ریپورتاژ آگهی
سی‌وسه‌پل از آنِ كیست؟

سی‌وسه‌پل از آنِ كیست؟

شاید بزرگ‌ترین درد سی‌وسه‌پل این باشد: «چنان به ما نزدیك است كه آن را نمی‌بینیم.»نوزدهم فروردین‌ماه، حمیدرضا بانی، یكی از عكاسان اصفهان، عكسی را كه از تخریب غیرمجاز ورودی یك راهرو در دل سی‌وسه‌پل ثبت كرده بود
  • 1401/01/01
  • استان : اصفهان
  • شهر : اصفهان
  • دسته : اخبار گردشگری
آدرس : اصفهان روی زاینده رود ابتدای جنوبی خیابان چهارباغ بالا از یك سو و ابتدای شمالی خیابان چهارباغ عباسی (میدان انقلاب) در دیگر سو
تلفن : 66059000-021

شاید بزرگ‌ترین درد سی‌وسه‌پل این باشد: «چنان به ما نزدیك است كه آن را نمی‌بینیم.»نوزدهم فروردین‌ماه، حمیدرضا بانی، یكی از عكاسان اصفهان، عكسی را كه از تخریب غیرمجاز ورودی یك راهرو در دل سی‌وسه‌پل ثبت كرده بود، در فضای مجازی به اشتراك گذاشت و پای آن نوشت:
«امروز بعد از مدتی مسیرم به زیر سی‌وسه‌پل افتاد. خدایا، چشمتان روز بد نبیند. انگار وارد دنیای دیگری شده‌ای. برای ورود به هر دهانه پل باید یك یا الله بلند بگویی تا ساكنین از ورودت مطلع شوند. یك چراغ در كف پل نمانده، یك متر سیم برق باقی نگذاشته‌اند، همه و همه دود شده رفته هوا، در و دیوار پر از دیوار نوشته…اما داستان این عكس؛ در بعضی دهانه‌ها مسیر عبوری باز شده. به كجا؟ نمی‌دانم و صدای آدم‌هایی درون آن به گوش می‌رسد. ظاهراً مشغول‌اند. مزاحمشان نمی‌شوم. وظیفه من نبوده و نیست. فقط اطلاع‌رسانی می‌كنم كه تا سی‌وسه دهانه پابرجاست، فكری كنید.»

یك روز بعد، چهارباغ را گز كردم تا سی‌وسه‌پل و آن دهانۀ تخریب‌شده را ببینم. سر ظهر بود. دسته‌دسته جوان، با زیرانداز و قلیان به سمت پل روانه می‌شدند و زیر دهانه‌ها به جای آب، از آدم پر می‌شد؛ انگارنه‌انگار كرونایی هم هست.

میانه‌های پل، آن دهانه را دیدم. درست همان‌طور كه در عكس ثبت‌شده بود. محل، آن‌قدر ناامن بود كه ترسیدم جلوتر بروم. از یكی از جوان‌های دور و بر خواهش كردم این كار را انجام بدهد و به من بگوید كه ته این راه‌پله به كجا می‌رسد. رفت و گفت: «این آخر هیچ چی نیس آبجی. فقط یك اتاقكه با یه زیرانداز و پتو!»

سی‌وسه‌پل از آنِ كیست؟-rLVC935HPQ

لابد او هم ترسید مستأجر اتاقك سر برسد كه موها و شلوارش را تكاند و قبل از آنكه سؤال‌های بیشتری بپرسم از روی سكو پرید پایین و دور شد.

چند دقیقه‌ای ایستادم و با كمی فاصله، به این دهان باز سیاه نگاه كردم؛ حتی همین ساعت روز، بستر مناسبی برای انجام انواع جرم‌ها بود، چه رسد به وقتی كه هوا تاریك‌تر می‌شد.

با ۱۱۰ تماس گرفتم و شرح واقعه كردم، از امكان بزه گفتم و اپراتور جواب داد: «زنگ بزنید به ۱۳۷. با شهرداری. بررسی می‌كنه و نیاز باشه با ما هماهنگ می‌كنه.»

به ۱۳۷ زنگ زدم و همان نگرانی‌ها را تكرار كردم، مردی آن سوی خط پرسید: «الان شخصی داخل این راهرو بود؟» گفتم: نه. اما هر لحظه می‌تواند باشد. گفت: «كدوم سمت پل؟ سی‌وسه‌پل كه اصلاً نباید با این وضعیت برند.» گفتم: باز است و همه هم هستند. گفت: «اینجا مال میراثه، یه سانتش رو هم كسی نمی‌تونه تخریب كنه. به میراثم اعلام كنین. این در حیطه وظایف ما نیست. ما به یك سانت اینجا نمی‌تونیم دست بزنیم.»

تلفن پاسخگوی ۲۴ ساعتۀ یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان را گرفتم؛ داخلی ۱۱ شمارۀ ۳۲۲۴۱۱۶۰ و برای اپراتور توضیح دادم كه چه خبر شده. جوابش این بود: «اگه تخریبی صورت گرفته به میراث فرهنگی مربوطه. الان گزارش شما را ثبت می‌كنم تا بچه‌ها برن بازدید كنن. اگه جا درست كردن و خلافی شده به ۱۱۰ مربوطه، بهشون اطلاع بدید كه برن بازرسی كنن.»

برگشتم خانه و دنبال فیلم‌هایی گشتم كه چندی پیش، روی همین پل از مرتضی فرشته نژاد، پیشكسوت مرمت و حفاظت بناهای تاریخی اصفهان گرفته بودم. فرشته نژاد سال ۱۳۷۹ سی‌وسه‌پل را مرمت كرده بود و بر همۀ مصائب آن اشراف داشت.

می‌گفت كه به‌واسطه پیاده‌روی روزانه، هر روز از این مسیر عبور می‌كند و به نظرش رسیده كه پل، به كل رها شده است. مهم‌ترین نگرانی‌اش را ابتدا و این‌گونه برایم شرح داد: «زمانی كه ما پل را مرمت می‌كردیم، یك آب شرشره درست كردیم كه آب به‌صورت پله‌ای از روی آن رد شود و به بستر رودخانه بریزد اما چند وقت است كه سنگ‌های آن از دو سوی چپ و راست پل از بین رفته و می‌بینم جوان‌هایی كه احساس پهلوانی می‌كنند، آن‌ها را برمی‌دارند، می‌كوبند توی سر هم و می‌شكنند، شهرداری هم با بیل مكانیكی خرده‌سنگ‌ها را برمی‌دارد و می‌برد آن‌طرف‌تر. كسی نیست كه بیاید این سنگ‌ها را دوباره سر جای خودشان بگذارد و آن‌هایی كه ملاتشان از بین رفته مرمت كند تا از بدنه پل جدا نشوند. عاقبت این بی‌توجهی همان بلایی را سر سی‌وسه‌پل می‌آورد كه چند سال پیش سر پل مارنان آمد.

 

سی‌وسه‌پل از آنِ كیست؟-dZ8QltUood

ماجرای پل مارنان را پرسیدم و تعریف كرد: «مارنان دچار آب شستگی شد. آب چرخش پیدا كرد و از دو طرف رفت زیر پی، هر چه گفتیم خطرناك است كسی گوش نكرد، دست آخر هم پنج دهانه‌اش ریخت و خودمان رفتیم آن را مرمت كردیم. نمی‌خواهم این بلا سر سی‌وسه‌پل هم بیاید. این پل شاهكار معماری پل سازی در دنیاست. الان سنگ‌ها فقط از كناره‌ها جدا شده و قابل مرمت است، نباید اجازه بدهند تمام این سنگ‌ها از بین برود تا بعد دست‌به‌كار شوند.»

پرسیدم به اداره كل میراث این مشكل را گزارش كرده‌اید؟ و جواب داد: «بله اول به خودشان گفتم. گفتند كارشناس‌هایمان آمده‌اند سی‌وسه‌پل را گشته‌اند و چیزی پیدا نكرده‌اند. گفتم پس همه‌چیز هستند، جز كارشناس.»

عضو پیشین شورای فنی اداره كل میراث فرهنگی استان اصفهان، یادآور شد كه بنا هم مثل انسان نیاز به رسیدگی مداوم و نظافت دارد، منتها چون دست و پا و دهان ندارد، ما باید نیازهایش را برطرف كنیم: «در علم مرمت اصلی هست كه می‌گوید هر بنای تاریخی به‌صورت مرتب و مداوم نیاز به مرمت دارد. همان‌طور كه اگر انسان هفته‌به‌هفته حمام نرود شپش و بیماری می‌گیرد، بنا هم اگر مرمت نشود عمرش كوتاه می‌شود.»

فرشته نژاد، به یك نمونه از مواردی اشاره كرد كه غفلت از آن، خسرانی جبران‌ناپذیر داشت: «نمی‌دانم خاطرتان هست یا نه، سال گذشته یك كودك روی همین پل بر اثر برق‌گرفتگی افتاد توی آب و مرد. حالا سی‌وسه‌پل مقصر است یا برق؟ هیچ‌كدام. كسانی مقصرند كه به مشكلات پل توجه نمی‌كنند؛ نهادهایی كه می‌توانند به میراث فرهنگی با آن اعتبارات محدودش كمك كنند، اما با گفتن این جمله كه فلان اثر میراثی است، خودشان را كنار می‌كشند.

سال ۱۳۷۹ نورپردازی زیر پل انجام شد. برای این كار مشابه گل‌میخ‌های پل، پایه‌هایی را ایجاد كردیم و داخل آن پروژكتورهایی گذاشتیم كه به همت آقای فروتن شهردار شریف منطقه یك اصفهان از امارات و قطر خریداری‌شده بود. آن زمان ایران كارخانه لامپ ال. ای. دی نداشت. روی این پروژكتورها را هم دریچه‌ای با شیشه بسیار محكم قرار دادیم و بعد از مدتی عده‌ای راه دزدیدنشان را یاد گرفتند.

شهردار شریف اصفهان آن زمان آقای ملك مدنی بود. او چه كرد؟ گفت هر كدام را كه دزدیدند باید سریع جایگزین شود و همین كار را كردند. این كار به دزدها پیام می‌داد كه ما مواظب پل هستیم اما حالا چه؟ آب نیست و تمام سیمان‌هایی كه ما برای استتار كابل‌های برق كف پل كشیده بودیم شكسته و هیچ‌كس هم به دادش نرسیده، در خبرها هم نوشته‌اند كه سی‌وسه‌پل جان یك كودك را گرفته است. شنیدم بچه دچار برق‌گرفتگی شده و بعد، پرت شده توی آب. تمام شد و رفت.»

این مرمتگر باسابقه اصفهان تصریح كرد: «اگر دقت كرده باشید، لابه‌لای سنگ و آجرهای سی‌وسه‌پل گیاه سبز شده است. فكر نمی‌كنم كار سختی باشد كه به‌صورت مداوم این گیاه‌ها را بیرون بكشند. به‌هرحال آب با خودش دانه گیاه را می‌آورد و این دانه‌ها لای منفذها گیر می‌افتند و سبز می‌شوند اما ما تا زنده هستیم و سی‌وسه‌پل را سرمایه ملی می‌دانیم، نباید اجازه بدهیم این گیاه در جای نامناسب رشد كند، چون ریشه آن به‌مرور باعث تجزیه و خرد شدن سنگ‌های سی‌وسه‌پل می‌شود.»

او توضیح داد: «باید توی رودخانه آب باشد كه سطح آب‌های تحت‌الارضی اصفهان پایین نرود و فرونشست آثار تاریخی ارزشمند آن را تهدید نكند. حالا كه آب را از پل دریغ كرده‌اند، لااقل اجازه ندهند مردم آزادانه به دهانه‌های زیرین پل وارد شوند و كارهایی را بكنند كه آثارش مشهود است.»

بعد از گفتن این حرف‌ها، تا دهانۀ میانی پل رفتیم. فرشته نژاد، دستش را دراز كرد و دود آتش و خط و خش یادگارهایی كه غفلت، مثل یك نگهبان وفادار از آن محافظت می‌كرد، به من نشان داد و گفت: «آتش باعث می‌شود سنگ‌های پل كه جنس آن از آهك است، از بین برود. چرا برخی این‌قدر احساس امنیت دارند كه تُله به تله زیر پل آتش روشن می‌كنند؟ نهادهای مرتبط باید این امنیت را از این بزهكاران بگیرند، چون كارشان غیرقانونی است و باعث تخریب تدریجی یك سرمایه ملی می‌شود.

سال ۱۳۷۹ ما تمام دیوار نوشته‌ها را پاك كردیم اما حالا چند سال است كه دوباره تمام آجرها و سنگ‌ها پر شده از نوشته. وقتی یك نفر می‌آید می‌بیند بقیه نوشته‌اند و هنوز اثرشان پابرجاست، او هم ترغیب می‌شود كه بنویسد. نگهبان و ناظر و مجازاتی هم كه نیست، پس با خیال راحت كارش را انجام می‌دهد.

سی‌وسه‌پل از آنِ كیست؟-iOqOPP78UE

صداوسیما و رسانه‌های مختلف باید به اشكال گوناگون و به‌كرّات به مردم گوشزد كنند كه این كار جرم است، اشتباه است، گناه است. آموزش‌وپرورش باید از كودكی به بچه‌ها یاد بدهد كه این بناهای تاریخی با ارزش‌اند و باید مواظبشان بود.

میراث فرهنگی هم نباید بیاید و فقط یك رنگ روی فحش‌های درشتی كه اینجا نوشته‌اند بكشد و برود. مرمت، روش‌های مختلفی دارد و استفاده از این روش‌های میانبر برای چنین مكان مهمی درست نیست.»

یاد خاطره‌ای افتاد كه مرحوم حسین آقاجانی از سفر به شهر ممنوعه چین برایش تعریف كرده بود: «آقای آقاجانی یكی از كارشناسان خوب میراث فرهنگی بود كه متأسفانه در اثر تصادف از دنیا رفت. برای من می‌گفت آدم از دیدن كاخ‌های امپراطوران چین در شهر ممنوعه حظ می‌كند. این‌طور كه می‌گفت خودش آن‌قدر از دیدن سقف یكی از این كاخ‌ها حیرت‌زده بوده كه دستش را به دیوار تكیه داده و همان‌دم دو مأمور سراغش آمده‌اند و تذكر داده‌اند كه دستت را بردار. گفته من كاری ندارم، قصد آسیب رساندن ندارم. گفته‌اند عرق دستت حتی اگر مقدارش كم هم باشد برای دیوار ضرر دارد! خب آن چین است، این هم سی‌وسه‌پل ماست كه پاتوق معتادها و خلاف‌كارها شده و دورتادورش را دوده گرفته. كاش این چیزها را از چین یاد بگیریم.»

این پیشكسوت باسابقه مرمت، ضرورت تثبیت بندها، رفع علت شوره زدن مصالح، پر كردن مداوم لایه‌بندی سنگ‌ها و آجرها و همچنین بررسی ناودان‌های سی‌وسه‌پل را نیز یادآور شد و گفت: «همه نهادهای اصفهان باید دست‌به‌دست هم بدهند و از گنجینه‌های شهر حفاظت كنند. نباید فكر كنند كه نگهداری فقط وظیفه اداره میراث است و بروند روی بحث گردشگری تمركز كنند. باید بدانند كه گردشگر می‌آید این میراث را ببیند و نفت و گاز تمام می‌شود اما این سرمایه‌ها هستند و می‌توانیم از آن‌ها دلار دربیاوریم؛ چنان كه ایتالیا و سایر كشورهای خارجی این كار را می‌كنند.

كارهایی مثل آتش‌بازی كنار پل‌های تاریخی، پرواز هلی كوپتر بر فراز آن‌ها و انجام حركات ورزشی آسیب‌زا باید ممنوع شود چون تن و بدن این بناها را می‌لرزاند و اثراتش در طولانی‌مدت مشخص می‌شود.»

زمانی كه فرشته نژاد این توصیه‌ها را بیان می‌كرد، فقط سه چهار آجر از آن دهانۀ خبرساز سی‌وسه‌پل كم شده بود و اگر چه ۲۱ فروردین‌ماه امسال، به همت گروه امانی اداره كل میراث فرهنگی استان اصفهان این دهانه برای دومین بار در سه ماه گذشته تیغه شد، اما پروندۀ سی‌وسه‌پل و نیازهایش هنوز هم باز است.

علی‌محمد فصیحی نائینی، مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان در پاسخ به این سؤال كه «برای نجات سی‌وسه‌پل چه باید كرد؟» به ایسنا می‌گوید: سیستم ما به‌عنوان دولت، بخش خصوصی یا هر نهاد دیگری باید به این نتیجه برسد كه در كل دنیا و ایران، اصفهان است و پنج پل شگرفش تا با علم به این مهم، بتواند اولویت‌بندی درست‌تری برای فعالیت‌های خود داشته باشد.

او با تأكید بر اینكه اگر قرار است اتفاقی در سی‌وسه‌پل بیفتد، امكان‌پذیر نیست مگر با اجماعی همگانی، ادامه می‌دهد: سی‌وسه‌پل هم بخشی از شریان پیاده راه اصفهان است و بخشی از توجهی كه به مقوله پیاده راه می‌شود باید معطوف به این پل باشد.

فصیحی، تصریح می‌كند كه میراث فرهنگی، در حد توان به آثار ارزشمند رسیدگی می‌كند، اما معضلات سی‌وسه‌پل بیش از آنكه كالبدی باشد، فرهنگی است و تمام نهادهای مرتبط از جمله شهرداری، بهزیستی و… نیز باید برای رفع آن بسیج شوند.

مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان خبر می‌دهد: ما نسبت به برگزاری یك كارگروه مشاركتی بین این نهادها اقدام می‌كنیم و نیازمند همت جمعی آن‌ها و صد البته نیازمند مشاركت مردمی هم هستیم تا بتوانیم این میراث ملی را صحیح و سالم به دست آیندگان برسیم.

حالا سی‌وسه چشم و هزاران دل، منتظر تشكیل این كارگروه، برای رسیدن به اجماعی بین نهادها و رفع مشكلات ریز و درشت چشم‌وچراغ اصفهان‌اند؛ منتظر روزی كه اپراتورها هم به این باور رسیده باشند كه سی و سه پل، از آنِ همۀ كسانی است كه دوستش دارند، نه فقط ادارۀ میراث.