كلبه وحشت انزلی

به داستان‌های ترسناك باور دارید؟ بسیاری از افراد عاشق ماجراجویی و كاوش در مكان‌های ترسناك و رعب‌آور هستند. شاید تاكنون نام كلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید كه این مكان مخوف در دل جنگلی در نزدیكی صومعه‌سرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناك است. 

استان گیلان، یكی از قدیمی‌ترین مناطق ایران با طبیعتی بكر و دوست‌داشتنی است كه بسیاری از مناطق آن تاكنون مورد كاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبه های تاریخی گیلان، هر سال هزاران گردشگر را به‌سمت خود می‌كشانند. سفر به این منطقه شمالی با وجود انواع دیدنی‌ها یكی از بهترین تجربیاتی است كه می‌توان كسب كرد. پس با كجارو  همراه باشید تا داستان‌های ترسناك كلبه وحشت انزلی، از مرز واقعیت تا خیال را با هم بررسی كنیم.

تجربه وحشت و دلهره در جنگل، كوهستان، كلبه و خانه‌های تسخیرشده، یكی از محبوب‌ترین جاذبه‌هایی است كه بسیاری از ماجراجویان را ترغیب به سفر می‌كند. در این میان، برخی از افراد در حال انكار هستند؛ در حالی كه برخی دیگر برای یافتن واقعیت به‌سمت این مكان‌ها می‌روند تا راز آن‌ها را كشف كنند. شما از كدام دسته از افراد هستید؟ آیا دوست دارید به كلبه وحشتی بروید كه گفته می‌شود چند نفر در آن جان خود را از دست داده‌اند و چند نفر هم تا آخر عمر دیوانه شده‌اند؟

كلبه وحشت انزلی كجاست؟

كلبه وحشت انزلی از جچاهای دیدنی بندر تنزلی است و در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ كیلومتری غرب صومعه‌سرا، در بخش مركزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیكی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیكی روستای هفت دغنان قرار دارد كه علاوه بر زیبایی، بسیار رعب‌آور و ترسناك است و هر كسی جرات ندارد در آن پای بگذارد.

محلی‌های این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیده‌اند و طبق گفته آن‌ها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترك كنید. البته اگر برای تجربه‌ ترس و دلهره به این جنگل سفر كرده‌اید، راه خود را به‌سمت بخش شرقی روستا كج كنید، جایی كه هوا به‌یك‌باره سنگین‌تر می‌شود و حضور كلبه‌ای دو طبقه، متروكه و پرماجرا فضا را حتی سنگین‌تر هم می‌كند؛ مكانی كه افسانه‌های محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد. 

طبق تجربه بسیاری از افراد، این جنگل باشكوه در طول شب، تبدیل به یكی از ترسناك‌ترین و دلهره‌آورترین نقاط كره زمین می‌شود و صداهای عجیبی در آن به گوش می‌رسد؛ اما واقعا چه اتفاقات ترسناكی در كلبه وحشت انزلی اتفاق افتاده است؟

منطقه باستانی هفت دغنان

با گذر از روستای بهمبر و در حدفاصل زمین بهمبر و پونل در دو سمت رودخانه‌ واویلا یا اسكندررود در دل جنگل هفت دغنان، به ویرانه‌های یكی از بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین شهرهای تاریخی گیلان در فومن می‌رسید. این منطقه تاریخی تا زمان حكومت فتحعلی شاه قاجار، شامل زمین‌های گسكر، خاك ماسال، شاندرمن و تالش دولاب می‌شد. مركز حكومت این سرزمین حاصلخیز و باشكوه، شهر گسكر یا گوراب بود كه ما امروز آن را با نام هفت دغنان می‌شناسیم. آثار تاریخی این شهر، كماكان زیر ریشه‌های درختان جنگلی هفت دغنان مدفون هستند.

هفت دغنان از سه كلمه «هفت»، «دغن» و «ان» تشكیل شده است. «دغن» در زبان گیلكی به‌معنای رودخانه و نهری غیرطبیعی است و «ان» نیز پسوند مكان است. به باور ساكنان این منطقه، هفت پادشاه یا هفت خاندان بزرگ در گوراب گسكر یا شهر امروزی هفت دغنان حكومت می‌كردند و به همین علت، نام این منطقه را «هفت دغنان» گذاشته‌اند.

ز آثار تاریخی به جا مانده در این ناحیه می‌توان به حمام خرابه، چند خانه ویران، پل آجری، قلعه كول، پل خشتی و استخر قدیمی برای ذخیره آب اشاره كرد. آرامگاه سید شرفشاه، عارف بزرگ گیلانی نیز در این منطقه قرار دارد كه یكی از زیارتگاه‌های مهم منطقه محسوب می‌شود.

منطقه تاریخی هفت دغنان از روزگاران قدیم، مركز پرورش دام، كشت گندم، برنج و انواع میوه‌ها بوده است و مردم آن به دام‌داری و كشاورزی مشغول بوده‌اند. جالب است بدانید كه این منطقه به پرورش كرم ابریشم و بافته‌های ابریشمی نیز مشهور بوده است. این منطقه تا زمان حكومت صفویه مستقل بود؛ اما پس از اینكه دولت صفویه شروع به بهره‌گیری از اختلاف‌های امیران محلی در گیلان و نفوذ در این سرزمین كرد، استقلال خود را از دست داد.

افسانه‌های زیادی در مورد چگونگی متروك ماندن منطقه تاریخی هفت دغنان وجود دارد. طبق یكی از آن‌ها، ماری، بچه‌ای را داخل گهواره نیش می‌زند و پدر و مادر بچه به تعقیب مار می‌روند و آن را می‌كشند. پس از این حادثه، مارها به منطقه حمله می‌كنند و مردم نیز از ترس مارها از محل سكونت خود می‌گریزند و آنجا را تخلیه می‌كنند.

افسانه‌های دیگر می‌گویند كه قورباغه‌ای بزرگ و سمی در آب استخر وارد شد و آب آن را مسموم كرد. پس از آن، تمام گاو و گوسفندهایی كه از آب استخر آب می‌نوشیدند، مسموم شدند و شیرشان مردم منطقه را مسموم كرد. در نهایت مردم منطقه موفق نشدند تا قورباغه را از بین ببرند و مجبور شدند شهر را ترك كنند.

در حال حاضر تمام جنگل این منطقه تاریخی متعلق به شركت شفارود است و از آثار تاریخی به‌دست آمده در آن می‌توان به انواع مهره‌ها، انگشتر مردانه، سكه‌هایی از جنس مس و روی، پیه‌سوزهای سفالی، چراغ‌های روغنی و كوزه‌های گلی بزرگ كه برای تدفین از آن استفاده می‌كردند، اشاره كرد. كوره‌های سفالگری، آجرپزی، كارگاه‌های شیشه‌گری و آهنگری و قبرستان‌های قدیمی از دیگر كشفیات این منطقه تاریخی بوده است.

تمام سكنه منطقه تاریخی هفت دغنان و آبادی‌های اطراف آن در حدود ۲۵۰ سال پیش به‌علت شیوع بیماری طاعون سیاه، جان خود را از دست دادند. با گذر زمان و رویش درختان، این منطقه به جنگل‌های اطراف وصل شد و به‌صورت جنگلی بكر باقی ماند.

در سال ۱۳۰۰، جاده‌ای بین صومعه‌سرا و رضوانده كشیده شد كه روستاهای كسماء، اباتر، طاهرگوراب، ضیابر، بهمبر، دارسرا و چنگیران را به هم متصل كرد. پس از آن این منطقه به مالكیت هفت خان بزرگ به نام‌های سلیمان پاشاخان ساسانی، امان‌الله خان، فتح‌الله خان، عزیزالله خان، عمید همایون، پاشاخان دهزاء و میرزا یوسف خان شبان درآمد كه همه ساسانی بودند.

شاید با خواندن تاریخچه این منطقه و پی بردن به قدمت ۱۲۰۰ ساله آن و همچنین آثار باقی‌مانده از گذشته، درك افسانه كلبه وحشت انزلی كمی آسان‌‌تر شود. خلق افسانه وجود یك خانه نفرین شده در منطقه‌ای باستانی كه تمام سكنه خود را به‌علت ابتلا به طاعون سیاه در صدها سال قبل از دست داده است، زیاد هم دور از ذهن نیست.

تاریخچه كلبه وحشت انزلی

یكی از مشهورترین داستان‌های ترسناك اتفاق افتاده در كلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمی‌گردد، زمانی كه چهار پسر جوان تصمیم می‌گیرند یك شب را در كلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی كردند تا آن‌ها را از این تصمیم منصرف كنند؛ اما پسرهای جوان به آن‌ها می‌گویند كه این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند كه شب را تا صبح در كلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف كنند كه هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آن‌ها نیفتاده است.

برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز كلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از كلبه‌ وحشت انزلی فرار می‌كنند، در حالی كه دو نفر دیگر در كلبه باقی می‌مانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری كه آن شب در كلبه می‌مانند، بسیار غم‌انگیز است. گفته می‌شود كه یكی از آن‌ها در كلبه از ترس، جان خود را از دست می‌دهد و سكته قلبی می‌كند و نفر دوم نیز به جنون دچار می‌شود و هرگز به حالت عادی برنمی‌گردد. 

طبق گفته محلی‌ها پس از این ماجرا برای ماه‌ها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این كلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی می‌كردند كه از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمی‌كردند.

دیری نپایید كه داستان هولناك و مرموز دیگری در این منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد از حادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر كه به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم می‌گیرند كه یك شب را در كلبه وحشت انزلی بگذرانند. آن‌ها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این كلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیث‌ها پایان دهند. 

آن‌ها به‌طور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ كسی از درب پشتی كلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آن‌ها می‌خواستند با این كار به همه ثابت كنند كه در این كلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناكی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا كه هیچ‌كس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، كسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آن‌ها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به كلبه وحشت انزلی، محلی‌های آن منطقه یكی از آن‌ها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری كلبه پیدا كردند. دختر بیچاره در تنه یك درخت مخفی شده بود. او آن‌قدر ترسیده بود و شوكه شده بود كه حتی نمی‌توانست حرف بزند. وی مدام به‌سمت خانه اشاره می كرد و از ترس می‌لرزید.

محلی‌ها تصمیم می‌گیرند كه پلمپ درب كلبه را بشكنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند كه متاسفانه با اجساد آن‌ها مواجه می‌شوند. پزشكی قانونی علت مرگ هر دوی آن‌ها را سكته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفته‌های شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه‌ مشخصی خیره شده و باز مانده بود. دختری كه موفق شده بود فرار كند نیز پس از چهار روز، خودكشی می‌كند و جان خود را از دست می‌دهد.

پلیس محلی پس از این اتفاق، كلبه را تخلیه می‌كند و تحت تدابیر امنیتی قرار می‌دهد. گفته می‌شود از آن زمان به بعد هیچ كس اجازه ندارد كه به كلبه وحشت نزدیك شود یا از آن دیدن كند.

داستان‌ها و روایت‌های موجود از كلبه وحشت انزلی بسیار دور از ذهن به نظر می‌رسند؛ اما برخی از محلی‌ها باور دارند كه این حرف‌ها واقعی است. البته باید بدانید كه هیچ سند یا شواهد موثقی برای اثبات داستان‌های ترسناك كلبه وحشت انزلی وجود ندارد. 

راز كلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت

یكی از دلایل شهرت كلبه وحشت انزلی داستانی بوده كه از گذشته در بین مردم دهان به دهان چرخیده است. داستانی كه طبق آن، هر كس بتواند تنها یك شب را در این كلبه سپری كند و زنده بماند، ثروتمند و پولدار خواهد شد. كلبه وحشت، مكانی وهم‌آلود است و شاید به همین علت، افراد بسیاری تصور می‌كردند كه اگر بتوانند در آنجا بمانند، موجودات فرا انسانی به آن‌ها ثروت می‌دهند.

روایات ترسناكی كه درباره كلبه وحشت انزلی گفته می‌شود، در مكانی در اطراف روستای هفت دغنان و در نزدیكی انزلی اتفاق افتاده است. برای رسیدن به این روستا باید به صومعه‌سرا در استان گیلان بروید و از آنجا ۲۵ كیلومتر به‌سمت غرب برانید؛ اما شاید برایتان جالب باشد كه بدانید در حال حاضر هیچ كلبه‌ای در جنگل هفت دغنان وجود ندارد و اهالی این روستا منكر این داستان‌های ترسناك می‌شوند و طبق گفته آن‌ها در روستای هفت دغنان از اول هم هیچ كلبه‌ای وجود نداشته است.

در حال حاضر، یك كلبه متروكه در روستای رینه در نزدیكی پونل و در فاصله ۳۵ كیلومتری غرب صومعه‌سرا وجود دارد كه به باور بسیاری از افراد، این كلبه همان كلبه وحشت انزلی است. كلبه متروكه روستای رینه در گذشته محل زندگی بانویی به نام عزت‌الملوك ساسانی، رییس قبیله تالش بوده است. عزت الملوك فردی ثروتمند، ماهر و توانا بوده است و در گذشته او را با عنوان «ملكه جنگل» می‌شناختند.

سال‌ها از زندگی عزت الملوك ساسانی در كلبه وحشت انزلی می‌گذرد و متاسفانه از این ملك تاریخی چیزی به‌جز یك بنای مخروبه باقی نمانده است. این كلبه با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال، كماكان مكانی پر رمز و راز است كه واقعیت اتفاقات رخ داده در آن مشخص نشده است. خانه تاریخی عزت الملوك ساسانی در دامان طبیعت و محیطی كاملا ییلاقی، مكانی بسیار باشكوه و زیبا است.

فیلم ترسناك كلبه وحشت انزلی

داستان‌ها و شایعات درباره كلبه وحشت انزلی موجب شد تا تیم «انزلی پرس» به‌دنبال پاسخ سوال‌های بی‌شمار در مورد این منطقه مرموز برود و ضمن بازدید از كلبه وحشت انزلی با اهالی هر دو روستای هفت دغنان و رینه مصاحبه كند. در ادامه شما را به تماشای ویدئوی مربوط به این تحقیق دعوت می‌كنیم.

طبق گزارش‌های تیم انزلی پرس، عزت الملوك ساسانی در بین گیلانی‌ها از احترام و محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. گفته می‌شود این بانو در سواركاری و تیراندازی، تبحر بسیاری داشته است. او كه از رهبران ایل تالش بوده است، از سال ۱۳۱۵ تا چند دهه بعد در عمارتی در روستای رینه در نزدیكی پونل اقامت داشته است؛ عمارتی با معماری منحصربه‌فرد كه هم‌اكنون در آستانه ویرانی كامل است. عمارت عزت الملوك ساسانی، یكی از آثار ملی ثبت شده كشور است. «مجید اخوان»، معاون میراث فرهنگی استان گیلان می‌گوید:

با اینكه اداره میراث فرهنگی استان به‌لحاظ اعتبار و بودجه از وضعیت مناسبی برخوردار نیست، از مالك بنا چندین بار تقاضا كرده‌ایم كه خانه را به‌صورت مشترك مورد مرمت و بهسازی قرار دهیم. این بنا یكی از خانه‌های تاریخی و منحصربه‌فرد گیلان محسوب می‌شود و اداره میراث فرهنگی حاضر است با پرداخت ۵۰ درصد از هزینه‌های مرمت، وضعیت خانه را بهبود ببخشد.

وی در ادامه می‌گوید:

مالك خانه هنوز راضی به مرمت و بهسازی نشده است. این در حالی است كه در منطقه پونل، خانه‌های بسیاری از خانواده ساسانی به جا مانده است كه یكی پس از دیگری از بین می‌روند.

نرگس سلیمی، فعال محیط زیست و دوستدار میراث فرهنگی استان گیلان می‌گوید:

خانه تاریخی عزت الملوك ساسانی با قدمتی بالغ بر ۲۰۰ سال در بین جاده پونل به خلخال و در روستایی به نام رینه قرار گرفته است. با اینكه این خانه در فهرست آثار ملی كشور ثبت شده است؛ اما نبود رسیدگی سبب شده است كه این بنا در معرض تخریب جدی قرار بگیرد. این خانه تاریخی می‌توانست به‌دلیل موقعیت، قدمت و ارزش‌های تاریخی‌اش مورد توجه گردشگران بسیاری قرار بگیرد؛ اما در حال حاضر سقف و بدنه آن به‌شدت آسیب دیده است و تاكنون هیچ نهاد یا ارگانی اقدام به حفاظت یا مراقبت از آن نكرده است.

در انتها طبق گزارش‌های تیم انزلی پرس، ساكنان بومی هر دو روستای هفت دغنان و رینه، داستان‌ها و شایعات مربوط به كلبه وحشت انزلی را تكذیب كردند. بنابراین به نظر می‌رسد كه چنین كلبه‌ای وجود نداشته است. شما چه فكری می‌كنید؟