پل تاریخی شالو از جمله آثار قدیمی شهرستان ایذه و استان خوزستان است.
پل شالو گذرگاهی بوده به قدمت چند هزارساله كه آثار برجامانده و شواهد موجود اطراف این گذرگاه گواهی است از هنر معماری و اندیشه ایرانیان باستان كه در مسیر جاده تاریخی دزپارت قرارداشته.
این پل كه با آبگیری سد كارون ۳ زیر آب رفت خاطرات بسیاری را با خود به زیر آب برد از جمله خاطرات كوچ ایل بختیاری كه همه ساله برای عبور از كارون خروشان باید از این تنگه عبور میكردند.
پل قدیم شالو كه تشكیل شده از دو ستون بلند و مستحكم و دو طناب ضخیم و محكم كه قدیم این پل چوبی بوده و تلفیقی از چوب و طناب بوده بعدها با استفاده از كابل دو سر پل را به هم وصل كردند و چیزی شبیه به اتاقك افراد و دامها را جا به جا میكرد.
به دلیل اینكه در خاك بختیاری رودخانه های بسیاری جریان دارد ، پل های زیادی نیز بر روی این رودخانه ها ساخته شده است تا موجب سهولت در رفت و آمد مردم گردند.
برخی از معروفترین پلهای این منطقه عبارتند از: شالو، خداآفرید، اودو، مرواری، دوپلان، ارمند، كره بست، بهشت آباد، بازفت، سوسن، هلایجان، لالی، دهنو، اورگان، ماری، زنجیره، سودجان، چهراز، باغملك، میداوود، رودزرد و… كه قدمت برخی از آنها به دوران اشكانی و ساسانی باز میگردد.
یكی از قدیمی ترین، بزرگ ترین و معروف ترین پل های بختیاری، پل « شالو» است .چون این پل در قلمرو طایفه شالو واقع بوده است، صدها سال است كه به این نام شناخته می شود.
پل شالو و « گدار» معروف « بلوطك» نه تنها یكی از مهم ترین گذرگاههایی است كه خوزستان را به فلات مركزی ایران وصل میكند بلكه بخش مهمی از ایل بختیاری نیز از آن استفاده كرده و خود را به مناطق گرمسیری و سردسیری میرساند. این پل در طول تاریخ با اسامی مختلفی مانند: خره زاد، خورزاد، دزپارت، دسفارت، ایذج و شالو شناخته شده است.
پل و گدار شالو نفش مهمی در رونق جاده باستانی دزپارت، دسپارت، دزفارت یا دسفارد داشته است. این راه مهم در دوره عیلامی ساكنان دو سوی رشته كوه را در سرزمین فعلی بختیاری به هم متصل میكرد. این پل در دوره هخامنشی، اصفهان را به خوزستان (شوشتر، ایذه و اصفهان) مرتبط میساخت.
پل تاریخی شالو – خوزستان در كتاب «سفرنامه ابودولف » كه در سال ۳۴۱ قمری به رشته تحریر درآمده است در ذكر بناهای خوزستان آمده است: «پل معروف خورزاد(خرزاد) نیز از بناهای او می باشد. این پل میان ایذج و رباط واقع است و یكی از شگفتیهای جهان است. پل مزبور بر روی رودخانه خشكی كه فقط هنگام طغیان آب باران آب دارد ساخته شده در آن هنگام این رودخانه به دریای خروشانی مبدل می شود كه پهنای آن بر روی زمین به یكهزار ذراع و عمق آن به یكصد و پنجاه ذراع و پهنای كف آن به ده زراع میرسد. ساختمان این پل از پایین تا كف زمین با سرب و آهن انجام شده و هر قدر بنا بالا می آید از عرض آن كاسته و دهانه اش تنگ تر می شود. در دو جانب پل در شكاف میان ساختمان و زمین كنار رودخانه تفاله آهن آمیخته به سرب گداخته ریخته شده. پنهای شكافی كه بدین شكل پر شده در سطح زمین به چهل ذراع می رسد. در اینجا دهانه رودخانه یكصد و دوازده ذراع است آنگاه پل روی پایه ها مزبور بنا شده. در شكاف میان پایه های پل و دو پهلوی رودخانه و همچنین در كف زمین آب سرب مخلوط با تكه های مس ریخته شده است. این پل دارای یك تاق بسیار محكم است و از شگفتیهای هنر معماری بشمار می رود.»
در دوره آل بویه این پل تعمیر و بازسازی شد. دلیل آن حمایت لرها و اهالی شهر ایذج از آل بویه و نقش كلیدی آنان در تشكیل و تاسیس سلسله آل بویه بود. آل بویه برای جبران خدمات لرها دست به كار بزرگی زدند و پل معروف ایذج را تعمیر و بازسازی كردند.
در اوایل سال ۱۳۰۸ شمسی در جریان قیام علی مردان بختیاری برای پیشگیری از پیشروی قوای دولتی و غافلگیر شدن رزمندگان، پل شالو تخریب شد. بعد از این گاهی با استفاده از كابلهای فلزی محكم و قطور اتاقكهای چتری نیز درست میكردند كه با قرقره و با كمك پلبانان عابرین به آن سوی رودخانه هدایت میشدند.
در بهمن سال ۱۳۳۱ شمسی نیز با اشاره ژاندارم های مستقر در پادگان ایذه كه گمان می كردند ابوالقاسم خان بختیار صبحگاه از این پل عبور می كند با اسید و تیزآب سیمهای فلزی پل را تخریب كردند تا هنگام عبور خان پل تخریب و خان و همراهانش به قعر دره سقوط كنند. اما آن روز به جای ابوالقاسم خان پنج روستایی بینوا جان خود را از دست دادند.
در سال ۱۳۴۳ شمسی عملیات نصب پل فلزی آغاز شد و در سال ۱۳۴۶ كار آن به اتمام رسید. در آبان ماه سال ۱۳۸۳ با اتمام عملیات سد كارون ۳ و پل های قوسی و آبگیری سد، پل شالو به زیر آب رفت و از نگاهها محو گردید و تنها خاطره های آن برای عشایر و عابرین برجای ماند و پل های دوگانه قوسی جایگزین پل قدیمی شدند.
پل شالو صدها سال در اختیار طایفه شالو بود و هر سال در فصل بهار قبل از شروع كوچ بهاره آن را بازسازی می كردند و با عبور دادن عشایر از پل و گدار درآمد خوبی نیز عایدشان می شد.
بعدها كلانتر طایفه شالو به دلیل عواطف و وابستگی های فامیلی پل بانی و اخذ عوارض آن را به اشخاص دیگری واگذار كرد.
نهایتاً پس از كشمكشهای فراوان و دخالت طوایف دیگر، دولت با دریافت مبلغ ۳۰۰۰۰ تومان رسماً امتیاز پل بانی، نگهداری و دریافت عوارض را به كلانتر طایفه لجم اورك واگذار كرد.