در زمان جنگ جهانی دوم و در حین هجوم نیروهای روسی به مرزهای ایران سه نفر از مرزبانان ایرانی در مقابل نیروهای مهاجم بر روی این پل مقاومت نموده و از خاك میهن خود دفاع كردند. شهریور ۱۳۲۰ هنگامی كه متفقین تصمیم به اشغال ایران می گیرند ، این سه مرزبان وظیفه پاسداری از مرزهای شمالی ایران را در پل فلزی جلفا - نخجوان بر عهده داشته اند. پس از آن كه ارتش روس ها برای ورود به خاك ایران به این پل كه عملاً تنها و بهترین محل عبور از رود پرخروش ارس در این ناحیه است ، نزدیك می شوند مقاومت دو روزه این سه دلاور آذری آغاز می گردد. این مرزبانان ایرانی با اشراف به پل ، دو روز تمام لشكر تا بن دندان مسلح روسی را زمین گیر می كنند. روس ها نیز كه چاره ای جز عبور از همین پل نداشته اند ، نمی توانستند با اسلحه های سنگین به حمله بپردازند و در نهایت نیز با شهادت ژاندارم سرجوخه ملك محمدی ، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری توانستند وارد خاك ایران شوند. مقاومت شجاعانه این سه سرباز تحسین نیروهای مهاجم را برمی انگیزد ، به طوری كه جهت ارج نهادن به این مقاومتها ، پیكر این سه مدافع را در محل شهادتشان در كنار خط آهن این پل با تشریفات نظامی ویژه و احترام به خاك سپردند. بر روی سنگ آرامگاه هر سه نوشته شده است ”آرامگاه ژاندارم شهید … ، كه در شهریور ماه ۱۳۲۰ در راه انجام وظیفه در مقابل مهاجمین ایستادگی و به شهادت رسیده است.“ بر بالای آرامگاه آنان این بیت شعر نقش بسته است:
هرچند آغشته شد به خون پیرهن ما
شد جامه سربازی ما هم كفن ما
شادیم ز جانبازی خود در شكم خاك
پاینده و جاوید بماند وطن ما
كمتر كسی را میشناسیم فیدل كاسترو یا چگوارا را نشناسد ، البته شناخت قهرمانان بین المللی اشتباه نیست اما چقدر قهرمانان كشور خود را می شناسیم؟
