تابستان، موتورخانهها پر از آباند. تمام جویبارهای كنار جاده پر از آب رواناند و میان این آب روان و خنك، جادهای است كه سقف آن از جنس شاخ و برگ است. حتی تصور چنین جایی آدم را به وجد میآورد. پیشنهاد من این است كه حتما راهرفتن در این جویها را امتحان كنید، زیرا بسیار خنك و دلپذیر است؛ مخصوصا در ماه مبارك رمضان، كه تشنگی را فقط آب خنك بعد از كلی گرما تسكین میدهد.داخل این جویها درختانی رشد كردهاند كه آب با برخورد به آنها صدای آرامبخشی دارد. درختها شاخ و برگ خود را در این جوی پاك و عاری از آلودگی میكنند. در این میان، از لابهلای این شاخ و برگها، پرتو نور از این سقف بهترین منظره را میسازد.
این طبیعت و این زیبایی یك دوربین عكاسی میطلبد و یك آدم باحوصله كه از تكتك این لحظات لذت ببرد و با دوربین عكاسی قطعهای كوچك از آن را به یادگار با خود همراه داشته باشد.كمی جلوتر درختان سر خم آوردهاند و میوههای خود را با فخر عرضه میكنند. درختان همه رنگارنگ شدهاند، زیرا آلو، آلوچه، گردو، گلابی، سیب، و انواع میوههای فصل از آنها مانند فانوس رنگی چشمك میزند.

یك هوای خاص، هوای لطیف پاییزی اما با كمی سوز و خشونت سرمایی. صدای خشخش برگهای خشك كه زیر پا له میشوند مانند این است كه ناخودآگاه بدون این كه خودمان بخواهیم ما را پیش میبرد.
در زمینهای كشاورزی، پشت درختان زیبا، لوبیا سبز، خیار، گوجه، انواع سبزیجات، هندوانه، لوبیا، كدوتنبل، كمبزه، یونجه، جو و انواع فلفل فضایی به زیبایی و سرسبزی چمنزار را فراهم كرده است كه تمام این زمینها را دورادور گلهای زیبا و بلندقامت آفتابگردان، كه غرق تماشای معشوقه خود آفتاب هستند پوشانده است.
این منظره مانند این است كه گلهای آفتابگردان زمینها را حصار كشیدهاند، حصاری از جنس طبیعت. جلوتر كه بروید درختان تعدادشان كم میشود و به زمینهای پهناور و قدیمیای نزدیك میشوید كه در آنها تا هكتارها گندم كاشته شده و نسیمی دلنشین و خنك تابستانی گیسوانشان را نوازش میكند.بین تمام زیباییهای طبیعی و خدادادی جاده داسداران آلونكهایی كنار جاده وجود دارد كه خود شما میتوانید به انتخاب خودتان هر چیزی را كه دلتان میخواهد از زمین كشاورزی سوا كنید یا حتی میتوانید بهصورت آماده از آنها خریداری كنید.
پیشنهاد شخصی من این است كه حتما از این جاده و محصولاتشان خرید كنید، زیرا قیمت پایینی دارد، تازه است، و میتوان از خود زمین محصولات را سوا كرد و باب میل خود خرید كنید.در میانههای جاده داسداران زیر تمام این درختان زیبا و سرسبزیها كافههای سنتیای وجود دارند كه در هوای آزاد تختهایی چیده است دقیقا وسط این طبیعت زیبا و بكر! تا از هوای خنكی كه درختان و تكانهای ریز برگها آن به وجود میآورد نهایت استفاده را ببرید و این احوال خوش و ماندنی را در روزهای پرخاطره تقویم زندگیتان ثبت كنید.
داسداران در فصل پاییز
در فصل پاییز، جاده داسداران مانند این است كه خداوند رنگها را به رخ میكشد و آتشی زیبا با طبیعت خود به پا میكند. پاییز دقیقا وسط این جاده پنهان شده است. در این فصل وارد جاده كه میشویم تضادی عجیب حس میشود. تضادی كه فقط پای پیاده میطلبد و یك فنجان چای و قدمزنان تا امتداد جاده پیش رفتن.یك هوای خاص، هوای لطیف پاییزی اما با كمی سوز و خشونت سرمایی. صدای خشخش برگهای خشك كه زیر پا له میشوند مانند این است كه ناخودآگاه بدون این كه خودمان بخواهیم ما را پیش میبرد.بیان فصل پاییز در این جاده چیزی نیست كه در چند خط بگنجد. بعضی چیزها را آدم خودش باید تجربه كند. مانند این حس كه باید چیز خوشمزهای را زیر دندان مزه كرد.

داسداران در فصل زمستان
فصل زمستان كه فرامیرسد دیگر هیچ خبری از آن آلونك و میوهها و برگهای خشك پاییزی نیست. در این فصل، در این جاده جشنی به پاست! جشن عروسی فصلها. درختان، جویها، زمینهای كشاورزی، پرندهها، همهوهمه دعوتاند. همه لباس میهمانی به تن دارند.درخت لباسی سپید تن كرده. همه زمینها را برفی سپید پوشانده. این زمین و برف دستنخوردهاش فقطوفقط برای ساختن آدمبرفی و برفبازی است.آنقدر این منظره و سكوتش زیبا و دلنشین است كه آدم دلش میخواهد ساعتها میان آن برفها و این جاده بنشیند و بدون فكركردن فقط نگاه كند به این طبیعت و این جشن با شكوه و زیبا؛ وقتی كه پرندهای از روی درختی میپرد و لباس زیبای درخت در هوای پخش میشود.
