ریپورتاژ آگهی
علامَرودشت

علامَرودشت

نام علامرودشت طبق اسناد و سنگ‌قبرهای به‌جا مانده از سه-چهار قرن پیش به صورت «اعلامرودشت» ثبت شده است و اولین اثر مكتوب كه نامی از علامرودشت آورده، آثار جعفری می‌باشد كه در سال ۱۲۷۶ هجری قمری تالیف شده است.
  • 1400/11/13
  • استان : فارس
  • شهر : علامرودشت
  • دسته : شهر-استان
آدرس : علامَرودشت (Alamarvdasht) شهری است در جنوب استان فارس ایران. این شهر در بخش علامرودشت از توابع شهرستان لامرد این استان قرار گرفته است.
تلفن : 66059000-021

علامَرودشت (Alamarvdasht) شهری است در جنوب استان فارس ایران. این شهر در بخش علامرودشت از توابع شهرستان لامرد این استان قرار گرفته است.

وجه تسمیه

نام علامرودشت طبق اسناد و سنگ‌قبرهای به‌جا مانده از سه-چهار قرن پیش به صورت «اعلامرودشت» ثبت شده است و اولین اثر مكتوب كه نامی از علامرودشت آورده، آثار جعفری می‌باشد كه در سال ۱۲۷۶ هجری قمری تالیف شده است. در مورد وجه تسمیه علامرودشت احمد اقتداری معتقد است كه بخش اول آن (الا) مخفف «الار» نام قدیم لارستان است كه تاریخ طبری ذكر كرده است و ممیزی برای مرودشت شمال شیراز از مرودشت الار (لارستان) می‌باشد. در میان عوام اعتقاد بر این است كه اصلیت مردم این ناحیه از مرودشت شمال شیراز می‌باشد كه با مهاجرت به این سرزمین، به یادبود سرزمین مادری خود آن را «اعلامرودشت» به‌معنای لارستان بهتر و اعلاتر نام‌گذاری كردند.

جمعیت
بر اساس سرشماری آبان ماه ۱۳۹۰ جمعیت شهر علامرودشت به ۴۰۵۲ نفر رسید كه شامل ۹۶۹ خانوار، ۱۹۸۶ مرد و ۲۰۶۶ زن بوده است

سابقه تاریخی
آثار به‌جا مانده از دوران پیش از اسلام در علامرودشت ناشناخته مانده و در گذر زمان دچار آسیب‌های جدی شده‌اند، اما با وجود همین آثار می‌توان به‌تقریب اطلاعاتی را به‌دست آورد. اطلاعی این موضوع كه قبل از اسلام چه كسانی و در چه نقاطی از این سرزمین سكونت داشته‌اند، در دست نیست. آما آثاری كه در بین مردم به گبرنشین یا «قلعه‌گوری» (قلعه‌گبری) مشهور است، می‌تواند مختصر نقاطی را برای ما مشخص نماید. همچنین اشاره باستان‌شناس اروپایی هینس گابه به یك زیارت‌گاه و آتشكده عصر ساسانی كه در مسیر راه ارتباطی شیراز به سیراف بوده كه از منطقه علامرودشت می‌گذشته، و تاكید واندنبرگ دیگر باستان‌شناس اروپایی كه از این مناطق بازدید كرده بر این موضوع كه در این نواحی آثار و توه‌های متعددی از دوره ساسانی و ابتدای عهد اسلام وجود دارد، روایت از سكونت در این دشت در پیش از اسلام دارد. قرار گرفتن در راه‌های تجاری شمال به جنوب در ادوار مختلف كه جغرافی‌نویسان متعدد به آن اشاره نموده‌اند نیز نشان از آبادی و گذشته‌ی این منطقه دارد. محمدباقر وثوقی در این زمینه می‌نویسد: وجود راه‌های باستانی كه از فیروزآباد و استخر از طریق خنج و علامرودشت و فال به طرف بندر باستانی سیراف و جنوب می‌رفته است و آثار برجا مانده در این مسیر، از نشانه‌های وجود فرهنگ و تمدن پیش از اسلام در این منطقه است.

هرچند كه آثار مكتوبی از گدشته در مورد قدمت منطقه علامرودشت در دست نیست، اما با توجه به وجود آثار تاریخی در پیرامون شهر علامرودشت می توان گفت كه قدمت این سكونت‌گاه به پیش از اسلام بر می گردد. وجود خرابه های منازل زرتشتیان در قسمت غربی سبزپوشان علامرودشت معروف به تل گوری، به جا ماندن ویرانه های تل علامرودشت و تل جت مربوط به زمان گبرها و كشف سرستون‌ها و پای‌های عمارتی بزرگ و سنگی در شمال غربی علامرودشت كه به شكل سرستون‌های تخت جمشید است، خود از قدمت دیرین علامرودشت حكایت دارد.

قدیم‌ترین مأخدی كه به اختصار از علامرودشت سخن گفته ، كتابی است از حقایق نگار خورموجی (۱۲۲۵-۱۳۰۱ق /۱۸۱۰ -۱۸۸۴م ) كه نزدیك به ۱۵۰ سال پیش نگاشته شده است . خورموجی در مورد علامرودشت چنین نوشته است : «بلوك اسیر و علامرودشت: این بلوك گرمسیر ، مردمش فقیر ، از سمت جنوبی شیراز مسافت ۴۶ فرسخ (حدود ۲۵۰ كیلومتری راه آن روز شیراز به علامرودشت). حاصل این بلوك : خرما و غله و تنباكو ، و شكار این جلگه از وحوش آهو ، آبش از باران ، و اطواء هر قریه ، مشتمل بر سی خانوار الی ۲۵۰ خانوار». پس از وی میرزا حسن حسینی فسائی ، در چندین جای فارسنامه ناصری درباره علامرودشت مطالبی نوشته است كه به این شرح است : «بلوك علامرودشت ، از گرمسیرات فارس جنوبی شیراز است و درازی آن از قریه خلیلی تا كهنوی علیا، هفت فرسخ ، پهنای آن از خشتی تا كلائی ، یك فرسخ و نیم، محدود از جانب مشرق به نواحی لارستان، و از شمال به بلوك خنج و از مغرب به بلوك اسیر، و از جنوب به نواحی بلوك گله‌دار. محصولش گندم و جو دیمی و تنباكو كه از آب چاه به‌عمل آوردند. در زمان سابق ، بلوكی آباد و معمور بود و نخلستان‌های دیمی فراوان داشت و هر درخت نخلی بیفتاد، به جایش نخلی نكاشتند. در اوایل دولت قاجاریه (دامت شوكتها) علیرضا خان علامرودشتی، ضابط و حاكم این بلوك بود و اكنون كسی از او باقی نیست و كلانتر این بلوك حاجی حسین است و قصبه بلوك را سبزپوشان گویند. ۵۲ فرسخ از شیراز دور افتاده و دویست درب خانه از خشت و گل و چوب دارد و این بلوك را شانزده قریه آباد باشد.»[۴].

هسته اولیه شهر علامرودشت مربوط به دو قلعه قدیمی به نام قلعه علامرودشت و قلعه جت و چند قلعه دیگر بوده است. پس از اقامت مردم آنجا به خارج از قلعه ها و منازل مستقل از یكدیگر گسترش یافته و به تدریج روستای قدیمی علامرودشت و روستای چاه‌عینی در اطراف این قلعه‌ها شكل گرفته است. البته تاریخ این تغییر مكان به روشنی مشخص نیست هرچند سال‌ها این تغییر و تحول به طول انجامیده تا به شكل كنونی درآمده است. با شروع اصلاحات ارضی و ورود تكنولوژی جدید آبیاری، به‌تدریج حركت‌های جمعیتی موجب توسعه تدریجی روستاها شد. لذا مرحله دوم توسعه روستا مربوط به بعد از سال ۱۳۴۰ می شود كه بر اساس نرخ رشد طبیعی جمعیت در اطراف قلعه‌ها دو روستای چاه‌عینی و علامرودشت رشد و رونق بیشتری یافته و تقریباً از حدود ۴۰ سال پیش به این سو تعدادی از منارل مسكونی در حدفاصل چاه‌عینی و علامرودشت در سمت غربی ورودی علامرودشت به خنج ساخته شده و این توسعه تا سال ۱۳۵۸ بیشتر و بیشتر شده است به طوری كه دو روستای چاه‌عینی و علامرودشت به هم متصل شده است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۶۵ جهاد سازندگی اقدام به تهیه طرح هادی روستا می‌نماید و روستا در این مقطع معادل كل سطح روستا تا سال ۱۳۵۸ توسعه می یابد، یعنی تا سال ۱۳۷۰ وسعت روستا بیش از دو برابر می‌شود. در سال های دهه ۷۰ شمسی، بنیاد مسكن انقلاب اسلامی مقدار زیادی از اراضی منابع ملی واقع در طرح هادی با وسعت بیش از ۶۰ هكتار را تفكیك و به افراد واگذار نموده است، به همین دلیل در دهه ۷۰ باز هم وسعت شهر حدود دو برابر افزایش می یابد. در حالی كه وسعت هسته روستا تا سال ۱۳۴۰ حدود ۵.۱ هكتار بوده است، بعد از دهه ۴۰ به ۲۵ هكتار افزایش یافته و در سال ۱۳۵۸ به ۴۵ هكتار افزایش می یابد و در سال ۱۳۷۰ به ۷۵ هكتار رسیده و در نهایت در سال ۱۳۸۰ وسعت شهر بیش از ۱۹۷ هكتار بوده است. در سال ۱۳۷۵ با مصوبه هیات وزیران مركز بخش علامرودشت به شهر تبدیل گردید و نام مركز این بخش از چاه‌عینی به علامرودشت تغییر یافت. شهرداری علامرودشت كه مقدمات اولیه تأسیس آن پس از این سال آغاز شده بود، در خرداد ۱۳۷۷، رسماً افتتاح شد.[۵]

آب و هوا

علامرودشت از نظر هواشناسی جزء رژیم رطوبتی خشك و رژیم حرارتی حرارتی گرم طبقه­ بندی شده است. از ویژگی‌های اقلیمی این منطقه، بارندگی سالیانه اندك همراه با توزیع و پراكنش نامنظم در طول سال و تفاوت زیاد مقدار باران هر سال نسبت به سال دیگر، درجه حرارت بالای سالانه، تغییرات زیاد درجه حرارت روزانه، ماهانه و سالانه و همچنین بالابودن پتانسیل تبخیر و تعرق است. در منطقه علامرودشت دو فصل زمستان كوتاه و تابستان طولانی حاكم است. فصل زمستان در این منطقه از اواسط آذر تا اواسط اسفند است. منطقه علامرودشت بیشترین مقدار بارش سالانه را در همین فاصله زمانی (ماه­های سرد سال) دریافت می­كند. میانگین بارندگی سالیانه معادل ۲۶۱ میلی‌متر و میانگین درجه حرارت سالانه ۲۵ درجه سانتی گراد می باشد.

زبان
نوشتار اصلی: گویش علامرودشتی
مردم علامرودشت به زبان فارسی، با اندك ته‌لهجه‌ای متمایل به لهجه فارسی شیرازی، سخن می‌گویند . برخی از زبان‌شناسان اعتقاد دارند كه لهجه مردم منطقه علامرودشت ، چون در بعضی كلمات و ادای بعضی كلمات با لهجه لری مشابهت دارد، پس شاخه‌ای از لهجه لری است ، اما جز شباهت‌های اندك برخی كلمات كه در خیلی از لهجه‌های دیگر نیز كم و بیش یافت می‌شود، هیچ سند و مدركی كه این موضوع را اثبات كند، وجود ندارد. بر این اساس ، به طور كلی می توان گفت كه پایه و مایه اصلی لهجه علامرودشتی ریشه در لهجه اصیل فارسی جنوبی دارد. همچنین در روستاهای غرب بخش علامرودشت كه عشایر قشقایی ساكن شده‌اند، زبان تركی قشقایی رواج دارد.

كشاورزی
تحت تاثیر عوامل جغرافیایی و اقلیمی، كشاورزی و اقتصاد شهر علامرودشت نیز شرایط خاص خود را داراست. عمده فعالیت مردم در بخش كشاورزی و دامداری به صورت سنتی می‌یاشد. محصولات كشاورزی علامرودشت عبارت‌انداز: غلات، خرما، تنباكو، كنجد، صیفی جات، كلزا، پیاز و… . آب مشروب و زراعتی كشاورزی از چاه تأمین می‌شود.

اقتصاد
عمده فعالیت مردم علامرودشت در بخش‌های خدماتی، صنعتی، فعالیت‌های كشاورزی و كار در كشورهای عربی حوزه خلیج فارس می‌باشد. از نظر صنعتی جز چند مركز نیمه‌صنعتی كوچك، فعالیت درخورتوجهی در علامرودشت وجود ندارد. صنایع دستی رایج در علامرودشت بیش‌تر در زمینه‌ی گلیم و گبه‌بافی می‌باشد كه عمدتاً در بخش غربی منطقه علامرودشت و به‌ویژه در میان عشایر دیده می‌شود. همچنین از عمده صنایع دستی در زمان‌های گذشته كه دیگر اثری از آن‌ها دیده نمی‌شود انواع سبد و زنبیل كه از برگ نخل درست می‌كردند و همچنین انواع كیسه و طناب كه تحت عنوان‌های جوال، خورجین، اوور و… نامیده می‌شد و از مو و پشم حیوانات درست می‌كردند را می‌توان نام برد.

آداب و رسوم محلی
تعزیه یا شبیه‌خوانی
تاریخ تعزیه بدین شیوه و شمایل به دوره صفویان برمی‌گردد و در دوران قاجار به سبب علاقه بعضی از شاهان به اوج خود رسید. هرچند در دوران دودمان پهلوی و به‌ویژه به دلیل ماهیت ضد دینی رضاشاه، سخت‌گیری‌های شدیدی در این زمینه صورت گرفت، اما علاقه‌مندان به تعزیه ضمن صیانت از تعزیه بر غنای آن افزودند. تعزیه در زبان محلی مردم علامرودشت به شوی shavi كه همان شبیه‌خوانی باشد معروف است و در علامرودشت قدمت بسیار دارد. بر اساس یك نسخه تعزیه كه متأسفانه نام نویسنده آن نامعلوم است، قدمت آن به سال ۱۲۷۸ قمری برمی‌گردد و طبق آن‌چه افراد كهن‌سال می‌گویند به بیش از ۱۲۰ سال می‌رسد كه نسخه‌ای به خط محمود بن كمال كه خود از ایفا كنندگان نقش در تعزیه بوده و در سال ۱۳۲۸ قمری به نگارش درآورده، موید این مطلب است. نسخه‌های خطی معمولاً توسط كاتبان محلی از روی كتاب‌های منظوم نوشته می‌شده و در پایان نسخه، كاتب ضمن التماس دعا و طلب فاتحه تاریخ كتابت را می‌نوشته است. علاوه بر شهر علامرودشت در دیگر نقاط این بخش، از جمله ملایی، خیرگو و كتك نیز اجرای تعزیه دارای سابقه بوده كه به قول كهن‌سالان به بیش از ۱۰۰ سال می‌رسد. هم‌اكنون در غرب روستای شرف‌آباد محدوده‌ای معروف به زمین‌ِوای‌حسینی می‌باشد كه طبق اظهارنظر بزرگان در گذشته محل اجرای تعزیه بوده است.

 

علامَرودشت-qatm5ipykS

علامَرودشت-PmGJr1w8xn

علامَرودشت-mfxS9tcwyn

علامَرودشت-TN0h2halH7

علامَرودشت-MRoFmAuzPZ

علامَرودشت-kyQzYXzy7E

علامَرودشت-4iwnFEcUZ1