شهر بمپور . مركز بخش (جمعیت طبق سرشماری ۱۳۷۵ ش ، ۸۴۳ ، ۶ تن )، حدود ۲۲ كیلومتری مغرب شهر ایرانشهر، در ارتفاع ۳۶۰ متری واقع است . فاصلة آن تا جزموریان در مغرب به حدود پنجاه كیلومتر می رسد. از طریق ایرانشهر با دریای عمان ارتباط دارد. فاصله ایرانشهر تا بندر چابهار در جنوب ۳۷۱ كیلومتر است . گاهی حداكثر مطلق دمای آن به ۴۷ درجه، و حداقل مطلق دمای آن به ۵ر۱ درجه می رسد (سازمان هواشناسی كشور، ص ۲۳۰).
قلعة خرابة منسوب به دورة ساسانیان در آن دیده می شود. آب آشامیدنی شهر لوله كشی شده است . شهر بمپور كنونی در پای قلعه (شهر قدیمی ) از دو آبادی باغ و الله آباد تشكیل شده است (ایران . وزارت دفاع . ادارة جغرافیائی ارتش، ج ۱۲۵، ص ۱۲).
اهالی به گویش بلوچی و زبان فارسی سخن می گویند. در ۱۳۴۷ ش، بر اثر كاوشهای باستانشناسی در سیصدمتری مغرب قلعة بمپور، آثاری به دست آمد كه حدوداً متعلق به ۲۹۰۰ تا ۱۹۰۰ سال پیش از میلاد است (عبدالله گروسی، ص ۲۲).
پیشینه . از تاریخچة شهر بمپور و مناطق روستایی آن پیش از اسلام، اطلاع چندانی نداریم، به نوشتة لسترنج (ص ۳۵۳)، بمپور همان شهری است كه مقدسی (ص ۴۷۵) در قرن چهارم از آن به نام «بَربُور» در مكران نام برده است . در ۲۸۳، یعقوبی (ص ۲۸۶) می نویسد: «سپس بسوی بل و فَهرَج » می روند كه احتمالاً «بل » همان «بربور» مقدسی و بمپور كنونی است؛ بمپور در حدود شش كیلومتری فهره (فهرج ) قرار دارد. به نوشتة وزیری كرمانی (ج ۱، ص ۴۲۲ـ۴۲۳)، بمپور پیش از استقرار قراختاییان در كرمان و مكران (۶۱۹ـ ۶۳۲)، به دست سپهسالار ملك زوزن شجاع الدین ابوالقاسم اَعور زوزنی افتاد. شجاع الدین هنگام یورش بُراق حاجب به كرمان كشته شد و مكران (از جمله شهر بمپور) به دست قراختاییان افتاد (حمدالله مستوفی، ص ۵۲۸ ـ۵۲۹). در ۸۴۵، ولایت بَن پور (بمپور) را حاجی محمد غارت كرد (عبدالرزاق سمرقندی، ج ۲، جزء ۲، ص ۷۶۷). در ۱۰۲۱ گنجعلی خان زیك، حاكم كرمان، به ولایت بَن فَهل (بمپور) لشكر كشید و قلعة بن فهل را، كه در آن هنگام دارالملك بلوچستان و مكران شمرده می شد و در دست حاكم محلی بود، تصرف كرد (اسكندر منشی، ج ۲، ص ۸۶۱ ـ ۸۶۲). ظاهراً از دورة صفویه به بعد، نام بمپور در كتابهای تاریخی مدتی «بُن فهل » ضبط شده است . در ۱۱۴۹، به نوشتة محمود همت، قلعة بمپور هفت رشته قنات و حدود ۲۰۰ ، ۱ خانوار داشته است (ص ۱۹۲). در این هنگام، بم و مضافات آن در دست حاكمِ نیمه مستقل محلی، ملك شیرخان از نژاد صفاریه، بود (وزیری كرمانی، ج ۲، ص ۶۵۹). در این زمان، شهر عمدة مكران و بلوچستان بمپور، و حاكم آن تابع والی كرمان بود (بارتولد، ص ۱۶۹). پس از شیرخان پسر او، ملك اردشیر، صاحب بمپور شد، اما سپاهیان نادر بم را محاصره كردند و او ناگزیر تسلیم، و خراجگزار نادر شد (وزیری كرمانی، ج ۲، ص ۶۶۴). پس از قتل نادرشاه در ۱۱۶۰، حاكم بلوچستان نصیرخان پسر دوم عبدالله خان، نخست با احمدخان دُرّانی افغان به جدال پرداخت و پس از شكست از او اقتدار وی را به رسمیت شناخت . اما بعداً قدرتی به هم رساند و اقتدارش تا بمپور توسعه یافت . نصیرخان در ۱۲۰۹ درگذشت و حكومت بلوچستان دوباره خانخانی شد (سایكس، ص ۱۳۹ـ۱۴۰).
در ۱۲۲۴، در زمان فتحعلی شاه قاجار نخستین كاشف اروپایی گرانت وارد بمپور شد (گابریل، ص ۱۸۹ـ۱۹۱).
در اوایل قرن سیزدهم، بمپور وضع خوبی نداشت و مردم آن در فقر زندگی می كردند. در ۱۲۲۵ پاتینجر می نویسد: «ده بمپور كوچك و بسیاربد ساخته شده است . روزگاری دیواری گلی و كوتاه آن را محصور می كرد كه به تناوب بر آن برجهای كوچكی نیز ساخته بودند، ولی در حال حاضر همة آنها در شرف اضمحلال و نابودی است . منظرة ده رقت آور است . خانة رییس (قلعه / ارگ ) بالای توده خاكی عظیم و خارق العاده بنا گردیده است .» و می افزاید كه مردم بمپور عمدتاً از بلوچهای رخشانی اند، اما طایفة ناروئی از آنان ثروتمندترند (ص ۱۹۸ـ۱۹۹).
در ۱۲۵۵، هنگام سلطنت محمدشاه قاجار قلعة بمپور در تصرف محمدعلی خان نهرویی بود (سایكس، ص ۱۴۰). در ۱۲۵۷، شورش منطقة بلوچستان را فرا گرفت . در پی آشفتگی ناشی از قیام آقاخان محلاتی (در ۱۲۵۶)، شورش در منطقة بلوچستان فراگیر شد. حبیب الله خان، امیر توپخانه، شورش را در هم شكست و قلعة بمپور را تصرف كرد و جمعی از اهالی را به قتل رساند و برخی را اسیر كرد و به مناطق دیگر ایران كوچاند. برج و باروی قلعة بمپور بر اثر اصابت گلولة توپ و خمپاره آسیب فراوان دید (خورموجی، ص ۳۱؛ سپهر، ج ۲، ص ۳۶۴؛ فرمانفرما، ص ۳۰، پانویس ۱). در ۱۲۵۹، عباس قلی خان، اسرای بن فهل (بمپور) را كه در بلاد عراق و آذربایجان پراكنده بودند، خریداری كرد و به بمپور فرستاد (هدایت، ج ۱۰، ص ۲۷۳). در ۱۲۶۰، ابوالحسن محلاتی، برادر آقاخان محلاتی كه از كراچی به بلوچستان حمله كرده بود، بمپور را تصرف كرد، ولی پس از مدت كوتاهی شكست خورد و به تهران اعزام شد و بار دیگر قشون ایران بمپور را تصرف كرد (فرمانفرما، همانجا؛ سایكس، ص ۱۴۱). در ۱۲۶۵، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، خان بمپور به كرمان حمله كرد ولی شكست خورد و بمپور به تصرف قشونی كه از مركز فرستاده شده بود، در آمد (كُرزن، ج ۲، ص ۳۱۱). در ۱۲۹۲، به نوشتة قاینی، بمپور مركز بلوچستان و ضابط نشین آن بود (ص ۱۹۶). در ۱۳۰۳ نیز مركز بلوچستان و ضابط نشین بود و ۲۶۰ خانوار داشت (حكیم، ص ۲۷۳ـ۲۷۴). بنا به نوشتة كرزن، در ۱۳۰۹ در پادگان قلعة بمپور پنجاه نفر توپخانه (شش عراده توپ، سیصد پیاده، و پنجاه سوار مستقر بود، و پانصد تن چریكهای دایمی بلوچ ) در نزدیكی آن به سر می بردند (ج ۲، ص ۳۲۰). زین العابدین شیروانی در ۱۳۱۵، در زمان مظفرالدین شاه (حك : ۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) بمپور را بانپور، ضبط كرده و نوشته است : «از بلاد بلوچستان، از توابع كرمان است » (ص ۱۳۱). در اواخر دورة قاجاریه بلوچستان و مكران دستخوش اغتشاش شد. در ۱۳۰۶ش، قشون مركزی ایران شورش دولت محمدخان را درهم شكست و در همه جای مكران، از جمله بمپور، مستقر شد. در۱۳۰۹ ش، سردار حسین خان، یكی از سرداران بلوچ و حاكمِ گِه (نیك شهر امروزی )، به سرداری كل مكران منصوب گردید و مقرر شد عموم سرداران مكران تحت اوامر او قرار بگیرند (برقعی، ص ۴۵ـ۴۶، ۲۷۹ـ۲۸۰). اراضی دهكدههای بمپور با بندهایی كه بر رود بمپور بسته می شد، آبیاری می شد و قرای مهم آن، همه جزو خالصجات دولتی بود (كیهان، ج ۲، ص ۲۶۱). میان سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ ش، قشون انگلیس منطقة جنوب، از جمله بمپور، را اشغال كرد. در دورة نخست وزیری دكتر مصدق (۱۳۲۹ـ ۱۳۳۲ ش )، اهالی مكران، بویژه مردم بمپور، از ملی شدن صنعت نفت دفاع كردند. در انقلاب اسلامی ایران در ۱۳۵۷ ش و در جنگ تحمیلی عراق (آغاز ۱۳۵۹ ش )، اهالی بمپور با راهپیماییها وفاداری خود را به جمهوری اسلامی اعلام كردند.
۴) قلعة بمپور. قلعه ای است ویران در شهر بمپور. در گذشته بر تلی ریگی با ارتفاع سی ذرع بنا شده بود، و دور آن حدود ۸۰۰ ، ۲ ذرع، و به قولی حدود ۵۰۰ ، ۱، و ارتفاع آن در شمال ۳۵ ذرع و در جنوب پانزده ذرع بود. برخی بنای آن را از دورة بهمن اسفندیار، گروهی از، هفتواد كرمانی، و دسته ای از اردشیر بابكان می دانند. زیر تل قلعه ریگ نرم و روی تل، خاك خالص و سخت است ( جغرافیا و تاریخ بلوچستان، ص ۲۰۹؛ ناصرالدوله، ص ۶۹). قلعه دارای دو دروازه و سه ارگ و یك باستیان (یا باستیون : بنای مرتفع نظامی، انبار اسلحه ) بود. دروازة اول قلعه دو برج داشت كه در زیر برج چپ گاوچاهی به عمق بیست یا بیست و پنج ذرع قرار داشت . دروازة دوم، بین شمال و مغرب واقع بود. در ارگ اول توپخانه و توپچیان جای داشتند. طول ارگ اول به ۱۲۳ ذرع و عرض آن به هفت ذرع، و دور آن به ۷۲۰ ذرع می رسید، و پنج برج و دوازده اتاق داشت . در ارگ دوم انبار غله و محل چند جوخه بود. طول ارگ دوم ، ۴۲ ذرع و عرض آن ۲۷ ذرع بود و دور آن به ۱۵۰ ذرع می رسید و نُه برج و شانزده اتاق داشت . در ارگ سوم سربازخانه قرار می گرفت، و دروازة آن رو به شمال بود. گاوچاهی بالای ارگ با عمق هشتاد ذرع قرار داشت . طول ارگ سوم شصت ذرع، عرض آن چهل ذرع بود و دور آن به ۱۸۶ ذرع می رسید. دارای چهار برج و ۲۵ اتاق بود. باستیان در میانة ارگ سوم واقع بود، ارتفاع آن از سر كنگره حدود پنج ذرع و دور آن پنجاه ذرع بود. راهی از سوی شمال داشت كه از آنجا توپ را به آسانی بالای باستیان می بردند. باستیان از دور پیدا بود و در حكومت وكیل الملك اول ساخته شده بود (ناصرالدوله، ص ۶۹ـ۷۰).
عمارت و خانة ضابط بلوچستان، و حمام و طویلة اسبان توپخانه در خارج قلعه در سمت مشرق و جنوب بود (همان، ص ۷۰). به طوركلی، قلعه با سه حصار كوتاه و یك حصار بلند و چهار دروازة تودرتو حراست می شد. در ۱۳۰۴، ناصرالدوله محل حكومت بلوچستان را از بمپور به فهرج (سرباز) منتقل كرد (رجوع كنید به همان، یادداشتها و توضیحات، ص ۱۱۵) و ظاهراً قلعة بمپور پس از آن بتدریج رو به ویرانی گذاشت . تعداد ساكنان دور قلعة بمپور به سه هزار تن می رسید كه هزار تن از آنان زارع بودند ( جغرافیا و تاریخ بلوچستان، همانجا).
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۱٬۶۶۴ خانوار) ۵۰۰۰۰ نفر بودهاست.