ویژگی موسیقی جنوب خراسان حركات ریتمیك و نمایشی است. موسیقی در این منطقه به ویژه در شهرستان بیرجند از سابقهای طولانی برخوردار است. این شهرستان دارای رقصها و موسیقیهای بسیار متنوعی است. ریتمهای پنج ضربی (سهتایی و دو تایی) متداول در این منطقه دارای ویژگیهای خاص خود است و در دیگر نقاط ایران مرسوم نیست. در منطقه قهستان و بیرجند ترانهها و آوازهای زیبا و حماسیترین رقصها و آهنگهای سازی و آوازی رواج دارد.
سازهای محلی بیرجند عبارتند از: دهل، سرنا (ساز)، دایره و نی كه معمولا توسط خود نوازندگان ساخته میشوند.
برخی قطعات موسیقی ویژه رقصهای محلی در این منطقه عبارتند از: اصیل، ناره ناره، چنشتی، چپ و راست، شیرجه، احوال، سه ضرب و… . علاوه بر رقصهای انفرادی، دو نفره و گروهی، رقصهای دیگری نیز وجود دارد كه چون رقصندگان آنها به چوب بازی نیز میپردازند، در ردیف « چوب بازیها» به حساب میآیند. این رقصها پیچیده و سخت هستند و نیاز به مهارت، تمرین و انعطاف بدن دارد. آهنگهای ویژه چوببازی عبارتند از: آزاد، كنار به خاك، وسط به خاك، پك پك، دست به خواب، پشت و گندمكاری.
آهنگهای متداول و قدیمی این منطقه نیز عبارتند از: عروس كشو (عروسكشان)، محمل، روش (شبیه مارش است)، نصر و جو (نصر و جان)، كوچه باغی، سبزه نمكی، غلام پخش، پیش باز، لالایی، استقبال (خوشآمدگویی) و غیره.
نوعی دو بیتیخوانی
موسوم به (فراغی) نیز در این منطقه رواج دارد: روستاییان دایرهوار دور هم مینشینند و هر یك با خواندن دو بیت از اشعار محلی به بیان هجران و فراق خود میپردازند. شیوه خواندن یكسان و تكراری است و هر فرد بیت آخر را به گونهای میخواند كه نفر بعد از لحن خواندن آن میفهمد كه نوبت اوست و باید فراغی را ادامه دهد.
ویژگیهای موسیقی نواحی خراسان قسمتی از موسیقی شمال خراسان، موسیقی كوهپایه ای است. كوهپایههای هزار مسجد، الله اكبر، دامنههای اترك و منطقه لایین. موسیقی كوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه، قوی تر، رساتر و گاه تندتر است. در كنار موسیقی كوهپایه، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مركز نزدیك شویم به جلگه نیشابور و سبزوار میرسیم كه تقریبا حاشیه كویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده، از نرمش بیشتری برخوردار است. موسیقی خراسان به دو قسمت شمال و شرق تقسیم میشود : موسیقی شمال خراسان و موسیقی شرق خراسان . موسیقی شمال خراسان شمال خراسان كه دربرگیرنده شهرهای بجنورد، اسفراین ، درگز، قوچان، و شیروان است، از جمله مناطقی است كه موسیقی در آن از انواع واقسام مختلف حضوری قابل تامل دارد. بخش عمده ای از ساكنین شمال خراسان را مهاجرین كرد و ترك تشكیل میدهند . قسمتی از موسیقی شمال خراسان ، موسیقی كوهپایه ای است. كوهپایههای هزار مسجد ، الله اكبر ، دامنههای اترك ومنطقه لایین. موسیقی كوهپایه توام با فریاد است و در مقایسه با موسیقی جلگه ، قویتر ، رساتر وگاه تندتر است. دركنار موسیقی كوهپایه ، موسیقی جلگه و دشت وجود دارد: جلگه قوچان ، موسیقی جلگه معمولا ملایمتر و درونیتر است. اگر به پایین و مركز نزدیك شویم به جلگه نیشابور و سبزوار میرسیم كه تقریبا حاشیه كویرند و موسیقی شان نیز ملایمتر شده ، از نرمش بیشتری برخوردار است در منطقه لایین ، بین كلات و درگز و نیز دامنههای هزار مسجد ، حضور نفوذ عرفان قوی بوده است. جعفرقلی ، هروخان تیرگانی و هی محمد درگزی از عرفا و شعرای بزرگ عرفانی هستند. شعرا وعرفای این منطقه گاه زبانهای فارسی ، كردی ، تركی وعربی را برای انتقال مقاصد و احساسات خویش به كار میگرفتند. جعفرقلی شاید آخرین عارف و شاعر كرد شمال خراسان است كه هنوز اشعاری همسنگ شعرهای او سروده نشده است. یازده آهنگ به جعفر قلی منسوب است كه خود جعفر قلی اصل آنها را ازكسان دیگری دریافته ، اما به شیوه خود درآورده است. از آنجا كه كردهای شمال خراسان همواره از مرزبانان غیور ایران زمین بوده اند، پاسداری از مرز و بوم در مقابل اقوام مهاجر ، كشتارها ، غارتها ، اسارتها و آوارگیها از ویژگیهای این گونه زندگی بوده است و این ویژگیها ، تاثیر مستقیمی بر موسیقی این خطه گذاشته است. * الله مزار آهنگی است كه پس از غارت و كشتار و اسارت بر فراز مزار عزیزان از دست رفته خوانده میشده : الله مزاره ، ای چی روزگاره ……؟ دوقرسه پس از قتل عام و كشتار ، مردهها را در وسط جمع میكردند ودور اجساد دورمی زدند و مشغول ذكر میشدند و این مبدا رقص و آهنگ دوقرسه بود. * اناركی مربوط به لحظات پس از هجوم بیگانگان و كشتار وانباشت اجساد است. زنان دور اجساد جمع میشدند و نار میزدند و گریه میكردند. * هرای فریاد كوهستان است و گویای زندگی پرحادثه و پرسوز و گداز و آوارگی مردم كرد است . به طور كلی ، بسیاری از آهنگهایی كه در شمال خراسان زمانی برای سوگ اجرا میشد، پس از گذشت سالیان دراز، آرام آرام تغییر شخصیت داده ، از آنها گاه به عنوان آهنگهای رقص نیز استفاده میشود. مثلاهای های رشیدخان كه ابتدا برای سوگ بوده ، امروزه یك موسیقی شاد و برای رقص است. موسیقی كردی شمال خراسان را موسیقی كرمانجی نامند. در مجموع ، كرمانج شمالی شامل كردهای خراسان ، آذربایجان غربی و تركیه و شمال عراق و سوریه است و كرمانج جنوبی به كردهای جنوب دریاچه ارومیه و مهاباد وكردستان و كرمانشاهان و سلیمانیه عراق گفته میشود كه از نظر گویش با هم متفاوتند. ت?اوت میان كرمانج شمالی و جنوبی در زمینه موسیقی نیز مشهود است.به عنوان مثال میتوان به آهنگ «لو» اشاره كرد كه از اصلیترین و باستانیترین نغمات ایرانی است و وجه تمایز كرمانج شمالی و جنوبی نیز هست.بدین معنی ، كسی كه بتواند لو بخواند ، میتواند از كرمانج شمالی باشد. موسیقی كرمانج شمالی همچنین در جمهوری تركمنستان كه سابق به سرزمین خوارزم معروف بود و تا قبل از قرارداد ۱۲۹۹ ش جزء ایران محسوب میشد نیز وجود دارد (در دوران صفویه ، بخشی از اكراد را در خوارزم استقرار دادند). اشعار كردی اغلب به شكل هجایی است كه تعداد هجاها میتواند از هشت هجا تا شانزده هجا باشد. ترانههای عاشقانه بیشتر در قالبهای هشت هجایی است. آهنگ«لو» اغلب در برگیرنده قابلهای یازده تا شانزده هجایی است. نوازندگان شمال خراسان را میتوان به سه گروه اصلی تقسیم كرد كه عبارتند از «عاشق» ها، «بخشی »ها و «لوطی»ها . به این سه گروه میتوان دو دسته دیگر را نیز افزود كه عبارتند از : نی نوازان و ((لولوچی ها)). ۱ – عاشقها «عاشق »ها قدیمیترین و اصلیترین هنرمندان این منطقه اند. عاشقها نوازندگان سازهایی چون سورنا، دهل ، قشمه ، كمانچه و دیاره اند و همچنین از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. تنها هنرمندان در قدیم از پرداختن مالیات معاف بوده اند. چه عاشق ، بخشی یا لوطی . اما تنها گروههایی كه حق انتقاد داشته و مجازات نمیشده اند، عاشقها و لوطیها بوده اند. عاشقها مجری توره هستند و توره به معنی تئاتر و نمایشنامه است. در توره از خان انتقاد میشده . توره ، نمایشهای طنزآلود و انتقادی بوده ، همراه با موسیقی . متن نمایش به شكل محاوره ای اجرا میشده. نوازندگان در كناری مینشستند و موسیقی نقش فضاسازی را در طول نمایش به عهده داشته است. گاه ممكن بود در توره برحسب نیاز آواز نیز خوانده شود. گرچه خواندن آْواز از وظایف عاشقها نیست و از جمله هنرهای بخشیها به شمار میرود. ۲ – بخشیها بخشیها نوازندگان دوتار ، آوازخوان و داستانسرا بوده اند. شهرهای بجنورد ، شیروان و قوچان ، مراكز عمده بخشیهای شمال خراسان بوده است(شهرهای اصلی و مراكز قدرت در شمال خراسان قدیم) . روایات عامیانه در تعریف عنوان بخشی بر این باور است كه بخشی كسی است كه خداوند به او بخششی یا موهبتی عطا فرموده و او را فردی استثنایی كرده است. بر طبق همین روایات، بخشی باید بتواند بخواند ، بنوازد، شعر بگوید، داستان بسراید و ساز خویش را نیز بسازد. بدین ترتیب هر نوازنده دوتاری ، بخشی نیست و جدای از تسلط بر ساز، شخص باید از نظر دانش و شرایط درونی به مرحله ای برسد كه عنوان بخشی را زیبنده خود گرداند. البته در این زمینه استثنا نیز بوده است. مثلا استاد رحیم خان بخشی، گرچه دارای صدایی نارسا بوده ، اما به خاطر تسلط زیاد در ساز و نیز دانش او ، باز از طرف مردم به عنوان بخشی معروف بوده است. رحیم خان بخشی در نقل داستانها به جای آواز از بیان محاوره ای استفاده میكرده است. انتخاب آهنگ و شعر از طر? بخشی ، بستگی به تشخیص او از موقعیت مجلس دارد. بخشیها معمولا در عروسیها و به طور كلی مجالس شاد مینواختند ودر مراسم سوگواری ، رسم بر اجرای موسیقی توسط بخشیها نبوده است. در قدیم هر خان «بخشی » خاص خود را داشت. یكی از هنرهای بخشیها داستانسرایی است. همراه با موسیقی دوتار، آواز، دكلمه آواز و بیان محاوره ای و نقلی. بخشی میتوانسته آهنگهای رقص را تا جایی كه سازش اجازه میداده ، بنوازد. منتهی در اندرونی و در جمعی محترمانه و بسیار خودمانی. ۳ – لوطیها لوطیها در حكم روابط عمومی یا پیام رسانان جامعه خود بوده اند. وسیله آنها یك دایره بوده است. آنها نیز مانند عاشقها حق انتقاد داشتند. لوطیها دائما در حال سفر بودندو ناقلان اخبار و وقایع كه در دست آنان به شعر در میآمد، آهنگین میشد و در همه جا اجرا میشد. بسته به محتوای شعر ، لوطیها یكی از قالبهای موسیقی كردی را انتخاب میكردند. لوطیها نیز ممكن بود آهنگهای رقص را بخوانند یا بنوازند ، اما كارشان طبعا به زیبایی كار عاشقها نبوده است. هم اكنون در شمال خراسان نسل لوطیها منقرض شده است و تنها یاد آنها زنده مانده است. ۴ – رقص رقص در شمال خراسان شامل : یك قرسه ، دوقرسه ، شش قرسه ، اناركی و …. است كه معمولا موسیقی آن توسط عاشقها با سورنا و دهل و قشمه و دایره و نیز كمانچه اجرا میشود. رقصها در شمال خراسان معمولا دارای حالاتی از رزمند. چوب بازی جای نیزه بازی قدیم را گرفته است. همچنین در مراسم كشتی از شاخههای كوراغلی استفاده میشود كه بسیار رزمی است و توسط سورنا و دهل نواخته میشود سازهای شمال خراسان ۱ – دو تار دوتار جزء سازهای اندرونی محسوب میشود و در دست بخشها نواخته میشود. ظاهرا دوتار تركمن قدمت بیشتری نسبت به دوتار خراسانی دارد. دوتار در شمال خراسان دارای دو كوك است: یكی با نسبت چهارم و دیگری با نسبت پنجم. بر طبق نظر آقای علی غلامرضایی (آلمه جوغی) ، كوك چهارم را كوك نوایی و كوك پنجم را كوك تركی و كردی مینامند و آهنگهای فارسی شمال خراسان نیز با كوك پنجم اجرا میشود. آقای محمد یگانه معتقدند كه كوكهای دوتار ، یكی تركی و دیگری كردی است. با كوك تركی میتوان آهنگهای گرایلی ، تجنیس ، شاختایی، نالش، دوست محمد ، غریب و …. و با كوك كردی آهنگهای الله مزار، لو ، درنا ، جعفر قلی و ……. را اجرا كرد. معمولا در مجالس شادی ، اول شب برای ایجاد هیجان و رقص از سورنا ودهل و قشمه استفاده میشود و در پایان شب ، بخشیها در اندرون دوتار مینواختند. دوتارهای قدیمی در شمال خراسان از سازهای امروزی كوچكتر بوده اند. كاسه و صفحه دوتار از چوب توت و دسته آن معمولا از چوب زردآلو ساخته میشود. در قدیم به جای سیم از ابریشم استفاده میشده . اندازههای دوتار در شمال خراسان دارای استاندارد معینی نیست. دوتارهای فعلی دارای یازده و گاه دوازده پرده است. پردههای آن در فواصل نیم پرده نه چندان دقیق بسته میشود و فواصل كوچكتر از نیم پرده در پرده بندی آن وجود ندارد. ۲ – سورنا (پیق) سورنا نیز از خانواده سازهای برونی در شمال خراسان است كه توسط عاشقها نواخته میشود. ظاهرا در قدیم سازی بزرگتر و شبیه به سورنا و جود داشته كه به آن كرنا میگفته اند. این ساز امروزه دیده نمیشود. بعضی از قدیمیها به همین سورنا ، كرنا میگویند. از سورنا در مراسم عروسی و بیشتر برای اجرای آهنگهای رقص و نیز مراسم گشتی ، با اجرای شاخههای «كوراغلی» و همچنین در سوگواری با اجرای آهنگهای سردارها ، لو و «هرای» استفاده میشود. ساز كوبی همراهی كننده سورنا ، دهل است. ۳ – قشمه قشمه كه مشابه دوزله (دونی) متداول در كردستان و كرمانشاهان است، از دیگر سازهایی است كه عاشقها مینوازند. در شمال خراسان سه نوع قشمه دیده میشود : قشمههای پنج سوراخه ، شش سوراخه و هفت سوراخه (كه همگی بدون سوراخ پشت هستند). قشمه بیشتر در عروسیها به همراهی دایره و یا دهلی كه با دست نواخته میشود، به اجرای آهنگهای رقص میپردازد. قشمه معمولا از استخوان بال قوش یا درنا و گاهی از نی و حتی از ?لز (لوله آنتن تلویزیون) ساخته میشود كه صدای حاصله از قشمه استخوانی بهتر و پختهتر است. قشمه ، سازی است مضاع? (دوبل یا جفت) و اندازه آن بستگی به كوچكی و بزرگی استخوان پرنده دارد. برروی هر كدام از لولههای صوتی آن ، یك سرپیكه (قمیش) سوار میشود. دولوله صوتی قشمه معمولا به طول همصدا كوك میشوند اما ممكن است به ندرت شاهد كوكهای مأنوس دیگری ، مانند كوك سوم و حتی گاه دوم باشیم. این كوكها را اغلب نوازندگان زبردست قشمه استفاده میكنند و در نظر اول ممكن است به حساب ناتوانی نوازنده در كوك كردن دقیق ساز گذاشته شوند. در حالی كه استفاده از این كوكهای نامأنوس ، كاملا آگاهانه و برای تحرك و ایجاد دینامیسم بیشتر صورت میگیرد. همچنین نوازندگان قشمه ، باز به منظور ایجاد تحرك و دینامیسم ، گاه دو صدای مختلف و اغلب مجاور یكدیگر را توسط لولههای صوتی مضاعف ساز ، ایجاد میكنند. ۴ – كمانچه كمانچه نیز از جمله سازهایی است كه عاشقها مینوازند. كمانچه هم به عنوان سازی بیرونی و هم اندرونی استفاده میشود صدای كمانچه گاه در مراسم سوگواری نیز به گوش میرسد. كمانچه بیشتر در شمال خراسان دیده میشود. ردی پای كمانچه تا نیشابور هم دیده شده ، اما هر چه در استان خراسان پایینتر برویم یا كمتر دیده میشود و یا اصلا دیده نمیشود. كمانچههای خراسان دارای سه سیم است و گاه از كمانچههای چهارسیمه امروزی نیز استفاده میشود. ساز ضربی همراهی كننده كمانچه ، دایره یا دهلی است كه با دست نواخته شود. ۵ – دهل دهل سازی همراهی كننده سورنا است، زمانی كه با چوب و تركه نواخته شود. ساز همراهی كننده قشمه و كمانچه است، زمانی كه با دست نواخته شود. دهل شمال خراسان دوطرفه است و در راه اندازیهای مختلف دیده میشود . عاشقها آن را مینوازند. ۶ – نی نی ، ساز همیشگی چوپانان شمال خراسان است. نی به غیر از زمان چرای گوسفند ، در جشنها، مجالس شاد و در سوگ نیز استفاده میشود. با نی در شمال خراسان ، مقامهای مختلفی از جمله : گوسفندچرانی ، فریاد كوهستان و …. اجرا میشود. ۷ – دپ (دف – دایره ) دایره ساز همارهی كننده قشمه و كمانچه است و معمولا عاشقها (و درقدیم لوطیها) آن را اجرا میكنند. دایره تنها وسیله دست لوطیها بود. امروز كه نسل لوطیها در شمال خراسان منقرض شده است ، این ساز كماكان در دست عاشقها زنده مانده است. در بجنورد به دپ یا دایره ، دیره گفته میشود. موسیقی شرق خراسان (تربت جام ، خواف وتایباد) دو تار خراسان را شاید بتوان در دو حوزه مختلف (از نظر جغرافیایی) مطالعه كرد. یكی حوزه شمال خراسان كه شهرهای قوچان ، بجنورد ، شیروان و در گز را در بر میگیرد، حوزه دیگر حوزه شرقی – مركزی است كه تربت جام ، خواف و تایباد را شامل میشود. دامنه حوزه شمالی ، به سمت جنوب نیشابور و سبزوار و دامنه حوزه شرقی – مركزی به سمت غرب و جنوب كاشمر میرسد. از آنجا كه در حوزه شمالی بیشتر مهاجرین كرد و ترك ساكنند، موسیقی و اشعار این منطقه بیشتر در قالب كردی و تا حدودی تركی است . در حوزه شرقی – مركزی ، موسیقی وا شعار همگی فارسی است و از آهنگهای كردی و تركی خبری نیست . البته در این میان به آهنگهایی نیز برخورد میشود كه نوازندگان هر دو منطقه آنها را اجرا میكنند. یكی از این آهنگها ، نوایی است كه در موسیقی هر دو منطقه جزو مقامها و آهنگهای اصلی محسوب میشود. دوتار نوازی درتربت جام ، خواف و تایباد (و تا حدودی كاشمر) از روش و سبك واحدی تبعیت میكند، گرچه اختلا?اتی را كه در نحوه زدن مضرابها ، تحریرها و گویشها وجود دارد. نمیتوان از نظر دور داشت. دوتار در این منطقه بیشتر در مراسم شادی استفاده میشود. استفاده از دوتار در این گونه مراسم همیشه انفرادی بوده است . به نوازنده دوتار در این منطقه بخشی نمیگویند، بلكه اوسا (اوستا) نامیده میشود. در مراسم سوگواری از دوتار استفاده نمیشود. دوتار در این منطقه دارای استاندارد خاصی از لحاظ اندازه نیست. دوتار در این منطقه در اصل دارای هفت یا هشت پرده است كه اخیرا با دوتارهای دوازده ، سیزده پرده ای نیز مینوازند. برروی دسته تار ، گاه دو یا سه پرده برای ایجاد فواصل ثلث پرده بسته میشود. ذوالفقار عسكری” نوازنده چیره دست دوتار كه اصلا اهل كاشمر است ، با ساز شانزده پرده ای مینوازد كه تا حدودی دو پرده دیگر روی صفحه ساز پیش میرود. او میگوید كه پدر او نیز با ساز دوازده پرده ای مینواخته است. كوكهای متداول دوتار در این منطقه معمولا كوك چهارم و پنجم است . در كاشمر این كوكها رایج است: ۱ – كوك چهارم ، به نام كوك شیخ احمد جامی ، برای اجرای مقام الله ، چهاربیتی و ….. ۲ – كوك پنجم ، برای اجرای آهنگهای اشتر خجو ، صیاد ۳ – كوك دوم ، به نام كوك كردی ، برای اجرای شاختایی ، الله مزار و …. ۴ – كوك اكتاو، به نام كوك مثنوی ، برای اجرای آهنگ مثنوی كاشمری . مبتكر این كوك نامألوف ، ذوالفقار عسكری است. دوتارهای قدیمی از سازهای امروزی كوچكتر بوده است. سازهای رایج در این منطقه عبارتند از : دوتار، ساز (سورنا) ، دهل [به نوازندگان ساز و دهل در این منطقه دهلی میگویند]، دو بوقه از جنس نی كه مضاعف است و شبیه قشمه و دوزله است (دوبوقه استخوانی در این منطقه كمتر دیده میشود، در كاشمر این ساز از جنس استخوان است)، نی هفت بند و دایره كه همراهی كننده دوتار نی است. كمانچه در این منطقه وجود ندارد. از دوتار نوازان برجسته امروزی در این منطقه میتوان از عثمان خوافی ، پورعطایی ، ذوالفقار عسكری ، سرور احمدی و …. نام برد. فاروق كیانی نیز از استادان رقص تربت جام است كه هنوز به فعالیت خود ادامه میدهد. از آهنگهای اصلی این منطقه میتوان از : چهاربیتی ، دوبیتی ، غریبی ، نجما ، سرحدی ، نوایی ، مقوم (مقام ) الله و …. نام برد
