ریپورتاژ آگهی
شهر گودین

شهر گودین

در تقسیمات سیاسی كشور ایران روستای گودین مركز دهستان گودین از توابع بخش مركزی شهرستان كنگاور از استان كرمانشاه می‌باشد و در منتهی الیه شرقی این استان در مجاورت استان همدان قرار گرفته است
  • 1400/12/08
  • استان : کرمانشاه
  • شهر : کنگاور
  • دسته : شهر-استان
آدرس : مركز دهستان گودین از توابع بخش مركزی شهرستان كنگاور در منتهی الیه شرقی این استان در مجاورت استان همدان
تلفن : 66059000-021

در تقسیمات سیاسی كشور ایران روستای گودین مركز دهستان گودین از توابع بخش مركزی شهرستان كنگاور از استان كرمانشاه می‌باشد و در منتهی الیه شرقی این استان در مجاورت استان همدان قرار گرفته است. به طوریكه از سه طرف در داخل استان همدان جای گرفته؛ از سمت شمال توسط شهرستان اسدآباد، از سمت جنوب توسط شهرستان نهاوند و از سمت مشرق توسط شهرستان تویسركان محدود شده و تنها از سمت غرب است كه با استان كرمانشاه ارتباط می‌یابد.

ناهمواری‌ها

دهستان گودین از نظر ویژگی‌های طبیعی و ناهمواری‌ها دارای دو چشم انداز متفاوت می‌باشد. دشت و كوه این دوچشم انداز را ساخته اند و بر همه ساختار منطقه چیرگی یافته اند.

دشت كنگاور

بخش اعظم مساحت دهستان گودین و اغلب روستاهای تابعه آن بر روی دشت همواری واقع گردیده اند كه در منابع ملی از آن به عنوان دشت كنگاور نام برده می‌شود. البته در بین برخی از اهالی محل از آن با نام چال اوشار یاد می‌شود.

دشت كنگاور یك دشت ساختمانی است كه در نتیجه تراكم رسوبات حاصل از فرسایش كوههای مجاور در داخل درّه گسلی و در طی چند میلیون سال به ویژه در دوره زمین‌شناسی كواترنر صاف و هموار گردیده است. این دشت همواری و حاصلخیزی خود را مدیون خرم رود است كه در طول میلیون‌ها سال گذشته به طور متناوب بستر خود را از شرق به غرب تغییر داده است. این تغییر بستر سبب رسوبگذاری به صورت تناوبی از خاك و ماسه گردیده كه در مراحل سیلابی و جریان عادی رود فراهم شده است. حفاری‌های آبشناسی كه توسط سازمان آب استان در روی دشت صورت گرفته این تناوب را به خوبی آشكار ساخته است. همچنین این حفاری‌ها نشان داد كه در برخی نقاط عمق رسوبگذاری در داخل دشت به ۲۰۰ متر نیز بالغ می‌گردد. همین مسئله وجود یك آبخوان آزاد با جریان مناسب آب در زیر سطح دشت را بخوبی آشكار می نماید.

دشت كنگاور مساحتی در حدود ۱۳۰ كیلومتر مربع دارد و توسط كوههای كم ارتفاع از اطراف محصور شده است. ارتفاع متوسط دشت ۱۴۵۰ از سطح دریا و در خروجی دشت ( منطقه آران) ۱۴۰۰ متر است . انتهای دشت را می‌توان ارتفاع ۱۵۰۰ متر در نظر گرفت زیرا پس از این ارتفاع شیب سطح بقدر افزایش می‌یابد كه نمی‌تواند جزء دشت بحساب آید. شیب متوسط دشت ۸٫۲، در بخش سفلی ۹٫۱ در میانه ۳ و در بخش علیا ۵ درهزار در امتداد شبكه زهكشی (خرم رود) بدست آمده است. دشت كنگاور از سمت شمال شرقی با شیبی تند به دشت اسدآباد و از سمت جنوبغربی با تنگه‌ای باریك به دره گاماسیاب (خزل غربی) متصل است.
كوههای كم ارتفاع

چشم انداز نزدیك كوههای منطقه را مجموعه كوهستانی تشكیل می‌دهد كه از نظر ریخت شناسی به واحد زمین ساخت موسوم به زون سنندج – سیرجان تعلق دارد. در برخی منابع صاحب نظران این مجموعه كوهستانی را تحت نام پیش كوههای داخلی زاگرس معرفی نموده اند. این مجموعه كوهستانی از نظر شكل، جنس، سن و ارتفاع با رشته كوههای زاگرس تفاوت‌های فراوانی دارد به طوریكه موجب چشم انداز كاملاً متفاوتی بین این دو رشته كوه شده است. در سطح منطقه كنگاور كه در محدوده هر دو رشته كوه قرار دارد با مقایسه كوه امروله ( از رشته كوه زاگرس ) و كوه گودین ( از زون سنندج – سیرجان ) می‌توان این تفاوت را بخوبی مشاهده نمود.

جنس این كوهها از نوع سنگ‌های دگرگونی بوده و در اغلب موارد از سنگ لوح، شیست، آهك‌های دگرگون شده قرمز رنگ و در پاره‌ای موارد آندزیت تشكیل شده اند. از آنجا كه فرایند مسئول كوهزائی این توده كوهستانی بسیار زودتر از كوهزائی زاگرس اتفاق افتاده به همین دلیل فراین فرسایش اثرات عمیق تری بر این كوهها گذاشته و ارتفاع آنها را بسیار كاسته، قله هار ار گنبدی شكل، دامنه‌ها و دره‌ها را بسیار فرسوده است. برای آشنائی بیشتر با كوههای دهستان گودین به اجمال ویژگی‌های برخی از آنها شرح داده می‌شود.
كوه گودین

این توده كوهستانی با متداد شمال – جنوب مرز شرقی دهستان گودین را تشكیل می‌دهد. این كوه در واقع مرز طبیعی بین استانهای كرمانشاه و همدان در شرق كنگاور است و در منابع منتشر شده از سازمان نقشه برداری كشوری به نام كوه گودین ثبت گردیده است. بلندترین قله آن با ارتفاع ۲۱۶۸ متر در نزدیكی روستای قارلق بوده و دومین قله آن در شرق روستای گودین در محل قَروُل خُونَه نامیده می‌شود و ارتفاعی برابر ۱۸۷۰ متر از سطح دریا دارد كه با توجه به ارتفاع دشت با ۴۰۰ متر ارتفاع از سطح دشت عارضه‌ای كم ارتفاع محسوب می‌شود. كوه گودی توسط یك گسل عرضی از محدوده بین روستای قارلق و شورچه به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شده است. نیمه جنوبی بیشتر از سنگهای آتشفشانی بویژه آندزیت تركیب یافته درحالیكه نیمه شمالی بیشتر از سنگ لوح و آهك متبلور قرمز رنگ تشكیل شده است.
لَرَه كوه

این توده كوهستانی با امتداد جنوب شرقی – شمال غربی مرز جنوبی دهستان گودین را تشكیل می‌دهد و بیشتر از آهك‌های متبلور دگرگون شده و سنگ‌های آذرین تشكیل شده و قلل آن ارتفاعی حدكثر ۱۹۸۶ متر تا ۱۹۴۵ دارند. روستاهائی چون فیروز آباد كوچك، فیروز آباد تپه و قارلق كوچك در دامنه‌های این كوه واقع اند. این كوه از سمت جنوب به دره گاماسیاب در خزل غربی منتهی می‌شود.
تپه ماهورها

در سمت شمال دهستان گودین ارتفاع كوهها به قدری كاسته شده كه بیشتر شبیه تپه ظاهر شده اند این عوارض بوسیله دشت‌های كوچكی از یكدیگر جدا شده اند . روستاهای متعددی چون رحمت آباد، علی آباد پل شكسته، چشمه نوش، دهبالا در داخل این عوارض قرار دارند. دشت كنگاور توست این عوارض تپه ماهوری از دشت اسدآباد در شمال جدا می‌گردد.
آب و هوا

دو عنصر اصلی كه كیفیت آب و هوائی هر منطقه را تعیین می‌كند یكی دما و دیگری بارش است این دو عنصر خود به طور محلی پیش از هر چیز متاثر از دو فاكتور ارتفاع و توده‌های هوائی می‌باشند. از نظر ارتفاع با توجه به آنچه در مبحث ناهمواریها مطرح شد، دهستان گودین جزء ایران مركزی محسوب می‌شود. به همین دلیل از نظر ویژگی‌های دمائی و بارشی به ایران مركزی شباهت بیشتری دارد تا به ناحیه كوهستانی استان كرمانشاه. اما ارتفاع منطقه ثابت است در حالیكه ویژگیهای جوی همه ساله دستخوش تغییرات قابل توجهی می‌شود، این مسئله ناشی از توده‌های هوائی گوناگونی است كه در فصول مختلف بر منطقه حاكم شده و یا از آن گذر می نماید.

بررسی و اظهار نظر در مورد آب و هوای هر منطقه وابسته به طول زمان داده نگاری هواشناسی آن منطقه است، هر چه زمان داده نگاری طولانی تر باشد با اطمینان بیشتری در مورد آب و هوای آن منطقه می‌توان اظهار نظر نمود. با توجه به این نكته كه ایستگاه هواشناسی كنگاور از سال ۱۳۶۷ شروع به فعالیت و ثبت داده‌های هواشناسی نموده لذا تنها یك دوره بیست ساله (۱۳۸۷ –۱۳۶۷) داده‌های هواشناسی در دسترس وجود دارد كه البته از نظر آب و هواشناسی دوره چندان مطلوبی محسوب نمی‌شود. ایستگاه هواشناسی كنگاور در داخل دشت و در مجاورت روستای كارخانه از توابع دهستان گودین تاسیس شده و به همین دلیل داده‌های آن برای دهستان گودین از قابلیت اعتماد بالائی برخوردار است. بررسی داده‌های موجود و انجام محاسبات اقلیم‌شناسی نشان داد كه آب و هوای كنگاور و بالتبع دهستان گودین بر اساس معیارهای طبقه بندی كوپن دانشمند سرشناس اقلیم‌شناسی دارای «آب و هوای معتدل با تابستان گرم و خشك و رژیم بارش زمستانه» می‌باشد و در ردّه اقلیمی Csa قرار می‌گیرد. در ذیل به طور خلاصه برخی ویژگی‌های اقلیمی دهستان گودین شرح داده می‌شود.

تغییرات دمای سالانه دهستان گودین چون سایر نقاط، تابع موقعیت ظاهری خورشید در آسمان است. بر این اساس پایین‌ترین دماها را در دی ماه كه ارتفاع خورشید در آسمان كمترین است خواهیم یافت. بررسی داده‌های دمائی طی بیست سال گذشته نشان می‌دهد پایین‌ترین (حداقل مطلق) ۵٫۲۹ درجه سانتیگراد در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۶۷ ثبت شده است . چنین دمای پایینی كه هرساله در دوره‌ای از زمستان با شدت و ضعف متفاوت روی می‌دهد ناشی از ریزش هوای سرد قطبی از سیبری به فلات مركزی ایران و استقرار این توده هوا برای مدتی در منطقه می‌باشد. بالاترین دما (حداكثر مطلق ) ۶٫۴۱ درجه سانتیگراد در سایه و در تاریخ ۲/۴/۱۳۷۷ ثبت گردیده است . چنین دماهای بالائی نیز البته در تیرماه ناشی از نفوذ كم فشار حرارتی عرض‌های پایین بر روی منطقه می‌باشد البته زمان ماندگاری آن نیز خیلی طولانی نیست.

رسم نمودار دمای میانگین ماهانه در طول سال نشان می‌دهد كه دمای منطقه به طور متوسط بین ۱- درجه سانتیگراد در دی ماه و ۲۷ درجه سانتیگراد در تیر ماه نوسان دارد. كه خود به نوعی اعتدال دما با گرمای تابستانی را حكایت می نماید. فصل بهار در دهستان گودین كوتاه و گذرا است. گذر از زمستان به بهار در دوره كوتاهی رخ می‌دهد به طوری كه می‌توان گفت فصل بهار در منطقه محدود به اردیبهشت ماه است و پس از آن بسرعت تابستان شروع می‌شود. اما فصل پاییز در این منطقه طولانی بوده و علاوه بر كل این فصل بخشی از شهریور را نیز در بر می‌گیرد.

از نظر بارش، آب و هوای منطقه دوفصل كاملاً متمایز دارد. یك فصل خشك و بدون باران منطبق بر فصل گرم سال و یك فصل بارانی و مرطوب منطبق بر فصل سرد سال. دهستان گودین نیز چون اغلب مناطق غربی، مركزی ایران میدان تنازع دو الگوی جوی عمده است . غلبه هر یك از این الگوهای جوی در بخشی از سال شرایط خاصی را یجادمی نماید.

در اواسط پائییز بتدریج از زاویه تابش خورشید بر روی منطقه كاسته شده و خورشید به سوی نیمكره جنوبی متمایل می‌شود. این موضوع سبب می‌شود تا موج بادهای غربی به آرامی از عرض‌های جغرافیائی شمالی به سوی عرض‌های جنوبی گسترش یافته و منطقه كنگاور را نیز در سیطره نفوذ قرار دهند. با تسلط بادهای غربی برفراز آسمان منطقه، از سطح زمین كم فشارها و پرفشارها در دامنه موج‌های غربی به سمت شرق به حركت در آمده و به تناوب توده‌های مختلفی چون؛ توده هوای مرطوب مدیترانه‌ای، توده هوای سودانی و توده هوای قطبی را به منطقه هدایت می نماید كه در نتیجه با ایجاد شرایط جبهه زائی موجبات ریزش‌های جوی را فراهم می نماید. این وضعیت تا اواسط بهار ادامه می‌یابد تا در این زمان خورشید به تدریج به نیمكره شمالی متمیل شده روز به روز زاویه تابش خورشید عمود تر شده و هوای گرم بر منطقه مستولی می‌گردد. این شرایط با گسترش پرفشار جنب حاره از منطقه مدار راس السرطان ( روی خلیج فارس و دریای عمان) همراه می‌شود. قرار گرفتن این پرفشار بر فراز آسمان منطقه موجب فرو نشینی هوا از بالا به سطح زمین شده و مانع هر گونه صعود هوا، تشكیل ابر و بارندگی است. به همین دلیل در سراسر تابستان و نیمه اول پائیز و نیمه دوم بهار با عقب نشینی بادهای غربی به عرض‌های شمالی و پدید آمدن شرایط جبهه زدائی بارندگی‌های منطقه قطع می‌گردد.

اهمیت دو فصلی بودن بارش در این است كه فصل سرد سال كه فعالیت گیاهی متوقف شده و نیاز آبی منطقه به شدت كاهش می‌یابد بارندگی‌ها شروع شده و استمرار می‌یابد و بالعكس در فصل گرم كه رشد گیاهان شروع شده و نیاز آبی در منطقه بشدت افزایش می‌یابد بارندگی‌ها قطع می‌گردد. در واقع تنها در فصل اردیبهشت و بخشی از آبان ماه امكان استفاده مستقیم از بارش‌ها وجود دارد و در سایر ایام باید آنها را ذخیره نمودكه البته این موضوع به شرایط خاصی نیاز دارد كه در این مقوله جای بحث ندارد.

محاسبات صورت گرفته روی داده‌های بارش ایستگاه كنگاور در دوره (۱۳۸۷ – ۱۳۶۷) نشان می‌دهد كه منطقه دشت كنگاور از ۴۰۲ میلیمتر بارش سالانه برخوردار است. این مطالعات نشان داد كه مقدار بارش سالانه در دهستان گودین از سالی به سال دیگر تغییرات قابل توجهی دارد. آنگونه كه آمار بارش نشان می‌دهد طی بیست سال گذشته كمترین بارش سالانه در سال ۱۹۹۰ برابر ۲۲۲ میلیمتر و بیشترین آن در دوره مذكور برابر ۲/۶۶۲ میلیمتر بوده است. محاسبه ضریب تغییرپذیری بارش نیز از بالا بودن ضریب تغییرپذیری بارش در سطح دهستان گودین حكایت دارد به طور كه این ضریب رقم ۳۳ درصد را نشان می‌دهد. یعنی هر سال احتمال دارد بارش ۱۳۵ میلیمتر كمتر یا بیشتر از مقدار متوسط سالانه آن وقوع یابد. بالا بودن ضریب مذكور نشان می‌دهد كشت دیم در سطح منطقه نمی‌تواند با اطمینان بالائی انجام گیرد و دارای ریسك بالائی می‌باشد.

بارش‌ها در سطح دهستان گودین اغلب آرام و در بهار رگباری است. در فصل زمستان بارش‌ها بیشتر به صورت برف انجام می‌شود اما در دههٔ‌های اخیر ماندگاری برف به علت افزایش دما ی زمستانه كاهش یافته به همین دلیل ذخایر برفی ارتفاعات نسبت به گذشته در فصل زمستان كاهش یافته است. این مسئله را دو تن از دانشجویان اقلیم شناس دانشگاه رازی در پروژهٔ پایان نامه كارشناسی ارشد خود تایید نموده اند. این موضوع از این نظر حائز اهمیت است كه درصد بارش جامد نسبت به بارش كل افزایش یافته است. درنتیجه میزان روانآب بالا رفته و رودخانه‌ها وچشمه‌ها در فصل گرم، به علت اتمام ذخایر برف كم آب شده و یا خشك می‌گردند.

از نظر توزیع فصلی نیز بیشترین بارندگی‌ها با ۹/۴۴ درصد مربوط به فصل زمستان است. فصل پاییز با ۳۶ درصد دومین سهم را از بارش‌ها داراست. بهار كه فصل رویش و فعالیت گسترده كشاورزی است تنها ۶/۱۸ درصد از بارش سالانه را به خود اختصاص می‌دهد. بارش تابستانه هرچند برخی سالها رگبارهایی را شامل می‌شود ولی به قدری ناچیز است كه قابل چشم پوشی می‌باشد. در بین ماههای سال نیز اسفند ماه و سپس آذر ماه به ترتیب با ۶/۷۰ و ۶/۶۰ میلیمتر به طور متوسط بیشترین بارش را به خود اختصاص داده اند.
منابع آب

منابع آب روستای گودین از گذشته تا امروز به طور كلی از سه منبع تامین می‌شده است كه عبارتنداز؛ چاه و قنات، چشمه‌ها و آبهای سطحی. سهم تامین آب مورد نیاز از هر یك از منابع فوق الذكر به مرور زمان دچار تغییر شده است. در گذشته چشمه‌های كوچك كوهستانی نقش مهمی در تامین آب شرب اهالی داشتند، اما امروزه آنها نقش خود را به طور كامل از دست داده و جای خود را به چاه‌های عمیق و نیمه عمیق داده اند.

در گذشته آب مورد نیاز بخش كشاورزی نیز از سه منبع كه عبارت بودند از؛ ۱ – چند رشته قنات ۲ – حق آبه از خرم رود ۳ – مازاد آب رود كوچكی به نام قره چای (شمس آباد) كه سیاه كمر نیز نامیده می‌شد تامین می‌گردید. امروزه قنوات خشكیده اند، خرم رود با وجود احداث سد انحرافی و كانال آبرسانی به دلیل مهار آن در بالا دست فاقد آب می‌باشد و تنها در طول زمستان و برخی سالها در فروردین دارای آب است. كشاورزان حسین آباد و طاهرآباد نیز با احداث آب بند روی سیاه كمر آن را كاملاً مهار كرده و دیگر فاضلابی ندارد. به همین دلیل امروزه فعالیت كشاورزی در روستا و حتی تمام دهستان گودین تنها با تكیه بر پمپاژ اب از چاههای عمیق و نیمه عمیق صورت می‌گیرد.

امروزه كشاورزان با حفر هزاران حلقه چاه با نصب الكترو موتورها و موتور دیزل‌های پرقدرت بدون ملاحظه و حریصانه مشغول تاراج آب موجود در سفره زیر زمینی دشت می‌باشند. این مسئله همراه با افزایش سطح زیر كشت در اراضی مرتعی، دامنه‌ها و اراضی كم استعداد در كنار بكار گیری گونه‌های محصول غیر بومی چون ذرت، انتخاب بذر گونه‌های پر مصرف و توسعه كشت علوفه و استفاده از شیوه‌های سنتی آبیاری موجب اُفت شدید سطح ایستابی آبخوان دشت گردیده است. اعمال یاد شده ومدیریت نا كارآمد كشاورزی و آب در سطح شهرستان سبب شده بسیاری از چاههای نیمه عمیق خشك گردیده و مردم در یك مسابقه رقابتی جهت دست یازیدن به آبهای عمیق تر قرار گرفته اند.
منابع خاك

گروه خاكشناسی موسسه تحقیقات خاك و آب در سال ۱۳۵۶ مطالعاتی را برای شناخت ویژگی‌های خاك منطقه كنگاور و تویسركان به انجام رسانید. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعات خاكهای موجود در اراضی دهستان گودین در پنج گروه زیر طبقه بندی شده اند:
خاك فلات‌های دامنه ای

این نوع خاك را در محدوده اراضی روستاهای شمالی دهستان مانند؛ چشمه نوش، رحمت آباد و علی آباد پل می‌توان دید. این خاك كم عمق و به رنگ قهوه‌ای تا قهوه‌ای تیره بوده و دارای بافت سنگین آهكی همراه با قطعات فراوان قلوه سنگ می‌باشد. این خاك به نام سری چشمه نوش نام گذاری شده و دارای دو افق A و C وعمقی معادل۵۵ سانتی متر می‌باشد، تركیب شیمائی آن تا ۵۰ درصد كربنات كلسیم و واكنش شیمیائی(PH) كمی قلیایی دارد. این اراضی شیبی ۸ – ۵ درصد داشته و اغلب به صورت دیم كشت شده و آبیاری آن با آب چاه فرسایش خاك را همراه خواهد داشت.
خاكهای مخروط افكنه ای

این خاك را می‌توانیم در محدوده روستاهای قارق، شورچه و گودین در دامنه‌های كوه گودین مشاهده نماییم . اراضی واجد این خاك را در محل قیراژ می نامند. این سری ( سری قارلق ) جزء خاكهای قهوه‌ای بوده و عمق آن بسیار زیاد است زیرا از تراكم آبرفت‌های دامنه‌ای در جریان سیلاب‌های كوهستانی و در پایین دست مدخل دره‌ها تشكیل شده است. سنگ مادر این خاك را سنگهای آتشفشانی، دگرگونی و آهك‌های متبلور تشكیل می‌دهد، به همین دلیل كیفیت آن از قارلق به سمت گودین كاهش می‌یابد. در برخی نقاط چون اطراف روستای قارلق خاك رنگ قهوهای مایل به زرد دارد و در ساختمان آن رس فراوان دیده می‌شود در حالیكه در اطراف روستای گودین این خاك بیشتر تیره و خاكستری رنگ بوده و دارای ریگ فراوانی است .شیب اراضی واجد این خاك نیز ۸ – ۵ دصد بوده و اغلب به صورت دیم مورد بهره برداری قرار می‌گیرد، اما امروزه با بهره گیری از تكنولوژی نوین آب را به دامنه‌ها انتقال داده و در تولید محصولات جالیزی بكار گرفته می‌شوند.
آبرفتی دشت – دامنه ای

این خاكها نیز جزء خاكهای قهوه‌ای خیلی عمیق بوده و از نهشته‌های رسی و سیلتی حاصل از جریانهای سیلابی دامنه‌ای بر روی دشت سرها تشكیل شده است. این خاك كه در محل فیروز آباد مورد مطالعه قرار گرفته، سری فیروزآباد نامیده شده است. افق A در این خاك تقریباً عمیق(۲۵ سانتی متر) بوده و علاوه بر مواد معدنی مقادیری هموس نیز دارا می‌باشد. اراضی واجد این نوع خاك شیبی بین ۵ – ۲ درصد داشته و به طور گسترده در اطراف روستاهای فیروز آباد كوچك و فیروزآباد تپه و قارقل كوچك و بزرگ دیده می‌شود و اغلب به صورت كشت آبی بهره برداری می‌شوند.
خاك‌های دشت آبرفتی رودخانه ای

این نوع خاك را در بستر سیلابی خرم رود در سطح دهستان گودین می‌توانیم مشاهده نماییم. خاك بیشتر اراضی روستاهای دهبالا، حسین آباد، طاهر آباد، گودین، كوچه، و علی آباد اول و دوم و بخشی از اراضی روستاهای خمیس آباد و كارخانه از این نوع می‌باشد. از آنجا كه مطالعه این نوع خاك در اراضی حسین اباد انجام شده است، سری حسین اباد نام گذاری شده است. بافت خاك رسی سنگین بوده و در تركیب آن علاوه بر رس در مناطق مختلف نسبت‌های متفاوتی از سیلت، لوم و شن و ماسه نیز دارا می‌باشد. این خاك نیز جزء خاكهای قهوه‌ای بوده و حاصل تراكم رسوبات سیلابی خرم رود می‌باشد به همین دلیل عمق افق A در آن بسیار زیاد است و فاقد افق C می‌باشد زیرا در نتیجه فرسایش سنگ مادر در ارتفاعات دور و نزدیك منطقه ( حتی الوند و امروله) پدید آمده و سپس به دشت منتقل گردیده است. ارضی واجد این خاك شیبی بین ۵ – ۲ در هزار دارد و در نتیجه فعالیت‌های كشاورزی علاوه بر مقادیر زیاد مواد معدنی مقدار هموس آن فراوان می‌باشد و غالباً به صورت كشت آبی مورد بهره برداری است.
خاكهای اراضی پست

این نوع خاك در وسعتی معادل ۳۱۰۰ هكتار از اراضی وسط دشت كنگاور را در محدوده روستاهای خمیس آباد، گودین، كارخانه و شورچه مشاهده می‌شود و به سری خمیس آباد نامیده شده است.اراضی واجد این نوع خاك كاملاً مسطح و فاقد شیب بوده و در گذشته تحت تاثیر آبهای زیر زمینی قرار داشته است. در فصل مرطوب آب زیر زمینی بالا آمده و سطح این اراضی را می پوشانده و چون فاقد شبكه زهكشی مناسب بود آب در آن باقی می ماند و در فصل خشك در نتیجه تبخیر آب از سطح خاك تبخیر شده و در نتیجه املاح در طول سالیان متعدد از عمق به سطح كشیده شده و در لایه بالئی خاك متمركز گردیده است. در نتیجه فرآیند فوق الذكر خاك قلیائی و شور شده و در برخی نقاط بیش از ۵۰ درصد سدیم قابل تبادل دارد. این سری خاك به علت قلیائی بودن و پراكندگی اجزاء محلول در خاك در مقابل نفوذ آب غیر قابل نفوذ بوده و به صورت وارفته و پف كرده تظاهر می نماید. این قبیل خاكها از نظر كشاورزی بسیار نامرغوب بوده و بازدهی خیلی كمی دارد.

این اراضی در در سطح دهستان گودین در گذشته لم یزرع رها شده بود و به عنوان مرتع مورد چرای دام كشاورزان قرار می‌گرفت. طی دهه‌های گذشته این اراضی در محدوده روستاهای گودین و شورچه توسط سپاه پاسداران تصرف و بین برخی از بسیجیان توزیع گردید. امروزه این اراضی با حفر چندین حلقه چاه عمیق مورد كشت و زرع قرار می گیرید و به دلیل شرحی كه داده شد چندان عایداتی را نصیب بهره برداران خود نمی‌كند، جزء هدر دادن مقادیر مُتنابهی از آبهای زیر زمینی تاكنون بازده اقتصادی نداشته است.

شرط احیای چنین اراضی سرمایه گذاری فراوان جهت تغییر بافت و تركیب خاك از طریق ایجاد شبكه‌های زهكشی گسترده وبرای خارج كردن مواد محلول سدیمی و قلیائی و وارد نمودن میلیون‌ها تن مواد معدنی مفید و عناصر كلئیدی به خاك و استفاده از كشت‌های شور پسند می‌باشد.
مردم

ساكنان دهستان و روستای گودین مانند غالب هموطنان خود از نژاد آریائی می‌باشند كه هزاره‌های قبل از میلاد از سرزمین‌های شمالی مهاجرت كرده و در فلات ایران ساكن شده اند.موقعیت جغرافیائی گودین و قرار داشتن این دهستان در مسیر حركت كاروانهای مهاجر ماد و پارس بین همدان و پارس، احتمال امتزاج این اقوام و سكونت در این مناطق را افزایش می‌دهد.از آنجا كه تاكنون هیچ مطالعه‌ای در خصوص نژادشناسی ساكنان منطقه انجام نشده، لذا هیچ منبع مكتوبی كه با استفاده از آن بتوان این موضوع را به تفصیل شرح داد در دسترس نمی‌باشد.

ساكنان روستاهای تابعه دهستان گودین غالباً به لهجه‌های محلی از گویش لری از شاخه‌های زبان فارسی تكلم می نمایند. تحول این گویش نیز مانند تحول زبان پارسی در طول تاریخ و متاثر از مهاجرت‌ها، لشكر كشی‌ها و تغییرات ذاتی روی داده است. گویش لری در هر روستا با لهجه خاص خود انجام می‌گیرد و از یك روستا به روستای دیگر تفاوت دارد. علاوه بر گویش لرُی، زبان كردی با گویش لكی در بین اهالی برخی روستاهای واقع در شمال دهستان مانند؛ رحمت آباد و علی آباد پل و جنوب دهستان مانند؛ روستاهای فیروز آباد كوچك و تپه رایج است. گویشی از زبان تركی نیز توسط اهالی بخشی از ساكنان روستای قارلق مورد تكلم قرار دارد. ساكنان روستای گودین با لهجه لری تا اندازه‌ای شبیه گویش ساكنان شهر ملایر تكلم می نمایند.

دین اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی در تار و پود و جان ساكنان دهستان و روستای گودین ریشه دوانده است. این مذهب ساكنان گودین را شیفته نموده به گونه‌ای كه از گذشته تا به امروز پایبندی آنها به شرع مقدس و تدین آنان در سطح منطقه و ناحیه زبان زد بوده است. پایبندی این ملت به شرح مقدس و اصول مذهب شیعه در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و حوادٍ پس از آن به خوبی در رفتار آنان انعكاس یافته است، شاهد این مدعا تعداد شهدا و جانبازانی است كه در راه سرافرازی سرزمین ایران تقدیم داشته اند.
جمعیت

دهستان گودین مشتمل بر ۱۷ روستا است كه در مجموع ۱۲۷۹۷ نفر جمعیت را بر اساس سر شماری سال ۱۳۸۵ در خود جای داده اند. این روستاها به ترتیب جمعیت عبارتند از: گودین، قارلق، كارخانه، طاهرآباد، شورچه، رحمت آباد، كوچه، خمیس آباد، حسین آباد، رستم آباد، علی آباداول، چشمه نوش، قارلق كوچك(اسلام آباد)، علی آباد پل، علی آباد دوم، ده بالا، حاجی آباد دو، عزیز آباد. در جدول زیر وضعیت جمعیت این روستاها بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ از نظر تعداد خانوار ساكن، تعداد جمعیت، تعداد زنان و مردان، درصد و تعداد جمعیت باسواد به تفكیك زن و مرد درج گردیده است. همچنین نمودار زیر جمعیت این روستاها را با هم مقایسه می نماید.

بررسی و مقایسه جمعیت روستاهای دهستان گودین با سالهای گذشته رشد منفی جمعیت را در آنها آشكار می سازد. این رشد منفی در روستاهای مختلف شدت و ضعف یكسانی ندارد. چنانكه از مقایسه جمعیت روستاها در سال ۱۳۶۵ با سال ۱۳۸۵ در جدول ۱ ملاحظه می‌شود اغلب آنها( بجز روستاهای قارلق بزرگ، حاجی آباد و عزیز آباد) طی بیست سال گذشته با كاهش جمعیت مواجه بوده اند. این موضوع علاوه بر آنكه به دلیل برنامه‌های كنترل جمعیت و تنظیم خانواده بوده بیشتر ناشی از مهاجرت از روستاها به مركز شهرستان و سایر شهرهای كشور اتفاق افتاده است. اگر تعداد زنان را با تعداد مردان هر یك از روستاها با هم مقایسه نماییم مشاهده می‌شود كه تعداد زنان بیشتر از مردان است .به عنوان نمونه از كل جمعیت ۳۲۰۰ نفری جمعیت روستای گودین ۷/۴۸ درصد را مردان و ۳/۵۱ درصد را زنان تشكیل می‌دهند. و این نیز دقیقاً ناشی از عدم وجود بازار كار و اشتغال در سطح روستاها و مهاجرت مردان به دنبال یافتن كار به سایر نقاط است.

از نظر درصد جمعیت باسواد از جمعیت كل دهستان گودین ۵/۷۴ درصد با سواد می‌باشند. البته این نسبت در روستاهای كوچك كمتر و در روستاهای بزرگ بیشتر است. آمارها نشان می‌دهد در روستای گودین ۴/۷۸ درصد جمعیت باسواد می‌باشند كه وضعیت مطلوب تری را نسبت به میانگین شهرستان كنگاور با ۴/۷۵ درصد و حتی شهر كنگاور به عنوان مركز شهرستان با۷/۷۷ درصد دارد.
اشتغال

وضعیت اشتغال در سطح دهستان گودین در مقایسه با سایر نقاط روستائی شهرستان از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. این موضوع را می‌توان از مقایسه روند روستا گریزی روستاهای شهرستان مقایسه نمود زیرا با وجود آنكه بسیاری از روستاهای شهرستان از جمعیت تخلیه شده و در مركز شهرستان اقامت گزیده اند، بیشتر روستاهای تابعه دهستان گودین جمعیت پایدارتری داشته اند. این موضوع بیشتر ناشی از وضعیت مطلوبتر اشتغال و درآمد در این روستاها می‌باشد.

اما با وجود وضعیت اشتغال بهتر به علت پایین بودن كیفیت اشتغال و یا فصلی بودن اشتغال غالباً سطح درآمد متوسط خانوارهای روستائی بسیار كمتر از متوسط درآمد خانوارهای شهری است. این موضوع موجب پایین بودن سطح زندگی، عدم برخورداری از مولفه‌های استاندارد تغذیه و بهداشت و درمان، عدم برخورداری از تفریحات و تحصیلات، قدرت خرید كم و نداشتن پس انداز، فقدان سرمایه گذاری، پایین بودن امید به زندگی و در نهایت عدم احساس خوشبختی در بین گروه كثیری از روستائیان شده است.

كشاورزی؛ اصلی‌ترین و فراگیرترین زمینه شغلی در بین ساكنان روستای گودین و دیگر روستاهای دهستان فعالیت‌های كشاورزی است. سالم بودن این فعالیت كمك زیادی در حفظ نشاط و پایداری روحی و روانی مردم روستا كرده است. اما متاسفانه دلایلی چون كوچك بودن قطعات اراضی كشاورزی، عدم توجه دولیت به این بخش و حذف بسیاری از یارانه‌ها موجب شده خانواده‌های كشاورز از درآمد مطلوبی برخوردار نباشند.

در سطح اراضی كشاورزی محصولاتی چون؛ گندم و جو، علوفه، ذرت، آفتابگردان، دانه روغنی كلزا، چغندرقند، محصولات جالیزی و تولیدات باغی بویژه انگور كشت می‌شود و به بازارهای منطقه عرضه می‌گردد.

پس از كشاورزی، فعالیت تولید آجر در كوره‌های آجر پزی دومین زمینه شغلی را به خود اختصاص می‌دهد.این نوع فعالیت به طور عمده در روستاهائی چون گودین، شورچه، قارلق، كوچه، حسین آباد و طاهر آباد به دلیل خاك عمیق رس رونق دارد و علاوه بر ایجاد شغل و درآمد برای ساكنان محل موجب مهاجرت كارگران فصلی بویژه از كردستان به این روستاها شده است.كوره‌های آجرپزی را بر حسب نوع فعالیت و حجم عملیات می‌توان در دو گروه دسته بندی نمود؛
كوره‌های آجرپزی سنتی

در این شكل از فعالیت، كار تولید آجر به صورت خرده مالكی و با سرمایه اندك به صورت دستی انجام می‌گیرد و غالب كارگران فعال درآن خویش فرما هستند. میزان اشتغال در هر واحد كم و به دلیل بالا بودن هزینه تولید و پایین بودن حجم تولید سود ناچیزی عاید صاحبان خود می نماید. از جمله مشل آفرینی این دسته از كوره‌های آجرپزی نداشتن انبار سوخت غیر قابل نفوذ و سرپوشیده است. به همین دلیل كوره داران نفت را در مخازن (چاله ها) سر باز تخلیه می‌كنند و پس از پایان كار پخت قسمتی از نفت داخل مخزن به علت ورود خاك و آشغال غیر قابل مصرف باقیمانده و كوره دار برای تخلیه نفت بعدی چاله را آتش می‌زند تا آن را پاكسازی نماید به همین دلیل همه روزه شاهد ستون‌های دود غلیظ هستیم كه از سوختن این مخازن به هوا می‌رود. این موضوع شاید بیش از فعالیت كوره ایجاد آلودگی می نماید، لذا درست این است كه مسئولین نفت را به كوره‌ای تحویل دهند كه مخزن استاندارد داشته باشد تا بخش عمده‌ای از آلودگی هوا كاسته شود.
كوره‌های آجرپزی نیمه صنعتی

این كارگاهها كه در محل به كوره ملی معروفند در سطح دهستان از زمانهای گذشته پا گرفته و سیاست‌های جاری به دنبال گسترش آن و جایگزینی آن به جای كوره‌های سنتی است. این نوع فعالیت به سرمایه نسبتاً زیادی برای ایجاد زیر ساخت‌ها و خرید تجهیزات نیاز دارد، اما به علت تولید بالا و هزینه كم تولید درآمد زیادی را برای صاحبان خود فراهم می نماید.

فعالیت كوره داری با وجود آنكه در ایجاد اشتغال، تولید درآمد و جلوگیری از مهاجرت نقش بسیار ارزنده‌ای در سطح دهستان و روستای گودین دارد، اما متاسفانه به دلیل آلوده نمودن شدید هوای منطقه و تخریب خاك با ارزش كشاورزی با انتقادات بسیاری طی دهه‌های گذشته همراه بوده است. البته این انتقادات بجا و وارد بوده ولی نحوه مواجه با مسئله درست و بر مبنای مطالعات نبوده است و راهكار مناسب جایگزین ارائه نكرده و لذا موفقیتی هم نداشته است.

اگر بخواهیم اشتغال را با توجه به جمعیت تقسیم بندی كنیم: ۱.كشاورزی و دامداری تركیبی به صورت سنتی ۲.كوره‌های آجرپزی سنتی ونیمه صنعتی ۳.حمل و نقل بار ۴.خرده فروشی ۵.مشاغل دولتی ۶.دیگر مشاغل

از نظر درآمدوسرمایه در گردش كوره‌های آجرپزی گودین كه قطب تولید آجر در غرب كشور محسوب میشوند سالانه میلیاردها تومان تولید ثروت نموده و سهم زیادی در اشتغال زایی دهستان و شهرستان دارا می باشند.
تاریخ

در مورد سابقه سكونت در محل روستای گودین و اینكه مردم دقیقاً از چه زمانی در این روستا سكونت داشته اند هیچ منبع مكتوب و موثقی در دسترس نیست. آنچه در مورد سابقه سكونت در روستای گودین زمزمه شده وشنیده می‌شود فقط داستان‌ها و اظهاراتی است كه افراد ریش سفید از پدران خود شنیده و یا بعضاً دیده و به یاد دارند.

از قدیمی‌ترین نشانه‌های سكونت در محل فعلی روستای گودین خرابه‌های یك قلعه قدیمی بود كه در محل به « قُلا گَپ » و به معنی قلعه بزرگ هنوز هم شهرت دارد. این قلعه دارای یك دیوار گلی به ارتفاع بیش از سه متر بود كه از سمت جنوب دارای یك دروازه بوده است. چهار برج در چهر گوشه قلعه با ارتفاعی بیش از پنج متر ساخته بودند تا از داخل آن در مواقع ضروری و یا هجوم راهزن‌ها و مهاجمین از قلعه دفاع نمایند. در داخل این قلعه چند عمارت كه با چینه و خشت گلی در دو طبقه ساخته شده بود وجود داشت. خرابه‌های این عمارت‌ها و دیوار و برج قلعه تا قبل از انقلاب وجود داشت، گرچه در برخی مناطق ویران شده بود اما بقایای آن بطور مشهودی قابل رویت بود. بعد از انقلاب بخشی از دیوار قلعه و دو برج آن در نتیجه جهاد سازندگی اهالی روستا و به منظور تسطیح و تعریض معابر تخریب و محو گردید، سپس بقایای آن طی سالهای بعد به طور كلی نابود و پاكسازی گردید و منازل جدید جایگزین آن شد و امروز هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد.

روستای فعلی گودین در مجاور آن قلعه و به سمت شرق به طرف دامنه كوه بتریج گسترش یافته بود و به چند محله تقسیم می‌شد. ساكنان این محله‌ها در گذشته ضمن اتحاد و یكپارچگی دارای رقابت هائی نیز با هم بوده اند. برخی از این محله‌ها عبارت بودند از: قُلا گَپ، محله محمود، محله چاله و محله شیرزاد.

بالاتر از روستای گودین در دامنه كوه و در مدخل درّه‌ای به نام درّه محمود آثار و بقایای یك روستای قدیمی وجود دارد. هر چند آثار ساختمانی این روستا در نتیجه گذشت زمان و فعالیت دیمكاری تسطیح شده و محو گردیده، اما آثار زندگی در آنجا مشهود است به طوری كه گهگاه آثار دیوار و یا مدخل یك طویله در آنجا نمایان می‌شود. درّه‌ای كه روستای قدیمی در مدخل آن جای گرفته چند چشمه كوچك داشت و آب آن تا پایین جاری بود و در استخری گلی بركه‌ای را تشكیل می‌داد. بخشی از آب این چشمه‌ها توسط یك رشته لوله سفالی به قلعه قدیمی انتقال داده شده بود.

ساكنین قدیمی گودین این روستا را دهبالا می خواندند و داستانی در بین آناننقل بود به این مضمون كه؛ ساكنان دهبالا به دلایلی كه آشكار نیست روستا را رها كرده و در قسمت پایین كوه كه گود تر از دامنه كوه بود مهاجرت نموده و ساكن شدند. به همین دلیل روستای جدید خود را گودین كه كلمه‌ای مركب از گود «صفت مكانی» + ین «پسوند نسبی» می‌باشد و به معنی محل گود است نام نهادند (در زبان فارسی متضاد كلمه گودین واژه برزین یعنی محل برجسته مفهوم پیدا می نماید). البته این تعبیر از جمله مشهورترین تعابیر بین اهالی در خصوص وجه تسمیه گودین است و هیچ استناد مكتوب و مستندی بر آن وسایر تعابیر دیگر مستدل نیست.
گودین تپه

روستای گودین شهرت خود را در تاریخ بیشتر مرهون تپه باستانی است كه در فاصله یك كیلومتری روستا قرار گرفته است. این تپه نام خود را از روستای گودین گرفته و گودین تپه خوانده می‌شود.

كاوشهای باستانی در گودین تپه نخستین بار در سال ۱۹۶۷ توسط یك هیئت ایرانی – كانادایی به سرپرستی پورفسر یانگ انجام گرفت و پس از آن در چندین مرحله ادامه یافت تا اینكه با شروع انقلاب ایران (۱۳۵۷) متوقف گردید. این هیئت نتایج حاصل از مطالعات اولیه خود را در مجله «بررسی‌های تاریخی» شماره ۱۵ در مرداد ۱۳۴۷ منتشر نمود. در این گزارش آمده است، با توجه به طبقه بندی آثار سفالی، سنگی و استخوانی بدست آمده از خفاری‌های صورت گرفته در گودین تپه می‌توان تاریخ استقرار انسان را در آنجا به هفت دوره تقسیم نمود. در زیر به چكیده‌ای از این گزارش هیجده صفحه‌ای می پردازیم.
دوره هفتم (۵٫۵۰۰ – ۵٫۰۰۰ ق.م)

علامت مشخصه آن سفال ساده ایست كه با ابزار آلاتی مشابه ابزار آلات مناطق غربی ایران نظیر حاجی فیروز، كردان و علی كش ساخته شده است. از این دوره علاوه بر اشیاء سفالی یك سنگ چخماق با لبه‌های موازی نیز بدست آمده است.
دوره ششم (۵٫۰۰۰ – ۳٫۵۰۰ ق.م)

حفاری آن در مساحتی به ابعاد چهر در چها متر انجام شده و آثار سفالی ساده بدست آمده از آن همزمانی این دوره را با طبقه پنجم تپه گیان قابل مقایسه است . صنعت سفالگری این دوره تا دوره چهارم گسستی ندارد.
دوره پنجم (۳٫۵۰۰ -۳٫۰۰۰ ق.م)

آثار مكشوفه این دوره عبارت از هنر سفالسازی است كه با اشیاء دوره اوروك در بین النهرین قابل مقایسه است.
دوره چهارم (۲٫۷۰۰ – ۲٫۰۰۰ ق.م)

صنعت سفال دوره چهارم گودین با صنعت سفال دوره اول و دوم برنز دقیقاً قابل قیاس است. ابزار خاكستری رنگی كه تاكنون در این حفاری پیدا شده در ایران فقط با ابزار و ادوات بدست آمده در یانیك تپه در نزدیك تبریز مطابقت دارد.
دوره سوم (۲٫۰۰۰ – ۱٫۶۰۰ ق.م)

سفال‌های رنگی بدست آمده در این دوره با آثار سفالی رنگی بدست آمده از گیان تپه همزمان می‌باشد. از حفریاتی كه در محل گورستان (باستانی)گودین تپه انجام شد اشیاء مدفون انسانی و غیر انسانی بدست آمده قدمت آن‌ها را به دوره اول آهن منسوب می نماید.
دوره دوم (از سده هشتم تا سده چهرم ق.م)

آثار ساختمانی بدست آمده از این دوره تا حدی به ساختمان‌ها و برج وقلعه‌های ابتدای دوره اسلامی شباهت دارد. دوره مادها در طبقه ۲ گودین تپه شامل یك دژ نظامی است كه احتمالا مخصوص یكی از حاكمان محلی ماد در این منطقه بوده. دژ بر روی قلعه قدیمی مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد ساخته شده است. دژ قدیمی تر توسط زلزله فرو ریخته و دژ مادی بر روی آن ساخته شده است. دیوارهای دژ از خشت ساخته شده و دارای برجهای دیدبانی است. درون دژ تعدادی اتاق آشپزخانه آخور تالار ستوندار و واحدهای دیگر معماری به دست آمده است. درون تالار ستوندار در قسمت شمالی یك آتش دان خشتی وجود داشته و دور تالار سكوهایی برای نشستن ساخته بودند. این تالار ستوندار مقدمه ای بر ساخت تالارهای مشابه نوشیجان و بناهای هخامنشی است. البته خود از تالار ستون دار حسنلو الگو گرفته است
دوره اول

نیز مربوط به دوره اسلامی است كه قشری‌ترین لایه را درگودین تپه به خود اختصاص داده است.

از آثار مكشوفه در محل دژ و گورستان باستانی تپه می‌توان به یك مجسمه و یك جام پایه دار اشاره كرد كه جهت بررسی‌های تكمیلی به خارج از كشور ارسال شده است. همچنین كشف مهمی كه در این ناحیه صورت گرفته گور چهار دیواری بزرگ سنگی به ابعاد سه در سه و نیم متر بودكه سه طرف گور مزبور از دیوارهای سنگی بزرگ عمودی ساخته شده بود و طرف چهارم آن كاملاً باز بوده است. قسمتی از سقف كه باقی مانده بود از یك تخته سنگ بزرگ ساخته شده كه به صورت افقی روی دیوارها قرار داده شده بود. دو جسد انسان با مقدار زیادی اشیاء مدفون شده از داخل گور بدست آمد و یك سفال بزرگ خرد شده در آن قرار داشت. در بیرون محوطه قبر اسكلت یك اسب بدست آمد. این آثار با اوایل دوران سوم قابل مقایسه می‌باشند.
ساختمان دژ

تقریباً در تمام تپه دژ در منطقه كم عمق و سطحی و كمی دور تر از شهر آثاری بدست آمد كه احتمالاً متعلق به دوران سوم بوده است. در امتداد شمالی دژ دو بنای بزرگ مربوط به دوره سوم بدست آمد. مجموعه این دو بنا عبارت از اطاق هائی باریك و مربوط به هم، چند تنور و اجاق كه از لحاظ مواد ساختمانی و نوع كار خوب ساخته شده بودند. با وجودیكه دیوارهای بنا ظاهراً بوسیله زلزله منهدم و فرو ریخته بودند ولی مصالح ساختمانی موجود مبین قدرت ساختمانی آن دوره می‌باشد. هچنین چند ظرف با نوك بلند و تیز دست آمده كه ضمن اینكه جنس و رنگ سفالها نخودی رنگ است روی آنها منقوش می‌باشد. بعلاوه چند ظرف با دستگیره‌های دوطرفه و چند ساغر پایه دار نیز از چند گور بدس آمده است.

كاوش‌های ممتد و بیشتر در عمق عمودی دیوار انجام گرفته كه مربوط به سده هفتم قبل از میلاد(دوره دوم) می‌باشد. دیواری به طول ۶۵ قابل رویت بود كه قسمت جلو آن از آجر ساخته شده بود و عرضی متغیر بین ۳ تا ۴ متر داشت. در فاصله كمی از پشت دیوار دو برج دیده می‌شود كه به اطاق ساخته شده از خشت خام منتهی مشدند. در محوطه قسمت جنوبی برج غربی یك اتاق و یك آشپز خانه با یك تنور نان و یك اجاق و نیز یك آخور بچشم می‌خورد. در امتداد غربی این اتاق یك تالار بزرگ پذیرائی تقریباً به ابعاد ۲۴ متر طول وجود دارد داخل این تالار ۵ در ۶ ردیف ستونهای چوبی وجود داشته است و تكه هائی از پایه‌های ستون‌ها بدست آمده است. در قسمت جنوبی تالار سكوهائی به عنوان نیمكت در سراسر سه دیوار ساخته شده بود و در قسمت شمالی تالار نیز یك محل مانند تخت مخصوص نشستن شخصی ساخته شده بود و یك آتشدان آجری بالاتر از سطح زمین و در مقابل تخت ساخته شده بود. آزمایشات و بررسی‌های بعدی آشكار ساخت كه این عمارت بر روی یك تپه كچك ساخته شده بوده و احتمالاً مربوط به یك پادگان نظامی و یایكی از شاهزادگان و بزرگان مادی در درّه كنگاور بوده است. تالار ستون دار مذكور را پیشرو تالارهای آپادانا، پاسارگاد و تخت جمشید می‌دانند. یك اثر بسیار جالب برنزی در بقایای آشپزخانه و دو تكه سفال متعلق به دوران سوم آهن می‌باشد نیز در كاوش‌ها بست آمده است. همچنین یك نقش برجسته بزرگ آشوری متعلق به سارگون دوم پادشاه آشور كه او را درحال استراحت نشان می‌دهد و یك كتیبه در دامن تا خورده او دیده می‌شود نیز در كاوش‌های اطراف گودین تپه بست آمده است.

شهر گودین-aYY146d5YQ