حصیربافی به معنی بافت رشتههای حاصل از الیاف گیاهی (سلولزی) به كمك دست و ابزار ساده دستی است كه طی آن محصولات مختلفی مانند زیرانداز، سفرهٔ حصیری، انواع سبد، انواع ظرف و … تولید میشود. حصیربافی خود بامبوبافی، مرواربافی، تِركه بافی، چم بافی و سبد بافی را نیز شامل میشود. چیغ بافی نیز در زیرمجموعهٔ حصیربافی قرار میگیرد با این تفاوت كه در روند بافت علاوه بر الیاف گیاهی از نخ پشمی رنگ شده نیز برای ایجاد نقش و طرحهای سنتی استفاده میگردد.
سبد بافی و حصیر بافی به عقیده ی بسیاری از محققان ، پس از سنگ تراشی قدیمی ترین صنعتی است كه انسان با آن آشنایی حاصل كرده است . این صنعت منشاء بسیاری از صنایع دستی دیگر از جمله پارچه بافی ، گلیم بافی ، بامبوبافی ، سفال گری و كوزه گری است . هنگامی كه بشر هنوز با صنعت سفال گری آشنا نشده بود وی سبدها را با گل پوشانده در روی آتش می پخت تا فلزهایی به دست آورد كه كاربردهای مختلفی نظیر نگهداری آب مناسب باشد (( بسیاری از انواع كوزه ها و سفالینه های روزگاران نوسنگی و مس ، نی ها یا تركه هایی در خود دارند كه احتمالاً به جای ریسمان به كار می رفته و نشانه آن است كه سفال گری اصلاً از فن سبد بافی پدید آمده است . )) بافتن گلیم و قالی و انواع پارچه ها از روی سبد بافی و حصیربافی اقتباس شده است .
قدیمی ترین نمونه دست باف به حدود ۶ هزار سال قبل تعلق دارد ، در حالی كه نمونه های حصیربافی مكشوفه در آفریقا به پیش از این تاریخ مربوط می شود . اگر قبول داشته باشیم كه صنعت سفال گری در حدود ۱۰ هزار سال پیش پا به عرصه وجود گذاشته است . سبد بافی و حصیربافی عمومی بیش از این مدت دارند . از سبد در اندازه ها و شكل های مختلف به عنوان ظرف استفاده می شود و حصیر برای پوشاندن كف و سقف به كار می رود . در گذشته زیر انداز و كف پوش روستائیان از حصیر بود و امروز هم استفاده از آن در بیشتر روستاهای ایران رواج دارد . حصیرهای ساخت گیلان و سایر نواحی شمال ایران طرح های هندسی دارند كه از بافت نی طبیعی یك رنگ پدید می آیند .
حصیربافی و سبدبافی از صنایع دستی و خانگی بسیار رایج در استان گیلان است و تولید انواع سبدها و حصیرها در اكثر نقاط این استان رواج دارد . حصیر در اندازه ها و شكل های مختلف بافته می شود و مصارف گوناگون دارد . زنبیل ، كلاه ، سفره ، سبد ، آبكش و زیرداغی حصیری در تمام خانه های گیلان وجود دارد . حصیر و سبد تنها جنبه مصرفی ندارند بلكه تعداد قابل توجهی از حصیرها و سبدهایی كه در نقاط مختلف گیلان بافته می شود و مخصوصاً سبد و حصیرهای رنگی دارای جنبه های هنری و تزئینی است .
در شمال ایران روش كار به این صورت است كه نخهای دو لای پنبهای محكم به نام ریسمان بین دو نورد كه یكی در بالا به نام سر كار و دیگری به نام پتبند قرار دارند بسته میشود و حصیر بافی از چوب پشت بند آغاز میگردد. حصیر بافان، نیها را با دست یكی زیر و دیگری را روی نخ تار میبافند و به اصطلاح خنك میكنند پس از بافت هر ردیف حصیر آن را شانه میزنند. شانه، تختهای چوبی با تعدادی سوراخ است كه نخهای تار از میان سوراخها میگذرد.
ساخت حصیر با دست در مناطق مختلف ایران بسته به نوع مواد خام در دسترس با یكدیگر متفاوت است. برای نمونه در در نوار جنوبی ایران از الیاف نخل خرما و در نوار شمالی ایران از ساقههای برنج و گندم استفاده میشود. از سوی دیگر نوع كاربری لوازم تولیدی بسته به نیاز اهالی آن منطقه از نظر شكل و اندازه تفاوت دارند. در استان اصفهان، حصیربافی در مناطق بیابانی و خشك مانند خور و بیابانك و نایین انجام میشود و مواد خام مورد استفاده الیاف نخل خرما است ولی در شهرستان نجف آباد برای بافت سبدهای حصیری از تركههای نرم درختان یك ساله یا دو ساله استفاده میشود، سبدهای ساخته شده در نجف آباد، لوده نام دارد و كاربرد آنها در حمل محصولات باغی و میوه است.

