هنر خیابانی یا نقاشیهای دیواری سابقهای طولانی در تاریخ دارد. از نزدیك به ۴۰ هزار سال پیش تا پایان دوره غارنشینی انسانهای نخستین، خاطراتشان و یا آرزوهایشان را بر دیوارها و سقف غارها حك میكردند. و با زبان تصویر روایتگر روحیات و اتفاقات گذشته بودند. نقشهایی كه هم روایتگرند و هم هنرمندانه. امروزه بعد از گذشتن قرنها از آن زمان و با پیدایش و گسترش جوامع و ملل مختلف و شكلگیری شهرهای بزرگ همچنان نقش كردن بردیوار خانه (شهر) ادامه دارد.
دیوارهای سنگی غارها جایشان را به جدارهها و نماهای شهری دادهاند. این سطوح وسیع و پرمخاطب٬ همچون بوم بزرگ نقاشی٬ هم میتوانند وسیلهای باشند برای هنرنمایی و هم دفترخاطراتی گشوده از شهر و رویدادهایش طی دورههای مختلف.
چند سالی است كه به لطف هنرمندان جوان و خلاق نمای شهر تهران جان تازه ای گرفته است و تماشای نقاشی های دیواری در تهران و زیبای آن ها هركسی را به سر ذوق می آورد و حتی گاهی می تواند برای لحظاتی هم كه شده باعث شوند دغدغه های زندگی روزمره در این شهر شلوغ فراموش شوند. زیبا سازی شهرهای ایران پس از پایان جنگ تحمیلی و در دهه ۷۰ و ۸۰ در شهرداری های شهرهای مختلف ایران شروع شد چرا كه تا قبل از آن برای جامعه ای درگیر جنگ این كار بیش از حد غیر ضروری به نظر می رسید.
نخستین بررسی ها نشان می دهد در دهه ۶۰ دیوارنگاری در شهر تهران بر اساس شرایطی كه كشور در آن قرارداشت، مفهوم مقاومت، دفاع مقدس، شهید و… را به خود گرفت. در این دوران بود كه سبك نقاشی پرتره شهدا بر دیوارهای شهر وارد شد. اما در دهه ۷۰ شاهد افول و بی توجهی این هنر در شهر تهران بودیم تااینكه دردهه ۸۰ با ورود شهرداری تهران و به تبع آن سازمان زیباسازی به این موضوع سال های سعی و خطای هنرمندان برای به تصویر كشیدن مفاهیم زندگی بر دیوارهای بلند این شهر شروع شد.
دردهه ۹۰ نیز به دلیل ورود سلایق شهرداران مناطق و بسیاری از سازمان های ذی نفوذ در این بخش شاهد نقاشی تصاویری از كوه، دست و دریا در برخی از دیوارهای شهر هستیم. درواقع در این دهه شهرداری تهران با هدف پوشاندن زشتی های دیواره های كهنه و فرسوده شهر بدون اینكه به دنبال القای مفهوم خاصی در نقاشی های دیوار باشند، از این المان برای زیباسازی ظاهری دیوارها و ساختمان های شهر استفاده كردند كه این شیوه و طرز مدیریت در طولانی مدت این مدل از نقاشی های دیواری را به یكسری زوائد بصری سیما و منظر شهری تبدیل كرد.
اگر اهل پیادهروی باشید ممكن است چند تا از این نقاشیها پیدا كرده باشید. اسمش را هنر خیابانی گذاشتهاند. نقاشیهای دیواری ، آثار استنسیل و گرافیتیها و …
هنر شهری برای اكثر مردم جذاب است. میگویند مشاهدهی این آثار در سطح شهر باعث آرامش میشود. برای بعضیها پیدا كردن این نقاشیها یكجور ماجراجویی است.
مهدی قدیانلو
در سال ۱۳۸۵ شهرداری تهران فراخوان را صادر كرد و در آن از هنرمندان دعوت كرد كه ایده ها و طرح های خود را برای شهرداری ارسال كنند. مهدی قدیانلو توانست برنده این رقابت شود. در آن زمان محمود شعیبی كه كارشناس ارشد هنر است مدیر اداره نقاشی شهر تهران بود. نقاشی دیواری مهدی قدیانلو خلاقیتی جدید در شهر تهران ایجاد كرده است مهدی در سال ۱۳۶۰ در كرج متولد شده است او نقاشی را در رشته نقاشی در دانشگاه تهران آغاز كرد و در ادامه موفق به دریافت مدرك كارشناسی ارشد در رشته انیمیشن شد.
نقاشیهای او اغلب در طبیعت ، صحنههای غیرمعمول ماننداتومبیل های پرواز دیده می شود. بسیاری از نقاشیهای دیواری با محیط اطراف ارتباط برقرار میكنند . عده ای معتقدند بیشتر كارهای مهدی قدیانلو سوررئال است و سبك خاصی را دنبال می كند، اما خودش این حرف ها را قبول ندارد. او در این باره می گوید: به سبك خاصی متعهد نیستم چرا كه وقتی سبك خاصی را انتخاب می كنید ناخودآگاه دچار محدودیت می شوید.
مهدی بادیه پیما
اگر گذرتان به پل كالج افتاده باشد حتما آثار جذاب او را تماشا كرده اند. پهلوانانی كه تهران را بر دوش گرفته اند. نقاشی های دیواری كه اشاره به فرهنگ پهلوانی ایران زمین دارند. . این نقاشی های دیواری مردان پهلوانی را شبیه به پهلوانان قدیم تهران كه در میدان ها و زورخانه های شهر دیده می شدند به نمایش گذاشته است، پهلوانانی كه بنابر خصوصیت های اخلاقی اشان وظیفه نجات و دفاع از مردم را داشته اند و حالا گرافیتی مهدی بادیه پیما همین حس را القا می كند؛ پهلوانانی كه پل كالج تهران را از فرو ریختن نجات داده اند. امروزه چنین نقاشی های خیابانی تبدیل به بخشی از جاذبه هایی گردشگری شهرها می باشند و رفته رفته محبوبیت آن ها در جهان در حال افزایش است. چندی پیش Giuseppe Pasetto عكاس ایتالیایی از این نقاشی دیواری عكس گرفت و موجب شد شهرت آن جهانی شود.
لاله اسكندری
هیچ كس نیست كه در خیابان های تهران قدم زده باشد و برق كاشیكاری های زیبای نقاشی های خیابانی لاله اسكندری را ندیده باشد. می توان گفت او اولین زنی است كه به عنوان پیمانكار با شهرداری تهران قرارداد بست تا به چهره خاكستری خیابان های تهران رنگ های زیبا بپاشد نظر خودش را درباره ایده جان بخشی به تهران بخوانید.
اسكندری درباره هدف خود از اجرای پروژههای هنری در سطح شهر گفت: هدفم این بود كه یك فضای رنگی به شهر خاكستریام بیاورم. فكر كردم كاری كنم كه سالها روی دیوارها بماند. برای این كار از نقشهها و طرحهایی استفاده كردم كه یادآور فضاهای تاریخی خودمان باشد. به عنوان مثال از نقوش مینیاتور استفاده كردم. دوست داشتم با طرحهای خوب و ایجاد فضاهای جدید هنر كاشیكاری را دوباره احیا كنم.
مانلی منوچهری
مانلی منوچهری هم هنرمندیست كه به سفارش شهرداریها به دیوارهای تهران و سایر شهرستان رنگ و آب میبخشد.منوچهری معمولاً نقاشیهایش را طوری پر از درخت و پرنده و اسب و مردم میكند تا عین رویا به نظر برسند. رهگذرانی كه هر روز از بزرگراه بسیج می گذرند با آمدن بهار طرحی را روی این دیوارها دیدند كه كاری بود از مانلی منوچهری. او گرافیك و تصویر سازی خوانده و نقاشی اش با شعر همراه است. او یكی از هنرمندانی است كه دیوارهای شهر را تابلوی نقاشی كرده اند. او متولد سال ۱۳۵۳ است و كارشناسی ارشد تصویر سازی دارد.نقاشیهای دیواری مانلی منوچهری شبیه دنیاهای تخیلیای هستند كه میخواهند بر روی دیوارهای تهران زنده شوند.
ابرسك
طرحهای شابلونی ابرسك در تهران معروف هستند. اگر اهل تهرانگردی باشید حتماً آثار ابرسك یا ابراهیم اسكندری به چشمتان خورده. ابرسك به روش استنسیل بازیگران معروف و چهرهها و سمبلهای تهران را بر دیوارها میكشد.
گویا ابرسك با این كار قصد دارد تاریخچهی تهران را بر روی دیوارها حك كند. تا دیوارهای تهران تبدیل به حافظهی فرهنیگ مردمش شود.
چندین پروژه هم به سفارش شهرداری انجام داده كه شاید به چشمتان خورده باشد. از جمله كیوسك خاطرهانگیز روبروی ادارهی مخابرات كه یك مجسمه با گوشی تلفن در آن قرار گرفته. و البته صندوق پست روبروی موزهی ارتباطات با آن مجسمهی معروف در حال انداختن نامه.
شوآتیر
شوآتیر شخصیت مرموزی است كه آثار استنسیل او بر روی دیوارهای تهران به چشم میخورد. تصویر تختی كشتیگیر محبوب ایرانی، مصدق نخستوزیر دوران پهلوی، و عباس كیارستمی كارگردان مشهور ایرانی.یكی از آثار مشهور شوآتیر بازآفرینی مونالیزا است. خودش در بارهی اثر مونالیزا در ایسنتاگرام اینطور توضیح داده كه: «دیدم مونالیزا گرونه . شاید نتونید بخریم . لوور دوره شاید نتونید بریم یه دونه ساخت وطن شو بزنم تو خیابونای تهرون واسه دل خودمون.»
نگین احتسابیان
نگین احتسابیان هنرمندی است كه با آثار رنگارنگش به دیوارهای سیمانی پایتخت جلا میبخشد.نقاشیهای دیواری از روستاهایی آرام و تابستانی و تصاویری از اسطورهی درخت حیات.اگر خیلی اهل پیادهروی در تهران باشید ممكن است مونالیزای ایرانی او را بر روی دیوارها شكار كرده باشید. مونالیزایی با دماغی عملی و گونههای كاشته شده!
میرزابابا اصفهانی
میرزا بابا نقاش نیمه اول سدهٔ سیزدهم هجری در دوره قاجار و از بنیانگذاران شیوهٔ پیكرنگاری درباری و مكتب نقاشی قاجار است. وی از كسانی بود كه باعث رواج فن رنگروغن در ایران شد. او نخستین نقاشباشی دربار قاجار است.آثار میرزا معمولاً با رنگهای زمینی خلق میشوند. رنگهایی تیره و خنثی كه در طبیعت موجودند. مثل طیفهایی از خاكستری، بژ، قهوهای و سبز و قرمز تیره.سبك میرزا مخاطب را به یاد نقاشیهای غارنشینها میاندازد كه به سبكی مدرن و سورئال كشیده شدهاند.
بلك هند
بلك هند (انگلیسی: Black Hand) هنرمند دیوارنگار اهل ایران است. گاردین از او با عنوان بنكسی ایران نام بردهاست.گرافیتیهای بلك هند معمولاً پیرامون سكسیسم، مسائل اجتماعی و تحولات خاورمیانه است.خیلی از كسانی كه علاقه به لقب گذاری دارند و هیچ گاه نمیتوانند درك كنند كه یك نفر میتواند برند خودش باشد، بلك هند را بنكسی ایرانی می نامند، بلك هند را به طرحهای انتقادیاش میشناسیم. آثاری با كنایههای اجتماعی و سیاسی به موضوعاتی مثل نفت، محیط زیست، فروش كلیه و مساله غزه. هنرمند(بلك هند) میگوید كه اثرهای «بنكسی» تاثیر زیادی بر او گذاشته و الهام بخش او بوده است.« از بنكسی یاد میگیری. بنكسی یكی از مهمترین و جدیترین هنرمندان خیابانی است كه به دایرة المعارف زندهی نقاشی دیواری تبدیل شده است.»
سفارت آمریكا
سفارت سابق آمریكا كه بعد از انقلاب به لانه جاسوسی معروف شده است، به خاطر نقاشیهای دیواریاش معروف است. خیلی از توریستهای خارجی كه به ایران میآیند تاكید دارند با این دیوار عكس یادگاری بگیرند. جمجمه انسان یكی از طرحهای محبوب در نقاشیهای قدیمی و جدید است. در یكی از آثار جدید تعدادی جمجمه در دریایی از خون اطراف چشم ایزدی به تصویر كشیده شده اند. در نقاشی دیگری جمجمهها جایگزین ستارههای پرچم آمریكا شده اند و تك تیراندازها در بین نوارهای آبی پنهان شده اند كه ظاهرا به جنگهای طولانی آمریكا در كشورهای اسلامی اشاره میكند. در نمونه قدیمی موشكهای كروز جایگزین نوارهای آبی پرچم شده بودند. مجسمه آزادی نیز در بین نقاشیهای جدید قرار دارد. در نمونه جدید بازوی مجسمه قطع شده است و به جای صورت یك جمجمه مشاهده میشود.
البته این نقاشیهای دیواری در چهلمین سال تصرف سفارت آمریكا، از نو طراحی شدند. طرحهایی ضدآمریكایی كه با رنگهای پرچم آمریكا كشیده شدهاند. جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۴ نوامبر امسال هم زمان با چهلمین سالگرد اشغال سفارت آمریكا در تهران مجموعهای از نقاشیهای جدید را در دیوارهای اطراف ساختمان سفارت خانه قدیمی رونمایی كرد. آثار قدیمی چهره ترسناكی از قدرت آمریكا به تصور میكشیدند. در حالی كه نقاشیهای جدید تلاش میكنند كه دولت آمریكا را به سبكی نو به سخره بكشند. آثار جدید همچنین در مقایسه با الگوهای سابق روشنتر هستند.