آشنایی با روستای ((شورستان)) : شورستان از نواحی شهرستان »الموت« و از توابع استان قزوین است. فاصله این روستا تا مركز الموت دوازده كیلو متر و تا قزوین نیز نود و پنج كیلومتر است. شورستان در دامنه شمالی كوه البرز قرار گرفته (كه شهرستان الموت در قسمت شمالی و منتهی الیه كوه البرز قرار دارد.)
شورستان همجوار روستاهای باغكلایه – شهرك – جوتان – یرك و تركان، آفتابدر، جولادك و دزدكسر است، آب و هوای شورستان كوهستانی و مطبوع است و دارای باغهای مشجّر و دشتهای وسیع و خرم است بخصوص در سالهایی كه بارندگی كافی باشد و خشكسالی نباشد محصولات و ثمرات فراوان است. محصولات كشاورزی شورستان برنج، گندم، جو، پیاز و سیب زمینی است و در سالهای خشكسالی كه این محصولات تقلیل یافته مردم به كشت محصولات دیم اقدام كردهاند كه بسیار موفق بودهاند بطوری كه حجم و مرغوبیت محصولات شورستان در رتبه بسیار خوب قرار گرفته است.
میوههای معروف شورستان انگور در انواع مختلف، سیب و گلابی و زردآلو – به و سر درختی گردو و زال زالك (كهری) و همچنین آلبالو و گیلاس و هلو است در خشكسالی میوههای مذكور تقلیل یافته است ولی آب و هوا و خاك این روستا استعداد كافی برای بدست آوردن آنها را در حدّ عالی و مرغوبیت دارد.
سابقه تاریخی شورستان: نظر مورخان و تاریخ نویسان منطقه دررابطه با این روستا این است كه : شورستان آبادی معتبری است نزدیك قزوین كه اهالی آنجا الات و ادوات ظریف از عاج و آبنوس كمال مهارت را دارند. بطوری كه مصنوعات و آثار هنری آنها كه هیچ نقطه دیگر نظیرش ساخته نمیشود و برای فروش به ولایات دور و نزدیك هم حمل میگردد. و دارای مردمانی سخت كوش و با استعداد كه در هر كاری دارای استعداد فوق العاده ای هستند.
در حال حاضر شورستان دارای وسعت قابل توجه و دارای استعداد مطلوب برای كشاورزی و دامداری و…. میباشد و دامداریهای آن در پرورش میش و بُز و توزیع آن در قزوین و نواحی دیگر فعال است و به سبب هوای بسیار خوبی كه دارد كیفیت گوشت و لبنیات آن بسیار عالی است.
امامزاده زین الدین (زین العابدین) و مقبره شهید روستا : امامزاده زین الدین شورستان در مدخل ورودی به روستا قرار دارد كه به تعبیر دیگر خارج از محل مسكونی بوده است و در كنار جاده و ایستگاه پارك خودروها قرار دارد. در این مقبره مقدس یكی از نوادگان امام سجاد(ع) مدفون میباشد.
این مقبره سابقاً دارای گنبد گلی و صحن ساده بوده كه اكنون بوسیله بانیان خیر تغییر نقشه یافته و باز سازی شده و دارای گنبد ورق كالوانیزه زیبا و دیوارهای سنگ مرر میباشد. مردم شورستان مردگان خود را در اطراف این امامزاده به خاك میسپارند كه این كار سابقه بسیار طولانی دارد حتی در داخل صحن مسجد نیز چند نفر از افراد دفن شده بودند كه فعلاً قبور آنها در داخل دیوار مسجد قرار گرفته است.
این امامزاده از طرف شمال به دامنه تپه نسبتاً بلند و چشم انداز بسیار زیبایی قرار دارد كه اگر در بالای این تپه قرارگیری بیشتر روستاهای الموت و زیباییهای آن را میتوان دید.
بعد از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی مقبره مقدس شهید باقر عالمی در جوار و پناه این امامزاده میباشد. این محل مقدس كه سبب افتخار و بالندگی مردم شورستان در دینداری و غیرتمندی و پیروی از ولایت برحق ولی فقیه و اطاعت از معصومین علیهم السلام است به كل منطقه شورستان نورانیت بخشیده و رحمت و بركات الهی را بر آن نازل ساخته است.
مركزیت روستا : مركزیت روستا، در محلی میباشد كه مسجدی قدیمی روستای بالا میباشد. كه تقریباً در وسط روستا میباشد كه این مسجد از رونق افتاده است و بجز تعدادی از پیرزنهاو پیرمردها كسی آنجا نمیرود.
آثار باستانی : مهمترین آثار باستانی شورستان درههای بسیار ژرف آن كه از آثار باستانی فراوانی برخوردار بوده كه در چند سال اخیر افراد سودجو از موقعیت استفاده نموده و اقدام به سرقت و تاراج این میراث مردم نمودهاند.
آسیابهای شورستان: عموم آسیابهای شورستان آبی بودند و در سالهای متمادی با توجه به پیشرفت تكنولوژی متاسفانه آنها از كار افتادهاند بعضی از این آسیابها فقط از آنها تخته سنگهای بسیار بزرگی به جا مانده است.
آسیابهای موجود در روستا آبی بود كه این آسیابها با فشار آب، به حركت در میآمدند و سنگهای بزرگ كه روی گندمها قرار میگرفته با حركت آسیاب به گندمها فشار آورده و بدین ترتیب آرد خوبی را به وجود میآورد كه البته امروزه این آسیابها در همان محلها پابر جاست با این تفاوت كه با برق كار میكنند یكی دیگر از آثار باستانی موجود در روستا مسجد جامع بالا محله میباشد كه آب از زیر و كف آن عبور میكند و باعث خُنكی شده كه این عمل باعث شده كه كف مسجد برای تابستانها خُنك باشد. و در وسط دیوار این مسجد درختی كاشته شده كه نام آن را درخت چنار گذاشتهاند كه كسی از اهالی قدمت این درخت را نمیداند به روایتی میگویند همزمان با ساخت این مسجد این درخت هم بوده است.
عقاید پزشكی – گیاهان داروئی : در شورستان مردم معتقدند نباید عسل و خربزه را با هم خورد – زرد آلو و ماست هم نباید با هم استفاده شود و گاهی همراه توت از دوغ استفاده میكنند كه از مسمومیت پیشگیری كند. از خوردن ماست و سركه با هم نهی میكنند از سیر سبز در غذای نپخته استفاده میكنند. خاكشیر را برای ملایمت مزاج و در تابستان برای جلوگیری از گرمازدگی استفاده میكنند. در قدیم ماست و شیره انگور را با هم مصرف میكردند.
زیرا ماست را سرد و سست كننده و شیره را گرم و تهیج كننده میدانستند و استفاده این دو با هم اعتدال در غذا ایجاد میكرد. در شورستان عدس پلو را با كشمش مصرف میكنند كه سردی عدس با گرمی كشمش ایجاد اعتدال كند.
گیاهان موجود در این روستا عبارتند از:
گُل ختمی :كه برای رفع دل درد و به عنوان یك مسهل از آن استفاده میشد.
كتیرا: كه معمولاً از ریشه گون كه در صحرا رشد میكند به دست میآید و برای جلوگیری از ریزش مو از آن استفاده میشد
ریشه كاسنی: برای رفع تب حصبه مورد استفاده قرار میگرفت.
شاه تره: برای رفع ناراحتیهای پوستی به نام سودا آخرا با ماست مخلوط كرده و روی موضع مورد نظر قرار میدادند.
شنگ: یك نوع گیاه بود كه معمولاً در دشتها لابلای سبزیجات رشد میكرد هم جنبه داروئی داشته و هم با سركه آنرا میخوردند.
كبرگُل: از گل بوتهها به دست میآید و آنها را خشك كرده و در زمستان با گوشت )قرمه( یك نوع غذای محلی درست میكنند كه بسیار خوشمزه است .
ریمانج: یك نوع گیاه داروئی است كه با زرده تخم مرغ و زردجوبه و…. مخلوط و برای دردهای شدید و شكستگی استفاده میشود.
گُل بنفشه: پس از خشك نمودن برای بر طرف نمودن دل درد و نفع استفاده میشود.
نعنا: پس از خشك كردن با دوغ مخلوط كرده و استفاده میشود.
زرشك: نوعی زشك در الموت است كه از درختان وحشی بدست میآید و به علت مقداری تلخ بودن پس از جوشاندن نوعی ترشی بدست میآید.
همچنین در شورستان – ریواسك – زال زالك – كوندس – كوچ – بره توت – تادانه و انگور وحشی میروید.
لهجهها، اصطلاحات و ضرب المثلها: اصطلاحات و ضرب المثلهای رایج در شورستان غالباً به زبان فارسی است البته مردم شورستان به زبان محلی كه نزدیك به زبان تاتی قدیم و نزدیك به زبان مازندرانی است محاوره دارند و بعضی از اهالی در خانواده خود با دیگر اهالی فارسی سخن میگویند بعضی از ضرب المثلها عبارتند از :
– مُنوَّر نَه نَه نفتی عجب مهمُونی رفتی – این ور كدو اوُن ور كِدو آنجاد كه درد میكنه بگو
– خَر مردم را باید یك وری (كج) سوار شد. – شیر نریی، سخن بگو برابری .
نوروز آئین عشق: نوروز یكی از سنتهای كهن و بسیار پیچیده است و در گذشته رسمهای نوروزی بیشتر جنبه خیرات و مبرات داشته و مردم آجیل و خیلی چیزهای دیگر نذر میكردند و مردم شورستان از گذشته دور تا دوران پر فروغ اسلامی با اعتقاد مذهبی در اولین روز نوروز بر خاك مردگان میرفتند و در منزل سفره هفت سین گذاشته و كتاب مقدس قرآن را در سفرهای كه به تخم مرغ، سیب – سیر – سركه و آب و آینه و شمع – سمنو تزئین میگردید میگذاشتند و در ظرفی سبزی از جوانه عدس و یا دانه شاهی یا گندم سبز میكردهاند و براساس سنت دیرینه بزرگترها به اعضای خانواده عیدی میدادند و دید و بازدیدها در سطح روستا شروع میشد و كوچكترها با لباسهای نو یا لباسهای شسته شده و با چهرههای خندان و با نشاط در كوچهها تردد میكردند و افراد خیر بطریقی كه كسی متوجه نشود به فقرا و افراد نیازمند كمك میكردند و این آداب دارای یك ریشه كهن و سنتی بوده كه با اعتقادات مذهبی مردم روستا در آمیخته و با ویژگیهای خاص خود انجام میپذیرفته است.
سیزده بدر: نوع بر گزاری این آئین در تمام نقاط ایران و در میان اقوام و خرده فرهنگها شكل واحدی دارد و در مناطق مختلف گردشگاههایی ویژه برای استراحت مردم وجود دارد و بر همین اساس رفتارهای ویژه را در پی داشته است و مردم روستای شورستان صبح علی الطلوع روز سیزده فروردین به راه افتاده و با حمل نیازهای غذایی و استراحتی خود را به محلهای از پیش تعیین شده خصوصاً در حوالی باغستانها و یا در دشتهای با صفای روستا میروند و جوانان روستا با بازیهای سنتی و شعر خوانی و فعالیتهای از جمله طناب كشی و طناب بازی، تاب ایام خوش خود را میگذراندند و بزرگترها با گفتن خاطرهها تلخ و شیرین زندگی و امورات كشاورزی خود بقولی گده میكردند و پس از صرف ناهار و كمی استراحت به منازل خود باز میگشتند. ((در بعد ظهر روز سیزده بدر طناب بلندی به درخت بسیار بزرگ گردو و توت كه در شورستان زیاد است میبندند و از كوچك و بزرگ تاب میخورند و اشعاری را برای دُختران بزرگ كه روی تاب هستند میخوانند و اگر نگویند كه را دوست دارند از تاب پیاده نمیكنند و او به ناچار میگوید چه كسی را برای همسری دوست دارد)).
نتیجه گیری :
با توجه به فرهنگ و رسوم سنتی بجا مانده از پیشینیان و خون گرم و محبت آنها زبان زد جهانان و خاص و عام است و در روستاها احترام به بزرگترها و ریش سفیدها در سرلوحه همه كارها و برنامه های سایر افراد قرار دارد. بنیان خانواده و جامع اجتماعی را مستحكم و با دوام نموده و هرچه از این آداب و فرهنگ فاصله می گیریم بنیاد مهمترین ركن جامعه كه همان خانواده میباشد با مشكل روبرو می شود كه در جامعه شهری روز به روز به آمار طلاق و معتاد و…. اضافه می شود امیدواریم كه بتوانیم از فرهنگ و سنن گذشتگان درس بهتری بگیریم و سرلوحه و راه و رسم خود قرار دهیم.