یك بخش پررنگ و شاید پررنگترین بخش كار حسین لرزاده معماری مساجد و مكانهای مذهبی مثل حرم امام حسین(ع) است. لرزاده استاد ساخت مسجد بود و این استادی را در ساخت مسجد اعظم قم نشان داد، مسجدی كه میتواند عمری هزار ساله داشته باشد.
ایران پر از آثار تاریخی جادویی و سحرانگیز است، آثاری كه هر كه نه تنها مایه افتخار ایران هستند بلكه نشان از ذهنهای خلاق پشت خود میدهند. از تخت جمشید در شیراز تا آپادانا در خوزستان و از آثار كمنظیر اصفهان تا شاهكارهای بادگیر ها و خانههای یزد نشان این ذهنهای خلاق به روشنی به چشم میخورد، به خصوص ذهنهای خلاق و كمنظیر معمارانی كه عموما نام و نشانی از آنها باقی نمانده است.
هر چه به دوران مدرن نزدیكتر میشویم نام و نشان روشنتری از معماران ایرانی باقی مانده است تا در نهایت نام برخی از این معماران با برخی از مهمترین بناهای ایران مدرن گره خورده، ساختمانهایی كه هر كدام سهمی در خاطره جمعی ایرانیها دارند.
مثلا ورزشگاه آزادی كه تقریبا همه ما با آن خاطره داریم از آثار ماندگار عبدالعزیز فرمانفرمائیان، معمار مشهور ایرانی است. حسین امانت دیگر معمار برجسته ایرانی است كه با شاهكار برج آزادی در میان مردم شناخته میشود. كامران دیبا هم با معماری موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق شناخته میشود. در آخرین نمونه هم لیلا عراقی، معمار جوان ایرانی با طراحی پل طبیعت شناخته میشود.
حسین لرزاده؛ معماری مادرزاد
در این میان برخی چهرهها مثل حسین لرزاده گره خاصی با تاریخ ایران خوردهاند. لرزاده همان كسی بود كه با تصمیم محمدعلی فروغی، نخست وزیر وقت، جای آندره گدار مشهور را گرفت و قرار شد مقبره فردوسی را بر پایه معماری ملی ایران بسازد. لرزاده این پروژه را در هجده ماه به سرانجام رساند و در نهایت محمدعلی فروغی- ذكاءالملك- نخست وزیر و رئیس انجمن آثار ملی ایران از لرزاده معمار به پاس طراحی و اجرای مقبره فردوسی با یك مدال فردوسی تقدیر كرد. نام حسین لرزاده اما با مسجد و مذهب گره خورده است و بیشتر شاهكارهایش در مساجد ایران قابل مشاهده است.
حسین بن محمد معمار سال ۱۲۸۵ در تهران به دنیا آمد. پدرش، محمد لرزاده نیز از معماران به نام دوران قاجار و همكار «حسن صنیع الدیوان» بود. همین مسئله باعث شد تا حسین از كودك و نوجوانی با معماری و هنر دمخور باشد. این دم خور بودن وقتی بیشتر شد كه او گاه و بیگاه پایش به جلسات پدرش با دیگر معماران هم باز میشد. حسین در ابتدا مجسمهسازی را در مدرسه كمالالملك پی میگرفت، اما به علت شبه حرام بودن این رشته در نهایت با ترك آن نزذ «سیدمحمد تقی نقاشباشی» كه كار تابلوسازی میكرد رفت.
پس از سقوط سلسله قاجار و خلع آخرین شاه قاجارها كارگاه نقاشی سیدمحمدتقی نقاش باشی به دلیل طرح اصلاحی خیابان، از بین رفت و لرزاده با كسب اجازه از استاد خود، كارگاه كوچكی جنب مسجد «مجدالدوله»، بین چهار راه حسنآباد و گذر تقی خان به نام «نقاشخانه حسین لرزاده» بر پا كرد.
در نهایت پس از درگذشت پدرش او در سال ۱۳۰۵ با دعوت «جعفرخان كاشانی» كه دست اندر كارِ ساختن عمارت سنگی تپه علی خان در سعد آباد بود، به كار نقاشی در یكی از اتاقهای این عمارت مشغول شد. این را میتوان نخستین كار لرزاده دانست. اما اولین كار مهم لرزاده سر درِ ایرانی برای بانك شاهی منطقه توپخانه بود. سمی سازیِ سر درِ مدرسه «دارالفنون»، بالكن پیرایش در ابتدای خیابان لاله زار و چاپخانه یمنی در خیابان فردوسی نیز از مهمترین كارهای لرزاده در سالهای ابتدایی معماری به شكل جدی است.
از مقبره فردوسی تا ضریح امام حسین
اما یكی از اوجهای كار حسین لرزاده را باید مقبره شاعر نامی ایران ابوالقاسم فردوسی دانست. سال ۱۳۱۳ قرار بود هزاره فردوسی در توس و دیگر نقاط ایران برگزار شود. به همین دلیل نخست وزیر قصد داشت مقبرهای برای خالق شاهنامه بسازد. برای اینكار محمدعلی فروغی به سراغ معمار مشهور فرانسوی آندره گُدار میرود، اما طرح گدار فروغی را راضی نمیكند. در نهایت قرعه به نام حسین لرزاده زده میشود و او طرحی كاملا ایرانی را برای مقبره فردوسی اجرا میكند كه تحسین همگان و یك مدال فردوسی را برای او در پی داشت.
لرزاده در ساخت مقبره فردوسی با هنرمندانی چون عمادالكتاب، خطاط برجسته، عباس و غلامعلی دهشیری و حسین حجار باشی همكاری داشته است. لرزاده در این دوره به جز همكاری با عمادالكتاب نزد او مشق خطاطی كرد و هنر خطاطی را نیز آموخت. لرزاده پس از مقبره فردوسی به كار در كاخ مرمر مشغول شد و گنبد آن را خلق كرد. لرزاده در پروژه كاخ مرمر با حسین خاك نگار مقدم و احمد خاكنگار مقدم (عرش نگار) كاشیكاران سرشناس و حسین طاهرزاده بهزاد، نقاش برجسته همكاری داشت. لرزاده در توصیف پروژه كاخ مرمر میگوید: «در هیچ بنایی همچون كاخ مرمر همه استادان جمع نبوده اند».
لرزاده و معماری بر مدار دین
یك بخش پررنگ و شاید پررنگترین بخش كار حسین لرزاده معماری مساجد و مكانهای مذهبی مثل حرم امام حسین(ع) است. لرزاده استاد ساخت مسجد بود و این استادی را در ساخت مسجد اعظم قم نشان داد، مسجدی كه میتواند عمری هزار ساله داشته باشد.
بنا بر آمار موجود حسین لرزاده استاد تعداد ۸۴۳ مسجد را طراحی و گاه اجرا و یا نظارت كرده است. از مشهورترین این مساجد میتوان به این موارد اشاره كرد: مسجد لرزاده، خیابان لرزاده، خیابان خراسان، مسجد سلمان، خیابان ۱۷ شهریور (شهباز) (تخریب شده)، مسجد سجاد، خیابان جمهوری، مسجد اعظم (قم)، خیابان موزه، مسجد مهدیه، خیابان ری، مسجد امام حسین (ع)، خیابان امام حسین (ع)، مسجد فخریه، خیابان امیریه، مسجد زعیم، خیابان منیریه، مسجد فرازنده، خیابان شوش، مسجد سپهسالار، خیابان بهارستان، مسجد انبار گندم، خیابان ری.
لرزاده؛ استاد سادگی
ویژگی آثار حسین لرزاده سادگی عجیب آنها است. هیچ كدام از آثار لرزاده در نگاه اول شما را متعجب نمیكند و باعث نمیشود بهت زده شوید. آثار او به تمام معنا ساده و آرامش بخش هستند و به هیچ دنبال ارائه خود به عنوان یك شاهكار نیستند. آثار لرزاده نوعی صمیمت را با مخاطب ایجاد میكنند كه باعث میشود مخاطب خود را در برابر عظمت معماری كوچك نبیند. این سادگی و صمیمت محصول شیوه آموزش معماری و البته نگاه مذهبی او است.
به گفته كارشناسان ویژگی دیگر لرزاده این است كه بخشهای اضافهای كه در آثاری مثل دارالفنون خلق میكرد به هیچ وجه با اثر اصلی در تضاد نبودند. او طوری كار را خلق میكرد كه مخاطب توان جدا كردن آن از اثر قبلی را نداشته باشد.
لرزاده از معماران سنتگرا و تجربی ایران بود كه به واسطه نبوغش توانست برخی از مدرنترین المانها معماری را وارد كارهای خود كند، نبوغی كه باعث شد او توان رقابت با شخصی مثل گُدار را نیز داشته باشد. در نهایت لرزاده در شهریور ماه سال ۱۳۸۳، در سن ۹۸ سالگی دیده از جهان فروبست.
