دهستان كرسف به مركزیت كرسف (در فرهنگ معین آمده است: كرسف قصبه ای است در نزدیكی زنجان) با ۲۸ آبادی یكی از دهستانهای بزرگ و پرجمعیت بخش مركزی شهرستان خدابنده از توابع استان زنجان میباشد كه در فاصله ۱۴ كیلومتری شهر قیدار و ۷۴ كیلومتری مركز استان قرار دارد. وجه تصمیه ی كرسف بنا به قولی “كهراسب” یعنی اسب حنایی رنگ میباشد. كرسف به دلیل داشتن آب فراوان و چشمه سارهای بزرگ و كوچك، زمینهای حاصلخیز، جنگلهای طبیعی سرسبز، باغهای پر از میوه و موقعیت خاص جغرافیایی همواره مورد توجه و محل سكونت انسانها در طول ادوار مختلف تاریخی بوده است. در قسمت شمالی كرسف ادامه رشته كوههای قیدار و در ضلع جنوبی آن جنگل وسیع و سرسبز قرار دارد. وسعت كرسف ۵/۸ كیلومتر مربع و دارای آب و هوای معتدل كوهستانی است. موقعیت خاص آب و هوایی و جغرافیای طبیعی آن باعث پوشش گیاهی فراوان و زندگی جانوران مختلف در حوالی آن گردیده است و با توجه به موقعیت ویژه جغرافیایی به عنوان یك پل ارتباطی، دهها روستای بزرگ و كوچك را بهم پیوند میدهد. بیشتر مردم آن در بخش كشاورزی و خدمات اشتغال دارند.
وجود اماكن متبركه و اماكن مختلف تاریخی همچون امامزاده عبداله، حسینیه كرسف، سد تاریخی امیر، قلعه معروف فریك بولاغی(فریك بولاغی به معنای چشمه مرغان بوده و مربوط به دوره حكومت خوانین افشار میباشد) و … از آثار مهم تاریخی كرسف میباشد.
وجود اولین دانشمند منطقه خدابنده یعنی حكیم احمد ابن فارس زهراوی كرسفی(قرن چهارم هجری قمری) و خواجه شمس الدین حكیم الهی كرسفی از افتخارات این خطه سرسبز است. مظفر ذولقدر كه از هواداران نواب صفوی بود از این منطقه برخاست و اولین شهید جنگ تحمیلی این شهرستان از كرسف پا به عرصه وجود گذاشته و سرانجام شربت شهادت نوشید.
سیر تاریخی كرسف در۴ بند از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
الف) كرسف در قرون باستان
سابقه تاریخی كرسف به دوران حكومت مادها (اولین دولت ایرانی) برمیگردد. وجود تپه های تاریخی همچون تپه معروف به “كری قیه سی” و تكه سفالهای بدست آمده از حوالی آنها حكایت از زندگی بشر در این دوره تاریخی در این نقطه دارد. همچنین وجود روستای مادآباد (كه وجه تسمیه آن از نام مادها گرفته شده است) در ۸ كیلومتری كرسف دلیل دیگر این مدعا است.
به دلیل محرومیت شهرستان خدابنده و بی توجهی به آثار بجای مانده از قرون باستانی، بسیاری از رمز و راز زندگی و سیر تاریخی این منطقه در هاله ای از ابهام قرار دارد.
ب) كرسف در قرون وسطی
آثار بدست آمده از چند تپه تاریخی در حوالی كرسف از زندگی انسان در دوره اسلامی در این نقطه حكایت میكند. بقعه متبركه امامزاده عبداله كرسف از نزدیكان امام موسی كاظم(ع) نیز از آثار مهم این دوره میباشد. در معجم الادبای یاقوت حموی آمده است: احمد ابن فارس زهراوی كرسفی دانشمند و ادیب فرزانه جهان اسلام در اوایل قرن چهارم هجری قمری در كرسف می زیسته است. برای آشنایی بیشتر خواننگان گرامی با این دانشمند بزرگ قسمتی از زندگینامه وی كه از كتاب معجم الادبا (به زبان عربی) استخراج و ترجمه گردیده است در زیر میآوریم:
بنا به گفته ی ابوالحسن باخرزی، احمد بن فارس زهراوی كرسفی در قریه كرسف به دنیا آمده است. او ادیب و دانشمند در زبان عربی و فقیه شافعی بود و در فقه و كلام و نحو مناظره میكرد. پس به مذهب ملك ابن انس وارد شد. روش او در نحو كوفی است. او كتابهای بكر و رساله های مفید و اشعار زیبایی دارد و از شاگردان او میتوان بدیع الزمان همدانی را نام برد. ابوالقاسم سعد ابن علی ابن محمد زنجانی میگوید: ابولحسین احمد ابن فارس زهراوی از پیشوایان اهل لغت در زمان خود بود. او فردی كریم النفس و بخشنده بود و هیچ سائلی را رد نمیكرد. حتی لباس و فرش خانه اش را به نیازمندان می بخشید. صاحب ابن عباد وزیر آل بویه او را بسیار گرامی می داشت و شاگردی او را میكرد، میگفت: شیخ ما ابوالحسین از كسانی است كه بخاطر زیبایی تصنیفاتش شهرت یافت و سخن او مقبول همه زبانها است.
شیخ ابی الحسن، علی ابن الرحیم سلمی میگوید: پدرم میگفت، در مجلسی از شیخ ابوالحسین احمد ابن فارس زهراوی از وطنش سئوال شد، پس او گفت: كرسف.
زهراوی كرسفی برای كسب علم و دانش همیشه در سفر بوده است. ابتدا به همدان و سپس به قزوین مهاجرت كرد، بعد به زنجان و از آنجا به میانه رفت و در طی این مسافرتها از علوم علمای بزرگی چون ابی حسن ابراهیم ابن علی ابن ابراهیم ابن سلمه بن فخر (امام فقیه)، ابی بكر، احمد ابن الحسین ابن الخطیب و احمد ابن طاهر ابن النجم ابو عبداله بهره جست.
زهراوی كرسفی بسیار مورد احترام ابوریحان بود. ابوریحان بیرونی در كتاب آثارالباقیه عن قرون الخالیه در مورد زهراوی چنین آورده است: قد قال فما مضی حكیم ما المرء الا باصغریه فقلت قول امری لتیب ما المرء الا بدر همته.
زهراوی كرسفی تصنیفات متعددی در زمینه های مختلف فقهی و لغت عربی دارد و بیش از ۲۸ كتاب را تصنیف كرده است. برخی از آثار او عبارتند از كتاب المجمل، متخیرالالفاظ، فقه الغه، غریب اعراب القرآن، تفسیر اسماء النبی(ع)، مقدمه كتاب دارالعرب، حلیه الفقهاء، كتاب العرق، مقدمه الفرائض، ذخائر الكلمات، شرح رساله الزهری الی عبد الملك ابن مروان، كتاب الحجر، كتاب سیره النبی(ص) اصول فقه، اخلاق النبی(ص) كتاب الصاحبی، كتاب جامع التاویل فی تفسیر القرآن(۴جلد)، كتاب الثیاب و الحلی، كتاب الخلق الانسان، هماسه المحدثه، مقیاس اللغه ( كتاب زیبایی كه مثل آن تصنیف نشده است) و كتاب كفایه المتعلمین فی اختلاف الخویین.
مجمع بن محمد بن احمد با خط خود در ربیع الاول سال ۴۴۶ هجری در خاتمه كتابش می نویسد، شیخ ابوالحسین احمد ابن فارس زهراوی كرسفی در ماه صفر ۳۹۵ در شهرری درگذشت و در مقابل مرقد قاضی القضات ابی الحسن علی بن عبدالعزیز یعنی جرجانی دفن شد.
ج) كرسف در دوره فتنه مغولان
منطقه خدابنده از حمله مغولان در امان نبوده است. آثار بجای مانده و سنگ نوشته های موجود در قبرستان معروف به قبرستان شهداء كرسف از مهمترین آثار بجای مانده از حمله مغولان به این خطه میباشد. سنگ مزارهای برجای مانده از این دوره به خط كوفی بسیار زیبایی نوشته شده است. بنا به قولی افراد مدفون شده در این قبرستان تاریخی از یاران سلطان محمد خدابنده (الجایتو) میباشد كه به مذهب تشیع گرویده و توسط دشمنان به قتل رسیده اند.
د) كرسف مركز حكومت ولایت خمسه در قرون معاصر
امیر جهانشاهخان افشار (متولد۱۲۱۷ ه.ش) فرزند حسنعلی خان افشار (سردار فاتح) كرسفی بود. او علاوه بر مقام ایلخانی رتبه امیر تومانی (سرلشكری) داشت. وی بدلیل زیركی فراوان و نبوغ خاص فكری بسیاری از قبایل و ایلات منطقه را تحت فرمان خود درآورده و كرسف را به دلیل داشتن موقعیت خاص جغرافیایی – استراتژیكی و ژئوپولتیكی بعنوان مركز حكومت خود انتخاب كرد. امیر جهانشاهخان بعنوان یكی از بزرگترین فئودالهای تاریخ ایران از املاك گروس (شهرستان بیجار) گرفته تا ولایت خمسه (قزل اوزن، سجاسرود، خرارود، بزینه رود و زرینه رود) فرمان می راند. وی معروفترین چهره سیاسی استان زنجان در تاریخ قرون معاصر بشمار میرود. بنا به روایتهای مختلف او گنجنامه ای داشته است كه بسیاری از گنجهای منطقه از جمله گنج مدفون شده در مقبره ارغوان شاه ایلخانی را تصاحب نموده است.
از آثار بجای مانده از دوران امیر جهانشاهخان افشار میتوان به سد امیر و حسینیه كرسف اشاره نمود. او سرانجام پس از مرگ بنابه وصیت خود در عتبات عالیات (نجف اشرف) دفن شد.
محمد حسن خان امیرافشار
محمد حسن خان نماینده مردم زنجان در دوره شانزدهم و هفدهم در مجلس شورای ملی بود. وی نیز همچون پدربزرگش یكی از خوانین و ملاك بزرگ و مقتدر زنجان بود و تمام حكمرانان و حاكمان از او حساب می بردند. بدستور وی مدرسه ای در كرسف دایر و جمعی از فرزندان رعیت در آن مدرسه مشغول تدریس گردیدند و مخارج مدرسه و حق الزحمه دبیران از جانب او تأمین میشد تا اینكه از نزدیكان محمدحسن خان به وی گوشزد كرده بود كه تحصیل این افراد و بالا رفتن آگاهی آنان در آینده برای او خطر ساز خواهد شد، در نتیجه دیری نپایید كه بعد از چهار سال این مدرسه منحل گردید.
از حوادث مهم دوران حكومت محمد حسن خان امیر افشار هجوم فرقه دموكرات و حزب توده به كرسف و روستاهای تابعه آن بود كه بنابه گفته ریش سفیدان كرسف رعب و وحشت شدیدی را در مردم ایجاد كرده بود و محمدحسن خان و اطرافیانش نیز به روستاهای حوالی گروس (شهرستان بیجار) پناهنده شده بودند تا اینكه سرانجام با حمایت نیروهای دولتی و كمك محمد حسن خان و نیز سلطان محمود خان ذوالفقاری نیروهای حزب توده در جنگ قوئی(یكی از روستاهای نزدیك گرماب) شكست سختی خوردند.
