اَلَّدی كجاست؟
الَّدی alladi نام محلی و معروف روستایی ییلاقی و باستانی و بسیار قدیمی ست كه در بخش اسالم شهرستان تالش واقع در استان گیلان قرار گرفته است.
این آبادی قدیمی محل سكونت گروهی از اهالی اسالم بوده كه در اسالم به نام اَلَّه ایجallaeij یا اَلَّدجallad,j یعنی اهل اَلَّدی معروف بوده و هستند.
برای رسیدن به روستای اَلَّدی باید مسیر جاده اسالم به خلخال را بیش از چهل كیلومتر بپیمایید تا به یكی از آبادی های لَرزرِه larz,re یا چارَسو charasu برسید. سپس باید به طرف پایین جاده و به طرف روستای وَزبنَه vaz,b,na حركت كنید. برای رسیدن به وَزبنَه اگر در لَرزرِه باشید باید به سمت جنوب بروید و اگر در چارسو باشید باید به سمت شرق حركت كنید. به هر حال از هر دو مسیر بعد از طی حدود دو تا سه كیلومتر به وَزبنَه می رسید. البته مسیر لرزه به وزبنه كوتاه تر از مسیر چارسو به وزبنه است.اگر در چارسو باشید می توانید با اتومبیل تان به وزبنه برسید چون جاده ماشین رو دارد ولی اگر در لرزره باشید مجبور هستید با پای پیاده به طرف وزبنه بروید. یعنی باید از كِكَمَه دلَه kekamadela بگذرید و بعد به وزبنه برسید. از آن جا مسیرتان به طرف وزبنه به دو مسیر نسبتاً جدا از هم تبدیل می شود. یعنی ادامه راه ماشین رو یك مسیر است و طی سراشیبی با پای پیاده هم یك مسیر دیگر می شود.
۱) راه ماشین رو: با اتومبیل تان (البته نباید احتیاط را فراموش كنید) همان مسیری را كه آمده اید حدود یك كیلومتر ادامه می دهید و به طرف آبادی دزدی قَلَه d,zdi ghala می روید. مسیر را تا خاندَمِرَه كَش khandamerekash یا همان جایی كه به چراغَلی دوكون ch,raghali dukun معروف است می روید تا به جاده قدیمی و باستانی (روخون rukhun ) اسالم و پره سر به خلخال می رسید. مسیر را به طرف اَلَّدی می روید به اَلّدی می رسید(البته باید راهنما و بلد راه همراه تان باشد) ادامه مسیر تان از این جا به بعد كمی هموار و بعد كمی سراشیبی ست.
۲) راه غیر ماشین رو: بعد از رسیدن به وَزبنَه از هالی می پرسید كه الّدی كجاست. البته اگر راهنما و بلد راه داشته باشید مشكلی نخواهید داشت. ولی اگر نداشته باشید بعد از اتمام خانه های وزبنه مستقیماً به طرف پایین حركت می كنید. ته دره روستای اَلَّدی قرار دارد. درست در جایی كه قله زیبا و بلند بَرزوكو barzuku به دره منتهی می شود. در این مسیر پس از گذشتن از بوكی زمی buki zami و مازوئَه ژییَهmazuwa jhiya به اَلّدی خواهید رسید.
البته هر دو راه در نزدیكی های مازوئَه ژییَه mazuwa jhiya به هم می رسند و در ادامه به الّدی ختم می شوند.
در روستای اَلَّدی در فصول سرد سال امروه فقط یك و یا حداكثر دو سه خانوار از چوپان های منطقه ساكن اند.ولی در فصول گرم سال حداكثر و در واقع فقط یك خانواده دو نفره یعنی یك پدر و یك پسر با نام های شعبانعلی جوانمرد(پدر) و علی كه به رحمان و مولو معروف است ساكن اند. این پدر و پسر وفادارترین الدج های دنیا به روستای اَلّدی هستند كه دوازده ماه سال را در آن جا ساكن اند.
اَلَّدی در گذشته ها
آن طور كه پیران می گویند اَلّدی در گذشته ها دارای رونق زیادی بود. از آن جا كه این روستا در مسیر گذر روخونی(راه بین ییلاق و جلگه كه معمولاً از كنار رودخانه ای می گذرد) بود كه مسیر تردد جمع زیادی از اهالی خلخال و روستاها و آبادی منطقه بود،در فصول مختلف جمعیت این روستا كم و زیاد می شد. می گویند اهالی خلخال در روزهای سه شنبه هر هفته كه زمان برپایی بازار روزسه شنبه در پره سر بود،تا ظهر در آن جا خرید می كردند،و بعد از ظهر از آن جا حركت می كردند و تا غروب خود را به یكی از كاروانسراهای مسیر راه یعنی (( اژدر )) می رساندند. شب را در آن جا می ماندند و صبح فردا حركت می كردند و تا شب هنگام خود را به الّدی یا كمی بالاتر از آن جا یعنی مغازه(یا كاروانسرای) چراغعلی دوكون (چراغعلی عموی پدرم بود) كه در جایی به نام خاندَمِرَكَش می رساندند. می گویند این كاروانسرا طویله ای داشت به طول سی متر كه ترك های خلخال كه مسافران مسیر بودند اسب ها و الاغ ها و قاطر های شان را در آن می بستند. گویند در برخی شب ها چنان مسافر در آن مغازه جمع می شد كه كل طویله سی متری از چهارپایان شان پر می شد و تعدادی از چهارپایان باربر را در بیرون از ان جا و یا در طویله كوچك دیگری كه تعبیه كرده بودند، می بستند. ترك ها شب هنگام در ان جا می ماندند و پذیرایی می شدند و فردای ان روز بعد از تسویه ی حساب های شان به سوی خلخال حركت می كردند و بعد از گذر از گردنه الماس به خلخال می رسیدند. هنوز نام دره ای كه از طرف ییلاق كِرمون به طرف پایین می اید معروف تركی كَه ربار می باشد.
پدرم می گفت و از بسیاری دیگر از بستگان و دیگران هم شنیده ام كه در گذشته ها ترك های زیادی در این مسیر و خصوصاً در قسمت های بین الَدی و الماس بر اثر سرما و برف و بوران می مردند و رفقای شان نمی توانستند جنازه های آن ها را با خود به خلخال ببرند. در نتیجه جسد های شان را یا رها می كردند و یا در زیر برف دفن می كردند . در هنگام بهار برخی از اهالی الدی و یا دیگر آبادی های اطراف با كندن قبر برای شان در همان نقطه دفن شان می كردند. من حتی برخی از آن ها را دیده ام.مسیر عبور كاروان ها هنوز هم معلوم است.