ورامین شهری است در بخش مركزی شهرستان ورامین در استان تهران ایران كه جمعیت آن بر پایه آمار نفوس ومسكن سال ۸۵ برابر با ۲۰۸٬۹۹۶ نفر بود.و در سال ۹۰ برابر با ۲۱۸،۹۹۱ نفر است.
وجه تسمیه
درباره واژهٔ ورامین نظرهای چندی مطرح است از جمله این كه:
در كتاب وندیداد كتاب مذهبی زردشت وارنای چهارگوش ذكر شده است (اشاره به قلعه ایرج، گبری) در مجاورت روستای عسگرآباد ورامین كه در آن فریدون قاتل ضحاك متولد شده است مشابهت زیادی به عنوان «ورامین» دارد. یعنی همان شهری كه به عنوان چهاردهمین كشور از ۱۶ كشور اهورا مزدا بوده است. اگر چه برخی این قلعه را متعلق به دوران ساسانی و اشكانی میدانند.
برخی آن را تغییر یافته واژه «بهرام» میدانند، به این اعتبار از نام بهرام گور كه او در باتلاق كویر ورامین فرو رفته است اخذ شده است و بهرام در پهلوی (ورهران) میباشد. و قبل از قرچك نیز منطقهای است به نام (بهرام) كه دارای نیزار پهناوری است و گفتهاند كه بهرام گور در این نیزار گم شده است و امروزه نیز ایستگاه راه آهن به نام بهرام در آنجا احداث گردیده، همچنین قصر بهرام (رباط شاه عباسی) كه در كویر واقع است، مشابهت زیادی به این اقوال وجود دارد.
در برهان قاطع در این باره آمده: ورام بر وزن سلام، چیزهایی كه وزن و سهل را گویند ورامین شهری است مشهور از ملك ری.
این واژه میتواند با واژههای «وین» و «رین» هم مرتبط باشد. كه اولی، نام روستایی در شرق ورامین «دهوین» در مسیرپیشوا «وین» به معنی انگور سیاه است و دومی «رین» نیز، محوطهای وسیع در شمال غرب عمروآباد ورامین بوه و تپه تاریخی و باستانی در آن تا بیست سال قبل (۶۹ شمسی) هم باقی بود و در جریان ساخت وسازها و توسعه شهر ورامین به كلی از بین رفته است و اثری از آن به چشم نمیخورد ولی حتی كسانی كه در حال حاضر بیست و پنج ساله هستند آن تپه را به یاد دارند و به همین جهت اصحاب تاریخ و لغت بین واژگان مذكور و نام «ورامین» ارتباطی قائل هستند.
چهاردهمین منطقهای كه به دست آریاییها ساخته شد «وَرنَ» میباشد.
واژة Varamin در فرهنگ اوستایی به معنای پناهگاه، نگهدار و یاری است و این ادعا نیز میتواند با واژه ورامین منطبق باشد.
یاقوت حموی و همتایان او نیز در آثار جغرافیای تاریخی خود از قریهای به نام زامین كه در جوار ورامین بوده ذكر نمودهاند.
چون «ور» به معنی گرما و همچنین تعلیم آمده است. دور نیست كه نام «ورامین» نیز مأخوذ از همین واژة قدیمی باشد. شاید هم ورامین، تغییر یافته «وروین» باشد. زیرا «ور» به معنی قلعه، حرارت و گرمی آمده است و «وین» به معنی جنگل و تاكستان آمده است. وجود روستای «ده وین» میتواند دلیل خوبی بر این ادعا باشد به خصوص كه این روستا درزمانی دارای تاكستا نهای فراوان بوده است. و در زمانی انگور ورامین بسیار شهرت داشته است. بنابراین ورامین میتواند همان «قلعه انگور»باشد.
مردم
زبان
مردم بومی شهر ورامین به زبان پارسی سخن میگویند و بارز ترین نكته در لهجهٔ آنها به كار گیری پسوند -ك برای فعل سوم شخص مفرد و گاهی برای اسمها (فاعل و مفعول) به كار میرود كه نمایان گر كوچك كردن نیست. در طول تاریخ گروههای قومیتی مختلفی از جمله لر، ترك زبان، كرد و عرب نیز به این منطقه كوچیدهاند.
دین
در منطقهٔ ورامین تعداد زیادی قلعه كه به آنها گبری گفته میشود كه نشان گر زرتشتی بودن مردم این منطقه در پیش از اسلام است. حمدالله مستوفی در سدهٔ هشتم یعنی پیش از صفویه در گذارش از ورامین گفته مردم منطقه شیعه دوازده امامی هستند. گروهی از مردم كه بیشتر ساكن روستای خورین هستندعلی اللهی هستند.