ریپورتاژ آگهی
۷۲ ساعت سفر بی نظیر با قطار

۷۲ ساعت سفر بی نظیر با قطار

مسافران برای صرف غذا در ماشین ناهار خوری در كالیفرنیا زفیر با غریبه‌ها جفت می‌شوند.
  • 1401/06/15
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • دسته : دانستنی های سفر
آدرس : تهران-تهران
تلفن : 66059000-021

مسافران برای صرف غذا در ماشین ناهار خوری در كالیفرنیا زفیر با غریبه‌ها جفت می‌شوند.

نویسنده‌ای سوار بر ریل از نیویورك تا سانفرانسیسكو، مناظر خیره كننده و همسفران جذاب را در طول مسیر كشف می‌كند.

در آیووا با یك زن مسن شام خوردم كه خودش را فقط به عنوان «خانم» معرفی كرد. آلوارز. وقتی در تاریكی به سمت جلو حركت می‌كرد، قطار از این طرف به سمت دیگر تكان می‌خورد، و وقتی روبروی من در غرفه ما نشست، تقریبا تعادل خود را از دست داد. خانم آلوارز كوتاه قد و تنومند بود و موهای خاكستری مجعدی داشت. او یك لباس تیره با دكمه‌های بزرگ و گرد پوشیده بود.

اگر بگویم لطف می‌كنم تو را ناراحت می‌كنم؟ خانم آلوارز از من پرسید. من به خدا ایمان دارم، اما نمی‌خواهم او را بر كسی تحمیل كنم.

اخیرا Amtrak آنچه را كه "غذاخوری سنتی" می‌نامد در برخی از قطارهای مسافت طولانی ارائه می‌كند و به مسافران در واگن ناهار خوری روی سفره‌های كتانی سفید با ظروف نقره‌ای، چینی و دستمال‌های آبی رنگ كه با آرم راه‌آهن مزین شده‌اند، خدمت می‌كند.

مسافران برای صرف غذا در ماشین ناهار خوری در كالیفرنیا زفیر با غریبه‌ها جفت می‌شوند.

۷۲ ساعت سفر بی نظیر با قطار-DD6Cksvn1D

خدمه مسافران را برای وعده‌های غذایی تصادفی جفت می‌كردند، قرارهای كور برای صبحانه، ناهار و شام و شما فقط باید امیدوار بودید كه با هم كنار بیایید. یك روز بعدازظهر در كلرادو با یك درامر سابق تور گروه سانتانا ناهار خوردم و برای صبحانه نان تست فرانسوی در صحرای یوتا با زوجی از داكوتای جنوبی خوردم. در سیرا با یك فروشنده كابل برای ارتباطات اسپكتروم شام خوردم.

اما هیچ كدام از این افراد كاملا شبیه خانم آلوارز نبودند. او روشی دقیق و واقعی برای صحبت داشت كه به نظر من بسیار آرامش بخش بود.

بعد از اینكه گفتن فضل را تمام كرد، اولین چیزی كه خانم آلوارز از من پرسید این بود كه آیا فرصتی برای بوییدن گل‌ها دارم یا خیر. او به یك گلدان بلند رز صورتی روی میز ما اشاره كرد. من به آن توجه نكرده بودم، من خیلی مشغول نگاه كردن از پنجره به زمینی بودم كه می‌رفت. آنها بسیار زیبا هستند. خانم آلوارز با تمركز ادامه داد و حالا گلدان را تا دماغش گرفته است. شما انتظار ندارید گل رز به این زیبایی را روی میز قطار ببینید.

من به نوبه خود از او پرسیدم كه آیا از سواری لذت می‌برد؟  او گفت: اوه، فوق العاده. من برای شاد بودن نیاز زیادی ندارم. من یك ناهار ساده را بسته بندی می‌كنم. من همیشه یك كتاب دارم. او از تلفن همراه خود استفاده نكرد. وقتی می‌خواهم فرزندانم بدانند من كجا هستم، آن را روشن می‌كنم. در غیر این صورت، من نمی‌خواهم از این موضوع اذیت شوم. مكثی كرد و صدایش را پایین آورد. من با شما صادق خواهم بود، من نیز كاملا نمی‌دانم چگونه از آن استفاده كنم.

 راه آهسته

 كار زیادی جز خواندن، گپ زدن با سایر مسافران و نگاه كردن به بیرون از پنجره وجود نداشت. بیابان‌های وسیع و خالی، مسیرهای مهیب و جنگل‌های ویران شده از آتش وجود داشت. در كوه‌های راكی، رودخانه بزرگ كلرادو مسیر خود را در بیشتر مسیر ما پیچید، و هنگامی كه ما از كنار آن‌ها عبور می‌كردیم، قایق‌های رودخانه‌ای به قطار سفر كردند.

بخشی از دلیلی كه تصمیم گرفتم با قطار ۷۲ ساعته از نیویورك به سانفرانسیسكو بروم، این بود كه می‌خواستم سرعتم را كم كنم. این یك سال همه گیر عجیب دیگر بود، اما بسیار متفاوت از گذشته. و بیست و یكم با نوعی فشار و كشش بین انزوا و آزادی مشخص شد. در انزوا، ما همچنان از بازگشت امیدوارانه به عادی صحبت می‌كردیم، حتی زمانی كه به زودی متوجه شدیم كه دیگر هیچ چیز طبیعی در زندگی ما وجود نخواهد داشت، حداقل نه به روشی كه می‌دانستیم.

اما پس از بیش از یك سال قرنطینه، ما همچنین توانستیم خودمان را متقاعد كنیم كه زندگی‌های ما از بسیاری جهات بسیار سریع بوده است. به نظر می‌رسید كه در كاهش سرعت هر چه می‌توانیم فضیلت بزرگی وجود دارد، در ارزیابی مجدد اولویت‌ها و علایقمان، و قول دادن به زندگی آگاهانه‌تر وقتی كه «همه این‌ها» (تكان دادن بازوهایمان) تمام شد.

با این حال، به نوعی، به نظر می‌رسید كه ما به‌محض كوچك‌ترین اشاره‌ای به آزادی مجدد، آن مفهوم را كنار می‌گذاریم. در بخش‌های خاصی از نیویورك به نظر می‌رسید كه شهر دوباره زنده شده است. روزنامه‌ها تابستان ۲۰۲۱ را به عنوان تابستان عشق جدید اعلام كردند و حتی از آغاز بالقوه یك رنسانس جدید خبر دادند.

ناگهان تابستان عشق نیز تبدیل به تابستان برنامه‌ریزی شد: برنامه‌هایی برای دیدن دوستان، رفتن به قرار ملاقات، پیدا كردن آپارتمان. برنامه ریزی برای سفر، برای بازگشت به دفتر و برنامه ریزی برای جبران زمان از دست رفته.