ریپورتاژ آگهی
شهر خرو

شهر خرو

خَرْوْ شهری در استان خراسان رضوی در شرق ایران می‌باشد. این شهر در بخش زبرخان شهرستان نیشابور قرار دارد.
  • 1400/11/14
  • استان : خراسان رضوي
  • شهر : نيشابور
  • دسته : شهر-استان
آدرس : استان خراسان رضوی- نیشابور- شهر خرو
تلفن : 66059000-021

خَرْوْ شهری در استان خراسان رضوی در شرق ایران می‌باشد. این شهر در بخش زبرخان شهرستان نیشابور قرار دارد.

جمعیت این شهردر سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۶٫۹۳۲ نفر بوده‌است.
از نظر تقسیمات كشوری شهرخرو، جزءبخش زبرخان شهرستان نیشابور می‌باشد و بعد از نیشابور بزرگترین و پرجمعیت ترین نقطة شهری در شهرستان است، شامل چهار محلة بزرگ خروعلیا، خرو سفلی (با بافتی قدیمی، كه ساكنان آن از سادات حسینی می‌باشند) شهرك امام رضا (ع) (با بافت جدید شهری) وساحل برج بامردمانی پرتلاش وخستگی ناپذیر ومهمان نواز، كه البته به دلیل جمعیت زیاد ومحدودیت زمین، سرریز جمعیت این منطقه به محلة شهرك امام رضا وساحل برج وروستاهای اسدآباد وداس وشهرستانهای دیگر مهاجرت كرده‌اند. در حال حاضر جمعیت این شهر ۱۸۰۰۰ نفر می‌باشد.

این شهردرطول جغرافیایی ۵۸۱۷ تا۵۹۳۰ ودرعرض جغرافیایی۳۵۴۰ تا ۳۶۳۹ واقع شده‌است. بلندترین نقطة آن ارتفاعات شیرباد درحدود۳۲۰۰ متر دررشته كوه بینالودمی باشد.

آنچنان كه ازلابلای كتب تاریخی وتذكره هابدست می‌آیدتاریخ خرو به قدمتی چندصدساله برمی گردد. ودركتب معروف تاریخ بیهقی، تاریخ نیشابور، منتخب السیاق، معجم البلدان، اسرارالتوحید، جغرافیای سرزمینهای شرقی خلافت اسلامی و… به مناسبتهای گوناگون نام خرو ذكرشده‌است. ازجمله درتاریخ نیشابور در موردنخستین كاریزها درنیشابور وازخرو بعنوان تأمین كنندة آب شهرنیشابوریادشده‌است.

قدمت شهرخرو حتی به قبل ازحملة مغول برمی گردد، آن چنانكه بامطالعة كتب معتبر تاریخی نیزاین مسأله به اثبات می‌رسد، به عنوان نمونه مرحوم استاد فریدون گرایلی دركتاب معروف«نیشابورشهرفیروزه»درسطری ازخرو بدین مضمون یادكرده‌است كه :«مغولان برای رسیدن به نشابوراز تنگة خروگذشتند.» وباآن كه نیشابور درزمان حملة مغول ازشهرهای مذهبی وعلمی وبزرگ تاریخ اسلام وجهان بوده‌است خرو نیز منطقه‌ای مستقل وماندگاربوده‌است یا به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان به این مورداشاره كردكه: محبوبیت خرو در زمان قاجاریه نیز درگفتمان ونوشتارهای كوری كه گذشت تاریخ آنها رابه فراموشی سپرده‌است آشكاربوده‌است ومهدعلیا مادرشاه قاجار نیز شناختی كوتاه ازاین منطقه داشته‌است كه ذكرش در این نوشتار نمی‌گنجد.

همچنین این شهرعالمان ومفسران نامداری همچون ابوسعیدخرقی (در قرن چهارم) وابوبكرخرقی (قرن پنجم) را در دامان خویش پرورانیده‌است.

درمقامات شیخ ابوسعیدابوالخیر درحكایتی كهن، به این نكته برمی خوریم كه ما دراین نوشتارگوشه‌ای ازآن را عیناً برای خوانندگان بازگوخواهیم كرد:

«هم درآن وقت كه شیخ ابوسعید فقیه نیشابوربود مریدان بسیارمی آمدندازهرجنسی، بعضی مهذّب وبعضی نامهذّب. وقتی یكی توبه كرد. روستایی عظیم وناهمواربود. جفتی كفش كوهیانه، پرقطری برزده ودرپای كرده چنانكه هروقت كه درخانه رفتی آوازی ناخوش می‌آمدی وپیوسته بردیوارمی زدی وحركات ناهمواراز او در وجودآمد كه صوفیان از آن می‌رنجیدند واز غلبه ومشغلة او كوفته می‌شدند، روزی شیخ آن درویش رابخواندوگفت: به درمیون بایدشد وآن:

«دره ایست درمیان كوه نیشابوروطوس وچون ازنیشابوربه طوس شوندراه برسراین درّه بود و آبی بس زلال در آن دره فرود آید و در رود«خور» نیشابور شود. شیخ گفت :چون در شوی پاره سنگ بزرگی آنجاست. بر لب آن آب كه بر رود خور نیشابور بریزد وضو باید ساخت و بر آن سنگ دو ركعت نماز بگذار و منتظر باش تا دوستی از نزدیك ما به سوی تو آید. سلام ما بوی برسان و سخنی چند با آن درویش بگفت كه [ به وی بگوی] كه از دوستان عزیز ماست و هفت سال با ما صحبت داشته‌است. آن درویش بارغبتی هرچه تمام تر روی به راه نهادوهمة راه باخود اندیشه می‌كردكه می‌روم تانظرمبارك اوبرمن افتد وكاردین ودنیای من به بركت آن ساخته گردد، چون بدان موضع رسیدكه[ شیخ اشارت كرده بود] آنچه شیخ فرموده بودبجای آورد ودر آب رود خرو وضوساخت ونمازی بساخت وساعتی توقف كرد. طراقی«صدای مهیب» درآن كوه افتاد، چنانكه كوه ازهیبت آن آواز بلرزید، آن درویش نگریست، اژدهایی دید سیاه چنانكه ازآن عظیم ترندیده بودونشنیده وجمله میان دوكوه ازشخص اوپرشده بود. چون آن درویش را نظردر وی افتاد روح با وی نماندوجمله اعضای اوچنان سست گشت كه هرچندخواست هیچ حركت نتوانست كرد وهوش از وی برفت وبیفتاد وآن مار می‌آمدآهسته تابه نزدیك آن سنگ برسید وروی سوی آن درویش كرد وسنگ برسنگی نهاد وبه تواضع بایستاد چون ساعتی برآمدودرویش اندكی باخویشتن آمدودید كه اومقام كردوهیچ حركت نمی‌كندازسربی خویشی وغایت ترس گفت: شیخ سلام گفته‌است، آن اژدها روی درخاك می‌مالیدوتواضع می‌نمودوآب ازچشم اومی دوید».

قدمت وپیشینة شهرخرو وعظمت وتقدّس بس عظیم آن درمیان شیوخ وصوفیه آن زمان زبانزد بوده چنانكه بنابقولی علی و یا رضا كه درآب چشمه علی وضوگرفته ودر سنگی كه جای پا وتسبیح ومهرش هنوزبرآن باقی است نمازكرده‌است كه البته اثبات جاری بودن چشمة علی دررود خانة بزرگ خروباآبی زلال وسنگی بس عظیم، كه درحكایت فوق به گونه‌ای قوّت می‌گیرد، هرچند درهیچ تاریخی سیرننموده‌ام كه علی از ایران گذشته باشد.

آنگونه كه ازاخبار برمی آیدمزار پاك‌سیرتی نیز درمحل چشمه علی وجودداردكه پیشینیان ازآن سخن می‌گویند، جایگاه این محل امروزه خالی ازساختمان است وحالت خرابه‌ای شكل رابه خوددارد. درضلع جنوبی این محل، درمیان خانه‌ای قدیمی، تخته سنگی نمایان است كه باخط نامفهومی مزیّن گشته واین نشان ازتاریخ كهن این محل دارد. وآنگونه كه درحكایات جاری است نوشته‌های كوراین تخته سنگ شایدشناسنامه‌ای براین مزارباشدونشانی ازقدمت تاریخی آن، كه تاكنون هیچ گونه اقدامی برای شناسایی قدمت وخوانده شدن دست نوشته‌های این مزارصورت نگرفته‌است.

شهر خرو دارای جاذبه‌های دل‌انگیز طبیعی هم چون آبشارهای زیبا وباغات مفرخی است. خرو به پایتخت آلوی ایران زبانزد است.

 

شهر خرو-wHwFy1W6jV

شهر خرو-VgG4Ys2jRd

شهر خرو-R0bE7aVEmG

شهر خرو-27Rsxoq5wI