رقص آفر ، رقص خاصی بوده است كه توسط قبیلهای كه در جنوب و شرق خراسان فعلی سكونت داشتهاند اجرا میشده است. «تحقق مرز با توجه به مدارك تاریخی میتوان اینطور توجیه كرد، كه رقص آفَر یا به اصطلاح عامه مردم تربت جام «رقص آپر» پارت در محل اتصال آن با هوركاینه به سوی جنوب با دشواریهای گوناگون مواجه میشود. در كتیبه شاپور یكم ساسانی كه حدود۲۶۰ میلادی نوشته شده، میان ولایات پارت و ابرشهر فرق گذاشته میشود، ابرشهر نام پیشین شهری است كه بعدها به نیشابور شهرت یافت. اماپارهای از منابع كوشیدهاند تا ثابت كنند، كه نام ابرشهر برگرفته از «اپرنی»، یعنی نام قبیلهای است. «هرتسفلد» با استناد به قول «یاقوت حموی» جغرافیانویس مسلمان، میگوید كه ولایت پارت در دوره اشكانیان در جنوب خراسان تا گناباد و بیرجند پیش میرفت، گروه پرنی و نیز معروف به اپرنی دودمان اشكانی از میان آنان برخاسته بودند. به قبیله پرنی میتوان شكلی از گویش نسبت داد كه مایههای زیادی از لهجه ایرانی مشرق داشت.» از نظر قدمت اگرچه در هیچ منبعی مكتوب، ذكری از رقصهای آیینی تربت جام به میان نیامده است اما از روی شواهد و قراین میتوان قدمت رقص آیینی را در این منطقه اثبات كرد. علت اینكه رقصهای تربت جام انواع گوناگون و متعدد دارند و هر یك به اسامی مختلفی نامیده میشوند، حاكی از قدمت و اهمیت رقص در این ناحیه از كشور، از دیرباز دارد. «استرابون» در كتاب جغرافی خود مینویسد: «… سیتها قبایلی بودند كه در شمال شرقی آسیا و مغرب اروپا مسكن داشتند و ساكنین نواحی غربی ایران این جشن را «ساك» مینامیدند، یعنی جشنی كه از مشرق ایران الهام گرفته باشد. چون رقاصان به لباس سیتهای آسیای مركزی و رقاصهها به لباس جنگی بلخیان ملبس میشدند». بنابر این میتوان گفت كه شرق ایران، بهخصوص شرق خراسان، خاستگاه بسیاری از رقصهای آیینی بودهاست. مسعودی نیز در «مروج الذهب» از رقصهای مردم خراسان در دوران عباسی صحبت میكند. «معتمد حاضران، روز پیش را بخواست و چون در مجلس جابه جا نشستند به یكی از ندیمان خویش گفت: رقص و انواع آن را با صفت مطلوب رقاص برای من وصف كن و اوصاف رقاص را بگو، طرف سوال گفت: ای امیر مومنان، مردم اقالیم و شهرها از خراسان و غیره در كار رقص گونه گونند همه آهنگهای رقص هشت گونهاند. آفَر: كه در اصطلاح محلی به آن «آفَر»، «اَپَر»، « لَپَر»، «هَپَر» نیز میگویند، بنابر نظر فاروق كیانی از مصدر آفریدن و بهوجود آوردن است. عدهای به آن «هزاره بازی» نیز میگویند، آفر رقصی دسته جمعی است كه فقط مخصوص مردان است و به دو طریق اجرا میشود، یك نوع آن كه به «آفر كشاورزی» مشهور است و كشت گندم از ابتدا تا جمعآوری محصول و پختن نان، شكر گذاری و شادی برای برداشت یك محصول خوب را نشان میدهد و نوع دیگر كه به «آفر قالیبافی» مشهور است،از پرورش گوسفند و پشم چینی، نخ ریسی، رنگ كردن نخ، قالی بافی و فروش آن به نمایش گذاشته میشود. ضمنا اگر ریتم یا آهنگ سریع اجرا شود به آن «آفر بالا پرده» و اگر ریتم آن كُند باشد به آن «آفر پایین پرده» میگویند. مدت زمان لازم برای اجرای آفر ۱۵ الی ۲۰ دقیقه است. آفر كشاورزی: دارای هجده حركت اصلی و سمبلیك و ۸ حركت جنبی میباشد. ابتدا سالار كشتمندان، كسی كه از دیگر كشاورزان مرتبه و تجربه بیشتری دارد وسرپرست چند دهقان است، به همراه ۶ تا ۱۲ دهقان كه هر یك وظیفهای خاص در امر كاشت، داشت و برداشت محصول برعهده دارند، به انتخاب بهترین زمین میپردازد، سالار در شبی مهتابی یكه و تنها به قله كوهی رفته، پس از آنكه سرو تن را در آب چشمهای صاف و زلال میشوید، و با تمنای سالی پر بار و زمستان و بهاری پر آب، آن هنگام كه خورشید هنوز انوار طلایی خود را به دشتها سرازیر نساخته است به انتخاب بهترین زمین میپردازد و حركت اول آفر شروع میشود. -حركت اول بدین ترتیب است، افرادی كه به صورت دایرهوار ایستادهاند، دست راست خود را در امتداد آسمان بدون خمیدگی دراز كرده و سر متمایل به شانه چپ خم شده است و دست چپ را بر كمر به طوری كه كف دست به طرف زمین است با حركت پای راست كه بالا آمده و با زانو زاویه ۹۰ درجه میسازد، به سمت جلو بر خلاف عقربههای ساعت حول دایرهای فرضی حركت میكنند و دست را نیز در همین جهت بر بالای سر از شانه حركت میدهند.- حركت دوم حمل سمبلیك بذر و انتقال آن به زمین و مزرعه است. دامن پیراهن چهل تریزه با هر دو دست به سمت جلو فرد گرفته میشود و از سمت راست به سمت چپ به طرف داخل دایره فرضی حركت داده میشود و پای راست نیز كه با زانو زاویه ۹۰ درجه میسازد به زمین كوبیده میشود.-حركت سوم بذر پاشی را به صورت سمبلیك نمایش میدهد. در این حركت دو كنار دامن چهل تریزه به دست چپ گرفته میشود، توسط دست راست از داخل دامن بذر برداشته میشود و با حركت آن به سمت عقب، بذر به سمت داخل دایره فرضی پاشیده میشود.۴-حركت چهارم، نمایش سمبلیك شخم زدن است. دست چپ در داخل دست راست از پهلو به سمت بالا رفته و به سمت زمین پایین میآید سپس به سمت چپ بالا میرود.-حركت پنجم، مسطح كردن زمین جهت رسیدن آب به تمامی قسمتهای كاشته شده و پوشش روی دانه كه بذررا در زیر خاك پنهان میكند تا از دسترس پرندگان و حشرات دور بماند كه اصطلاحا این عمل را «ماله كشیدن» میگویند. نمایش آن بدین ترتیب است، كه دو دست در حالی كه كف آنها به سمت زمین است و جلو فرد نگه داشته شدهاند، مستقیم از سمت راست به سمت چپ میآید و از سمت چپ از جلو سینه، دستها حالت خمیده به خود میگیرند و كف دستها مشت میشود و حركت از ابتدا انجام میگردد. پای راست نیز در این حركت طوری از زمین بلند میشود كه با زانو زاویه ۹۰ درجه بسازد و بعد از آن به زمین گذاشته میشود.-حركت ششم، رویش بذر و گندم را نشان میدهد، كه گندم رشد نموده از زمین بلند میشود و وقتی كه خوشه كرد و بارور شد، سَرِخوشه به سمت زمین متمایل میشود. نمایش سمبلیك این حركت بدین صورت است، كه دستها از دو طرف پای راست و پای چپ به سمت آسمان بالا میرود، طوری كه كف دستها به سمت آسمان قرار میگیرد، وقتی دستها تا آخرین حد ممكن به طرف آسمان بالا رفت از آرنج خمیده شده و به سمت پایین به عقب بر میگردد، بهطوری كه نوك انگشتان به سمت زمین متمایل میشود.-حركت هفتم ،حراست و نگهبانی از گندم است. نمایش این مرحله به این صورت است، كه فرد دستهایش را از دو طرف به كمرش زده و پاها به فاصله ۳۰ سانتیمتر از هم قرار میگیرند، فرد از سمت راست و سمت چپ حدود ۱۸۰ درجه بدون اینكه پاهای خود را حركت بدهد بدن خود را از كمر حركت میدهد. ستون مهرهها در این حالت كاملا راست است و خمیده نمیشود.-حركت هشتم، گندم آماده درو را نشان میدهد. ابتدا فرد دست چپ را از پهلو به كمر میزند و در حالی كه پای راست خود را كمی جلوتر میگذارد، دست راست در حالی كه از آرنج خم شدهاست و با بازو زاویهای حدود ۴۰ درجه ساخته است، تا نزدیكی سر بالا میآورد، سپس با هر دو دست این عمل را همزمان نمایش میدهد. -حركت نهم درو كردن را به صورت سمبلیك نمایش میدهد. دست چپ در حالی كه به جلو آمده و انگشتان بر وی هم مشت میشوند، گرفتن بوتههای گندم را نشان میدهد. دست راست كه حالت داس را نشان میدهد، از سمت راست بالا بهطور مورب به سمت دست چپ پایین میآید، كمر نیز اندكی خم میشود. در حالی كه پای راست جلوتر گذاشته شدهاست، با یك جهش به جلو دو پا از هم دور میشود.-حركت دهم كه به آن گردش چرخ و فلك میگویند، نمایش سمبلیك جمع آوری وحمل محصول است. در حالی كه دو دست به سمت بالا آمده و از آرنج خمیده شده و با بازو زاویه ۹۰ درجه میسازند، دست راست در همین حال به سمت جلو و دست چپ به عقب حركت میكند.-حركت یازدهم كوبیدن محصول و جدا كردن كاه از دانه را اینطور نشان میدهد، در حالی كه هر دو دست به كمر زده شدهاست و پای راست به سمت جلو برداشته میشود، بدن از كمر حدود ۹۰ درجه برخلاف عقربههای ساعت میچرخد.-حركت دوازدهم جدا كردن كاه و دانه از همدیگر به یاری باد است، كه این عمل را اصطلاحا «چَك زدن» میگویند. دست راست در حالی كه از پهلو فاصله گرفته است، از بالا به سمت پایین و به طرف داخل دایره حركت میكند و دست چپ در حالی كه جلوی زانوی چپ قرار گرفته به بالای سر میرسد، در این حركت انگشتان هر دو دست بهصورت مشت شده اند.-غربال كردن نیز مرحله سیزدهم است. پشت دست چپ در حالی كه در كف دست راست و جلوی فرد قرار گرفته است، شكلی به صورت دایره كه همانند غربال است، میسازد كه از سمت راست به چپ از بیرون به سمت داخل تا جلو سینه به عقب میآید و مجدد این عمل تكرار میشود.-حركت بعدی این است كه افراد گروه، دستها را بر روی شانههای یكدیگر قرار میدهند و در حالی كه پای راست خود را اندكی بالا آورده به زمین میگذارند، همگی حول دایرهای فرضی از سمت راست به عقب حركت میكنند. -حركت پانزدهم با پایین آوردن دستها از روی شانههای همدیگر شروع میشود. در حالی كه صورت همگی به سمت مركز دایره فرضی است، مینشینند و خمیر كردن آرد را نمایش میدهند. این درحالی است كه فرد، نشسته و دستهای خود را كه به سمت جلو نگه داشتهاست، با هم به عقب میكشد. در این حالت دستها از آرنج خم میشود گویی فرد چیزی را به سمت خود میكشد.-حركت شانزدهم پختن نان را نمایش میدهد، در حالی كه فرد هر دو دست خود را جلوی صورتش نگه داشتهاست، كف دست چپ را بر كف دست راست و سپس كف دست راست را بر كف دست چپ قرار میدهد و در آخر دست راست خود را به عقب میبرد و مجددا بر كف دست چپ قرار میدهد.-حركت هفدهم بهدین صورت است، كه هر دو دست را مقابل صورت خود نگه داشته به طوری كه كف هر دو دست روبروی او قرار گیرد و در همان حال از راست به چپ حركت میدهد. -آخرین حركت این است، در حالی كه هر دو دست كاملا راست و كشیده است، پای چپ حركت كرده جلو پای راست قرار میگیرد، فرد به سمت جلو خم میشود و دست راست رو به زمین مقابل پای راست زمین را نشانه میرود. سپس دست چپ رو به زمین مقابل پای چپ زمین را نشانه میرود.مكانهای برگزاری رقص آفَر، مزارع گندم، كنار خرمن گندم، حیاط منازل هنگام جشن عروسی و ختنهسوری و نیز میدانگاهی كه محل تلاقی كوچههای متعدد باشد. لباس محلی مردم تربت جام كه در رقص نیز استفاده میشود، ارتباط تنگاتنگی به نحوه معشیت، دین و جغرافیای طبیعی این منطقه دارد. در حقیقت این لباس، لباس كار افراد نیز میباشد. این لباس در رقصهای آیینی و بهخصوص رقص آفَر مورد استفاده اجراكنندگان رقص میباشد و عبارتند از: -لُنگُته؛ كه به آن مِندیل نیز میگویند. به طول۵ تا۷ متر و عرض۴۰ تا۵۰ سانتیمتر كه به دور سر میپیچند. -كلاه قرص؛ از سیم، تار و پود محكم بهصورت دایرهای از جنس پنبه و ابریشم درست میشود و روی سر قرار میگیرد. -پیراهن چهل تریزه؛ از پارچه سفید و در گذشته از پارچههای كرباسی دوخته میشده. این پیرهن دارای دامنی گشاد و بلند است كه تا بالای زانو میآید. به علت اینكه از چهل تكه تهیه و دوخته میشود به آن چهل تریزه گویند. -شلوار؛ از پارچه سفید رنگ به طول تقریبی۴ متر دوخته میشود و بسیار گشاد است. -پیتاوه؛ كه به آن پَتِك نیز گویند، پارچهای است كه از مو یا پشم گوسفندان بافته میشود. آن را به دور ساق پا میپیچند. -چارق؛ كفشی است كه تخت و بدنه آن از چرم گاو یا شتر ساخته میشود. -واسكَت؛ جلیقهای سیاه رنگ كه بر روی پیراهن چهل تریزه میپوشند. -شال ابریشمی؛ شالی است، سیاه رنگ كه آن را بر روی پیراهن چهل تریزه و گرد كمر محكم گره میزنند. سایر ابزار و اشیا وابسته به رقص آیینی آفَر عبارتند از: سُرنا، دُهل و تعدادی چوب به ازای هر نفر دو عدد، كه طول آن حدوداً۵۰ سانتیمتر میباشد. گاهی حركات نمایشی، با حركات دستان صورت میگیرد و احتیاج به داشتن چوب نمیباشد.