آرامگاه شاه شجاع شیراز در شمال غربی حافظیه، در بلوار هفت تنان قرار گرفته است. ابوالفوارس جلال الدین فرزند امیر مبارزالدین محمد ملقب به «شاه شجاع» از مهمترین و شجاع ترین پادشاهان آل مظفر است. شاه شجاع فرزند امیر مبارزالدین محمد مظفر، موسس سلسله آل مظفر بود كه پس از پدرش به پاردشاهی رسید. شاه شجاع بر خلاف پدرش تعصب مذهبی زیادی نداشت . وی گاهی اشعاری نیز میسرود .
در سال ۱۱۹۲ هجری قمری در زمان كریم خان زند، توسط میرزا مجید كرمانی كه از نوادگان شاه شجاع به شمار می رود، سنگ قبری بر روی قبر شاه شجاع نصب گردید. آرامگاه كنونی وی در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی به همت علی سامی به كوشش انجمن آثار ملی ساخته شده است. آرامگاه شاه شجاع در آذر ماه ۱۳۵۴ ذیل شماره ۱۱۶۹٫۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
شاه شجاع كه بود ؟
شاه شجاع از ممدوحان حافظ شیرازی بوده و خود به فارسی و عربی شعر سروده است. حافظ قسمت اعظم دوران زندگی خود را در مصاحبت این پادشاه گذرانده و در اشعارش وی را بسیار ستوده است. شاه شجاع به مدت ۳۳ سال بر فارس حكومت كرد و در سال ۷۸۶ هجری قمری دچار بیماری سخت شده، درگذشت. با مرگ شاه شجاع، كه برخی از مورخین، آن را یتیم شدن مرد و زن ایران دانسته اند، سلطنت ایرانی آل مظفر كه پس از قرن ها حكومت خونبار ترك ها و مغولان، امنیت و آسایشی را برای مردم به ارمغان آورده بود به سرعت رو به زوال رفت.
آرامگاه شاه شجاع در شیراز و در شمال غربی حافظیه در نزدیكی هفت تنان، كنار بلوار هفت تن قرار دارد. شاه شجاع قبل از مرگ (۷۸۶ ه. ق) وصیت كرده بود كه جسد وی را در زمین های مصلی و در جوار قبر شیخ محمود قطبالدین دفن نموده و سپس توسط امیراختیارالدین كرمانی جنازه را به مدینه برده در آنجا به خاك بسپارند. پس از مرگ وی به دلیل اختلافاتی كه بین جانشینان او به وجود آمد، وصیت او عملی نشد و در همان جا باقی ماند.

كریمخان زند
بعدها در زمان كریم خان زند، در سال ۱۱۹۲ ه. ق. یكی از درباریان به نام میرزا محمد كرمانی متخلص به ظفر، كه در دربار كریم خان زند صاحب مقام بود. در صدد ساختن بقعه ای بر روی قبر و تجدید بنای آرامگاه بر آمد ولی فرصت و زمینه لازم برای تحقق این امر فراهم نشد. چون سنگ قبر شاه شجاع را برده بودند، به دستور كریمخان سنگ تراشیده و مرغوبی بر روی قبر نصب گردید. كه بر روی آن با خط نستعلیق عالی این عبارت در ۱۱ سطر نوشته شد: “هوالحی الذی لا یموت. هذا مدفن السلطان العادل الباذل المرحوم المغفور شاه شجاع المظفری و وفاته فی سنه ست و ثمانین و سبعمائه من الهجریه كما قال العارف السالك شمس الدین محمد حافظ علیه الرحمه حیف از شاه شجاع و تجدید مزاره فی شهر ربیع الثانی ۱۱۹۲”
در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی به همت علی سامی (معمار بازسازی سعدیه و حافظیه) توسط انجمن آثار ملی گنبدی از كاشی های فیروزه ای بر روی قبر شاه شجاع ساخته شد.

معماری بنا
این آرامگاه بر ۴ ستون استوار است. درون آن با كاشی و معرق تزیین شده است. بنای آرامگاه بر روی یك صفه كه سه پله از سطح زمین اختلاف ارتفاع دارد، بنا گردیده و از چهار گوشه آن چهار ستون مایل با سنگ های سفید به گنبد آبی رنگ آن می رسد. گنبد به وسیله كاربندی ها به ستون ها متصل گردیده است. ۴ كتیبه از اشعار شاه شجاع و حافظ نیز در درون گنبد و چهار كتیبه از اشعار حافظ كه در مدح شاه شجاع سروده بود، در قسمت بیرونی گنبد و به خط نستعلیق بر روی كاشی نگاشته شده است.
در جنب آرامگاه، بنایی آجری وجود دارد كه در حال حاضر به عنوان كتابخانه آثار و مفاخر فرهنگی مورد استفاده قرار می گیرد.



وقتی شاه شجاع در اواخر دوره حكومت (اواخر عمر) برای برقراری نظم در خوزستان به شوشتر رفته بود مرزبان شرق در نامهای، تاختن امیر تیمور بر سیستان را گزارش داده و از امكان پیشروی او ابراز نگرانی كرد. پاسخ قاطع، كوبنده و در عین حال كوتاه شاه شجاع جزء اسناد افتخارآمیز تاریخ ایران است.
شاه شجاع در نامهای به تیمور مینویسد:
نقض عهد و دوستی از امیرتیمور بعید است و اگر چنین امری رخ دهد، لشكر جرار و شمشیر شیر شكار و تیر جوشن گذار و بازوی كامكار در كار است. بسم الله اگر حریف مایی.
با مرگ شاه شجاع، كه برخی از مورخین، آن را یتیم شدن مرد و زن ایران دانستهاند، سلطنت ایرانی آل مظفر كه پس از قرنها حكومت خونبار تركها و مغولان، امنیت و آسایشی را برای مردم به ارمغان آورده بود به سرعت رو به زوال رفت.
پسرش سلطان زینالعابدین در برابر تیمور موفقیتی كسب نكرد. خواهرزادهاش شاه یحیی با پذیرش مقام امارت از جانب تیمور بهجای مقام سلطنت، خیانت كرد. خواهرزاده دیگرش، شاه منصور هم نتوانست مانع تیمور شود.

شاه منصور پس از خیانت برادرش به ایران برای جبران این ننگ، به دزفول رفت و سپاهی جمعآوری كرد و نامهای به شاهزادگان آل مظفر نوشت:
مرا هوای سلطنت نیست، هر یك پسری و سپاهی به من دهید تا بر لب جیحون بنشینم و تیمور را نگذارم كه از آب گذاره كند.
اما متاسفانه، هیچ یك از كسانی كه شاه منصور از آنها طلب كمك كرده بود، اقدامی نكردند و سرانجام در سال ۷۹۵ هجری قمری، شاه منصور در نبردی با تیمور كه مورخان آن را به ظهر عاشورا تشبیه كردهاند، كشته شد. نبردی كه در آن، شاه منصور دلیرانه جنگید و حتی نزدیك بود تیمور را از بین ببرد كه تیمور با خزیدن در چادر زنان نجات یافت.
به دستور تیمور پس از این پیروزی، جمیع شاهزادگان آل مظفر را گردن زدند. این نبرد در واقع پایان سلطنت آل مظفر و مقدمه یورشهای تیمور بر ایران بود.



