قلعه لیــــــسار یكی از آثار تاریخی استـــــان گیلان است كه در روستای قلعه دوش و در ارتفاع ۸۰ متـــری از زمین و روی تپـــــــــه ای در نزدیكی شهرستان تالش و مركز دهستان لیسار واقع شده است.
روستای قلعه دوش به جهت داشتــــــن این پدیده فـــرهنگی تاریخی ثبت شده در بین روستاهای ناحیه از جایگاه ممتازی برخوردار است حتی بـرخی معتقــــدند كه علت نام گذاری این روستــــا به دلیــل موقعیت جغـــرافیایی آن نسبت به قلعه می باشد زیرا دارای چشم اندازی است كه قلعه در بالا و در قســـمت سر واقع شده است و خود روستـا در سطح پایین تـــــــر و بر روی دوش های قلعه قرار گرفته است و روستـــایی نیز پایین تر از روستای قلعــــــه دوش قرار دارد كه آن هم به دلیـــل اینكه قلعه لیسار در ســــطح بسیار بالاتری از روستا قرار دارد و بـــرای مشاهده آن باید به سمت بالا نگاه كرد و به روستای «قلعه بین» یا «قلـعه بن» شهرت یـــافته است قدمت و سابقه استقـــــرار انسان در روستــــــای قلعه دوش را نمی توان دقیـــــقا مشخص كرد، امـــــا به گفته اهالی این روستـا، حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ ســـــال است كه سكــــونت در آن گسترش دارد و از صنایع دستی مردمان منـطقه می توان به شال بافی و جوراب بافی اشاره نمود و اغلب مــــردمان روستا كشاورز بوده و به برنج كاری مشغول هستند. این قلعه با توجه به چشم انداز زیبای آن جلوه خاصی به منطقه و روستـای قلــــعه دوش بخشیده است و این اثر همـچون نگینی بر انگشتری روستای مزبور قرار گرفته است.
ساختمان قلعه
قلعه ” سلسال” از دو قسمت تشكیل شده است. نخست بخش خارجی كه محوطه نسبتاً وسیعی را در بر میگرفته و توسط دیوار ستبری از زمینهای اطراف جدا می شده ، از این دیوار خارجی كه از سنگ رودخانه ی قرمز و تقریبا یك دست ساخته شده بود ، اكنون چیزی به جای نمانده است. تنها بقایی سنگهای به كار رفته در حصار خارجی در گوشه و كنار آن به صورت توده های انبوه مشاهده می شود.برخی از ساكنان اطراف قلعه از این سنگها به عنوان مصالح ساختمانی در خانه های خود استفاده كرده اند!!! تصور می رود قلعه حصار دومی نیز داشته كه از آن نیز نشانه ای پیدار به جای نمانده است.اما علایم آن را می توان در اطراف دژ كه حصار دوم به آن نزدیك بوده مشاهده كرد. بخش داخلی قلعه كه بر روی صخره سنگی قرار دارد دومین قسمت آن را تشكیل می دهد و اكنون نیز بقایی آن بر جای مانده است . ساختمان قلعه طوری است كه در تمام جهات اصلی و فرعی به اطراف اشراف داشته و ساكنان قلعه از بالای آن می توانستند كلیه تحركات را در شعاع خارج قلعه زیر نظر داشته باشند. مساحت تقریبی كوهی كه این قلعه بر آن قرار گرفته است ۴۰ متر در ۵۰ متر است كه به علت روییدن درختان زیاد و بوته های خار ، نمی توان آن را به طور دقیق اندازه گیری كرد.درب ورودی قلعه ، شرقی و به ارتفاع ۵/۳ متر تا وسط هلال شكسته و عرض آن ۲/۲ متر است.درب ورودی قلع روزی جلوتر قرار داشته است. به علت خرابی باروی خارج ، سر در دومی، درب ورودی قلعه شده است . عرض باروی قلعه ۸/۱ متر تا ۱/۲ متر و ارتفاع موجود آن ۵ تا ۶ متر و در پاره ای جاها ۱۰ تا ۱۲ متر است. قطر دیوار جنوب غربی ۹/۱ متر است.مصالح ساختمانی دیوارها سنگ بادبر و ساروج است.
ارگ قلعه
متصل به باروی شرقی، حصار ارگ قلعه بوده است. ارگ دژ بالی تپه قرار دارد و امروزه فقط دیوارهای آن بر جای مانده است.ظاهراً ارگ در طبقات مختلفی بنا گردیده كه طبقات زیرین آن به دنبال ریزش طبقات بالا پر شده است .مدخل ارگ نیز دارای طاقی با هلال شكسته بوده كه امروزه این دو از بین رفته اند.مصالح ساختمانی ارگ نیز آجر و ساروج است.
آب انبار
آب انبار قلعه خارج از ارگ و داخل باروی اصلی است و در شمال شرقی بنای قلعه بنا شده است.طول آن حدود ۵ متر و عرض آن ۳ متر و ارتفاع از كف موجود ۴ متر است.
شبكه انتقال آب
در قسمت داخلی دیوارهای دژ آبراهه های باریكی به صورت یك شبكه لوله كشی دیده می شود كه با مهارت خاصی ساخته شده است.
تاریخ معماری قلعه
معتمدین محلی عقیده دارند كه قلعه “سلسال” در زمان اسماعیلیان از قلاع مهم آنان بوده است. شباهت ساختمانی قلعه ” لیسار” با قلعه ” الموت” و یا قلاع دیگر اسماعیلیه از یك طرف و ارتباط نزدیك پیروان این فرقه با افرادی در تالش از طرف دیگر ، احتمال چنین تعلقی را بسیار می كند.
بر خلاف نواحی مركزی و فلات داخلی ایران كه قلعه هارا حتی بر روی زمینهای هموار نیز می ساختند و سپس آنها را با برج و باروی بلند مستحكم می كردند ، در گیلان ساخت قلعه تنها بر روی عوارض ارتفاعی معمول بوده و این امر بیشتر مربوط به كاربردهای نظامی این دژها در مواقع حساس است و چه بسا كه در دیگر مواقع دژها مورد استفاده چندانی نداشتند و تنها برای نگهداری زندانیان از آنها استفاده می شده است. در كاوشهای صورت گرفته در خصوص این قلعه نكات بسیار جالبی وجود دارد كه یكی از آنها ارتباط مستقیم و عمیق میان نقوش سفالینه و ظروف بدست آمده در قلعه با نقوش دست بافته های سنتی منطقه كهن تالش است كه شامل نقوش كاجها، گلها، حیوانات و اشكال هندسی است.
در كاوشهای انجام شده در سال ۸۲ سه شیء با ارزش به دست آمده : یك پیكان فلزی ، یك ظرف مسی نقره كوب و یك سكه مسی مربوط به قرن ۶-۵ هجری از تبار اتابكان. این اشیاء احتمال بازسازی قلعه را در زمان اسماعیلیه و سلجوقیان تایید می كنند .اما با توجه به آنكه اسماعیلیان خود قلعه نمی ساختند بلكه قلاع موجود را ترمیم كرده و مورد استفاده قرار می دادند احتمالاً قلعه مربوط به زمانهایی بسیار پیش از آنهاست كه نیاز به بررسی باستان شناسی دقیق دارد. متأسفانه این قلعه نیز به حال خود رها شده و در حال تخریب است.
