سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسیگوی آذریزبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشكناب در بخش قرهچمن آذربایجان متولد شد. او تحصیلات خود را در مدرسهٔ متحده و فیوضات و متوسطهٔ تبریز و دارالفنون تهران گذراند و وارد دانشكدهٔ طب شد. سرگذشت عشق آتشین و ناكام او كه به ترك تحصیل وی از رشتهٔ پزشكی در سال آخر منجر شد، مسیر زندگی او را عوض كرد و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژهای كشانید و به اشعارش شور و حالی دیگر بخشید. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبرة الشعرای تبریز به خاك سپرده شد.
مهمترین اثر پرشور استاد شهریار كه به چندین زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است منظومه حیدربابایه سلام میباشد كه در آن، دوران شیرین كودكی خود را كه در روستای خشگناب گذرانده بود، با زبان شعر به تصویر خیال سروده است و دل و روح هر شنونده و خواننده ای را خوش می نوازد.
این روستا به صورت شیب داردر دامنههای كوههای بزقوش واقع شدهاست و آب و هوای آن در بهار و تابستان معتدل و مطبوع و در پاییز و زمستان سرد میباشد. این روستا از سطح دریا ۱۸۱۰ متر ارتفاع دارد. خشكناب، در گذشته یكی از روستاهای آباد منطقه بستانآباد در آذربایجان بود كه امروزه به یكی از روستاهای كم جمعیت تبدیل شده است. این روستا با قرار داشتن در نزدیكی یكی از شاخههای مهم جاده ابریشم (جاده ارتباطی زنجان – تبریز)، از قدمتی طولانی برخوردار است. این روستا دارای حدود ۸ خانوار و جمعیت محدود بر ۲۲ نفر میباشد. در ۲۳ كیلومتری شهر تیكمهداش، ۳۸ كیلومتری شهرستان بستانآباد و ۸۳ كیلومتری تبریز قرار دارد.
این منطقه احیاگر روح لطیف استاد شهریار بوده و دارای پتانسیل بالایی در بخش گردشگری می باشد. بدین منظور خانه ی پدری استاد شهریار و مكتب خانه ای كه در آن درس خوانده، قابلیت تبدیل شدن به موزه روستایی را دارد. ولی این روستا نیارمند امكانات رفاهی و بازسازی می باشد.
هر استان و كشور و جامعه ای شناسنامه ای دارد كه شخصیت های برجسته فرهنگی و هنری و علمی، هویت و شناسنامه آن جامعه هستند. منطقه آذربایجان نیز شناسنامه و مجموعه عظیمی به نام خشكناب دارد كه در آثار استاد شهریار نیز به نظم كشیده شده اما ما از آن غفلت كرده ایم.
استاد شهریار در منظومه «حید ربابایه سلام» در خصوص دوران شیرین كودكی و بازیگوشی خود در روستای خشكناب سروده است:
قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده ،
(شب هنگام كه مادر بزرگ قصه می گفت،)
كولك قالخیب قاپ باجانی دویه نده،
(بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می كوبید،)
قورد كئچی نین شنگیله سین ییه نده،
(هنگامی كه گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،)
من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم!
(ای كاش من می توانستم بر گردم و بار دیگر كودكی كنم !)
مسیر دسترسی به روستا:
پس از عبور از شهرستان بستان آباد و تیكمه داش روستای خشگناب در مسیرمان قرار میگیرد كه تابلویِ «خشكناب، زادگاهِ استاد شهریار» كنار جاده پدیدار میشود. تابلو در سمتِ راست جاده است و در سمتِ چپ جاده و پنجاه متر دورتر روستای «قزلجه» قرار دارد. برای ادامه مسیر به سمت خشگناب اول سربالایی است. جاده شن و قلوه سنگ هم دارد. بعد بالاتر كه رسیدیم، زمینهای همواری را میبینیم كه شركتی نیز آنجا میباشد. بعد سرازیری است تا میرسد به درهای با روستایش بنام «امامیه». بعد یك سربالایی دیگر هست و پس از آن روستای «داشآتان». دوباره سربالایی است و سرازیری بعدی راست میرسد به خشكناب. دیگر هیچ آبادی نیست.