خانههای تاریخی آرایی، عطایی و ربّی، رسول حسینی و صدری، همه روزگاری جزو خانه خان خوراسگان بوده، اما این سالها به تدریج با دیواركشی و فروش به خانههای مجزایی تبدیل شده؛ داستانهایی كه مردم محلی در مورد این اثر تاریخی بیان میكنند، غیرقابل باور و افسانهای است. اغلب میگویند: «دیوار خونه خان از ورق طلاست»، «هیشكی نتونسته خونه رو ببینه» هر چه هست این خانه با عناصر اصیل معماری و نقاشیهایی از داستانهای ایرانی یكی از بزرگترین خانههای تاریخی اصفهان به شمار میرود و امروز به دور از هر گونه توجه لازم در حال تخریب و نابودی است.
هنگامی كه از مردم خوراسگان در مورد آثار تاریخی منطقه بپرسیم، اولین چیزی كه به زبانشان میآید «خانه خان» است. اما وقتی در مورد این اثر تاریخی بیشتر جستوجو میكنیم، به جز چند تصویر و چند متن تكراری چیزی عایدمان نمیشود. داستانهایی كه مردم محلی در مورد این اثر تاریخی بیان میكنند، غیرقابل باور و افسانهای است. اغلب میگویند: «دیوار خونه خان از ورق طلاست»، «هیشكی نتونسته خونه رو ببینه»، «قبل انقلاب شاه اومد عتیقه هاشو برد»! برخی هم این خانه را به «باقرخان خوراسگانی»، از حاكمان اواخر دوره زند نسبت میدهند و میگویند كه تصویر چهره او در خانهها وجود دارد. این باقرخان همان شخصی است كه چشمه معروفی به نام او در محله پاقلعه یا قلعه طبرك اصفهان وجود دارد.
اما داستان این خانه مرموز كه در برخی منابع بهعنوان یكی از زیباترین خانههای تاریخی اصفهان به شمار میرود، چیست؟ مدارك اداره كل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان از وجود یك بافت تاریخی ۲۲ هزارمتری در مركز محله خوراسگان خبر میدهند. در این اسناد از ۹ خانه تاریخی در این محدوده نام برده كه برخی توسط این اداره خریداری شده، برخی در اختیار مالكان شخصی و برخی دیگر دارای مالكیت مشترك است. اما خوراسگانیها در پاسخ به این پرسش كه آیا همه این خانهها، خانه خان است؟ پاسخهای متفاوتی میدهند. با این حال اكثراً میگویند «خیر! خانه مرحوم سید رسول حسینی و خانه مرحوم آرایی، خانه خان است».
در این نوشتار سعی داریم در این بافت تاریخی قدم زده و اسرار شگفت آن را جستوجو كنیم. به همین منظور به بررسی تك به تك این ۹ خانه ثبت میراث در خوراسگان پرداخته و در نهایت تلاش میكنیم «خانه خان» را كشف كنیم.
در اسناد میراثی، ۹ خانه با نامهای «رسول حسینی»، «سعیدیان»، «نادری»، «كمالی»، «محمدی»، «صدری»، «آرایی»، «عطایی و ربّی» و «حسن حسینی» معرفی شدهاند كه پروندههای سه خانه نخست كاملتر از سایر خانههاست.
خانه مرحوم سید رسول حسینی كه یكی از بزرگترین و زیباترین این خانهها و تحت مالكیت مشترك شخصی و میراثی است و شامل بخشهای مختلفی مانند سردر، هشتی، اتاق ارسی دو رو، اتاق پنج دری آیینهكاری، باغ، اتاق تابستانی، برجهای نگهبانی و «گاوچاه» شناخته میشود. مهمترین بخش این خانه و باغ سه هزارمتری، اتاق پنجدری آیینهكاری و اتاق ارسی دو رو است.
از همان ابتدا با عبور از ساباط منتهی به این خانه و مشاهده سردر آن، هر بینندهای متوجه میشود كه قرار است با خانهای باشكوه روبهرو شود. پس از عبور از هشتی و دالان به حیاط خانه میرسیم. اتاق ارسی دورو، در مركز آن، دارای یك ارسی پنجدری گرانبها و نقاشیهای نفیس قاجاری و علیالخصوص یك حوض سنگی از جنس مرمر است. زیبایی این اتاق به حدی است كه با وجود ریزش بخشی از سقف و سرقت برخی از نقاشیهای آن، هنوز شكوه خود را حفظ كرده است. جالب اینكه این ارسی به طرف بخش دیگری از خانه باز میشده و اكنون مسدود و جدا شده است.
بخش دیگر، اتاق زیبای پنجدری آیینهكاری است. در این اتاق تصاویر شخصیتهایی نقاشی شده كه به گفته برخی پژوهشگران، تصویر باقرخان خوراسگانی معروف است.
سید جواد حسینی، از مالكان خانه كه از نوادگان صاحبان اصلی خانه هم است، میگوید: این نقاشیها، تصویری از محمدعلیخان امینالرعایا و ارباب محمدكریم، از خانهای قریه خوراسگان در دوره قاجار است. مطلبی كه با توجه به پژوهشهای نادرقلی نادری رارانی درست به نظر میرسد و نمیتوان آنها را تصاویر باقرخان دانست.
در باغ این خانه، كه دیگر هیچ نشانهای از سبزی و زیبایی سابق ندارد، یك اتاق تابستانی مخروبه قرار گرفته است. در انتهای این اتاق، شومینهای گچبری شده و زیبا خودنمایی میكند. اما دو برج این باغ نیز وضع خوبی ندارند. یكی از آنها در آستانه فروریختن است و بخشی از آن توسط شهرداری مرمت شده و دیگری نیز حال خوشی ندارد. پشت یكی از این برجها گاوچاهی قرار گرفته است كه به علت ریختن آوار دیوارها، قابل مشاهده نیست.
جواد حسینی میگوید: این خانه مشكلات ریز و درشتی دارد. من درصدد هستم تا با مرمت خانه و تغییر كاربری آن بتوانم هم پذیرای مردم كنجكاو و مشتاق این اثر بشوم و هم از پس هزینههای سرسامآور نگهداری آن برآیم. البته امروز احتمال ریزش بخشهای مختلف خانه مانند برجهای باغ وجود دارد كه نگرانكننده است و كمكهای شهرداری و میراث ناكافی به نظر میرسد.

او با لحنی كه گلایهآمیزاست ادامه میدهد: امیدوارم اداره كل میراث فرهنگی به داد این خانه زیبای تاریخی برسد.
خانه دیگر كه در زیر ساباط كوچه خان قرار دارد، خانه سعیدیان است. خانهای كوچك كه با وجود مرمت ناشیانه آن، هنوز زیبایی خود را حفظ كرده است. این خانه كه در تملك اداره كل میراث فرهنگی است، برای اسكان كارمندان آن سازمان در نظر گرفته شده است. شومینهای زیبا در یكی از اتاقهای این خانه وجود دارد. خانه دیگری كه روبهروی خانه سعیدیان قرار گرفته، خانه كمالی است؛ خانهای نیمه مخروبه كه تحت مالكیت مشترك شخصی و میراث است. اتاقها، پنجرهها و ایوان زیبا و بلند آن شكوهی دیرینه را به نمایش گذاشته است. با این وجود قسمتهایی از این خانه كاملاً تخریب شده و سایر بخشها نیز فاصلهای تا ریزش كامل ندارد.
در سمت راست خانه سعیدیان نیز خانهای قرار گرفته كه با نام خانه «محمدی» ثبت شده است و علیرغم پیگیریهای زیاد مشخص نشد مالك فعلی این خانه چه كسی است، اما بنا به گفته اهالی محله، زیبایی این خانه كمتر از سایر خانهها نیست و از آنجایی كه كسی در آن زندگی نمیكند، سرنوشتی مشابه با خانه كمالی برای آن دور از انتظار نیست.
خانه پنجم كه یكی از زیباترین و ناشناختهترین خانههای این بافت تاریخی محسوب میشود، خانه صدری است. بادگیرها، كتیبههای اشعار و تزئیناتی مانند مقرنسكاری از ویژگیهای این خانه تاریخی است.
اگر بخواهیم دیگر خانههای این بافت تاریخی را بشناسیم، باید كمی آنسوتر و به نزدیكی مسجد گلزار خوراسگان برویم؛ جایی كه یك هشتی و ساباط و چندین باب خانه قرار دارد. اولین خانه، خانه آرایی است؛ خانهای كه زیباترین بخشهای اسرارآمیز این بافت تاریخی در آن به چشم میآید. صاحبان این خانه نیز كه از نوادگان خانهای خوراسگان هستند، بسیار محتاطانه و سختگیرانه با مشتاقان این خانه برخورد میكنند. اندك تصاویری كه از این خانه در دست است، شكوه بینظیر آن را به نمایش میگذارد. این خانه از قسمتهای مختلفی از جمله، گاوچاه، دیوانخانه، شربتخانه، مطبخ، حوائجخانه و عمارت تشكیل شده است. اما زیباترین بخشهای آن در بخش «عمارت» این خانه قرار دارد. ارسی گل و ارسی نقش دو بخش درخشان این خانه و دارای زیباترین تزیینات معماری ایرانی است. نكته جالب توجه در ارسی گل، نقاشی داستانهای ایرانی است كه در مقرنسهای آن تصویر شده است. در هر ضلع عمارت خانه آرایی، یكی از این شاهكارهای معماری و هنری قرار دارد؛ یك طرف آن ارسی گل، طرف دیگر ارسی نقش و دیگرسو ارسی دوروی خانه سید رسول حسینی قرار دارد و در ضلع آخر ایوان بادگیر خانه صدری وجود داشته است. این خانهها طی سالهای گذشته با دیواركشی از یكدیگر جدا شدهاند.

باز به هشتی و ساباط قسمت شمالی برمیگردیم. جایی كه یكی از درهای واقع در آن، ما را به یك محوطه باز هدایت میكند كه روزگاری بخش انبار و كارگاه قالیبافی خانه خان در آن قرار داشته است، اما با وجود تخریبهای سالهای اخیر هنوز نشانههایی از گذشته را در خود دارد.
دو در دیگر اما ما را به خانههایی میبرد كه با نام خانههای «نادری» و «سید حسن حسینی» شناخته میشود. این دو خانه كه در گذشته یك خانه واحد را تشكیل میدادهاند، تحت مالكیت مشترك میراث فرهنگی و مالك خصوصی و دارای بخشهای زیبایی هستند كه اندك تصاویر موجود از آن، تأییدكننده این موضوع است.
خانه نهم و آخرین خانه كه یكی از مهجورترین خانههای این بافت تاریخی محسوب میشود؛ خانه عطایی و ربّی است. درب این خانه، بیرون از ساباط و هشتی یادشده قرار دارد. اطلاعات موجود از این خانه محدود به چند تصویر و چند نوشته خطی در پروندههای میراثی است.
با توضیح مختصری كه در مورد این خانهها داده شد، حالا سوال اصلی این است كه آیا همگی آنها همان «خانه خان» است كه مردم خوراسگان میگویند؟ با بررسیای كه در اینباره انجام شد، باید گفت كه به نظر میرسد چهار خانه آرایی، عطایی و ربّی، صدری، سید رسول حسینی و بخش انبار و قالیبافی، با توجه به پلان خود و صحبت مالكان خانه، یك خانه واحد را تشكیل میداده كه بهعنوان «خانه خان» شناخته میشده و در سالهای بعد، به تدریج با دیواركشی و فروش به سایرین، تبدیل به خانههایی مجزا شدهاند. با این حساب باید گفت كه اگر نگوییم این خانه، بزرگترین خانه تاریخی شهر اصفهان است، دستكم میتوان آن را یكی از بزرگترین خانههای تاریخی اصفهان و ایران به شمار آورد كه به دور از هرگونه توجه لازم در حال تخریب شدن و نابودی است. این مسئله برای شهر اصفهان از این جهت حائز اهمیت است كه با وجود چنین پتانسیل عظیم و مهمی در منطقه خوراسگان یا منطقه ۱۵ شهرداری اصفهان، هیچگونه برنامه علمی و راهگشا در راستای طرحهای گردشگری برای آن در دستور كار نیست.
اما این داستان تنها به همینجا ختم نمیشود. به نظر میرسد علاوه بر خانههای مزبور، تعداد زیادی خانه ناشناخته و ارزشمند دیگر، در محدوده این محله و بهطور كلی در منطقه خوراسگان وجود داشته باشد كه حتی از طریق عكسهای هوایی و ماهوارهای نیز قابل تشخیص هستند. یكی از خانههای ارزشمند این محدوده كه سالیان دراز به صورت نیمه مخروبه درآمده بود، در بهار سال ۱۳۹۹ هجری شمسی تخریب شد و تنها فضاهایی از آن كه نشاندهنده زیبایی و اهمیت معماری آن است، باقی ماند.

البته ادارهكل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و حتی شهرداری اصفهان طی سالهای گذشته، طرحهایی برای احیای مجموعه تاریخی خان خوراسگان ارائه كردهاند، اما این طرحهای پر از ایراد، تنها در حد طرح باقی ماندهاند. مثلاً در طرحی كه توسط ادارهكل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان با هدف احیای بافت تاریخی خوراسگان تهیه كردهاند، پس از مقدمات فراوان، پیشنهادهایی ارائه شده كه كاملاً مغایر با روح این بافت تاریخی است. تنها نگاهی به نقشه نهایی ارائه شده و تعریف كاربری برای فضاها و خانههای تاریخی مجموعه خان، موجبات حیرت هر خواننده و بینندهای را فراهم و این طرح و نقشه، سوالات فراوانی را در ذهن علاقهمندان به وجود میآورد. اینكه چطور خانه آرایی و سید رسول حسینی با داشتن عناصر تاریخی كه یاد شد، بهعنوان فضاهای اقامتی در نظر گرفته شده، یا اینكه بر چه اساسی تمام باغ خانه رسول حسینی كه مكان تفریح و تفرّج است، بهعنوان كارگاه، نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی در نظر گرفته میشود و یا اینكه چرا فضایی كه در گذشته كارگاه قالیبافی بوده، به جای احیای كاركرد سابق خود، به همراه محل اصطبل و انبار این مجموعه برای احداث رستوران و چایخانه پیشنهاد شده كه این تنها گوشهای از این پرسشها است.
از طرفی، سالیان زیادی است كه طرحی با عنوان «مجموعه تجاری شهر؛ پروژه تجاری، اداری، فرهنگی و گردشگری خان خوراسگان» با مساحتی بسیار زیاد، از طرف شورای شهر و شهرداری خوراسگان (پیش از سال ۱۳۹۲ هـجری شمسی) و شهرداری اصفهان (پس از الحاق خوراسگان به اصفهان در سال ۱۳۹۲ هجری شمسی) در دست اجراست. این طرح كه به نظر میرسد شبیه یكی از پروژههای اقتصادی شهرداری اصفهان (مانند برج جهاننما و یا مجتمع تجاری چهارباغ) باشد، با سوءاستفاده از نام این مجموعه تاریخی، به تدریج عناوین فرهنگی و گردشگری را از عنوان خود حذف و چندین بار و به دلایل نامعلوم اسم این پروژه را با نامهای دیگری تعویض كردهاند. این طرح در كنار مجموعه تاریخی خان خوراسگان در حال اجرا و آسیب فراوانی به بافت تاریخی خوراسگان و اصفهان وارد كرده است.
در نهایت باید گفت این نوشتار سعی در معرفی یكی از بافتهای ارزشمند و تاریخی خوراسگان و اصفهان داشته و امید است با شناخت هر چه بیشتر این مجموعه و دوری از مطامع اقتصادی، موجبات توجه بیشتر و نگهداری و پاسداشت بهتر از یكی از مهمترین بافتهای تاریخی ایران را فراهم آورده باشد.
