ریپورتاژ آگهی
ترانه محلی كردی

ترانه محلی كردی

در ترانه‌های قهرمانی به دلاوریها و مبارزه طلبی‌های یك قهرمان پرداخته می‌شود.
  • 1400/11/13
  • استان : کردستان
  • شهر : سنندج
  • دسته : آهنگ های محلی ایران
آدرس : موسیقی فولكلور كردی مربوط به حكایتها و داستان‌هایی می‌شود كه ترانه‌های داستانی نیز به دو بخش قهرمانی و دلدادگی قابل تقسیم هستند.
تلفن : 66059000-021

موسیقی فولكلور كردی مربوط به حكایتها و داستان‌هایی می‌شود كه ترانه‌های داستانی نیز به دو بخش قهرمانی و دلدادگی قابل تقسیم هستند. در ترانه‌های قهرمانی به دلاوریها و مبارزه طلبی‌های یك قهرمان پرداخته می‌شود. در ترانه‌های دلدادگی جنبه‌های رمانتیك و عاشقانه بین دو شخص بیان می‌شود كه از این میان، ترانه «زنبیل‌فروش» كه جنبه عرفانی دارد و ترانه‌های «آس و حسن» و «خج و سیامند» كه سرگذشت دو دلداده را بیان می‌كند، از معروفترین آثار در این بخش هستند.

در بخش دیگر موسیقی كردی، كردهای «سورانی» برای خود نوع ویژه‌ای از موسیقی دارند كه به آنها «گورانی» می‌گویند كه این نوع ترانه‌ها در میان كردهای اطرف شهرستان ارومیه و كردهای تركیه (شمال) «لاوژه» گفته می‌شود و این نوع گورانی‌ها ریتمی به نام «قه‌تار» دارند كه پژوهشگران براین باورند ریشه این واژه از واژه زرتشتی «گاتا» گرفته‌شده كه در اوایل، مربوط به یك سری نیایش‌ها و مراسم مذهبی بوده‌است.

دومین نوع این موسیقی «هوره» نام دارد كه مختص زبان كردی كلهری بوده و در جنوب كردستان و منطقه كرمانشاه (نام كردی این منطقه كرماشان است) خوانده می‌شود در ابتدا ترانه‌های ویژه‌ای در حمد و نیایش «اهورامزدا» بود و این واژه نیز ریشه زرتشتی دارد كه برای نیایش‌های مذهبی آن زمان كردها كه زرتشتی بودند، سروده شده‌اند.

در مراسم یادبود اشخاص بسیار مهم، كردها از یك نوع موسیقی كه به مرثیه‌سرایی و مرثیه‌خوانی شباهت دارد به صورت ترانه و با تعریف ویژگیهای آن شخص برای او عزاداری می‌كنند. این سبك از موسیقی نیز بیشتر در جنوب كردستان و در مناطق كلهر نشین (كرماشان) رواج دارد و بیشتر به نام مور یا موره خوانده می‌شود. در آیین خاكسپاری هم تركیبی از دهل و سرنا با ریتمی مخصوص در قالب نوعی موسیقی كه چمری نامیده می شوداجرا می‌گردد. در آیین‌های زادروز پیامبر، كردها یك نوع ویژه از موسیقی را اجرا می‌كنند كه به آن «مولودی» می‌گویند. البته مولودی‌خوانی در بیشتر جوامع مسلمان رواج دارد. اولین مولودنامه در وصف و ستایش محمد را «ملاباتدیی» صوفی و عارف مشهور نوشت كه بعدا مرسوم شد كه در زمان عید مولود از سروده‌های وی در مولودی خوانی استفاده كنند. اصیل‌ترین سازهای استفاده شده در موسیقی كردی «سرنا» و «دهل» هستند و بعدا سازهایی كه وارد این نوع موسیقی شده‌اند مانند «دف» و «تنبور» دارای اهمیت ویژه‌ای شده‌اند

نام اصلی زنبیل فروش میر سعید پسرمیر حسن از امرای دیاربكر بوده است میر سعید جوانی بسیار زیبا و با كمال بوده و عاشق شكار , روزی از روزها وقتی از شكار در منطقه زاخو بر می گردد . از كنار قبرستانی می گذرد در همان زمان مردم مشغول دفن یك نفر بودند میر نزدیك می شود سئوال می كند اوكیست ؟گفته می شود كه جوانی ۱۴ ساله فوت كرده و ما اورا به خاك می سپاریم میر به فكر فرو می رود وچنین می گوید : آیا من نیز خواهم مرد ومرا نیز در چنین جای تنگ و تاریك دفن خواهند كرد ؟
زنبیل فروش كۆرێ میره

چو بۆ سه ر گوره كی كووره

بیرا میرنی هاته بیره
میر متحول و منقلب به قصر بر می گردد.این حادثه چنان بر او اثر می گذارد كه از قصر بیرون آمده خرقه درویشی می پوشد .دست از دنیا و قصر و مال و منال دنیوی می كشد همراه با زن و بچه خویش در گوشه ای به یك زندگی درویشانه تن می دهد كار او ذكر خدا و دعا و نیایش می شود .
زنبیل فروش كۆرێ میره

چو بۆ سه ر گوره كی كووره

بیرا میرنی هاته بیره

میر متحول و منقلب به قصر بر می گردد.این حادثه چنان بر او اثر می گذارد كه از قصر بیرون آمده خرقه درویشی می پوشد .دست از دنیا و قصر و مال و منال دنیوی می كشد همراه با زن و بچه خویش در گوشه ای به یك زندگی درویشانه تن می دهد كار او ذكر خدا و دعا و نیایش می شود .

فه قیرا ئێك چێكر

خوه خوشی ئو له ززه تا دونێ كر

ئه ڤ دونیا هیلا ئو به ر ب ئاخره تێ كر

و باز در بیت زنبیل فروش آمده است كه :

گو ده ركه ڤه تو نه یێ پێش

هه ر ل دونێ ببه ده رویش

نه هێله قه ت روژی و نڤێژ

ببه فه قیره ك خرقه پێش

زن میر اورا سرزنش می كند و می گوید : یا میر شما دست از امیری كشیدی و به فقیری روی آوردید ما چه تقصیری داریم ما زندگی می خواهیم برای امرار معاش باید كاری كرد .میر قبولمی كند .آنها از دیاربكر هجرت و به ماردین می روند در ماردین میر روزها از نیزار نی می چیند و می آورد و با كمك همسرش زنبیل ( سبد ) درست می كنند و آنها را داخل شهر می گرداند و می فرشد وبا پول آنها امرار معاش می كنند بدین سان میر سعید به زنبیل فروش مشهور می شود .او شهر به شهر می رفت و می گفت :
ل رێیا خودی دا بووم عه ودال

سه لكا دگه رینم مال ب مال

دا بخو بكه م رزقه ك حه لال

پێ بژینم و مندال

یك روز در هنگام فروش زنبیل ناگهان چشم یك میرزاده ( خاتون ) به او می افتد از همان نگاه اول میرزاده چنان شیفته زنبیل فروش می شود كه از خود بیخود شده و پس از بهوش آمدن دستور میدهد به یكی از كنیزكان خویش تا به سراغ زنبیل فروش رفته واو را به قصر خاتون بیاورند.زنبیل فروش را به قصر نزد خاتون می آورند. خاتون به او نظر دارد واو خیلی زود به نیت ناپاك خاتون پی می برد .ولی او اكنون عابدی پارسا و از خدا ترس شده وهرگز به سوی خطا و گناه نخواهد رفت ,برای اینكه زنبیل فروش به گناه آلوده نشود به فكر راه و چاره می افتد و از فرصت استفاده می كند از خاتون می خواهد به او فرصت بدهد تا وضو بگیرد وبه پشت بام قصر رفته با خدای خود راز نیاز نموده سپس نزد خاتون برگردد. بدین سان زنبیل فرش پشت بام قصر رفته و پس از راز نیاز به درگاه پروردگار وبرای دوری از گناه و تله ای كه خاتون برایش گذاشته ناچار می شود خود را از پشت بام قصر به زمین بیندازد و فرار كند . ولی خاتون دست بردار نیست و به فكر دسیسه ایی دیگر می افتد .این بار به نزد همسر زنبیل فروش رفته واو را اقناع می كند كه لباسهای خود را با او عوض كند تا زنبیل فروش را به اشتباه بیندازد.ولی این بار نیز موفق نمی شود .

خاتون دبێ هه ی لاوكێ جوڤان

دلێ من قه ت ناچیت سه لكان

من ژ ته دڤێت كه یف و سه یران

زنبیل فروش:

هه ی خاتونێ خوش حرمه تێ

ئاگرێ خودێ ب جانێ ته كه تێ

ما نه قیامه ت ل دوو مه تێ

ئه ز له و ناكه م ڤێ سوهبه تێ

زنبیل فروش وقتی می بیند خاتون دست بردار نیست از آن شهر كوچ كرده و به دیاربكر بر می گردد .پس از چند سالی كه پدرش از دنیا می رود به اصرار مردم به جای پدرش بر تخت نشسته و امیری می كند.می گویند او در روز پادشاهی می كرد و شبانه همان كار زنبیل فروشی را ادامه میداد واز این راه كه رزقی حلال می دانست امرار معاش میكرد نه با پول امارت و پادشاهی .

در مناطق مختلف كردستان داستان زنبیل فروش به روایت های مختلفی گفته شده , .بیت سورانی آن نیز در نوع خود بسیار زیبا و به نظم نگاشته شده است و داستان با كمی تغییر به نوعی دیگر روایت شده است .

 

 

 

ترانه محلی كردی-FzvNW7rsyF