تپه مارلیك یكی از ۵ تپه باستانی است كه در دره گوهررود در اطراف رودبار واقع شدهاند درهای خوش آب و هوا كه برای سال ها محل سكونت اجداد ثروتمند گیلانی ها بوده. تپه های زینب بیجار ، پیلاقلعه ، دوربیجار و جازم كول ، بقیه این تپه ها هستند.
در پاییز سال ۱۳۴۰ش ، هیاتی به سرپرستی دكتر عزت الله نگهبان جهت بررسی و تحقیق عازم منطقه رحمت آباد رودبار شد . این حفاری كه به مدت ۱۴ ماه از پاییز ۱۳۴۰ تا آخر پاییز ۱۳۴۱ ادامه داشت ، منجر به پیدا شدن ۵۳ آرامگاه به طور منظم و پراكنده در سطح تپه شد . این آرامگاه ها عموما از سنگ و گل ساخته شده بودند .
در ساخت این آرامگاه ها از تخته سنگ های بزرگ طبیعی كه در سطح تپه وجود داشته، استفاده شده . در بعضی قسمت ها هم از سنگ های زرد رنگی استفاده شده كه از ۱۵كیلومتر دور تر و از دره گوهررود به این محل انتقال یافتهاند.
حفاری تپه مارلیك برای دكتر نگهبان و همكارهایش یك دردسر بزرگ بود . از درگیری ها و بیمهری های اهالی روستا كه به تحریك قاچاقچی ها انجام می شد، تا تهمت ها و دردسر هایی كه باعث و بانی اش مقام های دولتی بودند و به دادگاهی شدن دكتر و همكارهایش كشید ؛ دردسری بزرگ كه به نتیجه اش می ارزید .
از این منطقه تعداد زیادی ظروف و اشیای سیمین و زرین به دست آمده كه نشانگر ثروت فراوان ساكنان آن است . قدمت این آثار به حدود ۳ هزار سال پیش یعنی اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد مسیح می رسد .
ماردی ها اقوام ساكن مارلیك مردگان شان را با لباس رسمی و تزئینات كامل روی تخته سنگ و به پهلو قرار می داده اند . در این حالت زانو ها اندكی خمیده می شدند . همراه مردگان ، ظروف تشریفات مذهبی ، مجسمه ها ، زیور آلات ، اسلحه ، ابزار و ادوات ، ظروف و ادوات آشپزخانه ، مدل و نمونه ادوات مختلف و اسباب بازی كودكان دفن می شد . این امر نمایانگر هویت و حرفه صاحب آرامگاه و عقاید مذهبی اقوام ساكن در محل بود.
به جز این اشیا ، آثار و ادوات جنگی از جنس مفرغ مانند : خنجر ، پیكان ، سر نیزه و نیز وسایل تزئینی مانند : گوش پاك كن ، ناخن پاك كن ، گوشواره ، دستبند ، گردنبند ، پیشانی بند ، مو بند ، سنجاق سر و همچنین ادوات و وسایل مورد استفاده نظیر ظروف ، دوك نخ ریسی ، دیگ ، ملاقه ، سیخ كباب ، ظروف سفالین ، پیكرك ها و مجسمه های سفالین و فلزی در مارلیك یافت شده اند . وسایل رزمی مانند : خنجر ، شمشیر ، سرنیزه ، سرگرز ، مچ بند ، بازوبند رزمی و تیردان مفرغی بیانگر جنگجو بودن این اقوام است.
یكی از كشفیات مهم این تپه ، ۲ مهر استوانه ای است كه روی آنها به خط میخی نقش شده است . این مهر ها به باستان شناسان برای تشخیص خط و تاریخ مارلیكی ها بسیار كمك كرده است

گنجینه نفیس مارلیك
در كرانه شرقی سفیدرود دره زیبایی به نام گوهر رود وجود دارد كه به علل حاصلخیزی خاك ، ملایمت هوا و رطوبت و بارندگی كافی از بهترین نقاط این ناحیه به شمار می رود . در وسط دره ی گوهر رود ، رودخانه ای به همین نام جریان دارد كه از شعبه های كوچك سفید رود است .
در دره گوهر رود تپه های كوچك و بزرگی به چشم می خورد كه مربوط به دوره های باستانی است و تپه مارلیك یكی از مهم ترین آن هاست . این تپه در محلی به نام چراغعلی تپه ( مالك قدیمی آن ) شهرت دارد . تپه های باستای گوهر رود از جمله مارلیك بقایای یك تمدن باستانی فراموش شده ای را در دل خود مدفون كرده اند .
تپه مارلیك ، كه گنجینه ای ارزنده از هنر و تمدن بشری را در طول قرن ها در خود پنهان كرده است در حقیقت تپه ای طبیعی و صخره ای است كه از سنگ های سولفات آهن تشكیل شده و لایه های طبیعی و تحتانی آن چنان است كه شكاف های بزرك درون تپه ایجاد كرده و همین حفره ها موجب شده تا حیواناتی چون موش و مار به فراوانی در آن لانه كنند . عده ای معتقدند كه نام مارلیك به دلیل وفور مار در این تپه بر انجه اطلاق شده است و افسانه مار و گنج در این تپه مصداق واقعی پیدا كرده است .
اما برخی نیز مارلیك را یك واژه ی تاریخی می دانند كه از دو جز ” مارد ” و ” لیك ” تركیب شده و معنای قوم ” مارد ” را می دهد . اینان استدلال می كنند كه این كلمه در اصل ” ماردلیك ” بوده و با حذف ” دال ” مارلیك شده است . مارد اشاره به آمارد هاست و ” لیك ” هم همان ” لك ” است به معنای قوم و طایفه و عشیره است كه در واژه هایی نظیر اسكو + لك و گیل+ لك دیده می شود . اگر نظریه اخیر را قبول كنیم بی گمان باید گنجینه ی مارلیك را متعلق به قوم آمارد بدانیم . كاوش های مارلیك در سال های ۴۱-۱۳۴۰ با همكاری دانشگاه تهران و اداره باستان شناسی انجام گرفت .
در ادامه كاوش ها وضعیت اصلی تپه كه معرف آرامگاه و گورستان اقوام فراموش شده باستانی است آشكار شد .
احتمال می رود كه این تپه ، آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان محلی بوده است كه در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد در این منطقه حكومت می كرده و مردگان خود را بنا بر سنن و آیین های رایج آن دوره به همراه اشیاء و آثار قیمتی در این آرامگاه ها به خاك می سپرده اند .
زمانی كه سه چهارم كاوش در تپه انجام شد در حدود ۲۵ آرامگاه با اتاق آرامگاه كشف شد كه در همه آنها اشیایی مانند ظروف مفرغی – ظرف های سفالین- دكمه های تزئینی- انواع سرگرز ، پیكان ، شمشیر ، خنجر ، مجسمه های برنزی و سفالی ،كلاه خود ، سرنیزه ،سوزن های طلاو مفرغ و … با نقوشی از انسان و گیاهان و حیوانات نظیر گاو كوهاندار ،گاو بالدار ، اسب شاخدار و اسباب بازی هایی برای كودكان دوك پشم ریسی و افزاری از این گونه بدست آمد كه معرف فرهنگ و طرز زندگی این اقوام هستند .و نشان از اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارد .
پارچه های بدست آمده از تپه های مارلیك نشانه ظهور و پیشرفت صنعت بافندگی در گیلان هزاران سال پیش است .
از جمله موارد جالب كشف كاشفان ، مهری است كه روی آن خط میخی حك شده است و یا مهر دیگری كه مجلس شكا ر را نشان می دهد . به گفته باستان شناسان قدمت آنها به بیش از سه هزار سال می رسد .
نمونه بی بدیل این كاوش ها جام مارلیك است كه از زر ناب است و ارتفاع آن به ۱۸ سانتی متر می رسد .
ارتفاع نقش برجسته های جام تا دو سانتی متر می رسد كه نشان دهنده مهارت استاد كاری است كه با ضربات چكش آن را آفریده است .
نقش وسط جام درخت زندگی است و در دو سوی درخت دو گاو بالدار دیده می شود كه در حال بالا رفتن از درخت هستند . نمایش بدن حیوان به حالت نیم رخ و نمایش سر آنها از روبه رو ، از ویژگی های هنر ایرانی است و هویت ایرانی سازنده اش را نشان می دهد .
در كف جام گلی زیبا نقش شده است .در میان گل نقش خورشید دیده می شود كه شعا ع های خود را به طور منظم پراكنده است .
برای اقوام مارلیك خورشید تا حد پرستش بسیار مهم بوده است و تا جایی كه می توانسته اند نماد خورشید را به شكل ترنج های هندسی تزئینی در كف اكثر ظروف و جام های فلزی به تصویر كشیده اند . وقتی به نوع نقش و طرز ترسیم این ترنج ها توجه می كنیم در می یابیم خورشید در مركز همه چیز است و همه موجودات از نور و حرارت جانبخش او زندگی می گیرند .
با اینكه انسان در هزاره ششم پیش از میلاد به فلزات دست پیدا كرده است اما از افتخارات مهم تمدن مارلیك صنایع فلزی و مخصوصا صنایع مفرغی است . در منطقه مارلیك به سبب وجود معادن سنگ فلز و منابع سوخت مانند چوب فراوان تولید مفرغ رونق زیادی یافته و كارگاه های صنایع مفرغی به وجود می آیند .
از نقاط اوج و شگفتی های دیگر صنعت مارلیك جامهای شیشه است كه گفته می شود از اولین نمو نه های صنعت شیشه سازی بشر است .
و سرانجام این تمدن درخشان چه می شود ؟ برخی باستان شناسان معتقدند به دلیل شباهت فراوان آثار مكشوفه از سیلك در كنار شهر كاشان به خصوص آثار مفرغی ظروف و و ادوات و ابزار بسیار محتمل است كه اقوام سلیك همان مارلیكی ها باشند كه پس از حمله آشوریها به منطقه سیلك مهاجرت كرده اند و سپس به تدریج به ماد ها كه از اقوام هند و ایرانی بودند پیوسته و در مراحل اولیه تكوین دولت ماد شركت داشته و با دیگر گروه های مقتدر هند و ایرانی ، امپراطوری مقتدر ماد را در اوایل هزاره اول پیش از میلاد به وجود آورده باشند .
مجموعه آثار مارلیك در طبقه فوقانی موزه ملی ایران تهران نگاهداری می شود .
ابراهیم گلستان در سال ۱۳۴۲ فیلمی به نام تپه های مارلیك ساخت كه برنده جایزه شیر سن ماركو جشنواره و نیز در سال ۱۳۴۳ شد كه به ظاهر درباره ی كشفیات باستان شناسی در منطقه ی مارلیك است ، اما به واقع اثری در باره ی زندگی ، هنر ، دوام و آرزو برای فردایی بهتر است .



