ریپورتاژ آگهی
آداب و رسوم نوروز در گرگان

آداب و رسوم نوروز در گرگان

آنچه می خوانید گزیده ای از آداب رسوم مردم گرگان در مراسم نوروز باستانی است كه بسیاری از این رسوم همچنان در منطقه ی گرگان
  • 1400/12/11
  • استان : گلستان
  • شهر : گرگان
  • دسته : آداب محلی ایران
آدرس : استان گلستان- گرگان
تلفن : 66059000-021

آنچه می خوانید گزیده ای از آداب رسوم مردم گرگان در مراسم نوروز باستانی است كه بسیاری از این رسوم همچنان در منطقه ی گرگان و شهرها و روستاهای حوزه نفوذ همچنان پابرجاست. لازم به توضیح می باشد تصاویر در این بخش نمایشی می باشد.

نوروز خوانی

از گذشته دور با فروكش كردن سرمای زمستان و نزدیك شدن بهار و تجدید حیات طبیعت، پیك های نوروزی روستاها و شهرهای كوهپایه ای البرز، دشت گیلان، مازندران، گرگان(استراباد)، شهرهای خراسان و آذربایجان، همدان، فارس و دیگر نواحی ایران با اجرای مراسم، بازی های نمایشی، خواندن اشعار و ترانه هایی در وصف بهار و نوروز، به عاشقان طبیعت بشارت آمدن نوروز را می دادند.

در گرگان نوروزخوانان از دهه دوم اسفند بتدریج از مناطق اطراف وارد شهر و روستاهای منطقه استراباد می شدند و معمولاً تا دو سه روز مانده به عید یعنی تا قبل از روز «عرفه» كار خود را به پایان می رساندند. آنها كه معمولاً دو نفر و به ندرت سه نفر بودند، از صبح تا اوایل تاریكی در كوچه های شهر و روستاها در حالیكه بچه های كوچه ها و محلات شهر آنها را همراهی می كردند، مشغول نوروزخوانی بودند و به ندرت اتفاق می افتاد كه «پی خوان» به عنوان «فانوس كش» فانوسی روشن را در دست می گرفت و در محله سبزه مشهد تا اندكی از شب گذشته هم به كار خود ادامه می دادند.

اساس كار نوروزخوانان استرابادی، خواندن اشعاری در وصف بهار، طبیعت، مدح پیامبر و ائمه و … بود. گاه گریزی هم به مدح صاحبخانه و افراد خانواده اش می زدند و برای انها فی البداهه آرزوی رفع بلا، بیماری و بهبود حال بیمار احتمالی آنها، شوهر دادن دختران دم بخت، داماد كردن پسرها، آرزوی سفر به مكه، كربلا و مشهد كرده و در پایان صاحبخانه را تشویق به دادن جنس و پول می نمودند. آنها چون پیام آوران شادی، بهار و تجدید احیاء طبیعت، زندگی نو و … بودند، همیشه از طرف صاحبخانه ها مورد مهربانی و عنایت واقع می شدند.

اصولاً نوروز خوانی منطقه استرآباد(گرگان) نیم نگاهی به منطقه مازندران و شاهرود داشت. چرا كه گویش آوازخوانان آن بیشتر تحت تأثیر زبان طبری(مازندرانی) بود. به ویژه آنكه نوروز خوانان اكثراً برآمده از روستاهای غرب استرآباد بودند كه همگی گویش مازندرانی داشته و دارند. علت آن نیز همجواری غرب ایالت استراباد با شرق ایالت مازندران بود.


نمونه ای از نوروز خوانی(بهاریه) به گویش استرابادی :

اول بگم بسم الله/ صاحبخانه بسم الله، بسم الله

خِبردار كه بهار آمِده/ آهو به لاله زار آمِده

گرفته روش اواز زیارت / مِده خدا نیاز رِ حاجت

زده تُرجه به شاخ دار / بهار خُو رفته شده بیدار

باز به خُو مِرِه زمستان / تُمام شد برف و بارش و باران

بهار آمِده، بهار آمِده/ آهو به لاله زار آمِده

زده تُرجه گل به هر خانه / خانه تان بی بلا مانِه

آوُرده بهار رِ نوروز / آمِده امروز و رفت دیروز

بده مُشتُلُق نوروز رِ / جیجو زدیم چند روز رِ

بشه درد و بلا دور از خانِت/ بشه خُشی، روز تا نامشانِت

بهار آمِده، بهار آمِده/ آهو به لاله زار آمِده

لغات استرابادی به كار رفته در این سروده :

روش: راه افتادن. زیارت: نام رود و روستایی در جنوب گرگان

تُرجه: شكوفه نورس. جیجو: دور زدن، گردش كردن

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-c9OmiIdMtI

حاجی فیروز

در استرآباد قدیم(گرگان فعلی) حاجی فیروزها از اواسط اسفند به تدریج در كوچه و خیابان پیدا می شدند و پیام فرارسیدن سال نو را جلوی تمام مغازه ها و خانه ها به آگاهی مردم می رساندند. آنها با پوشیدن پیراهن و شلوار قرمز، كفش یا گیوه نوك تیز منگوله دار، كلاه دراز شیپوری منگوله دار، صورت و دست های سیاه كرده، با زدن دایره زنگی اشعاری با صدای بلند می خواندند و تقاضای پول می نمودند. یكی از اشعار معروف آنها كه در شهر استراباد و مناطق اطراف آن خوانده می شد چنین بود:

ارباب خودم سلام علیكم

ارباب خودم سرتو بالا كن

ارباب خودم منو نگاه كن

ارباب خودم بز بز قندی

ارباب خودم چرا نِمخندی

بشكن بشكنه، بشكن

من نِمشكنم، بشكن

اینجا بشكنم یار گله دار

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-phG42KlbBq

خانه تكانی

از مفیدترین ره آورد این جشن باستانی، تمیز كردن تمامی نقاط خانه توسط مردم بود. در بین استرآبادی ها امر خانه تكانی كه گاه «قُندازی» و «خانه وَرچینی» هم نامیده می شد، بسیار با اهمیت تلقی می گردید، طوریكه باورهای متعددی درباره آن داشتند. زنان و دخترانی كه «خاله خو رو و خو رفته» (تنبل) بودند، ولی «دس جنبان و دَدو بَدو كننده» (پرتحرك) بودند، از حدود ۲۰ روز مانده به عید به تدریج كار شست و شو و تمیز كردن خانه را اغاز می كردند. آنها اعتقاد داشتند كه استفاده از افراد تنبل در خانه تكانی، موجب كم تحركی و در نهایت كم بركتی در سال نو می شود.

شستن «حوض چارپَل وَلغاز اِفتاده»(حوض چهارگوش، كثیف و قورباغه افتاده) و «اوُرا»(آب راه) خانه و خالی كردن لجن های رسوبی آن مورد توجه شدید بود چرا كه می باید آبهای مصرفی به همراه «شیطان» از اوُرا خانه بیرون می رفت.

«چُكُلیدن تُمام سولاخ سُمبه ها و سُمب سو» خانه با دو نوع مایع كاملاً ضد عفونی كننده انجام می گرفت. یكی نفت بود كه معمولاً تیپ متوسط و اشراف جامعه شهری از آن بهره می بردند و دوم آب ولرمی كه از سر شب صابون كله قندی شاهرودی را درون آن رنده كرده و می گذاشتند تا صبح كامل حل شود سپس استفاده می كردند.

تمام «قنُو»های داخل حیاط(گودی های حیاط گلی)حتماً می باید از آب باران جمع شده تهی می گردید. خانم های سن بالا اعتقاد داشتند یكی از جاهایی كه «شیطان كُلو مُكُنه» همین چاله های پر آب شده درون حیاط است. كه جداً مركز آلودگی، انواع میكروب و نیز تجمع حشرات بود.

«بَند كُلو» یا تارعنكبوت از جمله موارد مورد حساسیت خانم ها و مخصوصاً مردان خانه بود. زیرا اعتقاد داشتند یكی از اشكال تغییر چهره شیطان، عنكبوت است. بنابراین با «جارو دست بلند» این تارها را به دقت روبیده و محو می كردند.

«اَفتُو دادن لحاف رختخواب» از جمله موارد شاخص دیگر در حوزه بهداشت خانواده بود.

به طور كلی خانه تكانی به چند دلیل اعتقادی انجام می گرفت كه دو مورد آن بسیار مهم می نمود. نخست «در كردن شیطان از خانه» و دوم «پاپیچ نشدن فقر و مرض» در سال نو برای افراد خانواده.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-byaKef4tkH

آداب و رسوم نوروز در گرگان-CWs6pYP4eO

آداب و رسوم نوروز در گرگان-gHAHc1eXoq

سبزه

توجه به سبزی و سبزه در بین استرآبادی ها در ایام عید، حداقل در چهار مورد مشاهده می شد:

۱- سبزه سفره هفت سین

۲- سبزی پلو شب عید و روز عید

۳- دسته سبزی یا برگ سبزی كه شخص شگون بعد از سال تحویل به خانه می آورد

۴- توجه به طبیعت تازه و در حال سبز شدن در مراسم سیزده بدر

البته به آب دادن سبزه در روز سیزده به در خود مسئله ی جداگانه ای داشت.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-QpRXZpgIYk

آداب قبل از تحویل سال نو در گرگان و استرآباد

الف: قبل از تحویل سال، به اندازه یك مشت بزرگ خمیر درست می كردند و لای پارچه ای می پیچیدند تا تبدیل به خمیر ترش برای پخت نان در سال نو بشود. زیرا بدین گونه بر بركت خانه برای سال جدید می افزودند.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-Ku4h6AFImQ
ب: قبل از تحویل سال نو هیچ كس نمی باید با كسی قهر می بود، چون «بدشگون» محسوب می شد. بنابراین با «كاسه همساده كردن» یعنی پختن چیزی مثل آش، خوراكی و یا چند شیرینی خانگی و فرستادن به خانه طرف مقابل، پیام آشتی می دادند. اگر آن خوراكی پلو بود به آن «آشتی چلو» می گفتند.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-dkgK1ACfD1
پ: اگر تحویل سال نو به تاریكی شب می افتاد، حتماً می باید چند شمع یا چراغ لاله یا چراغ لمپا(گردسوز) یا فانوس روی سكو، مطبخ، گوشه حیاط و داخل مستراح و طویله روشن می كردند. البته «سو كردن» این وسایل روشنایی در شب های عرفه كهنه و نو(عرفه مرده ها و عرفه زنده ها) هم در خود شهر استرآباد و روستاهای مختلف از جمله شاهكوه، ساور، دنگلان، محمدآباد، حیدرآباد، چالگی، نومل، نوده، منطقه كلاله، سرخنكلاته، معصوم آباد، منطقه كتول، رامیان، مینودشت و . . . هم مرسوم بود.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-985jnuhYhz
ت: اندكی قبل از تحویل سال، خانم ها سعی می كردند در مطبخ(آشپرخانه)، دهانه ظرف یا كیسه برنج، آرد و چند خوراكی پر مصرف خانه را باز بگذارند، چون باور داشتند كه بدین گونه «رزق و روزی» را در سال نو زیاد كرده و وارد خانه می كنند.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-2fCenK5EjA

ث: حدود یك ساعت قبل از ساعت تحویل، آبی را گرم می كردند تا بلافاصله پس از شنیدن «توپ تحویل سال» رشته در آن ریخته و برای نهار روز اول عید غذا درست كنند. این امر «رشته طول عمر را زیاد می كرد».

ح: دختران دم بخت را به طور نمادین از خانه بیرون می كردند تا با پا در میانی یكی از «زنان سفید بخت همساده» به خانه برگردانده شوند. بدین گونه در سال نو شوهر پیدا می كردند و از خانه بیرون می رفتند.

ج: داخل یك سینی مسی را با آب زعفران دعای «یا مقلب القلوب …» نوشته و سر سفره هفت سین می گذاشتند تا پلو اولین نهار (روز اول عید)را روی آن ریخته و صرف كنند. این كار علاوه بر افزایش بركت، سلامتی هم برای افراد خانه در سال نو می آورد.

خ: گروهی از مردم شهر استرآباد قبل از تحویل سال نو سری به امامزاده نور می زدند و پس از خواندن دعا و طرح حاجات خود، بلافاصله به خانه برمی گشتند. بعضی از خانم ها هم تاب بعد از تحویل سال می ماندند و به دعاخوانی ادامه می دادند. در غرب شهر و در بین چند روستای بلوك «سدن رستاق» مردم به روشن آباد كه به آن «مصاده» (معصوم زاده) می گفتند، می رفتند.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-URZap6HhPP

امامزاده روشن آباد

چ:برای تحویل سال نو سر و دست و پا را حنا كردن در بین اكثر مردم رواج داشت. اگر تحویل سال نو در روز بود، حنا بستن شب انجام گرفته و با بستن پارچه روی قسمت های حنا شده، می خوابیدند و قبل از طلوع خورشید به حمام می رفتند.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-sctUcjDdXp

د: شب عید می باید «تكتكانو اوُزان گُوارِه بچه رِ تُكان داد» یعنی جغجغه آویزان بر گهواره بچه را شب عید می باید به منظور اعلان پایان سال كهنه تكان می دادند.

ر: شب تحویل سال می باید سبزی پلو ماهی مخصوصاً «ماهی مُسمی» یا ماهی شكم پر می خوردند. در بعضی از روستاهای كوهستانی ایالت استراباد شب عید رشته پلو می خوردند. مثلاً در شاهكوه، دوزین و رادكان رشته پلو با گوشت «دست گوسفند» می باید می پختند تا در طول سال «دستشان در زراعت و محصول بلند و پر بركت شود». در شاهكوه آش كشك هم می پختند كه می باید حتماً در كاسه سفید ریخته می شد.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-8EnbdDglef

نیایش قبل از تحویل سال

خانه تكانی، قهر نبودن با همنوع «چُندلك نزدن و اخم نكردن» در باورهای استرابادی ها بی ارتباط با این الزام به كارهای نیك توصیه شده نبوده است. دادن شیر چایی به تازه عروس خانواده كه به «عید دیدنی شومار و شو پییَر» یا همان مادرشوهر و پدرشوهر می آمد نیز بی ارتباط با استفاده از «میزد» در گذشته در بین ایرانیان باستان نبوده است.

اما شاخص ترین مسئله خواندن دعا و انجام نیایش قبل از سال تحویل بود كه بعدها با ورود مسلمانان به ایران، دعای یا مقلب القلوب… در بین ایرانیان از جمله استرآبادی ها رواج یافت.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-WGtcqNYd3W

در استرآباد پس از خواندن این دعای ساعت تحویل توسط بزرگ خانواده، او بلافاصله قرآن را می گشود و هفت سوره یا هفت آیه را كه با كلمه سلام آغاز می شد، را قرائت می كرد. به اعتقاد آنها خواندن این آیات، مشكلات، بلاهای آسمانی و زمینی و نیز شیطان(اهریمن) را از محیط خانه و خانواده دور كرده و سلامت و آرامش را در سال نو برای اعضای خانواده به همراه می آورد.

استرآبادی ها به چند طریق كه حكم رسانه و وسایل ارتباط جمعی امروز را داشتند، از «سال گردشی» یا تحویل سال «خبردار» می شدند:

الف: شلیك توپی كه در زمان نادرشاه افشار به استراباد آورده و از غنایم سفر جنگی به هندوستان محسوب می شد. این توپ در حیاط دارالحكومه استرآباد مستقر بود. دارالحكومه شامل باغ بزرگی می شد كه میدان شهرداری تا میدان كاخ فعلی ادامه می یافت و دارای چند بنای حكومتی ساخته شده در عصر شاه عباس صفوی بود. توپ یاد شده در زمان تحویل سال و نیز در ماههای رمضان به هنگام افطار و سحر، تا سالهای دهه چهل خورشیدی در پادگان شهر هنوز شلیك می گردید.

ب: «تفنگ رد دادن» یا شلیك تفنگ كه بیشتر در روستاها توسط تفنگچیان خان روستا و بعدها توسط شكارچیان انجام می گرفت. این مورد در بندرگز، فندرسك، مینودشت، علی آباد كتول، كردكوی، فقط به امر خان بزرگ و شلیك تفنگچیان آنها انجام می گرفت. در بعضی روستاها مثل افراتخته علی آباد پس از شلیك تفنگ ها، ملای ده هم می باید تحویل سال را تأیید می كرد.

پ: نواختن نقاره و طبل بر روی مناره گذر نقارچیان(پشت مسجد امام حسن فعلی) در محله سبز مشهد. این نقاره نواختن ها به مناسبت های دیگری هم انجام می گرفت و نام این گذر برآمده از همین مسئله بود.

 

آداب و رسوم نوروز در گرگان-F4v4lUhue9

ت: رؤیت فانوس«درخت فانوس» در گذر سرپیر در محله سبز مشهد. در حاشیه مسجد و حمام قدیمی سرپیر(ضلع جنوبی میدانگاهی) درخت چنار بسیار بلندی بود كه قرقره ای بزرگ و چوبی را بر فراز آن نصب كرده بودند كه باعث چرخش طناب می شد. یك سر طناب را فانوس بسته بودند و سر دیگر را یك «فانوس كش» می كشید تا در شب ها فانوس روشن به تریج از زمین به سوی بلندای درخت كشیده شود. چون شهر كوچك بود و با توجه به بلندی درخت چنار، این فانوس در زمان تحویل سال كاملاً قابل رویت و نوعی رسانه برای خبردار كردن سال نو به شمار می رفت.

شگون عید

مردم استراباد و روستاهای اطراف آن ، معمولاً شخص مورد شگون خود و خانواده اش را از میان پدر بزرگ یا مادر بزرگ، یكی از بچه های فامیل، همسایه و مخصوصاً یكی از فرزندان خویش انتخاب می كنند و وی را پیام آور سلامتی، بركت و گشایش در كارها می دانند. به هر صورت «شكون» پس از ورود به خانه بلادرنگ بر سر سفره هفت سین می نشست و دهان خود را با شیرینی، شیرین كرده و «عیدانه شگون» را كه پول عیدی مخصوص وی، و لای قرآن بود، دریافت می كرد. تعدادی از خانواده ها پارچه شلواری یا جوراب هم به او هدیه می دادند. در ضمن گاهی به همراه شیرینی سر سفره هفت سین، یك لیوان شیر نیز به او هدیه می شد.

این شگون در میان روستاهای بلوكات غرب و شرق استراباد «شگین»، «شیگین» یا شگیم نامیده می شد. آداب آن هم در كل به یك شیوه عمل می گردید. ولی در بعضی از جزییات تفاوت هایی دیده می شد. در منطقه كلاله (تقریباً منتهی الیه شرق ایالت استراباد) و نیز بندرگز شگون پس از استخاره با قرآن انتخاب می شد. او(فرد شگون) قبل از تحویل سال به یكی از امامزاده ها می رفت و پس از تحویل سال با دادن پول به خادم آن و گرفتن سبزه، به همراه قرآن، یك شاخه كوچك درخت پرتقال و یك كاسه آب بسوی خانه می آمد و مستقیم بر سر سفره هفت سین می نشست. اعضای خانه او را می بوسیدند و به او تخم مرغ رنگی، پارچه، جوراب و یا پول می دادند.

در كنار سفره هفت سین

در گذشته دور استرابادی ها اقلام مربوط به هفت سین خود را درون كاسه و «دوری» (بشقاب های) چینی، بلوری(كه تجار از روسیه می آوردند)، برنجی و سفالی می نهادند. این ظروف هم خود بر روی پارچه ای ترمه ای، زری و یا مخملی كه درون یك مجمع مسی سفید شده پهن بود، چیده می شدند. سپس در زمان سال تحویل كل این مجمع بر روی یك سفره تمیز كه در وسط اطاق مهمانی پهن بود، قرار می گرفت. چنانكه تا همین چند دهه پیش در روستاهای شاهكوه، رادكان و حوالی مینودشت و رامیان رواج داشت. «سفره عیدی» هم كه وسایل شیرینی، آجیل، نقل، گلاب، و . . . بر روی آن چیده می شد، در وسط همین اطاق پهن می گردید، تا در زمان دید و بازدید مهمانان به دور آن بنشینند. اما برای تحویل سال، غیز از شگون خانواده، همگی می باید در زمان «توپ در دادن سال گردشی» پاك و تمیز در كنار سفره هفت سین با «رخت و جامه عیدی» می نشستند، و گرنه شخص غایب در سال آینده آواره می شد. این مسئله در بسیاری نقاط رعایت می گردید غیر از مازندرانی ها كه به خارج از خانه رفته و مراسم ویژه ای را برگزار می كردند. در منطقه استراباد به هنگام تحویل سال چند نكته می باید حتماً رعایت می گردید:

۱- «صُم بُك» یعنی كاملاً سكوت حاكم می بود و گرنه در سال نو «خانه بازار مِسگَرا مِشُد» یعنی دچار پریشانی و شلوغی می گردید.

۲- چَمبلوك كندن(نیشگون گرفتن) و زَمبُلُغ و نوتِرینگ زدن (با انگشت محكم به كسی زدن) حتی به عنوان شوخی مموع بود زیرا سبب گزیدگی، مثلاً مار گزیدگی در سال جدید می شد.

۳- چُندلَك(بر كف پا نشستن) كراهت داشت.

۴- چشم كوریك(چرت زدن) خوشایند نبود.

۵- تیلی پیلی یا حیكم دُوا كردن(مداوا كردن زخم یا بیمار) «بد یُمن» و «آمد نداشت».

با رعایت این آداب همگی منتظر تحویل سال می ماندند. با تحویل سال یكباره هلهله شده و همگی از جا جسته و آماده پذیرایی از شخص شگون می گشتند. با آمدن او بار دیگر هلهله سراسر خانه را فرا می گرفت. روبوسی ها، عرض «مباركا»، عیدی دادن ها و گرفتن ها، دهان شیرین كردن، تقسیم «مرغانه رنگی» سر سفره هفت سین مخصوصاً آن هایی كه سهم بچه های خانه بود و … ادامه می یافت.

مادر بزرگ ها اگر زنده بودند، وگرنه مادر خانه بلافاصله درب و پنجره های اطاق ها و مطبخ را برای مدت كوتاهی باز می كردند تا شیطان و نیز هوای سال كهنه بیرون رفته و هوای سال نو جایگزین شود. به علاوه آنها پودرقند یا آرد را به مقدار خیلی كم در فضای كوچكی از اطاق میهمانی و یا چهارگوشه حیاط می پاشیدند تا «سفیدبختی درون خانه بیاد». و نیز آنها به همه اعضای خانواده حتماً حداقل یك نقل می خوراندند و بر كف دستان یا جلوی لباسشان با گلاب پاش، گلاب می پاشیدند.

مورد جالب آنكه در بعضی از روستاهای استراباد از جمله شاهكوه، با اعلام تحویل سال، زنان كه اكثراً بافنده بودند، چرخ های بافندگی و ریسندگی خود را همچون منطقه آلاشت مازندران برای چند لحظه به حركت در می آوردند و حتی بعضی به كار بافندگی و ریسندگی موقتی می پرداختند این كار نمادی از تحرك و بركت برای بهبودی وضع مالی خانوار بود كه زنان هم در تأمین آن دخیل بودند.