مدیر و موسس موزه زنده گلیم و قالی ایران، «تولید» و «آموزش» را عناصر اصلی موزههای زنده دانست و گفت: زنده و پویا بودن یك موزه به سطح ارتباط با سایر موزههای همتا و مخاطبان از مردم عادی گرفته تا محققان و پژوهشگران تخصصی، بستگی دارد. موزهها عامل و محصول توسعه هستند؛ به همین دلیل در ارزیابی شاخصهای فرهنگی كمیت و كیفیت موزهها در ردههای نخست جدول قرار دارند؛ در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر تشكیل موزههای تخصصی در حوزه میراث فرهنگی، وزارتخانهها و دستگاههایی مانند نفت، ارتباطات، كشاورزی و شهرداریها هم به موزهسازی وارد شدند و بسیاری علاقهمندان هم موزهها و مجموعههای خصوصی راهاندازی كردند.
با توجه به ظرفیتهای متنوع و مختلف داخلی، ایران میتواند در عرصههای بسیاری در دنیا از جمله نفت و گاز، معدن، دانش و علوم، همچنین امور دفاعی در جهان حضور پیدا كند، اما در عرصه میراثفرهنگی و هنرهایسنتی و صنایعدستی بازیگر اصلی و بدون رقیب است؛ این شایستگی به جز آثار و مقاله های علمی، از شگفتی و تحسین بازدیدكنندگان خارجی موزهها وقتی به ایران سفر میكنند و چه زمانی كه اشیای تاریخی مربوط به فرهنگ و تمدن ایران را در موزههای جهان می بینند، مشهود است.
همین علاقه و اشتیاق در یك قرن گذشته برای دیدن آثار تمدن ایرانی و حجم آثار تاریخی كشف شده در كاوشها در كشور نشان میدهد برای حفاظت و نگهداری همچنین نمایش این آثار، علاوه بر مشاركت سایر سازمانهای دولتی برای احداث موزههای اختصاصی و منطقهای، بخش خصوصی هم میتواند برای سرمایهگذاری و توسعه موزههای مشاركتی و خصوصی وارد عرصه موزهسازی و مجموعهداری شود.
سال ۹۸ را میتوان سال طلایی احداث موزههای خصوصی برشمرد، در این سال ۳۴ موزه خصوصی مجوز گرفتند و فعالیت خود را آغاز كردند، و با احداث ۶ موزه تحت مدیریت وزارت میراثفرهنگی و ۱۹ موزه متعلق به سایر دستگاههای دولتی، در مجموع ۵۹ موزه در كشور احداث شد كه در حوزه موزهسازی و موزهداری در همه سالها از زمان احداث موزهها در كشور محسوب میشود، روندی كه در سال ۱۳۹۹ به دلیل فشار اقتصادی و كمبود اعتبارات و شیوع كرونا طرحهای راهاندازی موزهها در هر سه حوزه (دولتی، مشاركتی و خصوصی) با كندی مواجه شد، اما با همه این شرایط در سال ۹۹ بیش از ۴۰ موزه احداث و به بهرهبرداری رسید.

هر هفته افتتاح یك موزه در كشور
از مجموع ۷۵۰ موزه ای كه در یكصد سال صنعت موزه داری در كشور فعال هستند، ۲۹۲ موزه تحت مدیریت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و بیش از ۲۸۰ موزه تحت پوشش سایر دستگاههای دولتی قرار دارند و ۱۷۱ مجموعه خصوصی تحت عنوان موزه فعال است كه به گفته علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی «در حال حاضر هر هفته شاهد افتتاح یك موزه هستیم و بخش خصوصی بیشترین سهم را در این تحول داشته است، به گونهای كه ما شاهد رشد ۴۰۰ درصدی در حوزه موزههای خصوصی هستیم و در حال حاضر ۱۷۱ موزه خصوصی در كشور فعال است.»
همزمان با روز جهانی موزه (۲۸ اردیبهشت) و هفته میراث فرهنگی با مریم افسری بانوی هنرمند، كارآفرین، مدرس دانشگاه در رشته صنایع دستی و مدیر و موسس موزه خصوصی زنده گلیم و قالی ایران درباره هنر گلیمبافی و ویژگی موزه زنده گفتوگو كردیم. وی در آیین گرامیداشت روزه جهانی موزه از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به عنوان مدیر موزه خصوصی برتر در ۱۳۹۹ انتخاب و معرفی شد.

موزه زنده عامل جذب گردشگر و رونق صنعت گردشگری
مریم افسری در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به تعداد محدود موزههای زنده در كشور گفت: اساس و شاكله موزههای زنده پویایی و خروج از ایستایی است؛ برای پویاشدن موزهها فضاسازی موزه باید به گونهای باشد كه بازدیدكننده احساس نكند به یك سمساری وارد شده، بلكه روح تاریخ و اتمسفر حیات یك هنر را باید كاملا حس كند؛ در موزه زنده صنایعدستی در كنار آثار فاخر كه به نمایش گذاشته شده است بازدیدكننده باید فرایند تولید نمونه اثر از ابتدا تا انتها را ببیند و حتی در بخشی از آن همراه شود تا جریان زندگی را باور كند.
مدیر و موسس موزه زنده گلیم و قالی ایران تصریح كرد: موزه زنده عامل قوی برای جذب گردشگر و رونق حوزه گردشگری و مكانی است كه علاوه برنمایش محصول نهایی، مراحل تولید محصول، و مراحل تولید مواد اولیه مصرف شده برای تولید را به نمایش میگذارد.
بانوی هنرمند سیرجانی وجود كارگاه تولید اثر در كنار موزه زنده یك ضرورت دانست و افزود: در موزه زنده گلیم سیرجان بخشی به آموزشگاه و بخشی را به كارگاه تولید گلیم و دستبافتهها اختصاص داده شده است؛ بازدیدكننده از مواد اولیه و دار (دستگاه بافندگی) تا محصول نهایی از نخ تا گلیم بافته را میبیند، تفاوتها در نقش و جنس محصولات را حس میكند و همواره یك راهنما حضور دارد كه به سوالات او پاسخ دهد؛ حتی بازدیدكننده می تواند نمونه اثر و محصول را مستقیم از بخش فروشگاهی موزه خریداری كند.
وی بیان كرد: وجود فرایند تولید در یك موزه برای مخاطب و بازدیدكننده جذابیت ایجاد میكند؛ در نمونههای موزههای زنده در جهان، حتی این زندهبودن و پویایی در محیط پیرامونی موزه وجود دارد، خیابان منتهی به موزه، پیادهروها، فروشگاهها و رستورانها و دورهگردها، بازارچهها و … همه بخشی از جریان پویای موزه زنده میشوند و مخاطب را به سمت موزه هدایت میكنند.
تجربه بافت یك گلیم هویتبخش و خاطرهساز است
افسری اظهار داشت: حفظ هویت تاریخی و فرهنگی ملتها رسالت اصلی موزهها است، در قرن ۲۱، قرن بروز و ظهور و نفوذ و تسلط وسایل الكترونیك بر خصوصیترین حوزههای زندگی فردی و اجتماعی، قرن رویای سفر و كوچ به كرات دیگر، این موزهها هستند كه میتوانند مانع فراموشی تاریخ تمدن زندگی گذشتگان بر روی كره خاكی شوند.
مدیر موزه زنده گلیم و قالی ایران افزود: امروزه صرفا با نمایش یك تكه گلیم كهنه و پاره نمیتوان ارزش و جایگاه گلیم شیركیپیچ سیرجان كه ثبت جهانی شده را به یك كودك و دانشآموز توضیح داد، او باید این عنصر فرهنگی را لمس كند، بتواند بخشی از آنرا با همان طرح و نقش سنتی، با همان نخها ببافد؛ این فرایند برای نسلی كه در تئوریها و مجازیها اسیر شده تجربه بافت یك گلیم یا قالی هویتبخش و خاطرهساز خواهد بود.
مدرس دانشگاه: موزه زنده امكان تجربه زیست و زندگی مردم یك منطقه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی را در یك زمان و مكان محدود به بازدیدكننده عرضه میكند، خانوادهای كه به موزه زنده گلیم میآیند علاوه بر تماشای آثار و آموزش، برای استراحت روی زیراندازی از گلیم مینشیند، برای ناهار نان و غذا و نوشیدنی محلی همان منطقه را در ظروف سنتی میخورند، میزبانانی را با لباس محلی همان منطقه از نزدیك میبینند؛بعید میدانم این خاطره و تجربه از ذهن كودكان آنها هیچ وقت پاك شود.
گلیم با تاریخ زندگی بشر عجین است
افسری با بیان اینكه گلیم با تاریخ زندگی بشر عجین است، اظهار داشت: قدمت گلیمبافی نه در سیرجان كه در كل جهان را باید در صندوقچه جهانی گلیم پیدا كرد، شاید اختراع گلیم ابتدایی با آغاز زندگی بشر بر روی زمین برگردد، زیراندازی كه آنها با شاخ و برگ گیاهان برای بهتر زیستن تهیه میكردند و زمانی كه هنر رسیدگی و بافندگی شكل گرفت با تبدیل پشم حیوانات، از نخ برای استفاده در لابهلای بافته های گیاهی خود استفاده میكردند.
وی افزود: پیشینه گلیم در استان كرمان و سیرجان تقریبا به دوران نادرشاه افشار بر میگردد؛ زمانی كه گروهی از اقوام از مناطق شمالی كشور به جنوب و به این منطقه كوچانده میشوند، هنر بافندگی گلیم هم توسط این عشایر به مناطق جنوب شرق ایران وارد شد، گسترش پیدا كرد؛ حتی با تغییر سبك زندگی عشایری به شهری این هنر و صنعت جایگاه خود را در زندگی مردم حفظ كرد.
