یكی از شگفت انگیزترین و پر آب ترین چشمه های فارس *چشمه آبگرم* {شامل دو چشمه در كنار هم یكی سرد و دیگری گرم} با حفر چاه های عمیق متعدد توسط مجتمع گوشت فارس ( و برداشت بی رویه حدود ۵۰ اینچ معادل ۱۲ چاه ۴ اینچ)كاملا خشك شده است.!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟.
وجود مجموعه ای بی نظیر از غارهای طبیعی و دست ساز حكایت از تمدنی چندهزارساله در اینجا دارد.درب ورودی بسیاری از غارها در سال ۱۳۳۷ به دلایل خاصی مسدود شده است.
ساده تر بگویم:
اینجا تمدنی به بزرگی یك تاریخ ریشه در خاك دارد
امیدوارم میراث فرهنگی قبل از نابودی آن توسط غارتگران
در حفظ آن برای آیندگان بكوشد.
مردم شناسی در آبگرم و طایفه بادكی پارس
مهمترین كارهای عملی مردم شناسی در آبگرم توسط “هنری فیلد”، “مردم شناس شهیر امریكایی” كه در سال ۱۹۳۴میلادی(۱۳۱۳ ه ش)بعنوان “سرپرست هیئت اكتشافی مردم شناسی موزه فیلد امریكا” به ایران آمده انجام شده است،متاسفانه به علت شیوع بیماریهای واگیر در منطقه و مسدود كردن اكثر غارها به علت مرگ دسته جمعی دامهایی كه شب در غارها(بعنوان آغل)بسر برده بودند.وی وتیم همراهش موفق به تحقیق جامع بر روی این غارها نمی شود.اما در گزارشاتی كه ثبت كرده و امیدواریم بزودی صفحات انگلیسی و ترجمه نشده آن بدستمان برسد و در وب قرار گیرد.آبگرم را یكی از قدیمیترین سكونت گاه های قوم پارس معرفی نموده است.وهیچ وجه اشتراكی بین بادكی ها و ایلات خمسه نمی بیند.و با تاكید بر استخوان بندی آنها و گویششان و رفتارشان آنها را به مردان زاگرس مركزی نزدیكتر میبیند.به همین خاطر آنها را از اقوام اولیه ایران می شمارد.و به ارتباط نزدیك آنها با قشقایی ها اشاره دارد كه در سایر ایلات خمسه مشاهده نمی شود.
نظریه “فدریك بارث”نیز تاكید دارد “بادكی ها به لهجه فارسیی سخن می گویند كه در سایر ایلات خمسه مشاهده نمی شود و زبان دوم آنها به تركی قشقایی نزدیك است و با تركی باصری ها و سایر ایلات خمسه تفاوت دارد ”
در تحقیقات بارث نیز چنین به نظر میرسد كه خاندان قوام (رهبران ایل خمسه) با اهداف سیاسی با نفوذ و ارعاب در طایفه بادكی،آنها را متقاعد میكنند در قالب ایل نفر قرار گیرند و یك اتحادیه ساخته می شود و سركردگی آن به یك “اعیان زاده شهری” كه “به ندرت در ایل ظاهر می شود” واگذار می گردد.وی نیز تلاش می كند تا جایگاه خود را در ایل مستحكم نماید ، نتیجه اینكه،”قوامی ها” برای تسلط بر “ایلات خمسه” و مقابله با قشقایی ها سعی داشتند علاوه برآنكه مانع اتحاد،بادكی ها و قشقایها شوند،به گونه ای با قرار دادن آنها در ایل نفر تسلت كاملی نیز بر آنها داشته باشند،همچنین با مهاجرتهای اجباری در”طایفه بادكی” توازن جمعیتی را نیز به نفع “گماشتگان” و “نیروهای بومی هوادار” خود تغییر می دهند{مهاجرت بسیاری از بادكی ها به بختیاری و حتی ایلات قشقایی در این زمان رخ میدهد}.
نخستین زیستگاه انسان (گوشواره های سنگی كوه آبگرم ذوق و هنر ایرانیان باستان را نشان می دهد)
كاوشگران ایتالیایی با بررسی اعلام نمودند كه نخستین زیستگاه انسان در جلگه مرودشت در محل اشكفت گاوی واقع درجنب پتروشیمی مرودشت میباشد.« محوطه اشكفت گاوی در مرودشت فارس، نخستین بار در بررسیهای ویلیام سامنر در دهه شصت میلادی شناسایی شد.سپس مایكل روزنبرگ باستان شناس سرشناس آمریكایی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی آنجا را كاوش كرد. روزنبرگ در پایان كار، مقالاتی درباره وجود لایههای استقراری از پارینه سنگی زیرین (قدیم) تا فراپارینه سنگی نوشت و خبر از وجود چنین لایه های استقراری در باستان شناسی پارینه سنگی ایران و خاورمیانه داد و آنها را بیهمتا خواند»
لذا درآبگرم به جرأت می توان گفت با توجه به وجود دو چشمه پر آب (معدنی) و (گوكردی) ، و وجود غار هایی كه با دست كنده شده اند و می دانیم برای سكونت انسان و احشام آنان از زمان های بسیار كهن مورد استفاده بوده و این امر تا حدود شصت سال پیش ،و در زمان پدربزرگ وپدرهای ما نیز ادامه داشته، و فاصله ۱۴كیلومتری از غاراشكفت گاوی ،شرایط زیستگاهای نخستین انسان بودن برای آن بیشتر نیز می باشد.
همچنین،در آبگرم باتوجه یه شرایط بسیار مطلوب زندگی باستان یعنی وجود سه عامل:۱-كوه،برای شكار و جمع آوری هیزم ،۲- آب،كه مایع آبادانی و حیات می باشد.۳- دشت،برای چرای دام در فصول مختلف سال، قطعأ قبل از اشكفت گاوی كه منحصرا یك غار میباشد به عنوان زیستگاه انسان مورد استفاده بوده است،و ساخت تالار بزرگ غارهای دست ساز آن نیز یكی از شگفتیهای عهد باستان است،و قطعاٌ كم نظیر است ، همچنین میتوان گفت اشراف این نقطه بر كل دشت مرودشت و پایتخت هخامنشیان حتی در دوره همخامنشیان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است،

