مرگ و مردن صرفا پدیده ای زیستی و بیولوژیك و موضوع بحث زیست شناسان و پزشكان نیست ، بلكه به همان نسبت موضوعی اجتماعی ، روان شناختی ، فرهنگی و دینی است ؛ زیرا هموازه با خود اندوه و سوگ و نیز فقدانی اجتماعی را برای مجموعه ای از انسان ها به هم راه می آورند و جوامع و فرهنگ های گوناگون به شكل های گوناگون به آن واكنش نشان داده اند . انسان در تاریخ زندگانی اجتماعی اش و از زمانی كه آن اندازه قدرت اندیشیدن یافت كه توانست به مرگ نیز به مثابه ی پدیده ای ژرف بیندیشد ، به آن معنایی فراتر از فقدان ساده ی حیات یا پایان ساده ی زندگی بخشید و در پی آن آیین ها و مناسك مختلف را با سوگ واری و تسلی بخشی . به همین منوال اشكال گوناگون مناسك و باورهای مرتبط با مرگ مانند همه ی جنبه های گوناگون زندگی در فرهنگ های مختلف شكل گرفته است .
ناگزیر بودنن مرگ جسمانی از یك سو و اعتقاد به بقای روح یا جاودانگی آن از سوی دیگر در فرهنگ های مختلف باعث شكل گیری صورت های متفاوتی از آیین های مربوط به مرگ شده است .
در فرهنگ های مختلف ، آداب مرتبط با مرگ و سوگواری بنابر مذهب و سیر تاریخی آن جامعه به شیوه های گوناگونی اجرا می شده است . مناسك مربوط به مرگ در ایران پیش از اسلام با مناسك بعد از آن تفاوت چشم گیری داشته است .
بر پایه ی اعتقادات زرتشتی روان آدمی پس از مرگ سه روز اطراف جسد به سر می برد و سپس بر اثر وزش باد به جای گاهی می رود تا به اعمال او رسیدگی شود و درباره ی او داوری صورت پذیرد .
طبق اعتقادات زرتشتی جسد را باید دور از مردم بر بالای كوه در جاهایی كه به آن برج خاموشان می گویند بگذارند تا طعمه ی مرغان و جانوران لاشه خور شود . پس از مدتی استخوانهای پراكنده را گرد آورده در چاهی كه آن را استودان (استخوان دان ) می گویند می ریزند زیرا آب و خاك و آتش مقدس اند و آلودن آنها جایز نیست . البته این رسم امروزه در میان زرتشتیان متداول نیست و آنان برای آلوده نكردن خاك مردگان را در قبرهای سیمانی دفن می كنند .
در دوزخ زرتشتی از شعله های آتش فروزان خبری نیست زیرا آتش مقدس است و هرگز نباید به لوث وجود گناهكاران آلوده شود . آنچه دوزخیان زرتشتی را شكنجه و عذاب می دهد نبودن آتش و سرمای سخت و ظلمات محض است .در آنجا تاریكی به قدری شدید و غلیظ است كه می توان آن را لمس كرد و بوی نامطبوع این شكنجه گاه به قدری متراكم و جسمانی است كه می توان آنرا باكارد برید.
آداب پیش از مرگ
هنگامی كه یكی از اعضای خانواده در بستر مرگ بیفتد و كسانش احساس كنند كه مرگ وی نزدیك است او را به پشت می خوابانند و پاهایش را رو به قبله دراز می كنند و قدی آب تربت در دهانش می ریزند و شهادتین به زبانش جاری می كنند و دعای عدیله و حدیث كسا به گوشش می خوانند .
آداب هنگام مرگ
هنگامی كه فرد ازدنیا رفت دست هایش را می كشند و به پهلویش می چسبانند و پلك ها و دهان او را می بندند . اگر پس از بستن پلك ها مجدداچشم های میت باز شد ، می گویند مرده هنوز چشم به دنیا دارد و از عیال و اولادش دل نمی كند ، اما اگر گوشه ی یكی از دو چشم او باز شد می گویند میت چشم به را ه شخصی سفر كرده است و هنوز روح از بدنش كاملا بیرون نرفته است . به عقیده ی بعضی تا وقتی میت در حال نزع است و كاملا روح از بدنش پرواز نكرده هیچ كس نباید شیون و زاری كند و صدای گریه نباید بلند شود زیرا اگر گریه كنند شخص در حال مرگ جان به سر می شود یعنی روحش در سر یا بینی او متوقف می شود و مدتی طول می كشد تا جان از بدنش بیرون برود .
آداب پس از مرگ
پس از فوت اقوام و نزدیكان میت گریه و شیون می كنند . عده ای تابوت را به اطاق میت می آورند . به این ترتیب كه تابوت را از پایین پا یعنی سر باریك تابوت وارد اتاق می كنند و كنار میت قرار می دهند . آن وقت نمد یا لحافی در كف تابوت پهن می كنند و متكای كوچكی هم در بالای تابوت قرار می دهند . چند تن از خویشان و آشنایان میت جسد را در تابوت می گذارند و قطیفه یاچادر شب روی میت می كشند . پس از انجام دادن این مقدمات تابوت را به دوش گرفته ، صلوات كشان و لا اله الاالله گویان از اتاق خارج میسازند .
اگز مرده ثواب كار باشد تابوت سبك می رود و اگر گناه كار باشد سنگین و كند پیش می رود . اگر میت در بیرون از خانه اش مرده باشد بعد از آوردن جسد به خانه او را با تابوت به منزلش می برند تا مرده برای آخرین بار از محیط زندگی خود دیدار كند و پس از آن بی درنگ تابوت را از خانه به مرده شوی خانه می برند .
دوستان و اقوام همراه تابوت و صاحبان عزا به دنبال تابوت حركت می كنند . چند تن هم بازوی آنهارا گرفته به طرف مرده شوی خانه راه می افتند . در راه مردم جلو می دوند و پایه های تابوت را به دوش می گیرند و چند قدم همراه تابوت می روند و لا اله الاالله می گویند . بعضی از مردم نیز وقتی چشمشان به تابوت می افتد از راه خود بر می گردند و هفت قدم همراه تابوت می روند .
در روستاها وقتی شخصی فوت می كند قاصدی به خانه قبركن می رود و به او می گوید كه برای متوفا قبری بزرگ و وسیع حفر كند . كس دیگری هم به مرده شوی اطلاع می دهد تا آب منبع مدو شوی خانه را گرم كند و سدر و كافور آماده سازد اما در شهرها همه چیز از قبل مهیاست قبرها از قبل كنده شده و غسال خانه در انتظار میت است و بعد از پرداختن هزینه كفن و دفن توسط اطرافیان فرد مرحوم كار ادامه می یابد.
در غسال خانه مرده شوی لباس مرده را ازتن او بیرون می آورد . بعد میت را روی سنگ تخته می گذارند و آماده ی شست و شو و غسل دادن می شود . اول بدن میت را با آب و صابون می شوید . بعد نیت می كند و می گوید ( غسل می دهم این میت حاضر را از برای پاكیزگی بدن و رضای خدا قربة الی اله ) سپس میت را سه نوع غسل می دهد ، یك غسل با آب سدر ، یك غسل با آب و كافور و یك غسل هم با آب خالص .
پس از آن میت را حنوط می كند و تركه از چوب بید تر و تازه زیر بغلش می گذارد . بعد او را در كفن می پیچد. اگر میت مرد باشد كفنش عبارت است از عمامه (یا سربند ) چانه بند ، لنگ ،یك جفت پاپیچ و یك پارچه سرتاسری (كفن) . اگر میت زن باشد كفنش عبارت است از چارقد ، سینه بند ، چانه بند و یك كفن سرتاسری .
پس از كفن كردن میت و انجام دادن پاره ای مراسم مذهبی ، او را مجددا در تابوت گذاشته به بیرون عسال خانه می برند . در مدتی كه میت را غسل می دهند افراد خانواده جلوی در مرده شوی خانه و بقیه اقوام و خویشاوندان و دوستان عقب تر منتظر می ایستند.
در فضای محوطه ی جلوی مرده شوی خانه دوباره میت را روی زمین می نهند و نماز میت را می خوانند . بعد از نماز تابوت را بر روی دست ها بلند كرده به طرف گورستان حركت می كنند . دربین راه با صدای بلند صلوات می فرستند و لااله الا الله می گویند .
در گورستان تابوت را چند متر دورتر از محل قبر بر زمین می گذارند و پس از آماده شدن قبر میت را در قبر می نهند و عقاید حقه را به او تلقین می كنند و بعد لحد را با خشت یا آجر یا سیمان می پوشانند و قبر را با خاك پر می كنند . كسی كه داخل گور می شود و میت را داخل قبر می گذارد باید سربرهنه و پای برهنه باشد . كسانی هم كه برای ریختن خاك داخل قبر كمك می كنند هیچ وقت بیل را ازدست یكدیگر نمی گیرند . بلكه هر كس كه چند بیل خاك داخل قبر می ریزد بیل را رها كرده نفر بعد آن را از زمین بر می دارد و كاربه همین طریق ادامه می یابد.
وقتی قبر با خاك پر شد اطااف قبر را با قلوه سنگ می چینند و حدود ۲۰تا ۳۰ سانتی متر از زمین برجسته می سازند تا صورت قبر مشخص شود آنگاه حاضران یك به یك دركنار قبر می نشینند و انگشت سبابه ی خود را روی خاك قبر می گذارند و فاتحه می خوانند . پس از قرائت فاتحه دسته جمعی راهی محل مراسم ختم (مسجد یا خانه متوفا ) می شوند . در آنجا برای متوفا طلب مغفرت می كنند و پس از پذیرایی مختصرو قرادت حمد و سوره به سر كار روزانه باز می گردند . فردای روزی كه مرده به خاك سپرده می شود ،قبل از طلوع آفتاب نزدیك ترین اعضای خانواده متوفا بر سر مزار می روند و فاتحه می خوانند .