مقبره ی شیخ براق یا چلبی اوغلو ،با نقشه ی هشت گوش ،در بخش جنوبی خانقاه و احتمالا”درون فضای محصوری قرارداشته است .هر چند به نظر می رسد این دو بنا در یك زمان ساخته نشده ،اما فاصله ی زمانی هم نداشته اند .ارتفاع این بنا ۱۷ متر ،طول هر ضلع از بیرون ۱۶/۴ و قطر بنا ۶/۷متر است .
برای ساخت بنا ابتدا سه ردیف سنگ سبز تراشیده شده چیده شده و سپس آجرچینی دیوارها با سبك زیبای آلت ولغت و و كاربندی تا سطح ۵/۲ متری اجرا شده است ۰از این ارتفاع به بعد ،فرم آجرچینی ساده شده ،تفاوتی اساسی با بخش تحتانی جود دارد .
هر ضلع خارجی مقبره ،با طا قنماهای زیبایی با قوس ها ی پنج و هفت كند نماسازی شده اند .
بر بالای این طاق ها ،گنبدی آجری با ساقه ای نسبتا” بلند استوار شده است .این گنبد،ازدیوارها – ی خارجی كمی عقب تر است وروی پایه ای شانزده ضلعی قرار گرفته است .
درگاه ها ،از قطعات سنگ تراشیده ساخته شده و كف بنا نیز از قطعات سنگ فرونشانده در آهك سنگفرش شده است .در این كف ،سوراخی جهت دسترسی به سرداب زیرین تعبیه شده است .در این سرداب ،قبر سلطان در وسط قرار دارد و اجساد مریدان با توجه به درجه و مراتب آنها در گرداگرد آن قرار داده شده است .محوطه ی داخلی مقبره شامل اتاق هشت گوش ساده ای به اضلاع ۷۵/۳ متر است .دیوار ها كاملا”ساده است ودر میان هر ضلع آن ،طاقنما و طاقچه ی بلندی به ضلع ۷۵/۱ و ارتفاع ۳ متر به چشم می خورد . دیوارهای داخلی اضلاع مقبره ،از یك قشر گچ پوشیده شده است . در ورودی ، رو به طرف شمال است .در سمت جنوب نمای داخلی ،محراب بسیار جالبی با مقرنس های گچبری دیده می شود .طاقنماهای اضلاع داخلی داخلی در زیر گنبد ،به ۱۶ ضلع تبدیل شده وسپس دایره ی گنبد بر روی آن قرارگرفته است كه نور گیرهای بالای ترنبه ها ،بر گریو گنبد تعبیه شده است كه نور داخل را فراهم می سازد .
این بنا در بخش فوقانی –خاصه گنبد –فاقد تزیینات لازم از جمله پوشش كاشی است و چنین به نظر می رسد كه بعد از اینكه مقبره را تا ارتفاع ۵/۲ متری ساخته اند ،تحولاتی كه شاید مرگ سلطان یا دیگر تحولات سیاسی بوده ،سبب شده است كه ساختمان مقبره را با سرعت بیشتر و تزیین كمتری بسازند .
مقبره دارای حیاطی با دودر بوده؛یكی در قسمت جنوبی و دیگری در منتهی الیه دیوار شرقی كه هر دو در دوره های بعد به وسیله ی سنگ های نامنظم و بدون ملاط مسدود شده است .در قسمت جنوب غربی حیاط نیز آثار دو زیرزمین كشف گردیده كه به نظر می رسد محل مقابربوده است .
پلان معماری این مجموعه با الهام از عقاید ومراتب صوفیه طراحی و هر یك از فضاها با عملكردی خاص ، اجراشده است.
واحد نخستین در قسمت ورودی به مرتبه فقرا اختصاص داشته، طالبان جنت، مرتبه بعدی این فرقه، در زوایای قسمت ورودی جای گرفته اند.
حجرات انفرادی صحن مركزی با دارا بودن درهای كوتا، محل ریاضت مریدان را با توجه به مراتب آنها تشكیل می داده است. صحن خانقاه محل سماع جكعی بوده كه سلطان در وسط و مریدان در گرداگرد آن حلقه می زده اند و بدین ترتیب حلقه ذكر بر پا می گردیده است. محتملا واحدهای جنوبی خانقاه به عنوان كلاسهای آموزشی و فضای واقع در طرفین ایوان جنوبی محل حلقه ذكر زمستانی بوده است.
طبقه دوم بنا در طرفین ایوان به شدت آسیب دیده و فروریخته و گرداگرد آن عنصری شبیه به جان پناه دیه می شود. حاصل اینكه قرینه سازی در كل مجموعه كاملا رعایت شده است و مصالح اصلی بنا را لاشه سنگها و ساروج تشكیل داده و سقف حجرات و زوایا گنبدی شكل می باشد.
عده ای از محققان و باستانشناسان بنای خانقاه را مقدم بر مقبره سلطان چلپی می دانند و بعضی از انان تاریخ احداث مقبره را مقدم بر خانقاه اعلام نموده اند. دونالد ویلبر معتقد است«… بنابراین احتمال كه مقبره قبل از خانقاه ساخته شده و این محل از نظر تبرك برای بنای خانقاه در نظر گرفته شده باشد تاریخ مقبره را به احتمال می توان در حدود سال ۱۳۳۰ میلادی (۷۲۰ هجری قمری دانست).
آندره گدار، سال احداث بنای خانقاه را ۷۳۳ هجری قمری پیشنهاد نموده اس. بعضی از محققین نظریات و پیشنهادات ارائه شده را تأیید كرده و آنها را تكرار نموده اند. ولی به نظر نگارنده تاریخ ۷۳۳ هجری قمری هم چنان كه مذكور خواهد افتاد سال نوشتن كتیبه در این بنای تاریخی است و متن آن نیز صراحتا این مورد را تأیید نموده است.
به هر تقدیر مطالعات عمومی و سطحی تاریخ بنای خانقاه را پیش تر از سالی كه پیشنهاد گردیده ارائه می دهد. زیرا سال تعیین شده احداث این بنا،؟ مربوط به اواخر دوران ابوسعید است كه حیات سیاسی و اقتصادی سلطانیه و حكومت رو به افول بودهخ و احداث چنین بناهایی در ان محل بعید به نظر می رسد.
یكی از مدارك بسیار ارزنده ای كه در حل مسئله تاریخ گذاری واقعی بنای خانقاه از اهمیت بسزایی برخوردار است، مطالعه كتبه حك شده جرز جنوبی ایوان جنوبی است . اینكتیبه در سه قطعه كه یكی در بالا و دو قطعه در طرفین ایوان نوشته شده، از اسناد بسیار معتبر در شناسایی شهر سلطانیه و نكات و دقایق آن است. قسمتی از این كتیبه ازمیان رفته، ولی آثار باقی مانده و قابل بررسی، به این پرسش پاسخ مناسب داده است. اینك متن كتیبه عینا از نظر خوانندگان می گذرد.
(در ایام دولت پادشاه اسلام فرمانروای ربع جا… خالد ملكه … شیخ شیوخ آفاق، شیخ براق اعادالله علینا…
صاحب معظم افتخار ایرانی بانی الخیرات خواجه شمس الدوله والدین محمد قزوینی… بیرون آورده است و وقف خانقاه شمیسه كرده كه در قزوین انشا گرانید و … شرط كرده كه … عموم خلایق … هیچكس را …)
در طرف چپ ایوان، كتیبه با متن زیر نوشته شده:
سخطباری تعالی و ملائكه و من بدله من بعد ما ممعهوا نال اسمه علی الذین ببدلوهو عند الله سمیع علیم وما جری الا علی الله ان الله لا یضیع اجر المحسنین … ثلاث و ثلاثین و سبعمائه الهلالیه كتب فی لیله عید…
بررسی من كتیبه در این بنای اریخی از حساسیت خاصی برخوردار است .
نخست اسم حقیقی دو تن، به نامهای شیخ براق در كتیبه اول و خواجه شمس الدوله والدین محمد در كتیبه میانی آمده است، در منابع و مآخذی كه نگارنده در دسترس دارد تا به حال شخصیت سیاسی و مذهبی شیخ براق كه در كتیبه اسم وی با جمله اعدالله علینا آمده، روشن نشده است. لیكن ذكر اسم خواجه شمس الدوله والدین والمحمد دركتیبه میانی از نظر تاریخ گذاری اهمیت بسزایی دارد.
متن كتیبه با جملاتی نظیر صاحب معظم، افتخار ایران بانی الخیرات خواجه شمس الدوله والدین محمد…. شروع گردیده و هر یك از این كلمات به مناسبتی ذكر شده و در معرفی شخصیت اسم موردنظر نقش اساسی دارند.
اولاد صاحب معظم وافتخار ایران لقب محمد بن محمد جوینی ملقب به شمس الدین از رجال دوره اباقاآن مغول است، وی پسر بهاء الدین محمد، صاحب دیوان است كه در سال ۶۵۷ به حكومت بغداد منسوب شد و پس از جلوس سلطان احمد تكودار، حكومت خراسان و مازندران، آذربایجان و عراق و عجم به وی واگذار گردید و پس از شكست سلطان احمد و به قدرت رسیدن ارغنون، خواجه شمس الدین محمد به اصفهان گریخته و پس از بعه قتل رسیدن احمد به طرف اردوی ارغنون حركت نموده و از وی عذرخواهی كرد عهاقبت در نزدیك اهر به سال ۶۸۳ مقتول گردید. این شخصیت یكی از رجال بزرگ و پر افتخار ایران در عهد ایلخانان و از نظر فضایل زبانزد خاص و عاكم بوده است.
با ذكر آنچه گذشت این بنا در حد فاصل سالهای ۶۵۷(سال به قدرت رسیدن وی) و ۶۸۳ (سال قتل وی) احداث گردیده و وقف خانقاه شمیسه شده است. به استناد عین متن كتیبه كه قبلا به نظر رسید، سال ۷۳۳ تاریخ احداث بنا نبوده بلكه سال نوشتن كتیبه است.
قسمت دوم این مجموعه تاریخی بقعه معروف به سلطان چلپی است . پلان این بنا هشت ضلعی است و هر ضلع آن از نمای خارجی به طول ۱۶/۴ متر، به ارتفاع ۱۷ متر و به قطر ۵/۷ متر بازیبایی خاصی طراحی و اجرا گردیده است.
بنا ابتدا با سه ردیف سنگ تراشیده ساخته شده است كه در این قسمت سنگهایی از نوع ماسه ای كم دوام به كار رفته و سپس آجرچینی با سبك زیبای آلت و لغت و كاربندی آجری تا رقوم ۵/۲ متر اجراء شده است. فرم آجر چینی در طاق نماهای هشت گانه متفاوت به نظر می رسد . پس از آنكه ادامه كار با آجر چینی ساده انجام گرفته و حد فاصل جرزهای هشتگانه طاق نماهای زیبایی طراحی و اجراء شده كه طاقهای پنج اوهفت كند آن را زینت داده اند. بالای این جرزها گنبد آجری با ساقه نسبتا بلند استوار شده است، پلان هشت ضلعی با اجرای ترمپه ها به پلان ۱۶ ضلعی و سپس به دایره تبدیل شده و گنبد بر آن نشسته است.
سبك قبر سلطان چلبی در این آرامگاه اهمیتی بسزا دارد، از این نظر كه این قبر، حلقه ذكرصوفیه را تداعی می كند. بدین معنی كه داخل مقبره به فضاهایی تقسیم گردیده، كه جسد سلطان در وسط دفن شده و اجساد مریدان با توجه به درجه و مراتب آنها، در گرداگرد آن قرار داده شده اند. بحث در باب انتساب این بقعه به سلطان چلپی هنوز مفتوح است، علت تغییر در سبك آجر چینی قابل بحث و بررسی بوده و بالاخره ارتباط خانقاه با مقبره می بایستی به طور متقن روشن گردد.
این اثر به شماره ۱۶۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است .