ریپورتاژ آگهی
تپه باستانی بالكین

تپه باستانی بالكین

تا آنجا كه می دانیم تپه باستانی بالكین یكی از محوطه های بزرگ و مهم استقراری عصر آهن در شمال مركزی و بخصوص دشت شهریار است . آگاهی های اندك ما از محوطه های استقراری عصر آهن و دانسته های مختصر ما از گورستانهای این دوران تصویری بسیار كلی است
  • 1400/11/13
  • استان : تهران
  • شهر : شهریار
  • دسته : مناطق توریستی ایران
آدرس : در شمال مركزی و بخصوص دشت شهریار
تلفن : 66059000-021

تا آنجا كه می دانیم تپه باستانی بالكین یكی از محوطه های بزرگ و مهم استقراری عصر آهن در شمال مركزی و بخصوص دشت شهریار است . آگاهی های اندك ما از محوطه های استقراری عصر آهن و دانسته های مختصر ما از گورستانهای این دوران تصویری بسیار كلی و ناقص از جنبه های زندگی آن مردمان در اختیار ما قرار داده است . محوطه بالكین با وسعتی بیش از ۱۰ هكتار یكی از محوطه های مهم استقراری عصر آهن به شمار می رود . مطالعه مقدماتی یافته های سطحی بالكین ، وسعت و موقعیت قرار گیری آن ، محوطه را به یكی از محوطه های كلیدی مطالعات فرهنگ های عصر آهن در منطقه مبدل كرده است . سفال های به دست آمده از بالكین نشان از استقرار فرهنگ عصر آهن ۱ ، ۲ و ۳ در محوطه است . به نظر می رسد با توجه به آگاهی ها و دانسته های محدود ما از محوطه های استقراری این دوران بتوان با كاوش در این منطقه به یافته های ارزشمندی دست یافت . بر اساس یافته های سطحی محوطه باستانی بالكین در سراسر دوران آهن مسكون بوده است ، اگر چنین فرضی درست باشد به نظر می رسد با كاوش در این محوطه بتوان به چگونگی انتقال از دوره های مختلف عصر آهن ، تغییر تكنولوژیكی و … دست یافت .به هر نحو با توجه به قابلیت های پیش گفته بالكین پیشنهاد می شود كه طی یك برنامه بلند مدت و هدفمند این محوطه لایه نگاری و كاوش گسترده شود . سوابق و پیشینه مطالعاتی به نظر می رسد برای نخستین بار در سال ۱۹۵۷ در گزارش برتون براون از محوطه باستانی بالكین نام برده شده است . او در گزارش خود درباره این محل چنین آورده كه از محلی بنام بالكین نزدیك تهران گزارش رسیده است كه از آن سفال های مشابه سفال های قره تپه به دست آمده است ( برتون براون ۱۹۵۷ ) . به احتمال فراوان و با توجه به پژوهشهای برتون براون در قره تپه و بازدیدهای او از محوطه های باستانی دشت شهریار به احتمال فراوان محوطه كنونی بالكین همان بالكینی است كه در گزارش حفار قره تپه از آن یاد شده است . محوطه مهم و ارزشمند بالكین در تاریخ ۱۶/۲/۱۳۵۶ و با شماره ۱۴۱۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است (پازوكی و شاد مهری ۱۳۸۴ :۱۰۹ ) . تپه باستانی بالكین پس از گذشت سال ها از شناسایی و ثبت در فهرست آثار ملی در سال ۱۳۸۰ و در جریان برنامه بررسی و شناسایی آثار تاریخی – فرهنگی شهرستان شهریار مجددا توسط آقای فرشید مصدقی امینی مورد بررسی و مطالعه مقدماتی قرار گرفته است ( مصدقی : ۱۳۸۰ :۲۳۰ ). تپه باستانی بالكین تپه باستانی بالكین در ۴۰۰ متری جنوب روستای مهرچین و در حدود ۵۰۰ متری شرق روستای حصار شالپوش قرار دارد . محوطه در ارتفاع ۱۱۶۶ متری از سطح دریا واقع شده و به “۲/۲۹ ۵۷ ۵۰ طول شرقی و “۴/۳ ۳۷ ۳۵ عرض شمالی محدود می شود . تپه بالكین در میان دشتی صاف و هموار و در میان زمینهای كشاورزی قبلا دایر و اكنون بایر قرار گرفته است . این اراضی مستعد تا سالهای پیش همواره مورد بهره برداری قرار می گرفت ، اما چند سالی است كه به صورت اراضی بایر درآمده اند . به نظر می رسد كه در گذشته این محل یك محوطه باستانی بزرگ بوده و در طول زمان با خاك برداری ها ،كاوش های غیر مجاز و تسطیح قسمتهای زیادی از آن به صورت دو برجستگی یا تپه شمالی و جنوبی درآمده است . برجستگی شمالی دارای ۸۰×۱۰۵ متر طول و عرض و ارتفاعی در حدود ۵/۸ متر است . تپه جنوبی وسعت بیشتری دارد ، ابعاد آن ۲۴۰ متر طول در جهت شرق به غرب و ۱۹۵ متر عرض در جهت شمال به جنوب و ارتفاعی در حدود ۷ متر است . قسمتهای زیادی از غرب و مركز محوطه تسطیح و خاك برداری شده و خاك آن به مصرف كوره آجرپزی كه در جنوب تپه قرار دارد رسیده است . كوره آجرپزی سجاد متعلق به آقای حسن افشار ( بهرام نژاد ) است و خاك برداری های پی در پی آن برای استفاده در ساخت آجر باعث تخریبات و ویرانی های شدیدی در محوطه شده است . محوطه تقریبا دارای شكلی بیض مانند است كه دگرگونی های محسوسی در ظاهر آن به وجود آمده است . تپه در شمال دارای شیب تند و در دیگر قسمتها دارای شیب ملایمی می باشد . سطح محوطه دارای پوشش نا متراكمی از بوته های خار و اسپند می باشد ، این پوشش در قسمت های شمالی تر متراكم تر است . در اكثر نقاط تپه بخصوص قسمتهای فرو ریخته و آبراهه ها تراكم و حجم بسیار زیادی از قطعات شكسته سفال مشاهده میشود ، این پراكندگی در راس تپه كمتر قابل رویت است . متأسفانه تخریبات صورت گرفته موجبات نابودی كامل محوطه را فراهم آورده است ، قسمت اعظم این تخریبات در روزها و ماه های آخر سال ۱۳۸۴ صورت گرفته و روند آن همچنان ادامه دارد .به نظر می رسد منبع تأمین آب ساكنین محوطه رود سیاه آب كه با جهتی شمال غربی ، جنوب شرقی در چند صد متری محوطه در جریان است ، باشد . شواهد فرهنگی – تاریخی در بازدید و بررسی تپه بزرگ بالكین سعی شد كه با دقت تمام ، تمامی گونه های سفالی پراكنده بر سطح محوطه گرد آوری ، مطالعه و معرفی شود . بر تمامی نقاط سطح تپه پراكندگی متراكم و نسبتا همگونی از قطعات شكسته سفال دیده می شود . كمیت و كیفیت این قطعات بسیار چشمگیر و قابل توجه است . از بررسی بالكین چند گونه سفال شاخص دوره های مختلف گرد آوری و مطالعه شد . مواد و شواهد دوره های بسیار كهن از بررسی این تپه به دست نیامد . بر اساس داده های سطحی به نظر می رسد كه به احتمال سفال های خاكستری – سیاه قدیمی ترین شواهد فرهنگی به دست آمده از بالكین است . تعداد زیادی از این قطعات در بررسی به دست نیامد . این قطعات دارای خمیره خاكستری تیره و پوشش گلی خاكستری – سیاه می باشند و برای چسبندگی ذرات خاك از ماسه نرم به عنوان شاموت بهره برده شده است . تمامی نمونه های گردآوری شده چرخساز بوده و در حرارت بسیار مناسب پخته شده اند . تزیین بدنه ظروف با استفاده از تكنیك داغدار و نقوش كنده به صورت خطوط موازی صورت گرفته است . باز شناسی فرم ظروف كاری دشوار است . فرم یكی از قطعات نشان می دهد كه به احتمال قطعه ای از یك ظرف سبد مانند با لبه برگشته به بیرون است . نمونه های قابل مقایسه با این ظروف از گنج تپه خوروین (حاكمی ،۱۳۲۹ ) و ( واندنبرگ ،۱۳۳۸ ) و ( نوری شادمهانی ،۱۳۸۵ ) ، دروس شمیران (صمدی،۱۳۳۴ ) ، قیطریه (كامبخش فرد،۱۳۷۹ و۱۳۷۰ ) ، خمارآباد ری (رضایی نیا،۱۳۸۵ ) ، تپه گلستان رباط كریم (علی بیگی ،۱۳۸۵ ) و اقلان تپه ساوجبلاغ (نوری شادمهانی ،۱۳۸۵ ) گزارش شده است . به نظر می رسد مواد پس از این دوره مجموعه ای از سفال های خاكستری رنگ است . رنگ خمیره این قطعات خاكستری است و سطح تمامی قطعات را با پوشش گلی به رنگ خاكستری روشن و تیره پوشانده اند . شاموت تمامی قطعات را ماسه نرم تشكیل می دهد . بیشتر قطعات به وسیله چرخ سفالگری فرم داده شده و در این میان تنها یك قطعه سفال دست ساز دیده می شود . این قطعه سر و گردن حیوانی با گردن كشیده و چشمان گرد ، برجسته است ، این حیوان به احتمال فراوان یك مار یا پرنده است . طول بدن حیوان از نوك تا انتهای گردن در حدود ۱۰ سانتیمتر است . به نظر می رسد كه این قطعه دسته ظرف یا بخشی تزیینی مربوط به ظرفی سفالی است كه با تكنیك بند زدن به بدنه ظرف متصل شده است . تمامی قطعات در حرارت مناسب پخته شده و سطح بیشتر آنها ساده و بدون تزیین می باشد . بر سطح تعدادی از نمونه ها نقوش كنده در زیر لبه ظرف و نزدیك پایه با طرح خطوط موازی نزدیك به هم دیده می شود ، سطح برخی از قطعات نیز اندكی صیقل شده است . فرم این گروه از ظروف شامل خمره های بزرگ ، سبوهای كروی ، قدح ها ، كاسه های كم عمق با بدنه كروی ،ظروف با پایه تخت و آبخوری های كوچك است . نمونه های قابل مقایسه با این ظروف از گورستان صرم كهك (پور بخشنده ۱۳۸۲ -۱۳۸۱ -۱۳۸۰ )،قلی درویش قم (۱۳۸۳ -۱۳۸۲ )،حصارشالپوش شهریار (توفیقیان ،۱۳۸۵ ) ،خمارآباد ری (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) ،ده ماسین ورامین (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) ،آلارد (باقری ،۱۳۸۳ ) ،پونك ۱ (علی بیگی ،۱۳۸۵ ) و گلستان رباط كریم (علی بیگی ،۱۳۸۵ ) به دست آمده است . علاوه بر این قطعات (سفال های خاكستری ) تعداد اندكی سفال با خمیره خشن و ماده چسباننده شن به دست آمده . این قطعات دارای پوشش گلی قرمز تیره (چرك ) یا قهوه ای و در یك مورد دارای نقوش سیاه هندسی است . این قطعات دست سازند و اكثرا در حرارت مناسب پخته شده اند ، فرم این ظروف شامل كاسه ، قدح و ظروف دیزی مانند است . هرچند این نمونه ها با عنوان سفال آلویی جدید معرفی شده اند (سرلك و ملكزاده ،۱۳۸۴ :۵۳ ) اما به نظر می رسد مربوط به تاریخی جدید تر از پیشنهادات قبلی باشد . قبلا این سفال ها را به عنوان گونه ای جدید در دوره برنز متآخر شناسایی و معرفی كرده اند ، اما به نظر می رسد كه به احتمال این قطعات در ارتباط با استقرارهای عصر آهن II باشند . نمونه های بسیار مشابه از منطقه قم و شهریار همچنین از آلارد (علی بیگی ،۱۳۸۵ ) و گلستان رباط كریم (علی بیگی ،۱۳۸۵ ) ،ده ماسین ورامین (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) و خمارآباد ری (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) و همچنین از اقلان تپه ساوجبلاغ (نوری شادمهانی ،۱۳۸۵ ) به دست آمده است . به نظر می رسد مواد پس از این دوره مربوط به عصر آهن باشد . سفال های مربوط به این دوره سفال های با خمیره نارنجی و پوشش گلی به رنگ خمیره تا كرم روشن (نخودی بسیار روشن ) است . شاموت این قطعات را ماسه نرم و ماسه بادی تشكیل می دهد . تمامی قطعات دارای ساختی ظریف و همگی چرخساز هستند ، پخت تمامی قطعات كامل و مناسب بوده است . بیشتر قطعات ساده و بدون تزیین هستند و تنها بر سطح یك نمونه تزئینات كنده و استامپی توام به صورت خطوط كوتاه و دایره های كوچك دیده می شود . فرم ظروف شامل خمره های كوچك و بزرگ ، كاسه های كم عمق و یك نوع ظرف با دهانه باز و لبه به بیرون برگشته است . نمونه های قابل مقایسه با این ظروف از چندین محوطه عصر آهن ۳ در فلات مركزی چون حصار شالپوش شهریار (مصدقی ،۱۳۸۰ ) و (توفیقیان ،۱۳۸۵ ) ،خمار آبادری (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) و ده ماسین ورامین (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) و حصار سرخ ورامین (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) به دست آمده است تعداد كمی از ظروف كه دهانه باز و معمولا عمق زیادی ندارند دسته های عمومی و در مواردی زائده كوچكی در بالای آن دارند . نمونه های بسیار مشابه از حصار شالپوش (توفیقیان ،۱۳۸۵ ) و خمارآباد (رضایی نیا ،۱۳۸۵ ) گزارش شده است . علاوه بر این قطعات ، قطعه ای از یك ظرف سبو مانند با بدنه كروی و خمیره ای به رنگ قهوه ای روشن به دست آمد ، شاموت این ظرف را شن متراكم و ذرات آهك تشكیل می دهد ، سطح این سفال را پوشش گلی به رنگ قهوه ای بسیار روشن در بر گرفته ، این سفال چرخ ساز است و در حرارت نا مناسب پخته شده است ، سطح آن ساده و غیر منقوش می باشد . علاوه بر این قطعه ، قطعه ای از یك ظرف نسبتا خشن با ضخامتی در حدود یك سانتیمتر به دست آمد . خمیره این سفال به رنگ نخودی متمایل به نارنجی با شاموت فراوان ماسه است . سطح بیرونی این قطعه را پوشش گلی غلیظی به رنگ نخودی متمایل به كرم در بر گرفته است . در ضمن در بررسی تپه بالكین در قسمت های شمال آن تكه هایی از یك كاشی آبی رنگ ، مشابه با قطعات كاشی های قرون میانی اسلام به دست آمد . رنگ خمیره این قطعه به رنگ قرمز آجری و شاموت آن ماسه بادی است . ضخامت این قطعه ۶/۱ سانتیمتر و ابعاد آن بسیار كوچك می باشد . تاریخگذاری : بررسی و مطالعه شواهد و یافته های گردآوری شده از سطح محوطه باستانی بالكین آگاهی های ارزشمندی از دوره های مختلف استقراری در محوطه در اختیار قرار داد . بر اساس مطالعه سفال های گرد آوری شده ، یافته های بالكین مجموعه ای همگون از سفال های شاخص عصر آهن است . همانگونه كه پیشتر نیز آمده مواد و یافته های دوره های كهن از بررسی تپه بالكین به دست نیامد . در گزارش برتون براوان آمده كه سفال های مشابه با سفال های قره تپه از بالكین به دست آمده (برتون براون ۱۹۵۷ ) ، همچنین در گزارش بررسی و شناسایی آثار فرهنگی – تاریخی شهرستان شهریار توسط آقای مصدقی بالكین متعلق به هزاره سوم و دوم ق.م تاریخگذاری شده است ( مصدقی ، ۱۳۸۰ :۲۳۲ ) .بر اساس آگاهی های پیشین شواهد فرهنگی از هزاره های پنجم ، سوم و دوم ق.م در بالكین به دست آمده است .در بازدید و بررسی های چندین باره ما شواهد مربوط به هزاره های پنجم و سوم ق.م به دست نیامد ،اما حجم قابل توجهی از مواد فرهنگی هزاره های دوم و اول ق.م گردآوری و مطالعه شد . مجموعه سفال های گردآوری شده و قابل مطالعه شامل چند گروه مختلف است . در میان سفالهای به دست آمده تعدادی سفال خاكستری – سیاه صیقل شده وجود دارد كه به احتمال مربوط به استقرار دوره آهن۱ در بالكین هستند . نمونه های قابل مقایسه با این سفال ها از گنج تپه خوروین، دروس شمیران ، قیطریه ، خمارآباد ، تپه گلستان و اقلان تپه و چندین محوطه دیگر این دوره به دست آمده است . به نظر می رسد مواد پس از این دوره تعداد بسیار زیادی از سفال های خاكستری رنگ است . این سفال ها كه در جای جای سطح محوطه دیده می شوند ، بیشترین قطعات پراكنده بر سطح محوطه را شامل می شوند . بر اساس مطالعه و مقایسه و مقایسه تطبیقی اگر نمونه ها به احتمال فراوان این قطعات مربوط به عصر آهن۲ هستند . نمونه های بسیار مشابه از این چندین گورستان و محوطه استقراری چون صرم، خمار آباد ، ده ماسین ، حصار شالپوش ، آلارد پرندك و قلی درویش از شمال فلات مركزی گزارش شده اند . در مورد قطعات سفال هایی با خمیره خشن و شاموت شن كه اكثرا دارای پوشش گلی قرمز غلیظ یا قهوه ای است ، دانسته های ما اندك است . سرلك بر اساس مطالعه و كاوش در قلی درویش قم این قطعات را با عنوان سفال آلویی جدید معرفی كرده و آن را مربوط به عصر برنز متاخر دانسته است . اما با توجه به دست نیامدن دیگر سفالهای شاخص دوره برنز متاخر و با توجه به محوطه های دیگری كه چنین سفالهایی از آنجا گزارش شده ، به احتمال این قطعات در رابطه با استقرار های عصر آهن۲ در محل های پیش گفته است . سفال های بسیار مشابه از نظر رنگ ، جنس و فرم ظروف از آلارد ، گلستان ، ده ماسین ، خمار آباد و اقلان تپه به دست آمده است . گروه دیگر از سفالهای سطحی نشان از استقرار عصر آهن در محوطه است . سفالهای منتسب به این دوره تعداد زیادی سفال با خمیره نارنجی و پوشش گلی به رنگ خمیره یا كرم روشن (نخودی بسیار روشن ) است . فرم این ظروف شامل خمره های كوچك و بزرگ ، سبوهای كروی بزرگ ، كاسه های كم عمق و یك نوع ظروف با دهانه باز و لبه به بیرون برگشته است . نمونه های بسیار مشابه و قابل مقایسه از چندین محوطه مربوط به این دوره در فلات مركزی چون حصار شالپوش ، خمار آباد ، ده ماسین و حصار سرخ به دست آمده است . از دیگر یافته های محوطه تعداد اندكی سفال و قطعه ای از یك كاشی مربوط به قرون میانی اسلام است . بر اساس داده های سطحی گرد آوری شده و آگاهی های پیشین به نظر می رسد كه محوطه مهم و بزرگ بالكین از دوره های بسیار كهن ، یعنی هزاره پنجم ، سوم ، دوم و اول ق . م و پس از آن در قرون میانی اسلام مسكون بوده است . علاوه بر قطعات گوناگون سفال وجود آثار و شواهد معماری در بالكین ، محوطه را به یكی از شاخص ترین و اندیشمند ترین محوطه های باستانی منطقه بخصوص در عصر آهن تبدیل كرده است . از دیگر دلایل اهمیت محوطه وجود استقرار های متوالی عصر آهن ۱ ، ۲ و ۳ در محوطه است . در كمترین محوطه باستانی چنین توالی زمانی مربوط به دوره آهن شناسایی و معرفی شده است . با توجه به شواهد و یافته های به دست آمده اگر چنین فرضی درست باشد ، با كاوش در بالكین می توان به آثار و یافته های ارزشمندی از معماری و همچنین آگاهی های سودمندی از دیگر جنبه های زندگی مردمان عصر آهن دست خواهیم یافت . بر اساس مطالعات صورت گرفته ، بالكین یك محوطه مهم و ارزشمند استقراری عصر آهن در شمال فلات مركزی است . آثار و شواهد معماری : در قسمت های شمال و شمال غرب محوطه و در نقاط مختلف این قسمت ها آثار و بقایای دیوارهای خشتی قابل مشاهده است . كاوش و خاكبرداری غیر مجاز در این قسمت باعث تخریب لایه های باستانی و نمایان شدن آثار معماری شده است . در برخی قسمت ها خاكبرداری غیر مجاز دیوارهایی را با ارتفاع ۲ متر از زیر خاك بیرون آورده است . هر چند نمی توان آثار معماری نمایان شده را به درستی مشخص و مجزا ساخت اما به طور كلی تخریب صورت گرفته فضا هایی را با دیوارهای نسبتا قطور خشتی نمایان ساخته است . در قسمت های دیگر تنها بقایای معماری به صورت ستون های خشتی كه باقی مانده های معماری تخریب شده در این محل می باشد بر جای مانده است . متاسفانه به دلیل تخریبات صورت گرفته ابعاد و اندازه دقیق خشت ها به درستی مشخص نیست . اما بر اساس اندازه گیری چند نمونه به نظر می رسد كه خشت های به كار رفته در این ساختارها ابعادی در حدود سانتی متر داشته اند . به هر نحو شواهد سطحی و بقایای معماری نشان دهنده وجود آثار و نشانه های ارزشمند از یك استقرار دایم است . اگر شواهد سطحی ارتباط مشخصی با بقایای آثار معماری آشكار شده در محوطه داشته باشد با كاوش در بالكین می توان با آثار معماری و ساختارهای استقراری جوامع عصر آهن دست یافت . آسیب شناسی متاسفانه قسمتهای زیادی از محوطه تسطیح ، خاكبرداری و كاوش غیر مجاز شده است . جدی ترین آسیب ها و تخریبات بر اثر خاكبرداری و تسطیح غربی و مركزی به محوطه وارد آمده است . در این قسمتها لودر كوره آجر پزی سجاد تا حد بسیار زیادی محوطه را نابود و هم سطح زمینهای اطراف ساخته است و حجم بسیار زیادی از لایه ها و نهشته های باستانی برای ساخت آجر از میان رفته است. متاسفانه حجم زیادی از این تخریب در آخرین روزهای سال ۱۳۸۴ صورت گرفته و همچنان نیز ادامه دارد . نمونه دیگر از تخریب ها و آسیب های وارده ، خاكبرداری های غیر مجاز توسط زارعان اراضی اطراف است ، در گذشته های نچندان دور از خاك محوطه به عنوان خاك كهنه و كود در زمینهای كشاورزی استفاده می شده است و همین عمل باعث از میان رفتن دامنه ها و حاشیه های تپه شده است . از دیگر فعالیت های مخرب حفر چاله های متعدد حفاری غیر مجاز می باشد . این چاله ها با ابعاد گوناگون در اكثر نقاط محوطه حفر و موجب تخریب لایه های باستانی شده است . تعداد بسیار زیادی از این چاله ها در قسمتهای جنوبی و شرق آن ایجاد گردیده اند . تسطیح و خاكبرداری های صورت گرفته در محوطه باعث پدید آمدن شیب ها و دیوارهای عمود و برش های صافی در تپه شده است . همانطور كه پیش از این نیز آمد ، در نتیجه حفاریها و خاكبرداری های غیر مجاز در قسمت های مركزی و شمالی برجستگی جنوبی آثار و بقایای معماری و ساختارهای خشتی نمایان شده است . در میان حجم بسیار زیاد تخریبات صورت گرفته ، قطعات مختلف سفال های گوناگون دیده می شود ، پراكندگی و حجم بسیار زیاد این بقایا تا حد زیادی نشان دهنده اهمیت محوطه و وسعت تخریبات صورت گرفته در آن است .

تپه باستانی بالكین-soiVdvBtAQ