ریپورتاژ آگهی
منشور كوروش

منشور كوروش

منشور كوروش هخامنشی، كتیبه‌ای است كه روی لوح گلی استوانه‌ای نوشته شده و لقب «اولین منشور حقوق بشر جهان» را دارد.
  • 1401/07/20
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • دسته : مكانهای تاریخی جهان
آدرس : بریتانیا
تلفن : 66059000-021

منشور كوروش هخامنشی، كتیبه‌ای است كه روی لوح گلی استوانه‌ای نوشته شده و لقب «اولین منشور حقوق بشر جهان» را دارد.

منشور كوروش هخامنشی پس از فتح بابل در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به دستور كوروش روی یك لوح از جنس گل پخته نوشته شد. محتوای این منشور كه نوعی كتیبه محسوب می‌شود، شامل ثبت فرمان‌های كوروش در هنگام فتح بابل و گشودن این شهر با صلح و آرامش است و سندی برای تایید رفتار انسان‌دوستانه ارتش آن زمان در هنگام فتح بابل محسوب می‌شود. این استوانه كه به اولین منشور حقوق بشر شهرت یافته است، در حال حاضر در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود.

منشور كوروش-GoyoonLPQT

كوروش هخامنشی بنیان‌گذار و پادشاه بزرگ سلسله هخامنشی (۵۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد) بود كه مرزهای امپراتوری او از شرق به اقیانوس هند، از شمال به دریای سیاه، از غرب به مصر و از سمت جنوب به حبشه می‌رسید. «نبونید» كه بعد از مرگ «بخت‌النصر» حكومت بابل را به دست گرفته بود، ظلم و ستم بسیاری به مردم روا داشت و كوروش به‌دلیل شكایت مردم و بزرگان بابل از نحوه حكمرانی نبونید، وارد بابل شد و امپراتوری نئوبابلی نبونید را فتح كرد.

كوروش به هنگام فتح بابل و ورود به شهر، در سال ۵۳۹ فرمانی صادر كرد كه به اعلامیه و منشور كوروش (Cyrus Cylinder) شهرت یافت. این منشور در حفاری‌های باستان‌شناسی قرن نوزدهم كشف شد؛ یك لوح گلی پخته استوانه‌ای شكل با طول ۲۲ سانتی‌متر و عرض ۱۱ سانتی‌متر با نوشته‌هایی به خط میخی كه به‌عنوان یكی از آثار دوره هخامنشی شناخته شد و به «فرمان كوروش» شهرت یافت.

منشور استوانه‌ای شكل كوروش به خط میخی بابلی نوشته شده است

بعد از بررسی متن كتیبه و ترجمه آن، مشخص شد كه محتوای آن از دو بخش تشكیل می‌شود؛ یك بخش از زبان رویدادنگاران بابلی و به خط میخی بابلی نو (اكدی) نوشته شده و بخش دیگر آن فرمان‌های كوروش را درباره نحوه برخورد با بابلیان در بر می‌گیرد.

محتوای كتیبه درباره رفتار صلح‌آمیز كوروش با اهالی بابل و نوع برخورد محترمانه با مردم شهر، آن را به منشور آزادی مشهور كرد. محتوای این منشور نشان می‌دهد كه كوروش بعد از فتح بابل، مردم را به بردگی نگرفت، اموال آن‌ها را غارت نكرد و نه‌تنها به مردوك ،خدای بابل توهین نكرد، بلكه او را سپاس گفت و اهالی بابل را در پرستش او آزاد گذاشت.

تاریخچه منشور كوروش

منشور كوروش-Z5LCEFXjEu
منشور كوروش در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط گروهی از باستان‌شناسان انگلیسی در حفاری‌های بابل (عراق كنونی) كشف شد و پس از بررسی به موزه بریتانیا (British Museum) در لندن انتقال یافت. طبق بررسی‌ها، نوشته‌های استوانه كوروش بعد از پیروزی او بر نبونید، شاه بابل، به فرمان كوروش كبیر و به دست یك روحانی بزرگ نوشته و در نیایشگاه اسگیله (معبد مردوك خدای بابل) گذاشته شده بود.
در سال ۱۳۷۵ شمسی، كتیبه‌ای را در دانشگاه ییل آمریكا (Yale University) نگهداری می‌كردند كه پیش از رمزگشایی، تصور می‌شد متعلق به نبونید، شاه بابل است؛ تا اینكه توسط ریچارد برگر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد كه بخش جدا شده استوانه كوروش و حاوی سطرهای ۳۶ تا ۴۳ كتیبه است. بعد از این زمان به موزه بریتانیا منتقل شد و در كنار اصل منشور قرار گرفت.
منشور كوروش دو بار در سال‌های ۱۳۵۰ و ۱۳۸۹ شمسی به ایران آورده شد
منشور كوروش را یك‌بار در سال ۱۳۵۰ شمسی، در دوره پهلوی دوم به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، به ایران آوردند و بعد از گذشت ۱۰ روز و پایان جشن، به بریتانیا بازگردانده شد. این منشور برای بار دوم در شهریور ماه سال ۱۳۸۹ شمسی، در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، به موزه ملی ایران در تهران تحویل داده شد و مدت هفت ماه در معرض بازدید ایرانیان قرار گرفت و دوباره به لندن بازگشت.
منشور كوروش چگونه كشف شد؟

منشور كوروش-QaceyczIsZ

منشور كوروش در سال ۱۸۷۹ میلادی، توسط گروهی از باستان‌شناسان كه به سرپرستی «هرمز رسام» مشغول حفاری در محوطه معبد مردوك در میان‌رودان بودند، در خرابه‌های بین‌النهرین و زیر پی یك دیوار كشف شد. این منشور هنگام كشف ۲۳ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض داشت و در ۴۰ خط به نگارش درآمده بود. ازاین‌رو هرمز رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آشوری‌تبار را كاشف منشور كوروش می‌دانند. او باستان‌شناسی بود كه به استخدام «هنری لایارد» درآمد و به كار در میان‌رودان مشغول شد. رسام علاوه بر كشف منشور كوروش، كشف لوحه‌های گلی گیل‌گمش و معبد خورشید را نیز در كارنامه خود دارد.

منشور كوروش نماد چیست؟

منشور كوروش-XlbjGOmpEx

منشور كوروش كه به‌عنوان میراث جهانی و اولین اعلامیه حقوق بشر معرفی شده، نماد تمدن والای ایرانیان در دوره هخامنشی است. برخی لوح حمورابی را قدیمی‌ترین قانون مكتوب بشر می‌دانند؛ هرچند گفته می‌شود قوانین كوروش در خصوص رعایت حقوق انسان‌ها جامع‌تر از قوانین خمورابی است. استوانه كوروش دربرگیرنده نمونه‌ای از خدمات ایرانیان به صلح، عدالت و تمدن جهانی به شمار می‌رود و نشان‌دهنده وجود روحیه گذشت و بردباری ایرانیان در عهدی است كه خشونت بر جهان حاكم بود. بسیاری از اصول جهانی حقوق بشر همچون عدم غارت و ویرانی در جنگ، احترام به حقوق انسان‌ها، آزادی اندیشه و انتخاب دین و احترام به آزادی سایر ملل كه امروز مورد استفاده قرار می‌گیرند، برگرفته از این منشور هستند.

منشور كوروش در كدام موزه نگهداری می‌ شود؟

منشور كوروش-ec1EmbCwVI

منشور كوروش بعد از كشف توسط هیئت باستان‌شناسی بریتانیا، به انگلستان انتقال یافت و بعد از تحقیق، به موزه بریتانیا در لندن سپرده شد. موزه بریتانیا یكی از غنی‌ترین موزه‌های جهان به شمار می‌رود كه بیش از ۷,۰۰۰,۰۰۰ گنجینه و اثر باستانی از فرهنگ‌ها، اقوام‌ و كشورهای مختلف جهان را از دوره پیش از تاریخ تا دوره معاصر در خود جای داده است.

منشور كوروش در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود

ورود گردشگران به موزه بریتانیا رایگان است و در آن امكان دسترسی به تمام گالری‌ها وجود دارد؛ اما بازدید از گالری‌های خاص آن، مشروط به پرداخت هزینه است. منشور كوروش كه یكی از باارزش‌ترین اشیای تاریخی موزه به شمار می‌رود، به‌همراه شانزده اثر دیگر از سلسله هخامنشی، در گالری هنر باستانی خاور نزدیك در كنار شیرهای بابلی به نمایش گذاشته شده است.

علت اهمیت و شهرت منشور كوروش

منشور كوروش-l5Ng9JtzBW

منشور كوروش، به‌عنوان نخستین منشور حقوق بشر، در سال ۱۹۷۱ میلادی توسط سازمان ملل به تمامی زبان‌های زنده دنیا ترجمه شد. این استوانه نشان می‌دهد در دوره‌ای كه قتل، غارت و تجاوز جزئی از افتخارات شاهان جهان محسوب می‌شد، كوروش بزرگ امپراتوری خود را بر صلح و عدالت بنیان گذاشت. او در این كتیبه از آزادی پرستش خدایان و آزادی انسان‌ها سخن می‌گوید؛ این رویكرد انسان‌گرایانه در عصری كه برخی حكومت‌ها بی‌رحمانه‌ترین رفتارها را با انسان‌ها داشتند، نشانه اندیشه آزاد و منش والای پادشاه است.

استوانه كوروش نشان‌دهنده یك تغییر اساسی در امپراتوری و جغرافیای تاریخ ایران باستان است و مظهر اولین مدل دولتی برای مدارا با فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون به شمار می‌رود. تصمیم كوروش برای برقراری آزادی و برابری به‌اندازه‌ای تاثیرگذار بود كه امپراتوری او را ۲۰۰ سال حفظ كرد. این اعلامیه، ایده‌هایی جدید در تاریخ بشر به وجود آورد كه در قرن هجدهم در بین متفكران سیاسی اروپا و آمریكا محبوبیت قابل‌توجهی پیدا كرد و رهبران غرب در دوره مدرن، از اصول حكومت‌داری كوروش استفاده كردند.

متن منشور كوروش

منشور كوروش-GHnETeCzJ1
متن منشور كوروش توسط بزرگ‌ترین اساتید زبان‌شناسی دنیا، به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است. متن زیر بهترین ترجمه این كتیبه به فارسی است. نقطه‌چین‌ها نشان‌دهنده شكستگی‌های لوح و بخش‌های ناخوانای كتیبه است و بخش‌هایی كه در قلاب قرار دارند، بخش‌های ناخوانایی هستند كه بازسازی‌ شده‌اند و كلمات داخل پرانتز را مترجمان برای فهم بهتر متن برای مخاطب به متن اضافه كرده‌اند.

. ... [بنا كرد] (؟)

۲. … گوشه جهان.

٣. … ناشایستی شگرف بر سروری كشورش چیره شده بود.

۴. … (فرمود تا به زور) باج گندم و دهش رمه بر آنان بنهند.

 ۵. (پرستشگاهی) همانند اَسنگیل (Esangila) [ بنا كرد] … از برای او ur و دیگر جای‌های مقدس

۶. با آیین‌هایی نه در خور ایشان، آیین پیش‌كشی قربانی‌ای نهاد كه (پیش از آن) نبود. هر روز به‌گونه‌ای گستاخانه و خواركننده سخن می‌گفت و نیز با بدكرداری از بهر خوار كردن (خدایان)

٧. بردن نذورات را (به پرستشگاه‌ها) برانداخت. [او (همچنین) در آیین‌ها (به گونه‌هایی ناروا) دست برد. اندوه و ناشادمانی] را به (= در) شهرهای مقدس بپیوست. او پرستش مردوك (Marduk)، پادشاه خدایان را از دل خویش بشست.

٨. كسی كه همواره به شهر وی (= شهر مردوك = بابل Bābilion) تباهكاری روا می‌داشت (و) هر روز [به آزردن (آن) سرزمین دست (می‌یازید)، مردمانش] را با یوغی بی‌آرام به نابودی می‌كشانید؛ همه آن‌ها را. 

٩. از شكوه‌های ایشان انلیل Enlil خدایان (= سرور خدایان = مردوك یا مردوخ یكی از خدایان باستانی تمدن بابل است.) سخت به خشم آمد. [جای‌های مقدس رها شدند و یادنمای (آن) پرستشگاه‌ها (= آثار) به فراموشی سپرده شد]. دیگر خدایان باشنده در میان ایشان (نیز) پرستشگاه‌های خویش را ترك كردند.

١٠. در (برابر) خشم وی (= مردوك) او (= نبونئید Nabūna’id) آنان (= پیكره های خدایان) را به بابل فرا برد. لیك مردوك، [آن بلند پایه كه آهنگ جنگ كرده بود]، از بهر همه باشندگان روی زمین كه جای‌های زندگیشان ویرانه شده بود،

١١. و (از بهر) مردم سرزمین‌های سومر Šumer و اكد Akkadî كه (بسان) [ كالبد ] مردگان (بیجان) شده بودند، او (= مردوك) از روی اراده و خواست خویش روی به سوی آنان بازگردانید و بر آنان رحمت آورد و آنان را ببخشود.

١٢. (مردوك) در میان همه سرزمین‌ها، به جست‌و‌جو و كاوش پرداخت، به جستن شاهی دادگر، آنگونه كه خواسته‌ وی (= مردوك) باشد، شاهی كه (برای در پذیرفتن او) دستان او به دست خویش گرفت.

١٣. او (= مردوك) كورش، پادشاه شهر انشان Anšan را به نام بخواند (برای آشكار كردن دعوت وی) و او را به نام بخواند (از بهر) پادشاهی بر همه جهان.

او (= مردوك) سرزمین گوتیان Qutî و تمامی سپاهیان مندَ Manda (= مادها)، را به فرمانبرداری از او (= كورش) واداشت. او (مردوك) -(واداشت تا)- مردم، سیاه‌سران، به دست كورش شكست داده شوند.

١۴. (در حالی كه) او (= كوروش) با راستی و داد پیوسته آنان را شبانی می‌كرد،‌ خدای بزرگ، نگاهبان مردم خویش، با شادی به كردارهای نیك و دل (پر از) داد او ( = كوروش) نگریست.

١۵. (پس) او را فرمود كه به سوی شهر وی، بابل، پیش رود. (مردوك) او (= كوروش) را برانگیخت تا راه بابل را در سپرد (و خود) همانند دوست و همراهی در كنار وی همواره گام برداشت.

١۶.  (در حالی كه) سپاهیان بی‌شمار او كه همانند (قطره‌های) آب یك رود به شمارش درنمی‌آمدند، پوشیده در ساز و برگ جنگ، در كنار وی گام برمی‌داشتند.

١٧. او (= مردوك) بی‌هیچ كارزاری وی (= كوروش) را به شهر خویش، بابل، فرا برد. (مردوك) بابل را از هر بدبختی برهانید (و) نبونئید را -پادشاهی كه وی (= مردوك) را پرستش نمی‌كرد- به دست او (= كوروش) سپرد.

١٨. همه مردم بابل،‌ همگی (مردم) سومر و اكد، (همه) شاهزادگان و فرمانروایان به وی (= كوروش) نماز بردند و بر دو پای او بوسه دادند (و) از پادشاهی‌اش شادمان شده، چهره‌ها درخشان كردند.

١٩. سروری كه به یاری وی خدایان ِ(؟) در خطر مرگ (قرار گرفته) زندگی دوباره یافتند و از گزند و آسیب رها شدند، (و) همه خدایان (؟) به شادی او را همی ستودند و نامش را گرامی داشتند.

٢٠. من، كوروش، پادشاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اكد، شاه چهار گوشه‌ جهان،

٢١. پسر كمبوجیه، شاه بزرگ، شاه (شهر) انشان، نوه‌ كوروش، شاه بزرگ، شاه (شهر) انشان، نبیره‌ چیش‌پیش، شاه بزرگ، شاه (شهر) انشان،

٢٢. از تخمه‌ پادشاهی‌ای جاودانه، آن كه پادشاهیش را خداوند (= مردوك) و نبو Nabu دوست می‌دارند و از بهر شادی دل خویش پادشاهی او را خواهانند.

آنگاه كه من (= كوروش) آشتی‌خواهان به بابل اندر شدم،

٢٣. با شادی و شادمانی در كاخ شهریاری خویش، اورنگ سروری خویش بنهادم، مردوك، سرور بزرگ، مهر دل گشاده‌ام را كه [دوستدار] بابل است به خواست خود به [خویشتن گروانید]؛ (پس) هر روز پیوسته در پرستش او كوشیدم.

٢۴. (و آنگاه كه) سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام برمی‌داشتند، من نگذاشتم كسی (در جایی) در تمامی سرزمین‌های سومر و اكد بترسد.

٢۵. من (شهر) بابل و همه (دیگر) شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان در شهر بابل را كه (نبونئید) ایشان را به‌رغم خواست خدایان، یوغی داده بود (؟) نه در خور ایشان،

٢۶. درماندگی‌هاشان را چاره كردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.

مردوك، خدای بزرگ از كردارهای من شاد شد و

٢٧. (آنگاه) مرا، كوروش، پادشاهی كه پرستنده‌ وی است و كمبوجیه، فرزند ِزاده شده‌ من و همگی سپاهیانم را

٢٨. با بزرگواری، افزونی داد و ما به شادمانی، در آشتی تمام، كردارهایمان به چشم او زیبا جلوه كرد و والاترین پایه [خدائیش] را ستودیم. به فرمان او (= مردوك) همه شاهان بر اورنگ شاهی برنشسته

٢٩. و همگی (شاهان) جهان از زبرین دریا [دریای بالا] (= دریای مدیترانه) تا زیرین دریا [دریای پایین] (= دریای پارس = خلیج فارس)، (همه) باشندگان سرزمین‌های دوردست، همه شاهان آموری، باشندگان در چادرها همه آن‌ها

٣٠. باج و ساو بسیارشان را از بهر من (= كورش)؛ به بابل اندر آوردند و بر دو پای من بوسه دادند.

از … تا (شهر) آشور Aššur و شوش MŬŠ. ERIN = Šusan

٣١. آگاده Agade، سرزمین اشنونا Ešnunna، (شهر) زمین مه – تورنو Mê – Turnu، دیر Dēr تا (پایان) نواحی سرزمین گوتیان و نیز (همه) شهرهای مقدس آن سوی دجله كه از دیرباز ویرانه شده بود، (از نو باز ساختم).

٣٢. (و نیز پیكره‌) خدایانی را كه در میانه‌ آن شهرها (= جای ها) به‌جای‌های نخستین بازگردانیدم و (همه آن پیكره‌ها را) تا به جاودان در جای (نخستین شان) بنشاندم (و) همگی آن مردم را (كه پراكنده بودند)، فراهم آوردم و آنان را به جایگاه‌های خویش بازگردانیم.

٣٣. (و نیز پیكره‌) خدایان سومر و اكد را كه نبونئید (بی‌بیم) از خشم سرور خدایان (= مردوك) با بابل اندر آورده بود، به فرمان مردوك، خدای بزرگ به شادی و خوشی

٣۴. در نیایشگاه‌هایشان بنشاندم - جای‌هایی كه دل آن‌ها شاد شود- باشد كه خدایانی كه من به‌جای های مقدس (نخستین شان) باز گردانیدم،

٣۵. هر روز در برابر خداوند (= مردوك) و نبو زندگی دیریازی از بهر من بخواهند و هماره در پایمردی من سخن‌ها گویند، با واژه‌هایی نیكخواهانه باشد كه به مردوك، خدای من، گویند كه «به كورش، پادشاهی كه (با بیم) تو را پرستنده است و كمبوجیه پسرش،

٣۶. بی‌گمان باش، بهل تا آن زمان باز سازنده باشند … با روزهایی بی‌هیچ گسستگی.» همگی مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همه (مردم) سرزمین‌ها را در زیستگاهی آرام بنشانیدم.

٣٧. …یك ؟ غاز، دو اردك و ده قمری (فربه) بیش از (رسم ِمعمول ِدادن ِ) غازها، اردك‌ها و قمریان (معین كردم)

٣٨. [… بل]ند و بر آن‌ها بیفزودم. در استوار گردانیدن ب[نای ] باروی «ایمگور – انلیل Imgur – Enlil» باروی بزرگ شهر بابل كوشیدم[٢٨] و

٣٩. […] دیوار كناره‌ای (ساخته از) آجر را بر كنار خندق شهر كه (یكی از) شاهان پیشین [ساخته و (بنایش را) به انجام نرسانیده] بود،

۴٠.  [بدانسان كه] بر پیرامون [شهر (به تمامی) برنیامده بود]، آنچه را كه هیچ از یك شاهان پیشین (با وجود) افراد به بیگاری گرفته‌شده‌ [كشورش] در بابل نساخته بودند،

۴١. [..... از قیر] و آجر از نو بار دیگر بساختم و بنایشان را به انجام رسانیدم.

۴٢. [دروازه‌های بزرگ وسیع مر آن‌ها را بنهادم … و درهایی از چوب سدر با پوششی از مفرغ، با آستانه‌ها و پاشنه‌هایی از مس ریخته شده … هر آن جایی كه دروازه‌ها]یشان (یافت می‌شد)،

۴٣. استوار گردانیدم … نوشته‌ای لوحه‌ای (در بردارنده‌ی) نام آشور بانی‌پال Aššur – bāni – apli شاهی پیش از من در میان آن (= بنا) كرده‌ام.

۴۴. …

۴۵. … تا به روز جاودان.

 مترجمان منشور كوروش

منشور كوروش-QnOJqso3fq

منشور كوروش تا به امروز توسط زبان‌شناسان زیادی ترجمه شده است. «هنری راولینسون» (Sir Henry Rawlinson) بریتانیایی اولین زبانشناسی بود كه در سال ۱۸۸۰ میلادی متن استوانه كوروش را به زبان انگلیسی ترجمه كرد؛ ۱۰ سال بعد در سال ۱۸۹۰ متن استوانه توسط «ویسباخ» نیز ترجمه شد. «ریختر»، «اوپنهایم» و «لوكوك» پژوهشگرانی بودند كه هر سه آن‌ها ترجمه‌های مختلفی در دهه ۱۹۹۰ میلادی از منشور كوروش ارائه كردند.

منشور كوروش اولین بار در ایران توسط پروفسور عبدالمجید ارفعی ترجمه شد

منشور كوروش در ایران اولین‌بار توسط «پروفسور عبدالمجید ارفعی»، استاد زبان‌شناسی، پژوهشگر و متخصص زبان‌‌های باستانی اكدی و ایلامی و آخرین مترجم خط میخی ایلامی در جهان، ترجمه شد. او كه از طرف بنیاد فرهنگ ایران به انگلستان رفته بود تا از متن استوانه كوروش در موزه بریتانیا عكس بگیرد، یك نسخه كپی نیز از استوانه تهیه و هنگام بازگشت به ایران، اولین برگردان فارسی دقیق از متن منشور را چاپ كرد و سپس ترجمه منشور را با مقدمه‌ و یادداشتی‌های كامل همراه دو نوشته بابلی درباره نحوه به قدرت رسیدن كوروش در چاپ دوم منتشر كرد.

منشور كوروش، نماد اندیشه والای كوروش هخامنشی و فرهنگ بالای ایرانیان در عهد باستان به شمار می‌رود و در جهان مدرن امروزی سرلوحه سیاستمداران قرار گرفته است.