بنیامین رضایی؛ مستندساز، جهانگرد و بلاگر سفره. اون به ۴ قاره سفر كرده و در ۵۷ كشور ماجراجویی داشته، گردشگری رو در دانشگاه خونده و تونسته با ماشین شخصی خود اروپا رو ببینه. بنیامین این روزها در كشور هند به سر میبره و با رفتن به «ریشیكش» از تجربه جالب و متفاوتی تعریف میكنه، تجربهای كه آدمی رو تحت تأثیر قرار میده. با ما همراه باشید تا از با روایت بنیامین رضایی، این پسر دنیا دیده بیشتر از "صلح درون در ریشیكش" بدونیم.
بنیامین از روش و زیستی متفاوت در مهد یوگا میگه و مهمترین مراحلی كه در ریشیكش طی میشه تا شركتكنندهی دوره مراقبه و یوگا به صلح درون برسه رو نام میبره: "هر روز باید در ریشیكش ساعت پنج صبح بیدار بشم و در كلاسهای مراقبه و یوگای سحرگاهی كه در دامنههای كوه هیمالایا در كنار رود گنگ برگزار میشه شركت كنم و مناجات، مدیتیشن و گوش دادن آهنگهای آرامش بخش و بدون كلام بخشی از برنامههای روزانه من در شهر ریشكش هست، تو این شهر خبری از گوشت، مرغ و تخم مرغ نیست. خبری از پر خوری هم نیست. غذاها تماما گیاهی و اورگانیك هستن كه توسط استاد مراقبه برای ما انتخاب میشه. كلاسهای مراقبه و یوگا سختیها و ریاضتهای خاص خودش رو داره ولی این كلاسها به من یاد دادن كه من فقط یك جسم نیستم. افكارم معمار اتفاقات زندگیه منه. اینجا به من یاد دادن كه چطوری با داشتههام خوشحال باشم، حسرت زندگی دیگران رو نخورم، برای همه آرزوی خوشبختی بكنم، چطور خشمم رو كنترل كنم و باید بدونم از زندگی چی میخوام تا به صلح درونم برسم."
اون در ادامه از دیدههاش در حین پیادهرویهای عصرگاهی در مسیر رودخونهای به نام گنگ تعریف میكنه و از تجربه حسی خودش میگه: "عصرها تا غروب خورشید كنار رودخونه گنگ پیادهرویهای طولانی انجام میدم و به درویشهایی كه با لباس نارنجی رنگ هزاران كیلومتر رو با پای پیاده زخم شده سفر میكنن نگاه میكنم و آدمهایی كه با هزارن سختی خودشون رو به رود گنگ رسوندن تا جرعهای از این آب مقدس رو بنوشن نگاه میكنم، گاهی لبخند میزنم، گاهی دلتنگ میشم و گاهی از ته دل گریه میكنم و این گریه به خاطر نداشتههام نیست. نه. این گریه به خاطر چیزایی كه اینجا حس كردم و بدست آوردم تا آدم بهتری بشم هست. اینجا یاد گرفتم از چیزهای كوچیك در زندگیم لذت ببرم و برای لذت از چیزای كوچیك نیازمند قلب بزرگتری در زندگی هستم."