شمال خراسان كه در بر گیرندهی شهرهای بجنورد، اسفراین، شیروان، درگز و قوچان است از جمله مناطقی است كه موسیقی در آن از انواع و اقسام مختلف، حضوری قابل تأمل دارد. در خراسان شمالی موسیقی تركمنها با اقتباس از اشعار شاعر معروف تركمن مختوم قلی اجرا میشود. بطور كلی موسیقی این خطه در قالب كردی و تركی میباشد. از سازهای معروف موسیقی در خراسان شمالی میتوان : از كمانچه، سورنا، دوتار، دهل و نی نام برد . بخش عمدهای از ساكنین شمال خراسان را مهاجرین كرد و ترك تشكیل میدهند، قسمتی از موسیقی شمال خراسان موسیقی كوهپایه است. كوهپایههای هزار مسجد، الله اكبر، دامنههای اتك و منطقهی لائین موسیقی كوهپایه توأم با فریاد است و در مقایسه باموسیقی جلگه قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در كنار موسیقی كوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگهی قوچان، موسیقی جلگه معمولاً ملایمتر و درونیتر است، اگر به پایین و مركز نزدیك شویم، به جلگهی نیشابور و سبزوار میرسیم كه تقریباً حاشیه كویرند و موسیقیشان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است، در منطقهی لائین، بین كلات و درهگز و نیز دامنههای هزارمسجد، عرفان قوی بوده است، جعفرقلی، هروخان تیرگانی و هیمحمددرهگزی از عرفا و شعرای بزرگ این منطقه بودهاند، ابن غریب از شعرای قبل از قاجار است كه دارای اشعاری عرفان ی است، شعرا و عرفای این منطقه گاه زبانهای ف
ارسی، كردی، تركی و عربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به كار میگرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر كرد شمال خراسان است كه هنوز اشعاری هم سنگ شعرهای او سروده نشده است. ۱۱ آهنگ به جعفر قلی منسوب است كه خود جعفرقلی آنها را از كسان دیگری دریافته، اما به شیوهی خود در آورده است، از آنجا كه كردهای شمال خراسان همواره ازمرزبانان قیور ایرانزمین بودهاند، پاسداری ازمرزوبوم در مقابل اقوام مهاجم، كشتارها، غارتها، اسارتها و آوارگیها از ویژگیهای این گونه زندگی بوده است و این ویژگی،تأثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است: لله مزار آهنگی است كه پس از غارت و كشتار و اسارت بر بالای مزار عزیزان از دست رفته خوانده میشده: الله مزار، وا چی روزگاره…. ؟ دو قرسه پس از قتل عام و كشتار، مردهها را در وسط جمع میكردند و دور اجساد دور میزدند و مشغول ذكر میشدند و این مبدأ رقص و آهنگ دو قرسه بود. اناركی مربوط به لحظات پس ازهجوم بیگانگان و كشتار و انباشت اجساد است زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه میكردند. هرای فریاد كوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز وگداز و آوارگی مردم كرد است، به طور كلی، بسیاری از آهنگهایی كه در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس ازگذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده میشود، مثلاً آهنگ رشیدخان كه ابتدا برای سوگ بوده، امروزه یك موسیقی شاد و برای رقص است موسیقی كردی شمال خراسان را موسیقی كرمانجی نامند. كلاً كرمانج شمالی، كردهای خراسان، آذربایجان غربی و تركیه و شمال عراق و سوریه و كرمانج جنوبی به كردهای جنوب دریاچهی ارومیه و مهاباد و كردستان و كرمانشاهان و سلیمانیهی عراق گفته میشود كه از نظر گویش با هم متفاوتند. تفاوت میان كرمانج شمالی و جنوبی در عرصهی موسیقی نیز مشهود است. به عنوان مثال میتوان به آهنگ لو اشاره كرد كه از اصیلترین. باستانیترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز كرمانج شمالی و جنوبی نیز هست. بدین معنی، كسی كه بتواند لو بخواند میتواند از كرمانج شمالی باشد. موسیقی كرمانج شمالی همچنین در جمهوری تركمنستان كه سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا فبل از قرارداد ۱۲۹۹ جزء ایران محسوب میشد نیز وجود دارد (در دوران صفویه بخشی از اكراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار كردی اغلب به شكل هجایی است كه تعداد هجاها میتواند از ۸ هجا تا ۱۶ هجا باشد.ترانههای عاشقانه بیشتر در قالبهای ۸ هجایی است. آهنگ لو اغلب در برگیرندهی قالبهای ۱۱ تا ۱۶ هجایی است، نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم كرد كه عبارتند از: عاشقها، بخشیها، لوطیها. به این سه گروه میتوان دو دستهی دیگر را نیز افزود كه عبارتند از:نینوازان و لولو چیها. ۱- عاشقها عاشقها قدیمیترین و اصیلترین هنرمندان این منطقهاند.عاشقها نوازندگان سازهایی مثل سورنا، دهل، قشمه، كمانچه و دایرهاند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها مردمی كه در قدیم از پرداختن مالیات معاف بودهاند هنرمندان بودند. چه عاشق، بخشی یا لوطی. اما تنها گروههایی كه حق انتقاد داشته، مجازات نمیشدند عاشقها و لوطیها بودند، عاشقها مجری توره هستند، توره به معنی تأتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده. توره نمایشهای طنز آلود و انتقادی بوده همراه با موسیقی، متن نمایش به شكل محاوره ای اجرا میشده، نوازندگان در كناری مینشستند و موسیقی نقش فضا سازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممكن بود درتوره بر حسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آواز از وظایف عاشقها نیست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود. ۲- بخشیها بخشیها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان سرا بودند، شهرهای بجنورد، شیروان و قوچان مراكز عمدهی بخشیهای شمال خراسان بوده است ( شهرهای اصلی و مراكز قدرت در شمال خراسان قدیم )روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است كه بخشی كسی است كه خداوند به او بخششی یاموهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنائی كردهاست، برطبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد، بدین ترتیب، هر نوازندهی دوتاری بخشی نیست و جدای از تسلط برساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحلهای برسد كه عنوان بخشی را زیبندهی خود گرداند، البته در این زمینه استثناء نیز بوده است. مثلا ً استاد رحیم خان بخشی گرچه دارای صدایی نارسا بوده، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها بهجای آواز از بیان محاورهای استفاده میكرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طرف بخشی، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد، بخشیها معمولاً در عروسیها و بطور كلی مجالس شاد مینواختند و در مراسم سوگواری رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشیها نبوده است، در قدیم هر خان، بخشی خاص خود را داشت. یكی از هنرهای بخشیها داستانسرایی است، همراه با موسیقی دوتار، آواز، دكلمهی آواز و بیان محاورهای و نقلی، بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی كه سازش اجازه میداده بنوازد، منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی. ۳- لوطیها لوطیها در حكم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بودهاند. وسیلهی آنها یك دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند، لوطیها دائماً در حال سفر بودند و ناقلان اخبار و وقایع، وقایع و اخبار توسط آنان به صورت شعر در میآمد، آهنگین میشد و درهمه جا اجرا میشد بسته به محتوای شعر، لوطیها یكی از قالبهای موسیقی كردی را انتخاب میكردند، لوطیها نیز ممكن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازنند، اما كارشان طبعاً به زیبایی كارعاشقها نبوده است. هم اكنون درشمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است. رقص رقص در شمالخراسان شامل: یك قرسه، دو قرسه، شش قرسه، اناركی و… است كه معمولاً موسیقی آنها توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیزكمانچ اجرا میشود، رقصها در شمال خراسان معمولاً دارای حالتی از رزماند – چوب بازی جای نیزه بازی و شمشیربازی قدیم را گرفته است، همچنین در مراسم كشتی از شاخههای كوراوغلی استفاده میشود كه بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود.