ریپورتاژ آگهی
روستای پیرواش سفلی

روستای پیرواش سفلی

بطوری‌كه بزرگان و ریش‌سفیدان محلی بیان می‌كنند، در ضلع جنوبی این روستا تپه كوچكی قرار دارد كه در سال‌های گذشته «پیرواش‌تپه» نام داشته و در محوطه آن انواع گیاهان و گل‌های وحشی، از جمله گل «پریوش» می‌روییده و شاید نام این تپه و بعد روستای اطراف آن «پیرواش» نامیده شده باشد.
  • 1400/11/23
  • استان : گلستان
  • شهر : آق قلا
  • دسته : روستاهای ایران
آدرس : استان گلستان, آق قلا-شهرستان آق قلا، بخش مركزی، دهستان آق التین، روستای پیرواش سفلی
تلفن : 66059000-021

نشانی و آدرس: استان گلستان، شهرستان آق قلا، بخش مركزی، دهستان آق التین، روستای پیرواش سفلی

این روستا در ۳۵ كیلومتری شمال شرقی مركز استان گلستان (گرگان) قرار دارد و از توابع شهرستان «آق‌قلا» محسوب می‌شود.‌
وجه تسمیه نام روستا
بطوری‌كه بزرگان و ریش‌سفیدان محلی بیان می‌كنند، در ضلع جنوبی این روستا تپه كوچكی قرار دارد كه در سال‌های گذشته «پیرواش‌تپه» نام داشته و در محوطه آن انواع گیاهان و گل‌های وحشی، از جمله گل «پریوش» می‌روییده و شاید نام این تپه و بعد روستای اطراف آن «پیرواش» نامیده شده باشد. البته روایات دیگری هم در باره این نام وجود دارد و می‌گویند این تپه یكی از تپه‌های قدیمی و باستانی می‌باشد، كه در این مورد سند قابل قبولی در دست نیست.
سابقه تشكیل روستا
حدود ۶۰ سال پیش یكی از بزرگان و خان‌های تركمن، بنام حاج حسین جرجانی، ساكن در روستای «چن‌سولی»
(روستای تركمن نشین در حدود ۲۵ كیلومتری شمال این روستا)، برای دستیابی به‌مراتع و مزارع بهتر و استفاده از مناطق جنگلی و خوش آب و هوای این منطقه جنگلی، با تعدادی از بستگان و آشنایان خود از جمله حاج رستم جرجانی، حاج بایرام عنایتی، قربان قلیچ صوفی زاده، ایشان آخوند سن سبلی و دیگران، به‌این محل كوچ می‌كنند و این روستای جدید را ایجاد می‌نمایند و سپس ساخت و ساز و عمران وآبادانی این روستا آغاز می‌شود. در همان دوره روستایی فارس نشینی در ضلع جنوب شرقی این تپه، بنام «پیرواش‌تپه» قرار داشت كه شخصی بنام «حاج حبیب ارازمنی» مالك آن ده بود و با فرزندان و خویشان خود در آن روستا زندگی می‌كرد. بعد از تشكیل روستایی در ضلع شمالی این تپه،كه شاید هم یك تپه باستانی باشد، دو روستا در حوالی آن تپه ظاهر شدند كه بعد‌ها نام پیرواش حاج حبیب را پیرواش علیا و نام پیرواش حاج حسین را پیرواش سفلی نام نهاداند و هم اكنون نیز این روستا‌ها را به‌این ‌نام می‌شناسند.
رونق روستا
حاج حسین جرجانی، فرزند محمد آخوند گرگانی، نماینده مردم تركمن صحرا در مجلس شورای ملی آن زمان بود و بدین لحاظ در كنار پدرش به‌تهران رفت و آمد زیادی داشت و در این سفر‌ها از تجربیات پدرش و نیز دانش اجتماعی مردم تهران بهره برد و چون از علوم دینی و علوم جدید زمانه خود هم باندازه كافی خوانده بود، بنابراین شخصی وارسته و متدین و از دانش و بینش علمی و جهان بینی لازم برخوردار بود. او پس از ورود به‌این محل، چون محیطی بكر و دست نخورده بود، روستای جدید خود را براساس نقشه‌ جدید شهری، با آینده نگری و پیش بینی‌های لازم، با كمك مهندسان مشاور خود طراحی و به‌مرحله اجرا در می‌آورد و بعد‌ها این روستا یكی از روستا‌های نمونه این منطقه می‌شود.
حدود ۵۰ سال پیش اهالی این روستا از روشنایی برق، آب آشامیدنی سالم، درمانگاه، مدرسه، جاده و كوچه‌های مناسب و شن‌ریزی شده، آسباب، وسایل رفت و آمد به شهر گرگان و آق قلا، كدخدا، مسجد و حوزه علمیه، باغ‌های میوه نمونه، دامداری نمونه، وسایل كشاورزی نمونه و … داشته است كه همه این نمونه‌ها در سایه تلاش و جدیت حاج حسین انجام شده بود.
مزارع پنبه و مهاجرین سیستانی
حسین جرجانی اولین كسی بود كه كشاورزی نوین را در این منطقه راه‌اندازی كرد و آخرین تكنیك‌ها و ادوات كشاورزی نمونه موجود در ایران را به‌این روستا آورد و به‌خدمت گرفت تا استفاده كند و تولید محصولات كشاورزی و باغی را چند برابر افزایش دهد و نیز برای دیگران الگو باشد، تا آنان نیز با استفاده از این وسایل و كشت و كار نمونه و تجربه‌های وی بتوانند در بهبود زندگی خود و پیشرفت و رونق اقتصاد استان و كشور تلاش كنند و سهیم باشند و از مزارع خود حداكثر بهره‌برداری لازم را بعمل آورند.
حاج حسین، اولین كسی بود كه در این منطقه پنبه‌كاری را در سطح وسیع رونق داد و بدین لحاظ او به وجود نیروی كارگر بیشتری نیازمند شد كه این نیاز با ورود كارگران سیستانی و بلوچ‌ از استان سیستان و بلوچستان و نیرو‌های كاری از بیرجند، سمنان، شاهرود، بجنورد، قوچان، اردبیل و تبریز و… تامین شد، بطوری كه دیری نگذشت كه این روستا محل سكونت اقوام مختلف ایرانی و نمونه‌ای از وحدت اقوام شد.
جمعیت و پراكندگی اقوام در روستا
در حال حاضر حدود ۷ هزار نفر در روستای پیرواش زندگی می‌كنند و این روستا بزرگترین و پر جمعیت‌ترین روستای
استان گلستان محسوب می‌شود.( استان گلستان یك میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و در ده سال گذشته قسمت شرقی استان مازندران بود)، نیمی از جمعیت روستا را سیستانی‌ها و نیمه دیگر آن را تركمن‌ها و بلوچ‌ها تشكیل می دهند و از اقوام ترك و كرد قوچانی و فارس محلی نیز در این روستا زندگی می‌كنند. در این روستا تركمن‌ها در ضلع شمالی، بلوچ‌ها در ضلع مركزی و میانی، سیستانی‌ها در ضلع جنوبی ساكن هستند و تعدادی از خانوار‌های كرد قوچانی و فارس محلی در بخش جنوبی سیستانی‌ها و تعدادی از آذری‌ها در بخش غربی محله تركمن‌ها ساكن می‌شند. این روستا در دشت واقع شده و یكی از جنوبی‌ترین روستاهای تركمن نشین محسوب می‌شود. این روستا در میان مزارع سر سبز كشاورزی و باغات میوه محصور شده و از جاذبه سیاحتی و گردشگری بسیار خوبی برخوردار است. كوه البرز در فاصله حدود۳۰ كیلومتری جنوب این روستا، همانند دژی محكم و دیواری سر بفلك كشیده و سر سبز نمایان است.
همسایگان روستا
روستای پیرواش، از غرب به روستای «عطا آباد»، از شمال به‌روستای «كرد» و «قزل‌‌لی»، از شرق به روستای «نسركان» و «كریم آباد»، از جنوب به روستای «پیرواش علیا» محدود است.
اهالی این روستا برای تهیه مایحتاج روزانه و فروش محصولات كشاورزی و باغی خود با شهر گرگان- مركز استان گلستان- ( در فاصله ۳۵ كیلومتری جنوب غربی) و شهر آق‌قلا، مركز شهرستان آق قلا ( در فاصله ۳۰ كیلومتری شمال غربی) در ارتباط دائم هستند و اغلب به‌این شهر‌ها رفت و آمد می‌كنند و گاهاً به‌شهر علی‌آباد كتول نیز كه در فاصله ۳۰ كیلومتری جنوب شرقی آن قرار دارد، برای انجام بعضی از كار‌های خود رفت و آمد می‌كنند.
شغل اهالی روستا
شغل اصلی اهالی كشاورزی است و كشاورزان سخت كوش این روستا در طول سال انواع محصولات كشاورزی و صیفی‌جات را كشت می‌كنند و محصول خوبی را به بازار‌های منطقه عرضه می‌دارند. محصولات عمده این روستا: پنبه، گندم، جو، لوبیای روغنی، آفتابگردان روغنی، برنج، گوجه فرنگی و سویا می‌باشد.
اهالی روستا در كنار كشاورزی خود، به‌دامداری نیز اشتغال دارند. گاوشیری و گوسفند از عمده دام اهالی محسوب می‌شود.
در این روستا زنان تركمن با تولید انواع قالی و قالیچه و فروش آن در پنجشبه بازار آق قلا، به‌اقتصاد خانواده خود كمك می‌كنند. سوزن‌دوزی و تولید صنایع دستی از عمده كار‌های زنان تركمن و بلوچ در این روستا می‌باشد.
تصمیم‌گیری در روستا
در سالیان گذشته مسائل و مشكلات اجتماعی هر یك از اقوام توسط ریش‌سفیدان همان قوم حل و فصل می‌شد، یعد‌ها یكی از اهالی تركمن این روستا از سوی مقامات دولتی به‌عنوان كدخدای محل انتخاب شد، كه این روش در دوران رژیم شاهنشاهی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و در این رابطه می‌توان از بایرام كدخدا و رحیم كدخدا نام برد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با اجرای قانون شورا‌های اسلامی، تصمیم‌گیری‌ها به‌اعضای شورای اسلامی و دهیاری محول شد و در حال حاضر مسائل و مشكلات روستا توسط اعضای شورای اسلامی و دهیاری با همكاری امام جمعه و معتمدان روستایی انجام می‌شود.
زبان، دین و مذهب، تعصبات دینی و قومی
دراین روستا تركمن‌ها و بلوچ‌ها دارای دین اسلام و اهل تسنن و حنفی مذهب هستند(اهل تسنن دارای چهار مذهب: حنفی، شافعی، حنبلی و مالكی هستند)، و سیستانی‌ها، كرد‌ها، آذری‌ها و فارس‌های محلی شیعه مذهب هستند.
آنچه كه قابل ملاحظه است تاكنون درگیری‌های قومی و تعصبات مذهبی در این روستا مشاهده نشده و تمام اقوام ساكن در این روستا، در كمال صلح و صفا و برادرانه در كنار هم زندگی كرده و حرمت یكدیگر را نگاه داشته‌اند و همواره كودكان آنان در یك مدرسه و در كنار هم نشسته و درس خوانده و می‌خوانند و بزرگان آنان نیز همواره در مسائل و مشكلات روستا و مسائل قومی همفكری و همكاری نموده و جشن و اعیاد و سوگواری‌های یكدیگر شركت می‌نمایند.
مدارس
در این روستا مداری ابتدایی، راهنمایی و دبیرستانی برای دختران و پسران وجو دارد و اغلب جوانان و اهالی محل باسواد بوده و تعداد اندكی از پیرمردان بی‌سواد هستند.
مهاجرت به‌شهر‌ها
درسال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در این روستا پنبه‌كاری در سطح وسیعی رواج داشت و برای تمام اهالی روستا، اعم از زن و مرد، پیر و جوان، ایجاد كار شده بود، كه متاسفانه بعد از آن پنبه‌كاری بتدریج از بین رفت و جای آنرا صیفی‌كاری گرفت؛ در واقع تولید محصولات اساسی كشور بعلت عدم حمایت مسئولان دولتی از كشاورزان پنبه‌كار، منسوخ شد و كشاورزان به‌علت زیاد بودن قیمت تولید محصول صیفی‌جات، به‌كاشت هندوانه، خربزه، گوجه فرنگی، خیار و كدو روی آوردند و گندم و پنبه را از یاد ببردند. این روش سبب شد كه بسیاری از جوانان بیكار شوند و از گردونه تلاش در مزرعه پنبه خارج شده و برای یافتن كار به‌شهر‌های بزرگی مثل: تهران، اصفهان، اهواز، مشهد، یزد، كرمان و نیز به‌كشور‌های خارج روانه و سرگردان شوند. یاد آور می‌شود در طول ۳۰ سال گذشته شاید بیش از ۲۰۰۰ نفر از جوانان و نیروی فعال كاری و اهالی این روستا، محل سكونت خود را ترك كرده و به‌شهر‌های بزرگ، از جمله گرگان و تهران و مشهد كوچ كرده‌اند و این مهاجرت متاسفانه برای كار و كسب درآمد برای گذران زندگی همچنان ادامه دارد. این در حالی است كه جمعیت روستا جوان است و این روستا از تمامی امكانات اجتماعی، رفاهی و آموزشی لازم برخوردار می‌باشد، اما متاسفانه بیكاری جوانان سبب می‌شود كه آنان از تمامی این داشته‌ها و تعلقات قومی و روستایی خود صرف نظر نموده و برخلاف میل باطنی خود، محیط روستایی را ترك كنند.
آئین‌های مردم روستا
تركمن‌ها، با آداب و رسوم و اعتقادات خاص خود زندگی می‌كنند كه هر یك از این آئبن‌ها بمناسبت‌های خاص و با فرهنگ بومی خاص برگزار می‌شود و در جای خود دیدنی و تماشایی می‌باشد. البته هر قومی در این روستا، مثل سیستانی‌ها، بلوچ‌ها، كرد‌ها، ترك‌ها، آئین‌های خاص خود را دارندكه همه آنها در نوع خود جالب هستند. از جمله: آئین‌های تركمن‌ها عبارتند از:
۱- آئین عروسی، كه چند روز با شادی و نشاط عمومی بطول می‌كشد.( شرح مفصل در كتاب «زن تركمن» نوشته موسی جرجانی آمده است)
۲- عید فطر، شامل آئین قبل از شروع ماه رمضان كه با خانه تكانی، پختن نان مخصوص و توزیع آن در بین همسایگان شروع می‌شود، ماه شب چهاردهم رمضان، بنام «یا رمضان» كه در آن مومنان نمازگزار بعد از نماز تراویح شب، كه نماز ویژه ماه ر مضان می‌باشد، دسته جمعی خانه به‌خانه می‌روند و كمك جمع‌آوری می‌كنتد و بعد كمك‌های نقدی و غیر نقدی جمع‌آوری شده را در بین نیازمندان و مستمندان روستا تقسم می‌كنند، شب قدر كه شب ۲۷ ماه مبارك رمضان است كه اعتقاد دارند در آن شب قرآن نازل شده و اهالی محل بعد از نماز عشاء تا سحر در خانه‌ها و یا در مسجد محل بطور دسته جمعی می‌نشینند و به‌خواندن قرآن و نماز ویژه شب قدر مشغول می‌شوند و راز و نیاز می‌كنند، روز عید كه اهالی محل بطور دسته‌جمعی در نماز عید شركت می‌كنند( نماز عید فطر، قربان و جمعه توسط استاد حاج عبداله آخوند سن سبلی اقامه می‌شود) و بعد مردم با شادی وصف ناپذیری به‌دیدن اقوام و بستگان و دوستان خود می‌روند و آن روز را خوش می‌گذرانند.
۳- عید قربان، كه ۷-۳ روز بطول می‌كشد و بزرگترین عید تركمن‌ها محسوب می‌شود، كه در آن گوسفند و گاو و شتر قربانی می‌كنند، در نماز مخصوص عید قربان شركت می‌كنند، لباس‌های نو می‌پوشند، نان و كلوچه‌های مخصوص می‌پزند، به‌دیدن اقوام و بستگان خود و بیماران می‌روند و چند روز با غدا‌های مخصوص قربانی سرگرم هستند.
۴- آئین طلب باران، كه در ایام خشكسالی انجام می‌شود.
۵- آئین پشم چینی گوسفندان كه« قرقم» نامیده می‌شود و در آن گوسفندان اهالی بطور دسته‌جمعی قیچی می‌شود.
۶- آئین پری خوانی، كه در سالیان گذشته برای مداوای بیماران روحی و روانی، توسط شخصی كه «پرخوان» نامیده می‌شد، انجام می‌شده است.
۷- آئین روایتگری
این آئین در شب‌های عروسی توسط خوانندگان و نوازندگان محلی بنام« بخشی‌ها» انجام می‌شده و در آن شب بخشی یك یا دو كتاب قصه از داستان‌های حماسی و عشقی را روایت می‌كرده و با دوتار خود ترانه‌های آنرا می‌خوانده و این برنامه هنری تا وقت اذان صبح ادامه داشته است. در این آئین روایتگران، داستان كتاب‌های: كور‌اوغلی، زهره و طاهر، یوسف و احمد، صایاد و همراه، حوری لقا و همراه، بابا روشن، خسرو شاه و غیره را بطرز بسیار جذابی روایت می‌كردند و با دوتار خود و خواندن ترانه‌های آن، گرمی و شادی خاصی به‌آن مجلس می‌بخشیدند.
۸- جشن خرمن
این آئین در پایان برداشت محصول گندم و جو در هر سال برگزار می‌شده است. در آن روز همه اهالی روستا در مسجد جمع می‌شدند، از حال و احوال یكدیگر با خبر می‌شدند، صدقه می‌دادند و به‌درگاه خدای یكتا شكرگذاری می‌كردند.

روستای پیرواش سفلی-tfqvDvu5e5