در هر یك از مناطق مختلف لرستان آییننامههای عروسی [نحوه جشن عروسی و آداب و رسوم مربوط به آن] به شیوهای خاص برگزار میشود.
مراسم عروسی گرچه دارای وجوه مشترك فراوانی است ولی از نگاهی دیگر ویژگیهای خاص آئینی هر منطقه را داراست كه نمایانگر خصوصیات دینی ـ فرهنگی و گاه جغرافیایی قوم و طایفه مورد مطالعه میباشد.
به عنوان مثال نافبری و آیین دستمال (هنگامیكه در خانهای نوزاد دختری به دنیا میآید، صاحبان خانواده پسر، دستمال نوزاد دختر میبستهاند با این نیت كه دختر نامزد پسر مورد نظر میباشد) رسومی است كه در تمام مناطق لرستان رسم بوده و هنوز هم جاری است.
با وجود اشتراكهای فراوان میان آیینهای عروسی در نقاط مختلف استان، تفاوتهای فروانی نیز به چشم میخورد. هم اكنون به ذكر چگونگی آیین عروسی در چند منطقه از لرستان میپردازیم.
در برخی مناطق استان (نورآباد و…) كیفیت آیین عروسی از این قرار است كه خانواده پسر جهت آگاه شدن از نظرات خانواده مقابل دو تن از ریش سفیدان محل را به منزل دختر مورد علاقهاش میفرستد.
اگر خانواده موردنظر با وصلت موافقت كردند روزی را به عنوان «دستگیرونی» تعیین كرده و در روز مورد نظر مبلغ جهیزیه و شیربها را مشخص مینمایند و موافقتنامه را طرفین با حضور چندین ریش سفید امضاء میكنند.
بعد از مجلس دستگیرونی پدر و مادر دختر، داماد را برای صرف شام به منزل خود فرا میخوانند. در آن شب داماد بایستی هدیه مناسبی برای پدرزن آینده خود همراه ببرد.
معمولاً هم سنگ این سوغات و گاه بیشتر از مبلغ آن از شیربها كم میكنند. سپس مجلس عقد منعقد میگردد.
شب قبل از عروسی در نورآباد شب حنابندان است كه هزینه مجلس معمولاً از طرف داماد پرداخت شده و در خانه عروس برگزار میشود در این شب پدر و مادر و فامیل نزدیك داماد كه به خانه دختر دعوت شدهاند هر كدام هدایایی به عروس آینده خود میدهند.
روز بعد از حنابندان داماد به همراه حدود صدنفر و گاه در حالی كه یك یا چند دسته نوازنده آنان را مشایعت میكند به طرف منزل عروس حركت كرده تا با عزت و احترام عروس آینده خود را به خانه بخت بیاورد، سه روز پس از شب زفاف مادر عروس در حالی كه توسط چند زن از اقوام مشایعت میشود به طرف منزل جدید دختر خود رفته و در آنجا به اتفاق داماد و اقوام او غذایی را كه خود پخته صرف میكنند آنگاه داماد جوان نیز هدایایی به مادرزن و زنان همراه اعطا كرده و به همسر تازه خود اجازه میدهد تا همراه مادرش به خانه پیشین باز گردد. چند روز پس از این آئین، خانواده عروس از داماد و همراهان دعوت میكنند تا جهت بردن عروس خود برای صرف ناهار و یا شام به خانه آنها بروند.
در این روز پدر عروس هدیهای مناسب به دختر خود میدهد كه بوونی نام دارد. از فردای این روز رفت و آمد دو خانواده شكل عادی به خود گرفته و عروس میرود تا پس از شركت در مجالس دعوت خصوصی با اقوام شوهر خود آشنا شود.
در برخی از مناطق استان (مناطق كوهستانی، [عشایر]، بختیاری خصوصا ززوماهرو، شول آباد، برنوید و…) مراسم ازدواج بدین گونه برگزار میشود: ابتدا، خانواده پسر بیآنكه رسما علاقه خود را به ازدواج با دختر مورد علاقه اظهار دارند سعی میكنند بطور پنهانی از نظر دختر و خانوادهاش آگاه شوند كه به این عمل اصطلاحا زیر به زیر میگویند.
پس از حصول نتیجه مثبت برای دریافت رسمی نظرات آنان پیكی از جانب پدر و مادر پسر به خانه دختر رفته و موضوع خواستگاری را آشكار میكند.
این اولین پیغام بر شادی پس از اعلام موافقت خانواده دختر از جوان هدیهای دریافت میكند و از این پس با فرستادن حلقه و یا انگشتری به خانه دختر روی او نشانه گذاشته و این بدان معناست كه دختر نامزد دارد، در شب بله برون خانواده پسر تعدادی از ریش سفیدان و بزرگان طایفه را با خود همراه كرده و با اطلاع قبلی به منزل دختر مورد نظر میبرد با موافقت رسمی بزرگ خانواده عروس، پای داماد به خانه عروس باز میشود.
در این مرحله كه پسر جوان به دامادی خود امیدوار میشود، یكدست لباس كامل زنانه به همراه یك سری رخت و تن پوش به عنوان سررختی برای عروس و خانواده او هدیه میآورد.
معمولاً برگزاری مراسم عقد و عروسی یكسال بعد از این آیین انجام میپذیرد. ولی در این یكسال اگر دو طایفه فرد رو به موتی داشته باشند قبل از فوت او مراسم را برگزار میكنند (بختیاریها مراسم عروسی را بعد از سالگرد متوفایشان برگزار میكنند) بعضی از خانوادهها خصوصا اقوام وملای آبادی را خبر میكنند تا صیغهای خوانده و پسر و دختر شرعا محرم شوند كه بهر حال عروسی سال بعد برگزار میگردد.
بختیاریها خصوصا اهالی ززوماهرو در روز عروسی جشنی، برگزار كرده و مهمانی مفصلی میدهند. كه هزینه و زحمت پخت و پز این غذا به عهده داماد و خانواده اوست و آن چنین است كه چند تن از بستگان و نزدیكان داماد مقداری روغن و برنج و قند و چای را به همراه چند گوسفند به محل خانواده عروس برده و خود به طبخ غذا میپردازند كه این آیین را اصطلاحا «باروزی» مینامند.
روز خرج بران روز تعیین شیربها و مهریه و چانه زدن برای كم یا زیاد كردن آن است، در این مجلس بزرگان دو طرف نقش اساسی را بازی كرده و پس از دریافت نظرات دو خانواده مبلغ نهائی را پیشنهاد كرده و آن را به دو خانواده اعلام میدارند. وظیفه هر دو طرف قبول پیشنهاد بزرگان و ریش سفیدان است كه در این لحظه داماد برخاسته و در حضور جمع دست پدر زن آینده خود را میبوسد.
اما زبان گشو نیز آئینی است در ادامه همین مجلس و آن بدین صورت است كه هنگامیكه داماد مقداری از شیربهای تعیین شده را (نقدی یا جنسی) در حضور یكی دو ناظر پرداخته و توافق نامه اولیه توسط ریش سفیدان و بزرگان خانواده دو طرف امضا میشود و عروس نیز طبق رسم، معمول بایستی آن را توشیح فرماید تا در این هنگام او از امضاء توافق نامه خودداری میورزد و طبق رسم داماد هدیهای به او میدهد كه پای ورقه را امضاء نماید به این هدیه در اصطلاح عامیانه زبان گشونه میگویند.
چنانچه دوران نامزدی پسر و دختر به عید نوروز بكشد، داماد به همراه والدین خود با عیدی مفصلی از قبیل یك گونی قند یك دست لباس، چند راس گوسفند، یك گونی برنج یك صندوق چای و عطر و انگشتر و طلا به خانه پدر عروس رفته و ضمن بازدید و عید دیدنی هدایا را تقدیم میدارد.
چنانچه بعد از عید و دریافت عیدانه نامزدی توسط داماد به هم بخورد عیدانه به هیچ وجه مسترد نخواهد شد، ولی اگر عروس و یا خانواده او پیوند را بهم بزنند بایستی مخارج عیدانه را بطور كامل به داماد پرداخت نمایند.
مراسم عقد معمولاً نزد ملای محل و در صورت امكان نزد روحانی محضردار برگزار میگردد.
روز عروسی داماد به تناسب مدعوین چندین راس گوسفند كه گاه به پانزده راس میرسد با مقداری برنج و روغن و قند و چای همراه چند فرستاده به خانه عروس روانه كرده تا فرستادگان غذا را طبخ نمایند.
در این روز سواركاری و تیراندازی، چوب بازی و رقص با دستمال از جمله مراسمی است كه انجام میگیرد.
چوب بازی مراسم بختیاری بسیار دیدنی و جذاب است كه معمولاً همراه با نواختن ساز و دهل صورت میگیرد. كلاه وِرانی نیز از جمله بازیهائیست كه در روز عروسی انجام میگیرد و آن بدین صورت است كه دو اسب سوار كنار هم میتازند و هر كدام سعی میكند كلاه دیگری را بقاپد.
در این بازی جایزه از آن كسی است كه كلاه سوار كار دیگر را برباید. هنگامیكه میخواهند عروس را به خانه داماد بفرستند برادر عروس یا پسرعموی او شالی را به همراه مقداری قند و نبات دور كمر خواهر و یا دخترعموی خود میبندد كه پس از آن تنها داماد است كه حق باز كردن شال از كمر عروس خود را دارد و عروس و داماد در صبح فردا عروسی قند و نبات را به نشانه شیرین شدن زندگی آتیه خود میخورند.
هنگامی كه عروس را به خانه داماد میبرند، جهیزیه را مقابل دید همگان تحویل داماد داده و آنگاه عروس و داماد را سوار اسب كرده و پسركی را در آغوش میگذارند به این نیت كه فرزند اول او پسر باشد اسب از پیچ و خم كوچههای باریك ده و یا فراز و نشیب جاده مالرو بین دو آبادی گذشته و به مقصد میرسد، داماد پیاده میشود اما تا عروس هدیهای كه معمولاً گاو و یا گوسفندی است پر ارزش، از پدر شوهر خود نگیرد از اسب پیاده نمیشود.
از هنگام پیاده شدن عروس تا ورود به خانه داماد آیین دیگری بنام «برهكُشون» اجرا میشود و آن بدین صورت است كه معمولاً گوسفندی جلو منزل داماد سربریده و از عروس میخواهند كه از روی خون رد شود اما عروس پا جلو نمیگذارد تا تكهای طلا از دست شوهرش بگیرد.
آنگاه قدم به زمین خونرنگ مینهد. این در حالتیست كه خانواده عروس گوسفند و طبقی حلوا را جهت پذیرایی میهمانان به خانه داماد فرستاده است.
در مراسم عروسی معمولاً نوازندگان و زنان آوازی دسته جمعی موسوم به هیوله میخوانند و مردان جوان از سر شوق تیرهای هوایی شلیك میكنند.
بختیاریهای ززو ماهرو برخلاف بسیاری دیگر از مناطق لرستان، زن و یا زنانی را در شب زفاف برای یافتن خبر در خانه داماد نمیگذارند.
از همان اولین روز پس از عروسی بستگان عروس به خانه او رفته و هدایایی به نوعروس میدهند كه به آن «ری گشا» میگویند. عروس هم در مقابل، با بذل هدایایی مانند دستمال چیت كه در چمدانی نگاه داشته لطف آنان را پاسخ میگوید.
سه روز پس از عروسی، زنهای آبادی جمع شده و نوعروس را با خود به سرچشمه برده و از او میخواهند تا هفت مشك آب را پر كند. زنهای اهل ده از این آب متبرك، با دست نو عروس پر شده مینوشد و مرادشان را طلب میكنند.
یكی دو روز پس از شب زفاف، داماد به همراه یكی از بستگان خود به خانه پدرزن رفته و دست وی را میبوسد، در مقابل پدر زن نیز هدایایی به داماد و همراه او میدهد این آیین را «داماد سلام» میگویند.
عروس تا یك هفته در خانه داماد مانده و سپس، بستگان وی، او را به منزل پدر خود میبرند و نوعروس یك هفته دور از شوهر خود، در خانه پدری به سر میبرد، آنگاه داماد به خانه پدر زن رفته و پس از صرف ناهار، همسرش را به منزل خود دعوت میكند و بعد از این رفت و آمد عادی بین دو خانواده آغاز میشود.
عروس هم كه آخرین هدیهاش را كه معمولاً شامل لباس و یا گوسفند و یا گاویست از خانواده شوهر گرفته و به كار روزانه خود میپردازد. اما پس از این، نوبت اهل آبادیست تا با دعوت از خانواده جوان و پرداخت هدایایی در حد توان خود، آنان را در كشیدن بار زندگی كمك كنند. از دیگر رسوم مربوط به ازدواج میتوان به «جاهل نشین» و «داماد سلام» اشاره كرد كه در برخی از مناطق استان به ویژه در بروجرد رایج است.
جاهل نشین معمولاً دو شب قبل از عروسی است و آنهم بدین صورت كه خانواده داماد، جگر گوسفندی را به روش خاص طبخ كرده و با دعوت از رفقای مجرد اجازه میدهند تا وی آخرین شب تجرد را با دوستان جوانش بگذراند. این جمع دوستانه تا نزدیكیهای صبح به گفتگو و خنده و شادی پرداخته و آنگاه داماد را تا حمام مشایعت میكنند.
داماد سلام، معمولاً سه روز بعد از عروسی، خانواده عروس، زوج جوان را با چندتن از اطرافیان داماد دعوت كرده و داماد به دست بوسی پدر زن خود میرود، پدر عروس هم هدیهای در خور به داماد و هدایایی نیز به همراه او داده و این گونه باب رفت و آمد، باز میشود.
عروسان بروجردی نیز چند روز پس از عروسی به خانه پدر خود رفته و چند روزی را در آنجا، سر میكنند.
در روستاهای بروجرد نیز كمابیش همین آیین مرسوم است و عروسی در پنج مرحله مذكور انجام میگیرد.
منتها هدایای عروسی، كمتر توسط زنان و بیشتر بدست مردان پرداخته میشود.
اهداء هدایای عروسی در مراسمی موسوم به «دوه تو» صورت میپذیرد و آن بدین صورت است كه یكی از مردان سر و زبان دار، مقداری آجیل و چندین دستمال به تعداد افراد مجلس با خود به میان جمع برده و ابتدا، جلو بزرگ و ریش سفید مجلس رفته و مشتی آجیل، به همراه دستمالی بدو داده و سینی را جلو او میگیرد.
بزرگ قوم هم مبلغی به عنوان هدیه در سینی انداخته و مرد سینی بدست با صدای بلند اعلام میكند، فلانی، چقدر هدیه داده و میگوید «خونهاش او دو» یعنی خانهاش آبادان. و اینگونه سینی در مجلس گردانده میشود. ضمنا هیچ كس نبایستی مبلغی بالاتر از هدیه بزرگ مجلس در سینی بیندازد كه این خود توهینی بزرگ بدو محسوب میشود.
عشایر استان و مردم برخی از نقاط از قبیل مردم روستاهای جنوب و شرق بروجرد، مردم منطقه چغلوندی و… در مراسم عروسی خود از اسب و تفنگ استفاده میكنند.
و اما ازدواج در مركز استان لرستان یعنی شهرستان خرمآباد و روستاهای اطراف آن بیشتر بر اساس پیوندهای طایفگی، رفع كدورتها و قرابتها و هم خونیها و گاه پیوند با مال و مكنت بوده است، اگرچه امروز رسوم عروسی خرمآباد نیز دستخوش دگرگونیهایی شده است.
مراسم ازدواج در مركز استان به ویژه در مناطق روستایی بدین شرح است:
در گذشته معمولاً پدر برای پسرش دختری را به عنوان همسر انتخاب میكرده است و طبیعتا بزرگ طایفه و یا بزرگ خانواده، به عنوان قاصد، یا صاحب اختیار، در مقابل ریش سفید، طایفه مقابل صحبت میكرده است و حتی گاه دختر و پسر در محضر عقد نبوده و شیای (مانند سوزن، سنجاق و…) را به نیابت از طرف داماد و عروس با خود برده و عقد را برگزار میكردهاند. ولیكن امروزه شرایط كاملاً متفاوت است.
بستگان پسر به خانه دختر مورد نظر [كه توسط پدر و مادر داماد و یا خود شخص انتخاب شده] رفته، تا در مورد شیربها، جهیزیه و مهریه صحبت كنند. مبلغ و حدود شیربها و جهیزیه و مهریه، بسته به توان و توافق طرفین متفاوت است، گاه شیربها زمین، پول نقد یا گوسفند، گاو و تفنگ تعیین میشود.
به بستگان عروس نیز خلعتی از طرف داماد تعلق میگیرد كه گاه لباس و یا تفنگ است. سر سفره عقد داماد مبلغی موسوم به «دم چفتونه» برای گفتن بله به دختر میدهد.
در گذشته، معمولاً عقد و عروسی در یك روز انجام میگرفته ولی اینك، چند ماهی را بین مراسم عقد و عروسی فاصله میاندازند. اگر بین عروسی، یكی از اعیاد پیش آید، معمولاً داماد، عیدانهای به خانه همسر آینده خود میبرد.
اگر دو دلداده اهل ده باشند، در این مدت نیز پسر، بایستی در كارهای كشاورزی به پدر زن آینده خود كمك كند. شب عروسی معمولاً داماد بر اسبی سوار شده به همراه عدهای از همراهان به خانه عروس میرود. و معمولاً پسری كوچك را به نیت اینكه فرزند اول عروس پسر باشد جلویش راهی میكنند.
وقتی عروس، قدم به خانه داماد گذاشت، بر سرش نقل و سكه ریخته و زنان كل میزنند. مردان نیز در كنار آبادی، همراه با نوای ساز و دهل به سواركاری و تیراندازی مشغول میشوند و [در گذشته] چنین رسم بوده اگر سوار، بز و یا مرغی را زد، حیوان شكار شده از آن او میشده است. پس از سواركاری و تیراندازی و رقص و پایكوبی، مردان و زنان در مكانهایی جداگانه مینشینند تا شام صرف شود.
بعد از صرف شام، خانواده داماد مهمانان را به خانههای خود روانه كرده خواص میماندند. تا عروس و داماد را به حجله روانه كند. صبح فردای عروسی، عسل و نیمرو و زیره جوش به عروس و داماد خورانده میشود. این صبحانه را خانواده عروس تهیه كرده و عموما توسط نوجوان و یا زنی به حجله برده میشود.
در این روز داماد به اتفاق یكی از بستگان خود، جهت دستبوسی به خانه پدر عروس رفته و در آنجا دست پدر زن خود را بوسیده و در این مراسم پدر عروس، هدایایی را كه از قبل برای داماد و همراهان تهیه كرده است تحویل میدهد. این هدیه در قدیم شال و سترهای بوده و امروز قواره كت و شلوار و یا ساعتی مچی میباشد.
یك هفته بعد از این روز مادر عروس به خانه داماد خود میرود و دختر را به عنوان پاگشا به خانه خود دعوت مینماید. معمولاً چند روز پس از پاگشا داماد به خانه پدر زن رفته و نوعروس را به خانه میآورد و این گونه زندگی عادی آنها آغاز میشود.


