ریپورتاژ آگهی
محوطه باستان شناسی كنارصندل

محوطه باستان شناسی كنارصندل

كاوش‌های باستان شناختی در محوطه‌ی باستانی كنار صندل به سرپرستی “یوسف مجیدزاده” در تپه‌های جنوبی و شمالی كنارصندل، گورستان محطوط آباد در ۸۰۰ متری شرق تپه‌ جنوبی و گورستان قلعه كوچك در چهار كیلومتری شمال غرب روستای كنار صندل در روستای قلعه كوچك انجام شد.
  • 1400/11/09
  • استان : کرمان
  • شهر : جيرفت
  • دسته : روستاهای ایران
آدرس : روستای كنارصندل در فاصله‌ حدود پنج كیلومتری غرب شهر عنبرآباد و ۳۰ كیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع شده است
تلفن : 66059000-021

روستای كنارصندل در فاصله‌ حدود پنج كیلومتری غرب شهر عنبرآباد و ۳۰ كیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع شده است كه كاوش‌های باستان شناختی در محوطه‌ی باستانی كنار صندل به سرپرستی “یوسف مجیدزاده” در تپه‌های جنوبی و شمالی كنارصندل، گورستان محطوط آباد در ۸۰۰ متری شرق تپه‌ جنوبی و گورستان قلعه كوچك در چهار كیلومتری شمال غرب روستای كنار صندل در روستای قلعه كوچك انجام شد.

بر پایه كاوش‌های باستان شناختی، حوزه‌ فرهنگی هلیل رود به طور كلی در طول هزاره‌ی سوم از شكوفایی و رونق بسیار زیادی برخوردار بوده است چنان كه در محدوده‌ این شهرستان بقایای یكی از نخستین شهرهای ساخته شده به دست بشر با تمام ویژگی‌های یك شهر آن چنان كه در ادبیات باستان‌شناسی مطرح است، شناسایی شده است و محدوده این شهر به طور دقیق مطابق است با روستای كنارصندل امروزی كه در فاصله‌ حدود پنج كیلومتری غرب شهر عنبرآباد و ۳۰ كیلومتری جنوب شهر جیرفت واقع است.

پس از شش فصل پژوهش باستان‌شناسی می‌توان چنین گفت كه به نظر می‌رسد در طول هزاره‌ سوم پیش از میلاد دو تپه‌ جنوبی و شمالی كنارصندل، بخش‌هایی از شهر بزرگی به وسعت تقریبی دو تا سه كیلومتر بوده‌اند، شهر حدود ۸۰۰ متر از محل كنار صندل جنوبی در جهت شرق تا بستر كنونی هلیل‌رود و ۱۴۰۰ متر به سمت شمال تا كنار صندل شمالی كشیده شده بود، همچنین وجود قطعات سفال نشان می‌دهد كه شهر دست كم ۸۰۰ متر به سمت غرب، یعنی تا ساحل بستر باستانی هلیل رود و دست كم ۵۰۰ متر در جهت جنوب امتداد داشته است.

تپه جنوبی كنار صندل: این تپه‌ای است تقریبا بیضی شكل كه حدود ۲۱ متر از سطح زمین‌های اطراف بلندی دارد، این تپه را بقایای سازه‌ی غول آسایی می‌دانند كه بر بالای تپه‌ باستانی كهن‌تری ساخته شده و به احتمال زیاد بارویی به عرض حدود ۱۱ متر آن را در میان گرفته بود.

زمانی این دژ با ۲۵ تا ۲۶ متر ارتفاع نسبت به زمین‌های پیرامون در قلب شهر بزرگی قد برافراشته بود، در ادامه كاوش‌ها در دامنه‌ غربی تپه یك فضای راست گوشه‌ای در ابعاد حدود ۲۵ متر مربع به دست آمد كه در دیوار خشتی جنوبی آن در درون فرو رفتگی تاقچه مانندی نقش برجسته‌ای آشكار شد، این نقش برجسته كه ارتفاع ۱۱۵ سانتمیتر از آن بر جای مانده است از انتهای دامن كه تا زیر زانو را پوشانده شروع شده و از سینه به بالای آن از میان رفته است بالا تنه آن كه متعلق به یك مرد است كه برهنه بوده كه با رنگ زرد رنگ‌آمیزی شده است، زمینه‌ دامن وی نیز با رنگ قرمز رنگ‌آمیزی شده و چند ردیف موازی شامل مثلث‌های توپر به رنگ سیاه در فواصل منظم بر این زمینه ترسیم شده است كه در واقع نقش و نگار آن را تشكیل می‌دهند.

در فاصله حدود ۱۲۰ متری شرق تپه یك زباله دانی بزرگ آشكار شد كه از این زباله‌دانی تاكنون بیش از ۳۰۰ اثر مهر به دست آمده است كه به نظر می‌رسد این اثر مهرها در ارتباط با تامین امنیت محتویات كیسه‌های كوچك، سبدهای كوچك و دیگر ظروف كوچك بوده‌اند، این مدارك مهرسازی بر روابط تنگاتنگ این منطقه با فرهنگ‌های همزمان عصر مفرغ در میان رودان، دره‌ سند و آسیای مركزی اشاره دارند، تنوع موجود در هنر مهرسازی حكایت از این دارد كه كنار صندل جنوبی در مركز شبكه فعالی از تجارت راه دور قرار داشته است.

در فاصله‌ حدود ۵۵۰ متری شرق تپه‌ جنوبی در فصل‌های نخست كاوش بقایای كوره و مقادیر زیادی سرباره و قطعات فراوان مفرغ از كارگاه‌های صنعتی نشان داشت اما با گسترش كاوش در این بخش تعداد كوره‌ها و ابزار و اشیای فلزی نیز افزایش یافت كه این خبر از وجود یك منطقه‌ صنعتی می‌داد.

الواح: یكی از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناختی لوح‌هایی است كه روی آن‌ها كتیبه‌هایی ایجاد شده است، نخستین بار در فصل دوم كاوش‌ها در میان آثار مهر به دست آمده بر روی یك اثر مهر نشانه‌هایی از یك خط شناسایی شد اما به دلیل ابعاد بسیار كوچكش قابل تشخیص نبود، در فصل سوم در تپه‌ جنوبی تقریبا در كف راهروی ورودی قطعه‌ای از یك آجر كتیبه‌دار به دست آمد كه این كتیبه از جهت‌های گوناگون اهمیت فراوان دارد.

میان پژوهشگران درباره‌ این كتیبه اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را آغاز ایلامی (این خط در حدود ۲۹۰۰ پیش از میلاد در شوش پدیدار شد و از طریق راه‌های بازرگانی به سرعت گسترش یافت كه این خط اساسا خطی تصویری است كه در آن هر تصویر معادل یك كلمه )دانسته و برخی دیگر آن را خط ایلامی نوشتاری (همه‌ی نوشته‌هایی كه از این خط بر جای مانده‌اند از آن یك شاه ایلامی هستند به نام كوتیك، این‌شوشینك هستند كه در حدود سال ۲۲۵۰ پیش از میلاد در تمدن ایلام فرمانروایی داشته است و پس از مرگ فرمانروای یاد شده منسوخ شد) می‌دانند. مجیدزاده در این زمینه عقیده دارد: اگر ما در مورد وجود خط اصطلاحاً ایلامی نوشتاری در جیرفت اتفاق رأی داشته باشیم، باید بپذیریم كه در حوزه‌ی هلیل با نسخه‌ كهن‌تری روبرو شده‌ایم كه سیصد تا چهار صد سال كهن‌تر از كتیبه‌های ایلامی نوشتاری به دست آمده در ایلام است.

تپه‌ شمالی كنار صندل: كاوش‌های باستان‌شناختی صورت گرفته مشخص كرد كه در این تپه دو سكوی غیرهمسطح وجود دارد كه سكوی زیرین به نام سكوی اول و سكوی بالایی به نام سكوی دوم شناخته شد، در فصل چهارم كاوش پیگردی در ضلع شرقی تپه منجر به آشكار شدن بر دیواری شد كه با تداوم پیگردی به مرور سراسر ضلع شرقی سكوی دوم هویدا شد.

بر روی این ضلع چهار برج راست گوشه به طول هشت و عرض چهار متر قرار گرفته است، فاصله‌ برج‌ها از یكدیگر بین ۱۷ تا ۱۹ متر است، ارتفاع باقی‌مانده برج‌ها و سكو در بخش‌های مختلف متفاوت بود، بیشترین ارتفاع باقیمانده به حدود سه و نیم متر می‌رسید كه با توجه به آثار باقی‌مانده به نظر می‌رسد بلندی اولیه‌ سكوی دوم بیش از ۱۰ متر بوده است.

سال ۱۳۸۴ اقدام به بازسازی بخشی از این سكو با توجه به شواهد به دست آمده شد، سكوی اول نیز با توجه به شواهد موجود حدود چهار متر بلندی داشته است، در گوشه‌ی شمال غربی و زیر سكوی دوم فضاهای معماری به دست آمد كه حاكی از وجود استقرارهای قدیم‌تر است از مشاهده آثار و بقایای دو سكوی باقی‌مانده می‌توان گفت اندازه‌ هر ضلع در سكوی اول یا سكوی زیرین در حدود ۲۲۰ متر و در سكوی دوم در حدود ۱۲۰ متر برآورد می‌شود، دو سكوی یاد شده به صورت مطبق بوده و بر روی هم قرار می‌گرفته‌اند كه این حالت مطبق بودن بنا در عكس هوایی به خوبی مشاهده می‌شود.

در بخش فوقانی سكوی دوم آثار كوزه‌های دوره اسلامی دیده می‌شود كه در زمان احداث موجب تخریب سكوی احتمالی سوم شده است كه مجیدزاده این آثار را بقایای یك بنای بزرگ مذهبی و مربوط به اواخر هزاره سوم پیش از میلاد می‌داند، هر چند تاریخ‌گذاری قطعی بنا جای تأمل دارد اما با توجه به مواد فرهنگی بدست آمده نظیر قطعه سفال‌های فراوانی كه در كاوش بخش‌های مختلف تپه به دست آمد می‌توان گفت سفال تپه شمالی به لحاظ مشخصات ظاهری چون فرم و نقش متفاوت از سفال تپه جنوبی است، وجود قطعه سفال‌های شاخص و شناخته شده دوره تاریخی حوزه كه در كاوش‌های باستان‌شناسی تپه شمالی كنار صندل به دست آمده است، احتمال تعلق این سازه‌ عظیم را به عنوان یك بنای بزرگ مذهبی به دوره‌های تاریخی مطرح می‌كند.

دوره نخست استقرار در مطوط آباد: در محوطه‌ باستانی مطوط آباد با وسعتی بیش از هشت هكتار در فاصله حدود سه كیلومتری جنوب غربی شهر عنبرآباد و در بستر كنونی تا كناره‌ غربی هلیل رود قرار دارد. این محوطه همچنین در فاصله‌ حدود ۸۰۰ متری شرق تپه‌ جنوبی كنارصندل قرار دارد و دارای دو دوره فرهنگی است.

طی این كاوش‌ها كه البته هنوز به اصطلاح باستان‌شناسان به “خاك بكر” (سطحی كه نخستین استقرارهای انسانی و لایه‌ فرهنگی از آن آغاز می‌شود و زیر آن دیگر هیچ ماده‌ی فرهنگی وجود ندارد) نرسیده‌اند در زیر لایه‌ گورستانی متعلق به هزاره‌ سوم پیش از میلاد یك لایه‌ی استقراری متعلق به هزاره‌ی چهارم پیش از میلاد شناسایی شد.

از مطالعه مواد فرهنگی این محوطه به دست آمده این نتیجه حاصل می‌شود كه در هزاره چهارم پیش از میلاد حوزه فرهنگی هلیل رود با برخورداری از مراكز فرهنگی با تمدن‌های همزمان خود در غرب(استان‌های فارس و خوزستان) و مناطق دوردست‌تری مانند میان رودان در ارتباط فرهنگی – تجاری بوده و شبكه‌های بزرگی از تجارت و بازرگانی كالا را برقرار كرده بودند.

دوره دوم مطوط آباد(گورستان عصر مفرغ): روی لایه‌های استقراری عصر مس در دوره‌ بعد یعنی عصر مفرغ، گورستانی ایجاد شد كه به واسطه شباهت آثار به دست آمده از این گورستان با آثار به دست آمده از حفاری‌های علمی تپه كنار صندل جنوبی می‌توان آن را به استقرار بزرگ شهرنشینی عصر مفرغ كنار صندل نسبت داد.

در واقع در بسیاری از بخش‌های ایران در این دوره بود كه گورستان‌های بزرگ و متمركز بیرون از محل‌های استقراری شكل گرفتند تا پیش از این اجساد زیر كف منازل مسكونی و یا در محدوده‌ روستا دفن می‌شدند، بخش بزرگی از این گورستان را غارتگران میراث فرهنگی به ویرانی كامل كشیده‌اند و صدها گودال در آن حفر كرده‌اند، كاوش در این گورستان به امید یافتن قطعات استخوان و دانه‌های ریزی كه از چشم غارتگران پنهان مانده بود، آغاز شد و نتیجه‌های بسیار موفقیت‌آمیزی از جمله ده‌ها مهره‌ی گردبند از سنگ لاجورد، فیروزه و طلا، قطعاتی از ظروف و مجسمه‌های مفرغی، قطعاتی از ظروف تزیینی از سنگ كلریت به دست آمد.

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-w6KhN8J6cT

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-zlTyWMO8of

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-va1ueXiiWa

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-G640gZscuo

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-EY9oSMirti

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-vBQA7sF6L3

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-M706Qcb9rz

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-izhPlwkz3x

 

محوطه باستان شناسی كنارصندل-Y9Xgrm2Kn2