صنایع دستی آذربایجان شرقی: گنجینه ای از هنر و تاریخ
آذربایجان شرقی، با قدمتی چندین هزار ساله، همواره مهد تمدن ها و فرهنگ های غنی بوده و این امر در جای جای این استان، از جمله در صنایع دستی آن، به وضوح قابل مشاهده است.
صنایع دستی آذربایجان شرقی، به عنوان یكی از مهمترین و ارزشمندترین گنجینه های فرهنگی و هنری ایران، شهرت جهانی دارد و طی قرون متمادی، ذوق و خلاقیت هنرمندان این خطه را به رخ جهانیان كشیده است.
تنوع و ظرافت محصولات صنایع دستی آذربایجان شرقی، زبانزد خاص و عام است و این استان در تولید بسیاری از رشته های صنایع دستی، همچون قالی بافی، سفالسازی، سبدبافی، چرم سازی، فلزكاری، منبت كاری، جواهرسازی و ... حرف اول را در ایران و حتی جهان می زند.
آذربایجان شرقی با برخورداری از انواع گوناگون صنایع دستی و سوغات جزو استانهای پرجاذبه به لحاظ سوغاتی به حساب میآید.
سوغات استان آذربایجانشرقی به دو دسته خوراكیها و صنایع دستی تقسیم میشود:
در بخش صنایع دستی میتوان به قالیهای دستباف و تابلوفرشهای نفیس و بینظیر اساتید تبریزی اشاره كرد.
قالی بافی
آذربایجان و بویژه شهر تبریز از دیر باز در خلق قالیهای نفیس، نقش عمده ای داشته است.
سابقه تاریخی هنری این مردم به دوران مادها می رسد. طراحی فرش در این مرز و بوم، سابقه طولانی دارد و طراحان بزرگی در این منطقه وجود داشته اند كه با خلق آثار گرانبها و با ارزش، خدمات ارزنده ای به فرش ایران كرده اند.
تبریز یكی از مراكز بافندگی بسیار با اهمیت ایران در زمینه قالی بافی است. فرش های آن چه آنها كه زینت بخش موزه ها ی معتبر جهان است. و یا در مجموعه كلكسیونرهای مشتاق جای گرفته اند و یا آنهایی كه در مقیاس زیاد سر از بازارها و چهار سوق ها در می آورند، همواره خوش اقبال و خوش معامله هستند.
از هنرمندان این رشته می توان به میر منصور، رسام ارژنگی، عبدالله باقری، احمد عماد، حبیب الله امین افشار، میرزا تقی خیابانی، جعفر پاكدست، عباسعلی اعلاباف، اكبر برگی، قلی نامی، محمد حسن نجف زاده معروف به « بنام تبریزی»، ایپكچی، اهرابی، جوان، سلماسی، ممقانی، تهرانچی، آنتیكچی و طباطبایی اشاره كرد.
اولین عناصر و نقش سایه های سنتی ایران نظیر اسلیمی ها و ختایی ها قبل از آنكه از طریق مكتب اصفهان و فرهنگ دوره صفوی ابعاد جهانی یابند، از طریق نگاره ها و تذهیب و مرقعات برروی فرشهای شمالی غرب ایران و تبریز ظاهر شدند. نقشه های این فرشها اگر چه نام و نشانی برخود ندارند ولی در آن حدی از كمالند كه طرح و رنگ آنها را می توان با آثار بهزاد و سلطان محمد و دیگر هنرمندان عصر مقایسه كرد. به دنبال ركود پس از عصر صفوی، تبریز در اواخر قاجاریه، از اولین شهرهایی است كه تجارت فرش به طور گسترده در آن رواج می یابد و بازار پررونقی برای شركتهای اروپایی می شود.
فرش های تبریز در هفتاد سال اخیر اغلب با طرحهای گلدانی، محرابی، شكارگاه، هراتی گل فرنگ، شاه عباسی، بندی، خشتی یا قابقابی، منظره بافی، قاب قرآنی، افشان، اسلیمی و بعضی از آثار و ابنیه اسلامی از كوچكترین تا بزرگترین اندازه های ممكن بافته شده اند. از دیگر طرحهای رایج در تبریز می توان به ریز ماهی، لچك ترنج و بته اشاره كرد.
بافت انواع فرشهای سنتی با طرحها و رنگهای بدیع و زیبا نمایشگر اوج تسلط طراحان و بافندگان برفنّ بافت است. چنین است تلفیق رنگهای سنتی و رنگهای متنوع دیگر كه به طور هنرمندانه صورت می گیرد هر چند كه ارزش رنگرزی گیاهی قابل مقایسه با رنگرزی شیمیایی نیست.
مورد دیگری كه به عنوان طراحی تابلو و عموماً تحت تأثیر طراحی اروپایی در تبریز رایج شده است و ظاهراً بازار گرمی نیز دارد، جای بحث دارد. این تصاویر همراه بافتی نفیس و درخشان نتایج حیرت باری را به ارمغان آورده است.
مسأله دیگری كه در طراحی امروز نقشه های فرش در تبریز وجود دارد آن است كه به ظاهر طراحی و رنگ تا حدودی جنبه ذوق آزمایی شخصی پیدا كرده است و بر اساس ذوق و استعداد و توانایی تعدادی هنرمند و یا تحت تأثیر عوامل بیرونی طراحی می شود. با اطمینان می توان گفت اگر تبریز آسیبهای ناشی از بحران تورم و كمبود مواد مورد نیاز را از عرصه تولیدات دور سازد، تا سالیان طولانی فرش تبریز فرش غیر قابل رقابت محسوب خواهد شد و فرشهای زیبا و نفیس آن كماكان در آن سوی مرزها به فتح بازارهای فرش خواهد رفت.
هریس در كنار جاده ای كه تبریز را به شهرستان اهر متصل می كند قرار دارد. از نظر قالی بافی معروفیت زیادی دارد و فرش های ابریشمی و پشمی و خوش آب و رنگ آن از دیر زمان مطلوب بازارهای داخل و خارج بوده است. فرشهای هریس با وجود آنكه همگی در یك سبك بافته می شود ولی كمتر مشابه یكدیگر هستند.
قالی بافان هریس در گذشته از به كاربردن نقشه، احتراز می نمودند و اغلب فرش های خود را به كمك حافظه می بافتند. بافندگان محلی سابقاً پشمهای مورد مصرف خود را از گوسفند ان ایل شاهسون تأمین می كردند.
راحله، افشان، حیات، تاجری، صمدخانی، پیشیكلی، چلینگری، علی اصلان، سیل آپادان یا صبوری، قره قاش، خاتون نقشه، ماری، اشرف، كف ساده، اسماعیل بگ، یدی گل، حافضعلی، دستمال نقشه،اسامی نقشه هایی كه از قدیم در هریس بافته می شد .
البته امروز بیشتر طرحهای صمد خان، تاجری، صبوری، یدی گل، علی اصلان، اسماعیل بیك، چلینگر، افشان و تلفیقی هریس بافته می شود.
گلیم بافی
در استان آذربایجان شرقی، گلیم بافی، بسیار رایج است و یكی از رشته های اصلی منطقه به حساب می آید. از مهمترین گلیم های منطقه می توان به بافت گلیم، گلیم های شاهسون اشاره كرد. شاهسونها یكی از مهمترین طوایف شمال غربی ایران هستند كه اكثریت آنها ترك و اقلیتی دارای اصلیت كرد، تاجیك و گرجی هستند. شاهسون به معنای دوست دار و وفادار به شاه است كه توسط شاه عباس برای مقابله با سپاه شیعه یعنی قزل باشها به وجود آمد. گلیم رایج ترین كف پوش شاهسونها است و به همین علت تعداد زیادی از آنها توسط این طایفه بافته شده است. شاهسونها مردمی بسیار سنتی هستند و در طرح و بافت گلیم های آنان نوعی محدودیت به چشم می خورد. در تمام گلیم های شاهسونها از نگاره های بزرگ و برجسته استفاده شده است. این نگاره ها بصورت ردیفی در گلیم ها بافته شده و توسط نوارهایی باریك با طرحهای ظریف تر و پیچیده تر از یكدیگر جدا شده اند. شاهسونهای منطقه هشترود كه زمستان را داخل و یا اطراف هشترود سپری می كنند و تابستان به دامنه های كوه سهند كوچ می كنند، از رنگهای ملایم به خصوص سبز و صورتی و كمی آبی تیره و قهوه ای در بافت گلیم هایشان استفاده می كنند. حاشیه ها معمولاً ساده و تحت تأثیر همسایگان كرد بر شیوه بافت آنها بیش از دیگر قبایل بوده است.
باوجود اینكه شاهسونهای میانه و هشترود از لحاظ فرهنگی اختلاف ندارند ولی در بافت گلیم تفاوتهایی دیده می شود. گلیم های شاهسون میانه بزرگتر از گلیم های شاهسونهای هشترود است و طرحهای نواری سنتی و ترنج های بزرگ كنگره دار از جمله نگاره های آنها است. تارها معمولاً پشمین یا نخی بوده و ریسمان های خود رنگ در متن گلیم به چشم می خورد. بافت چاك دار و خطوط حاشیه ای پیچ باف به وسیله رنگهای متضاد از دیگر قسمتهای آن متمایز می شود. زرد پرتقالی، قرمز گیلاسی، آبی روشن و قهوه ای ملایم از جمله رنگهای این منطقه است.
در استان آذربایجان شرقی هم گلیم های ساده(دورو) و هم گلیم های سوماك كه به ورنی معروف است، بافته می شود. گلیم های ساده یا دورو دارای تار از نوع پنبه ای و پود پشمی بوده و ورنی دارای تارو پود نازك از نخ پنبه ای و نیز پود پشمی است. بافت ورنی به شیوه پود پیچی است و بر روی این نوع گلیم، طرحها و نقوش حیوانات اهلی و وحشی مشاهده می شود.
گلیم های آذربایجان شرقی، ذهنی باف است و هرگز از نقشه برای بافت استفاده نمی شود لذا طرح و نقش حاصل ذوق و خلاقیت بافنده گلیم است.
چاپ های سنتی
چاپ كلاقه ای یا باتیك عبارت است از هنری دستی كه در كشورهایی نظیر تایلند، اندونزی، سریلانكا و هند از اعتبار ویژه ای برخوردار است و نوعی از آن كه به كلاقه ای معروف است در تبریز یا اسكو رواج دارد. در چاپ كلاقه ای، كلیه طرحها و رنگها را با استفاده از واكس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل می كنند (كه اكثراً در اثر نفوذ كامل واكس به داخل پارچه كه به طور معمول از جنس ابریشم طبیعی انتخاب می شود) و پوشیده شدن كامل تاروپود از واكس هر دو روی پارچه یكسان نقش می شود. یكی از مشخصات و ویژگی های چاپ كلاقه ای ایجاد رگه های رنگی است كه در اثر شكستن واكس و نفوذ رنگ از میان این شكستها به پارچه در حین عملیات رنگرزی برروی پارچه به وجود می آید.
رودوزی ها و بافتنی ها
روكاری یا رودوزی در استان آذربایجان شرقی در زمینه ممقان دوزی انجام می شود. این رودوزی به گونه ای است كه زمینه اساسی پارچه را سراسر بخیه می پوشاند تا زمینه تازه ای از رنگ و نقش پدید آید. مركز مهم این رودوزی ممقان، در ۴۰ كیلومتری تبریز، است.
طراحی سنتی و نگارگری
طراحی سنتی و نگاره های ایرانی مثل یك دنیای كوچك از گلهای همیشه بهار همراه با نسیمی فرح بخش و انسانهای باوقار، بیننده را به تفرج و نشاط هر چه بیشتر دعوت می كنند. تبریز از قدیم الایام مأمن نگارگران بوده است و هنرمندانی چون استاد بهزاد در این مكان استقرار داشتند، و در سال ۹۲۸ هجری شاه طهماسب از هرات به تبریز رفت و به همراه شاه استاد بهزاد و دیگر هنرمندان جوان به تبریز رفتند. این عزیمت موجب تحولی در مكتب نگارگری شد و باعث شد مكتب تبریز در نگارگری بوجود آید. در مكتب تبریز از فضا و فرم صخره ها، درختها و آسمان، بسیار استفاده می شود. اندازه اندامها را در نگاره ها اندكی بزرگ و در عوض تعدادشان را خلاصه كردند. اندامها حالتی درونگرا به خود گرفته اند.
علاوه بر هنرهای سنتی ذكر شده عده ای نیز مشغول به كار در زمینه هنرهای صناعی از جمله نمد مالی، گیوه دوزی و چاروق دوزی هستند
پارچه بافی
بافتن پارچه با دست ، خصوصاً پارچه های ابریشمی و زری از قدیم در ایران و همچنین آذربایجان شرقی معمول و متداول بوده است. چنانكه در دوره صفویه كه به عصر طلا یی و درخشان بافندگی شهرت دارد، پارچه هایی از حریر ساده ، ابریشم زربفت و مخمل ابریشمی بافته شده، كه نمونه هایی از آنها در موزه آستان قدس رضوی و موزه هنرهای تزیینی اصفهان موجود است.
نقره سازی
صنعت نقره سازی از دیر باز در تبریز رواج داشته است. تا ۲۰ سال پیش حدود ۲۵ كارگاه نقره سازی با ۱۰۰ نفر هنرمند نقره كار در تبریز فعالیت داشتند. اما امروزه این هنر بی نظیر دستی در حال نابودی است و صاحبان این هنر به مشاغل دیگری روی آورده اند.
سفالگری و سرامیك سازی
محصولات سرامیك استان در چند كارگاه در شهر زنوز و تبریز تولید می شود. استادكاران سرامیك زنوز از نوع خاك مرغوب ( كائولن یا خاك چینی) استفاده می كنند. علاوه بر كارگاه های سرامیك سازی زنوز، در كوزه كنان شبستر هم صنعت سفالگری دارای سابقه ای بس طولانی است و تولیدات سفال آن در سراسر آذربایجان توزیع می شود. اخیراً كارگاه آموزش سفالگری در مركز هنرهای سنتی میراث فرهنگی آذربایجان شرقی به آموزش علمی و هنری این صنعت پرداخته و هنرجویان بسیاری را آموزش داده است.
سوزن دوزی
سوزن دوزی در بخش ممقان در ۵۰ كیلومتری غرب تبریز از دیرباز رواج داشته است. در سال های اخیر با توجه به درآمد اندكی كه از این صنعت عاید هنرمند سوزن دوز می شد، به تدریج علاقه به این هنر كاهش یافت ؛ ولی با تلاش سازمان صنایع دستی، صنعت سوزن دوزی دوباره رونق یافته است. به جای ماده اولیه سوزن دوزی كه در گذشته ابریشم طبیعی بود، امروزه از ابریشم مصنوعی استفاده می شود.
سبد بافی
در شهر تبریز، بافت سبد برای حمل نان و میوه رواج دارد. برای بافتن سبد از تـَركـِه ( چوب انعطاف پذیر درخت ) درختان قره آغاج، سنجد، به، آلبالو و بید استفاده می شود. در شهر مراغه و روستاهای اطراف آن نیز سبدهای بسیار ظریفی از چوب موسون می بافند. در مرند و روستاهای بُناب و بهرام و كشكسرای ، از ساقه گندم برای ساخت سبد استفاده می شود.
ساز سنتی
قارمان از سازهای بادی كلاویه ای می باشد كه از صدها سال پیش در كشور روسیه ساخته می شود و از حدود ۱۰ سال قبل نیز، ساخت آن در ایران متداول شده است.
در ساخت اتاق (بدنه) قارمان عمدتاً از چوب افرا، چوب كاج و… استفاده می شود. برای زیبایی ظاهر آن اشكال زیبایی از جنس صدف و به صورت معرق با پوشش پلی استر ایجاد میشود.
نگارگری
نگارگری، نقاشی سنتی با پیشینه ای كهن می باشد كه حالت روایی دارد و از دیدگاه عرفانی و فلسفی و بیان وقایع تاریخی بهره می برد. ترسیم جزئیات و حقیقت نهایی از ویژگیهای هنر نگارگری می باشد.
دانش و هنر تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در گذشته فقط در انحصار چند كشور بوده اما خوشبختانه در سالیان اخیر هنرمندان ایرانی، به خوبی گام در عرصه این هنر نهاده و آثار زیبا و ارزشمندی را خلق نموده اند.
تراش سنگ
فرایند تولید این هنرصنعت به این ترتیب است كه ابتدا، راف (مواد خام) انتخاب و نوعی طرح بر روی آن توسط یك شخص كاملاً آشنا به فن تراش و با كمك رایانه دارای پردازشگر سه بعدی، بعد از عكسبرداری از راف مورد نظر، بهترین نوع و مدل و طرح تراش با كمترین ریزش انتخاب می شود، سپس راف بر روی داپ كه به میله فلزی یا چوبی یا پلاستیكی غیرقابل انعطاف با قطر و اندازههای مختلف است توسط موم مخصوص كه ۹۰% آن گیاهی می باشد و یا چسب مخصوص متصل میشود. سپس طرح مورد نظر بر روی آن راف اجرا می گردد.
زیور آلات سنتی
زیورآلات سنتی علاوه بر طلا، از جنس نقره و طلای عیار پائین نیز ساخته میشوند. بطور كلی نحوه ساخت زیورآلات سنتی در هفت مرحله و توسط افراد مختلفی انجام میگیرد تا یك اثر زیبا و باارزش شكل گیرد. این مراحل عبارتند از:
طراحی
ماكت سازی
اجرا
مینا كاری
مرصع كاری
تمیزكاری(پرداخت)
سرهم سازی قطعات
سفالگری
در این شیوه كلیه مراحل ساخت سفال به شیوه كاملا سنتی انجام میشود و عمدتا شامل ظروف كاربردی همچون بشقاب، كاسه، فنجان، نعلبكی، پارچ آب، قوری، قنددان و…. میشود.
پوشش این نوع سفال با دو نوع لعاب ترانسپارانت بی رنگ و ترانسپارانت فیروزه ای انجام میگیرد كه آوازه این نوع سفالها با لعاب فیروزه ای به فراتر از مرزهای كشورمان نیز رسیده است.
همچنین عده ای از هنرمندان این استان با ایجاد تزئیناتی بر روی سفال خاك سفید، با استفاده از تكنیكهای نقاشی، برجسته كاری، كنده كاری و مشبك كاری زیبایی دو چندانی به این آثار می بخشند.