من همیشه به مكانهای رویایی كشیده شدهام. به عنوان یك عكاس خبرنگار كه مشتاق ثبت تجربیات و چشم اندازهای منحصربهفرد است، تعقیب موقعیتهایی كه به نظر میرسد بین دنیاها و واقعیت و خیال زندگی میكنند، بخشی از كار من شده است.
كوچههایی كه دامنه كوه را میپیچند در تابش نور فانوس زنده میشوند. به نظر میرسد چنین صحنههای سورئال در جیوفن، تایوان، منعكسكننده صحنههای فیلم «روح دور» است.
جیوفن، تایوان، با چایخانههای كنار صخره، خیابانهای شیبدار مملو از فروشندگانی كه غذای گرم میفروشند و درخشش فانوسهای قرمز، یكی از آن مكانهای دلربا است. من از دوران كودكی به آنجا سفركردهام، این دهكده كوهستانی ساحلی را به خوبی میشناسم. از جایی كه من در پایتخت تایپه متولد شدم، ۹۰ دقیقه با اتوبوس فاصله دارد.
من همیشه به مكانهای رویایی كشیده شدهام. به عنوان یك عكاس خبرنگار كه مشتاق ثبت تجربیات و چشم اندازهای منحصربهفرد است، تعقیب موقعیتهایی كه به نظر میرسد بین دنیاها و واقعیت و خیال زندگی میكنند، بخشی از كار من شده است.
جیوفن كه بین گذشته سنتی و حال شلوغ گیر افتاده است، یك شهر اساسا تایوانی است. با این حال برخی از برجستهترین ویژگیهای آن مربوط به استعمارگران گذشته آن است، یعنی هلندیها (در قرن هفدهم) و ژاپن (در اوایل قرن بیستم). این یك دهكده كوچك با غذاهای خانگی مانند توپهای شیرین و جویدنی تارو است، اما همچنین دارای یك عرفان دنیوی است. در روز یك پاسگاه است كه به كنار كوه و یك بهشت استوایی غرق در نور خورشید است. شب احساس متفاوتی به ارمغان میآورد، دهكده جذابیت تیرهتری به خود میگیرد، گویی ممكن است با ارواح در حال پرسه زدن برای خوردن میانوعده آخر شب برخورد كنید.
در دهه ۱۶۰۰ در زمان سلسله چینگ، تنها ۹ خانواده در اینجا زندگی میكردند. بازدیدكنندگان تونلهای زیرزمینی، بقایای طوفان طلای دوران ژاپن در جیوفن را كشف میكنند.
چایخانه شو-كو جیوفن میانوعدههایی مانند كوكیها، آلو، تخممرغ چای، آجیل و البته طیف گستردهای از چایها را كه بر اساس دوره تخمیر طبقهبندی میشوند، ارائه میدهد.
چیهیرو برای نجات والدینش قراردادی برای كار در حمام قرمز مرتفع میبندد، اما در نتیجه، پس از اینكه یك نام جعلی و كوتاه شده به او اختصاص داده شده، تقریبا نام خود را فراموش میكند. سرنوشت مشابهی برای دوست او، هاكو، رقم خورد. روح نقابدار No Face نمیتواند صحبت كند مگر اینكه ویژگیهای ارواح مصرف شده را بپذیرد. اینها تنها بخشی از لحظاتی است كه هویت و تعلق در فیلم در مركز توجه قرار میگیرد.
اگرچه مضامینی از این دست بهطور جهانی تجربه میشوند، اما منطقی است كه این فیلم در غرب، بهویژه در آمریكا، كشوری از مهاجران، به شدت طنینانداز شد. Spirited Away و تمام كارهای میازاكی جایگاه ویژهای در قلب من دارند.

دهكده گربهها
من سه ساله بودم كه خانواده ما از تایوان به تورنتو و سپس به كالیفرنیا نقل مكان كردند. امروز، من میگویم كه آمریكایی تایوانی هستم، اگرچه مانند بسیاری دیگر، اغلب احساس میكنم آنقدر آمریكایی هستم كه نمیتوانم خودم را تایوانی بنامم و آنقدر تایوانی هستم كه نمیتوانم خودم را آمریكایی بنامم.
تا جایی كه میتوانستیم، خانواده ما به تایوان برمیگشتند تا پدربزرگ و مادربزرگم را ببینند. جیوفن ایستگاه مورد علاقهای بود كه در مجموعهای از لحظات خاص تایوان به یك پایه اصلی تبدیل شد، خواندن كمیك با پدربزرگ در كتابخانه، همراهی او در پیادهروی ساعت ۵ صبح در پارك و مادربزرگ ظاهرا همیشه آشپزخانه را تمیز میكرد.
بازدیدكنندگان از میان كوچههای مه آلود در كنار چایخانه نمادین آمی جیوفن قدم میزنند، ساختمانی باشكوه كه شبیه حمام درSpirited Away است.