روستای واشقان فراهان ، روستایی است كه در دهستان فشك بخش مركزی شهرستان فراهان استان مركزی ایران واقع شده است .واشقان در ۳۰ كیلومتری شهرستان های تفرش و آشتیان و در ۲۴ كیلومتری شهر فرمهین در منتی الیه دره ای كه ابتدای آن در غرب كوه((مرجان)) قرار دارد واقع شده است.بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسكن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مكان ۷۶ نفر (۴۸خانوار) بودهاست كه اكثریت آنها افرادی میانسال یا كهنسال می باشند. آمار سال های قبل از ۵۲ نشان می دهد كه در این روستا بیش از ۲۵۰ خانواده با جمعیتی بالغ بر ۱۲۵۰ نفر ساكن بوده اند كه اكثریت آنها با توجه به تحولات اقتصادی-اجتماعی به تهران و شهرهای اطراف مهاجرت كرده اند.
موقعیت جغرافیایی این روستا در كنار رودخانه فصلی ((واشقان چای)) در دامنه تپه ی ((ماهان دره)) بنا گردیده است.جالب توجه است كه همواره ماه از پشت این تپه سربر می آورد.درمعنی كلمه واشقان معانی متفاوتی داده شدهاست. در بعضی از منابع تاریخی از كلمه واشقان به عنوان تغییر یافته ی ((باشگان)) به معنی آشیانه عقاب یاد شده است.در عین حال بعضی واشقان را ، مهد عاشقان معنی كردهاند. بررسیها تا كنون به معنی دقیقی از این كلمه نرسیدهاند.
آب وهوا
آب وهوای واشقان درزمستان سرد وخشك است واین سرمابعضی اوقات حتی تا اوایل تابستان هم حس میشود.هرچه باشد طبیعت جذاب و متنوع؛ آب وهوای خنك و زمستان سرد واشقان خاصیتی فراموش نشدنی به این سرزمین دادهاست.
گویش محلی مردم «خلجی» نام دارد كه تا حدودی به تركی شبیه است وبه همین خاطر خیلی ازواشقانیها با اهالی روستاهای تركزبان اطراف براحتی ارتباط برقراركرده وبا درك متقابل از یكدیگر بین شان صمیمیت ومحبت وجود داشتهاست.
تا چند سال پیش مردم دراولین روزتابستان با گذرازدرهها ومناطق كوهستانی فیمابین و با كمك الاغ و قاطر به روستای «شاهواروق» میرفتند وضمن زیارت درزیارتگاهی كه درآنجا بود؛ ازبازار محلی؛ بعضی وسایل مورد نیاز خود را تأمین میكردند. زندگی مردم پرازقصهها واسطورههای كهنی است كه هنوز رگههایی ازآنها گرمی بخش شبنشینیهای مردم این روستاست. این داستانها درشب نشینیها ومعمولا بهنگام خوردن كشمش؛ نخود چی ویا هرچه كه خود درسنت محل بدان «شب چره» میگویند با آب وتاب تمام تعریف میشوند. قسمت زیادی ازداستانها به درگیریهای مردم با سارقین احشام؛ زدوخورد با باجگیران دولتی؛ مباشرین خانها واربابهای قدیم؛ بزرگی عروسیها ویا قدرت كاركردن افراد درجوانی شان بر میگردد كه گاهی نیزبا چاشنی مبالغههای پراكنده همراه میشود. شهررفته هاهم هرازگاه با تلنگری به خاطرات قدیم خود شیرینی این یادگارهار را در ذهن مرورمی كنند.
ازسمت غرب كه به واشقان نگاه كنی درختان گردوی سترگی كه در حاشیه رودخانه خشكی كه در پایینترین قسمت روستاقرار دارد و ازكنار مدرسه قدیمی و غسالخانه نوساز می گذردخود نمایی میكنند. چندین درخت رشید صنوبرنیزلابلای خانهها وباغها سرك میكشند و نمای روستا را ازیكنواختی در میآورند. ضمن اینكه درست در پشت سر روستا دو كوه سیاه رنگ كه رنگ سیاه خاكشان وجه تسمیه آنها است قامت برافراشته اند. مقصودم قره تپه (تپه سیاه) كوچك وبزرگ است كه معمولاً ایام بهار و بخصوص روز سیزده بدرمحل گشت وگذارجوانهای بااحساس وپرشورهیجان روستا وواشقانیهایی است كه از تهران واراك یا حومه این شهرها به آنجا آمدهاند.
معماری روستای واشقان
خانههای واشقان به جزاینهایی كه درده پانزده سال اخیرساخته شدهاند بیشترازجنس گل رس هستند واگرچه بعضیهاشان دروضعیتی غمبار رو به ویرانی اند ولی هنوز خوب ماندهاند. پایههای محكم این خانههای خشت وگلی سالها ضربات بی مهابای باد وباران و كولاكهای زمستانی را بجان خریده وپایدارمانده اند.
باوجود آهنی شدن درب ورودی خانهها دراین چند سال اخیر، هنوزخیلی ازخانهها با همان كلونهای چوبی و كوبههای فلزی باز وبسته میشوند وبه محض ورود باسكوهایی مواجه میشویم كه دروسط آنها تنورهایی برای پخت وپزنان تعبیه شدهاند ودربهار و تابستان مسكن اصلی ساكنین است. درقدیم بیشتركلاسهای مكتب خانهها دراین سكوها برگذار میشد.
در حیاط خانهها قسمتی هست كه به آن «حصارك» میگویند ودرایام گرمتر سال محل نگهداری گوسفند وگاوها است و معمولاً هم كمی آن طرف تر ازآن توالتهای روبازو یا سقف دار بدون در قرار داشت . البته این اواخر به خاطر پیشرفتهای بهداشتی استفاده از این توالتهای روباز كمتر شدهاست ولی هنوز در برخی خانهها دیده میشوند.
معماری روستا ازنظم خاصی تبعیت نمیكند وهمین عامل باعث شدهاست كوچههای واشقان پر ازپیچ وخم باشند كه درزمستان پر ازبرف روفته ازبامها شوند وگذرازآنها دشوار شود.
در سالهای اخیر خیلی از تهران واراك و كرج نشینها و بطور كلی آنهایی كه به شهرهای بزرگ رفتهاند مازاد درآمدهای خود را در واشقان سرمایهگذاری كرده وبا نظم بخشیدن به خانهها ومعماری آنها از تخریب وطن شان جلوگیری كردهاند كه این كار بسیار قابل تحسین است.
اگرچه ازنظرجغرافیایی واشقانی وسعت زیادی ندارد ولی برای تسهیل درتمایز مكانها واشقان به چند محله تقسیم شدهاست كه مهمترین محلهها را محله بالا (ای سه)؛ محله پایین؛ محله گلان (محله گلها) و پشت قلعه (قلا هارتی) تشكیل میدهد. واشقان در ساختار معماری روستایی خود سه كوچه عمودی وچهار كوچه افقی بزرگ دارد كه خانهها دركنار آنها ردیف شدهاند. بعضی منازل از دو طرف به دو كوچه باز میشوند. بخاطر تنگ و ناصاف بودن شان؛ وقرار داشتن كوچهها در شیب رو به افزایش روستا؛ كوچههای عمودی تقریباً غیرماشین رو و كوچههای افقی نیزتاحدودی برای اتومبیلهای كوچك قابل تردد هستند. آنهایی كه بضاعتشان اجازه میدادهاست خانههای آجری جدید سازدرواشقان را رونق دادهاند وبعضی هم مدرنیته رابا سنت قدیم تلفیق وقسمتهای خراب شده را با همان بافت قدیمی وصله كردهاند كه دیدنی است.
بیشترخانهها دو طبقه اند وبی اغراق میتوان گفت كه هیچ خانه ای نیست كه بیشترازدوطبقه داشته باشد. به اتاقهایی كه برای مواقع خاص یا مهمانها اختصاص یافتهاند بالا خانه گفته میشود كه معمولاً با فرش وگلیمهای دست باف ودرشت فرش شدهاند. بالاخانهها جاهای دنجی محسوب میشوند. گاهی عكسهایی اززمان جوانی پدربزرگها بردیوارشان پیدا میشود. پردههایی قشنگی منقش به بته جقه وگلهای سرخ یا رنگهای تند دارند و بیشترازجنس پنبه ویا چیت هستند. در طاقچههایشان هم بعضاً كتابهای قرآن ونصاب الصبیان یا نسخههای چاپ سنگی دیوان اشعار پیدا میشود.
دربعضی ازاین بالاخانهها جاجیم ویا فرشهای دست بافی یافت میشوند كه درنوع خود بی نظیرند ومادربزرگها با وسواس خاصی با آنها زندگی كرده وازآنهامراقبت میكنند. استفاده ازورقهای شیروانی نیزدرخانههایی كه صاحبانشان وقت برف روبیهای طاقت فرسای زمستان را ندارند روبه گسترش است ولی هنوزكم نیستند خانههایی كه سقفهایشان را با تیرهای چوبی درختان صنوبر؛ بید وشاخههای آن پوشاندهاست. با اینكه دیوارداخلی اتاقهای نشیمن خانهها تقریباً هرسال با پودرسفیدی كه همان خاك سفید محلی است و دارای معدن است.
خانهها از داخل بسیاردیدنی است. بعضیهایشان اینقدر دود خرده وسیاه هستند كه حدوخساب ندارد. درفاصله یك تا یك مترونیمی دیوارداخلی بعضی ازاتاقهای درونی و خنك منازل صندوقهایی با درب. كلونهای كوچك چوبی دیده می شودكه درقدیم ازآنها به عنوان یخچال استفاده میشده وهنوز هم ماست وسر شیرولبنیات خانواده را درآنها نگهداری میكنند. سوراخهایی به طرف بیرون، هوای تازه را بدرون این محفظههای هاكه به گویش واشقانی بدان پكك (pa kak) میگویند هدایت میكند وكار تهویه هوا را انجام میدهند. دراتاقهای اندورنی كه محل نگهداری وسایل محسوب میشوند بسته به حرفه پدر خانواده چیزهای عجیب وغریب فراوانی یافت میشود !
ازظرفهای مسی وقابلمههای رویی گرفته تا سینیهای مجمعی بزرگ وكوچك وطنابهای متعلق به پنجاه سال پیش و پی سوزهای قدیم كه به عنوان چراغ استفاده میشدهاست و اكنون به نوع خود عتقیه محسوب میشوند. خورجینهای دستباف وگونیهای گندم وجو وچرخهای نخ ریسی قدیمی و دوكهای مربوطه؛ وسایل جدا نشدنی این خانهها هستند. در برخی از خانهها هم دستاسهای سنگی كه به عنوان آسیاب از آن استفاده میشدهاست هنوز موجود است. روی رفها وطاقچههای اتاقها هم وسایل ریزودرشتی یافت میشوند كه به امید بكارآمدن درروزی لای درزخشتها چپانده شدهاند. دارهای گرد وغبار گرفته قالی؛ انواع داس؛ شانههای قالی بافی؛ اره؛ الكهای آرد؛ لاجینهای كشك سابی وچراغهای لمپا از دیگروسایل موجود در قریب به اتفاق این اندرونیها هستند كه واقعاً دیدنی هستند ودر نوع خود عتیقه محسوب میشوند و ساكنان قدیمی هم قصد دل كندن از آنها را ندارند !!. هركسی سعی كردهاست خرمن محصولاتش رادرنزدیكترین محل به خانه بسازد.
هنر خوشنویسی از خصوصیات بارز واشقانی ها بوده و هست،چنانكه در حال حاضر بیش از شصت نفر خوشنویس واشقانی در حد استاد،عالی و ممتاز وجود دارد ( با توجه به گرایش بیش از حد جوانان واشقانی به هنر خوشنویسی این رقم امروزه به چند برابر افزایش یافته است) كه بعضی از ایشان از اساتید برجسته ی انجمن خوشنویسان می باشند( استاد فتحعلی واشقانی فراهانی، زین العابدین واشقانی فراهانی، علی واشقانی فراهانی، پوران واشقانی فراهانی، حسین واشقانی فراهانی وعباس واشقانی فراهانی،رمضانعلی واشقانی فراهانی،سپیده واشقانی فراهانی و … )


