برداشت شما از عبارت گردشگری اسلامی چیست؟ آیا تصور انسان ها هنگام شنیدن كلمه « گردشگری » به یك نقطه معطوف می گردد؟
پیشگفتار
طبیعتا معنای گردشگری برای هر انسانی متفاوت است. این تفاوت برداشت از گردشگری، از تفاوت جهان بینی هر انسان سرچشمه می گیرد. بعنوان مثال انسان هایی با جهان بینی مادی، به گردشگری بعنوان یك تفریح و لذت جسمی و آسایش موقت روانی می نگرند. ولی افرادی با جهان بینی دینی و الهی، گردشگری را جزئی از مسیر تكامل انسان و بخش لازمی از زندگی جسمی و روحی انسان می دانند. البته ناگفته نماند كه گردشگری برای بعضی افراد بعنوان حرفه و شغل می باشد، از قبیل تهیه بلیط، اسكان و تغذیه درطول سفر، كه این مورد در بحث ما نمی گنجد و جزء خدمات گردشگری محسوب می شود.
توضیحاتی درباره گردشگری اسلامی
از نظر اسلام، گردشگری به تنهایی هدف نیست، بلكه در مسیر سلوك انسان بسوی حق می تواند جزء عوامل شتاب دهنده در نظر گرفته شود. لذا مسلمانان باید چنین نوع از گردشگری با این مفهوم را جزئی از زندگی و در لیست برنامه های گسترده ی خود قرار دهند.
اگر بخواهیم در موضوع گردشگری در جهان بینی دینی وارد شویم، می توانیم به گردشگری كه با اهداف دین اسلام انجام می شود، گردشگری اسلامی بگوییم. بنابراین گردشگری اسلامی یعنی مسافرت های دور و نزدیك انسان مسلمان بعنوان بخشی از زندگی مادی و معنوی او در جهت رسیدن به هدف خلقت كه رسیدن به خداست. با این تعریف، گردشگری اسلامی نه تنها امری مباح، بلكه مستحب و حتی در بعضی شرایط واجب شمرده شده است. این تقسیم بندی به مستحب و واجب در موضوع زیارت بیشتر جلوه می كند.
نمونه ها و اولویت های گردشگری اسلامی
طبیعتا مسلمانی كه با نیت الهی به گردشگری می پردازد، باید و نبایدهای اسلام را در تمام مراحل گردشگری از مبدأ تا مبدأ در نظر می گیرد. لذا این نوع گردشگری، اسلامی خواهد بود. نكته حائز اهمیت این كه در دین اسلام حتی درباره جزئیات مسافرت نیز روایاتی وارد شده است. مثلا درباره اصل سفر (حلال یا حرام بودن)، وداع با خانواده، ملاك های انتخاب همسفر، تغذیه در طول سفر، سخاوتمند بودن، مزاح داشتن و عدم سختگیری و مجادله در سفر، توجه به اوقات نماز در سفر، خرید سوغاتی برای اهل و عیال، عبرت از شهرهای گذشتگان و مواردی از این دست روایاتی وجود دارد. در این متن، ذكر همه این روایات مقدور نیست، ولی به جهت تبرك به یكی دو مورد اشاره خواهد شد.
از آنجا كه گردشگری اسلامی همسو با برنامه های دینی می باشد، و زیارت نیز یكی از برنامه های مهم اسلام است، بنابراین شهرهایی كه قبور امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) را در خود جای داده است، جزء مصادیق گردشگری اسلامی خواهند بود. از روایات معصومین (ع) اینطور استفاده می شود كه زیارت نه تنها امری مباح، بلكه مستحب و در بعضی موارد واجب است. پیامبر اسلام (ص) درباره زیارت فرمودند:
«هركه مرا یا یكی از فرزندان مرا زیارت كند، روز قیامت به دیدارش روم و او را از هول و هراس های آن روز نجات دهم.» (وسایل الشیعه ۱۴/۳۳۲)

بنابراین زیارت خانه خدا در كعبه در راس گردشگری اسلامی خواهد بود. اگر بخواهیم بصورت مصداقی اصلی ترین مكان های گردشگری اسلامی را نام ببریم، باید به شهرهای مكه، مدینه، نجف، كوفه، كربلا، كاظمین، مشهد و سامرا اشاره كنیم. به همین ترتیب هر مكانی كه بخاطر انتسابش با انسان های الهی یا روزهای خدایی (ایام الله)، منزلتی پیدا كرده است، می تواند جزء مصادیق گردشگری اسلامی شمرده شود. مثل مسجد جمكران، روستای قدمگاه، چشمه آب زمزم، روستای ده سرخ، مسجد كوفه، حرم امامزادگان مانند حضرت معصومه (ع)، شاه عبدالعظیم، شاه چراغ و بسیاری دیگر از این مكان هایی كه طبق آیه شریفه زیر باعث تقرب انسان مسلمان به خدا خواهد بود:
«در خانههایی كه خداوند اِذن داده شأن و منزلت آنها رفعت یابد، و نامش در آنها یاد شود، در آن خانهها همواره صبح و شام او را به پاكبودن از هر عیب و نقصی میستایند.» (سوره نور، آیه ۳۶)

البته ذكر این مصادیق به این معنی نیست كه جاذبه های طبیعی خدادای مانند دریاها، جنگل ها، كوه ها و دشت ها جزء گردشگری اسلامی نباشد، بلكه این مكان های دیدنی در اولویت بعدی قرار می گیرد. چراكه در این رابطه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم كند، زمانى براى نیایش و عبادت پروردگار، و زمانى براى تأمین هزینه زندگى، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت هایى كه حلال و مایه زیبایى است. و خردمند را نشاید جز آن كه در پى سه چیز حركت كند: كسب حلال براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت هاى حلال.» (نهج البلاغه، حكمت ۳۹۰) بنابراین می توانیم گردشگری در طبیعت را مرتبط با قسمت سوم اوقات مومن در فرمایش امام علی (ع) بدانیم.